۳۲ سال دارم اما دستانم ۷۰ سالهاند
پس از اینکه، قراردادهای دائم جای خود را به قراردادهای موقت دادند، اشتغال و روابط کار به شدت آسیب دید و با چالشهای فراوانی روبرو شد. در این میان پاکبانها یکی از گروههاش شغلی هستند که از قراردادهای موقت آسیب دیدهاند.
کابوسی به نام «عقد قرارداد موقت» به معضلی جدی در بازار کار تبدیل شده است. آثار این پدیده دامن بخش زیادی از جامعه میلیونی کارگران ایران را گرفته است. امنیت شغلی، پایه و اساس زندگی کارگران را استحکام میبخشد اما این موضوع از دیدگاه کارفرمایان اهمیتی چندانی ندارد.
۹۲ درصد کارگران ایرانی با قراردادهای موقت مشغول به کار هستند. سالیان زیادی است که کارگران در کارهایی با ماهیت مستمر با قراردادهای موقت مشغول به کار هستند، کارگران برای حفظ امنیت شغلی انتظار برچیده شدن قراردادهای موقت را دارند. امروز قراردادهای ۸۹ روزه و سفید امضا بلای جان کارگران شده و استرس را به سفرههای خالی کارگران اضافه کردهاند؛ بهطوری که این موضوع باعث پایین آمدن بهرهوری آنها شده است.
تن دادن پاکبانان به قراردادهای موقت
«پاکبانان» یکی از گروههایی هستند که از آثار منفی عقد قرارداد موقت در امان نماندهاند و به قراردادهای موقت اجباری تن میدهند. تمامی افراد جامعه به طور قطع کارگران سبز و نارنجیپوش شهرداری را دیدهاند که سر درگریبان فرو بردهاند و مشغول نظافت کوچه و خیابان هستند. شهرداری تهران، آنها را «پاکبان» معرفی میکند اما بسیاری از اعضای جامعه، همچنان نگاه مثبتی به این گروه شغلی ندارند و آنها را «رفتگر» میخوانند. به گفته برخی از پاکبانان تهرانی، مهمترین چالش زندگی آنها، عقد قرارداد موقت و تعیلق قراردادهای دائم کار است.
هفته اول زمستان است. مردم فارغ از سوز و سرمای هوا روی نیمکتهای بلوار کشاورز نشستهاند. در میان هیاهوی ماشینها و عابران، جوانی، جاروی فراشی بزرگی را بر دوش خود گذاشته و به سمت میدان ولیعصر حرکت میکند. ماسک سفیدرنگ او چرکمرده شده و تغییر رنگ داده است. اگرچه چهره او طروات و شادابی جوانی را دارد اما دستانش پینه بسته است. لباس فرم را پوشیده و به نظر میرسد که از گزند سرما در امان است.
تابستان ۹۸، محمدرضا برای کار به تهران آمد. او اهل یکی از روستاهای خراسان است. محمدرضا درباره شرایط شغلی خود توضیح میدهد: «درآمد کشاورزی دیگر پاسخگوی نیازهای خانواده ما نبود به همین دلیل به تهران آمدم. درآمد ماهانهی خوبی دارم و ۶ میلیون تومان مزد میگیرم اما کارم بسیار آزاردهنده است. هر لحظه امکان دارد که یک شی تیز از داخل یکی از این کیسههای سیاه دست و پاهایم را زخم کند.»
پینه دستانش از سختکوشی برای کسب روزی سخن میگویند. محمدرضا به پینه دستهایش نگاه میکند و با خنده میگوید: «۳۲ سال دارم اما دستانم ۷۰ سالهاند.»
این جوان خراسانی در ارتباط با مشکلات پیشروی پاکبانان توضیح میدهد: «قرارداد کاری من سه ماهه است و هر سه ماه یکبار از سوی کارفرما تمدید میشود. شرایط کاری عدهای بهتر و برخی نیز شرایط بدتری نسبت به من دارند. شرکت با برخی از پاکبانان قراردادهای یکساله منعقد میکند درحالیکه برخی قرارداد یک ماهه دارند. من مشکلی برای حقوق ندارم اما از بیکاری میترسم. ترجیح میدهم مزد کمتری دریافت کنم ولی دغدغه برای تعدیل نیرو و بیکاری اجباری نداشته باشم. اگر کارفرما قراردادم را تمدید نکند، زندگیام برهم میریزد. من به همراه دو نفر از همشهریهایم، در خانهای در محله اتابک زندگی میکنیم که اجاره این خانه ماهانه ۱ میلیون تومان است.»
برخورد سلیقهای پیمانکاران
ساعت از نیمه شب گذشته است. مردی آنسوی جدول کنار خیابان، زیر پلها را تمیز میکند. ماسک بر صورت ندارد و دستانش به دلیل سردی هوا قرمز شده است. کلاه کاموایی نخنمای سبز رنگی بر سر دارد. کریم ۴۵ساله از ۳ سال پیش پاکبانی را آغاز کرده است. ۴۵ سال دارد ولی پیرتر به نظر میرسد. موهای شقیقهاش کامل سفید شده و تارهای سفیدرنگ در ریش انبوهش، خودنمایی میکند.
کریم داستان زندگی خود را اینطور شرح میدهد: «کارگر ساختمانی بودم و مشکلات فروانی را در آن دوران تجربه کردم. بیمه نداشتم و این بزرگترین مصیبتم بود. به ناچار تغییر شغل دادم و کارگر شهرداری شدم. از وقتی به لباس پاکبانی درآمدم، درآمد ماهانهام بالاتر رفت.»
او توضیح میدهد: «ترجیح میدهم در شیفت شب کار کنم، اگرچه در کنار خانوادهام نیستم اما درآمد بیشتری دارم. اگرچه معوقات مزدی نداریم اما با تاخیر حقوق میگیریم. یعنی هفتم ماه بعد، کارفرما دستمزد ماه قبل را پرداخت میکند.»
کریم در ارتباط با قراردادهای موقت تحمیل شده به خود و همکارانش توضیح میدهد: «تمام کارگرانی که خیابانها را تمیز میکنند، قرارداد موقت دارند. پیمانکار بر اساس سلیقه با کارگر قرارداد میبندد، ممکن است قرارداد من ۳ ماهه و کارگر دیگری ۹ ماهه باشد. قاطعانه میگویم، محال است، کارگری با قرارداد دائم در شرکتهای پیمانکاری شهرداری تهران مشغول به کار باشد.»
این کارگر از محل زندگیاش روایت میکند: «ساکن شهریارم و با موتورسیکلت به تهران میآیم. باید کار کنم، قیمت کالاهای مورد نیاز خانوادهها مثل روغن، قند، برنج و چای هر روز گران میشود و با این درآمدها، پسانداز رویاست.»
چرا قرارداد موقت؟
در یکی از خیابانهای منطقه ۶ تهران، دو مرد جوان مشغول نظافت خیابان هستند. پیرمردی جاروی بزرگی در دست دارد و پسری با بیل حاشیهی جدول کنار خیابان را تمیز میکند. حدود ۷ سال است، که هر دو مشغول پاکبانی شدهاند. این دو درباره وضعیت قرارداد میگویند: «قراردادهای موقت کاری داریم. ما به دلیل تامین معیشت خانوادههای خود مجبور به پذیرش این قرارداد هستیم. اگر به این قرارداد اعتراض کنیم، حتما بیکار میشویم.»
غلامحسن از اوضاع کاری خود بسیار گلهمند است، هنگامیکه از شرایط کار سخن میگوید، برافروخته میشود: «آخرین روزهای سال را تصور کنید، اگر کارگری در این روزها بیکار شود، آیا برای سال جدید انگیزهای خواهد داشت. من به طور قطع میگویم، تمام کارگران شهرداری، وظایف خود را به درستی انجام میدهند پس چرا باید از کار دائم محروم باشند؟»
این پاکبان شهرداری درباره وضعیت معیشتی خود و خانوادهاش میگوید: «من ماهیانه ۶ میلیون تومان دستمزد دریافت میکنم و هیچ معوقه مزدی هم ندارم. شرکت هفته اول هر ماه، مزد ماه قبل را پرداخت میکند. ممکن فکر کنید دستمزد ۶ میلیونی بالاست اما به قیمت لبنیات، روغن، شیر و برنج نگاه کنید، به نظرتان چند برابر شده؟!»
پاکبانانی که در مناطق جنوبی تهران مشغول به کار هستند هم درباره تحمیل قرارداد موقت از سوی شرکتهای پیمانکاری ابراز نگرانی میکنند. مجید، پاکبانی است که در منطقه ۱۸ سفره دلش را گشود. او در انتقاد به قراردادهای موقت میگوید: «قراردادهای موقت به ما تحمیل میشود اما همیشه نیاز به نظافت در منطقه احساس میشود. ما پاکبانان به صورت غیرمستقیم با شهرداری همکاری میکنیم و کارفرما قراردادهایی کوتاه مدت با ما عقد میکند.»
او ادامه میدهد: «اگر به بازار آهن بروید، لاشه حیواناتی مثل سگ و گربه را در گوشه و کنار بازار خواهید دید. ما پاکبانان شهرداری مجبور به جمعآوری لاشه حیوانات هستیم.»
مجید توضیح میدهد: «خطر بیکاری هر لحظه ما را تهدید میکند. اگر بیکار شویم، چگونه نان زن و بچه را تامین کنیم؟ وقتی ما قرارداد موقت داریم، پیمانکار در هر زمانی که اراده کند به راحتی بیکار میشویم. سوال من این است که آیا چنین شرایط کاری منطقی و منصفانه است؟»
این پاکبان شهرداری از مسئولان تقاضا میکند: «حال که شرایط زندگی روز به روز سختتر میشود و نیاز به کار بیش از پیش احساس میشود، مسئولان شهرداری فرصت کار دائم را برای پاکبانان شهرداری فراهم کنند.»
وظیفه وزارت کار چیست؟
توسعه پیمانکاری نیروی انسانی در بخش دولتی یکی از تبعات قراردادهای موقت است و آثار منفی و زیانباری به همراه دارد. وزارت کار به عنوان دستگاه سیاستگذار و تنظیم کننده روابط کار باید شرایط را برای ارتقای امنیت شغلی نیروی کار فراهم کند و در این مسیر؛ گام اول جلوگیری از انعقاد قراردادهای موقت در مشاغل دائم است.
۹۲ درصد کارگران ایرانی با قراردادهای موقت مشغول به کار هستند. سالیان زیادی است که کارگران در کارهایی با ماهیت مستمر با قراردادهای موقت مشغول به کار هستند، کارگران برای حفظ امنیت شغلی انتظار برچیده شدن قراردادهای موقت را دارند. امروز قراردادهای ۸۹ روزه و سفید امضا بلای جان کارگران شده و استرس را به سفرههای خالی کارگران اضافه کردهاند؛ بهطوری که این موضوع باعث پایین آمدن بهرهوری آنها شده است.
تن دادن پاکبانان به قراردادهای موقت
«پاکبانان» یکی از گروههایی هستند که از آثار منفی عقد قرارداد موقت در امان نماندهاند و به قراردادهای موقت اجباری تن میدهند. تمامی افراد جامعه به طور قطع کارگران سبز و نارنجیپوش شهرداری را دیدهاند که سر درگریبان فرو بردهاند و مشغول نظافت کوچه و خیابان هستند. شهرداری تهران، آنها را «پاکبان» معرفی میکند اما بسیاری از اعضای جامعه، همچنان نگاه مثبتی به این گروه شغلی ندارند و آنها را «رفتگر» میخوانند. به گفته برخی از پاکبانان تهرانی، مهمترین چالش زندگی آنها، عقد قرارداد موقت و تعیلق قراردادهای دائم کار است.
هفته اول زمستان است. مردم فارغ از سوز و سرمای هوا روی نیمکتهای بلوار کشاورز نشستهاند. در میان هیاهوی ماشینها و عابران، جوانی، جاروی فراشی بزرگی را بر دوش خود گذاشته و به سمت میدان ولیعصر حرکت میکند. ماسک سفیدرنگ او چرکمرده شده و تغییر رنگ داده است. اگرچه چهره او طروات و شادابی جوانی را دارد اما دستانش پینه بسته است. لباس فرم را پوشیده و به نظر میرسد که از گزند سرما در امان است.
تابستان ۹۸، محمدرضا برای کار به تهران آمد. او اهل یکی از روستاهای خراسان است. محمدرضا درباره شرایط شغلی خود توضیح میدهد: «درآمد کشاورزی دیگر پاسخگوی نیازهای خانواده ما نبود به همین دلیل به تهران آمدم. درآمد ماهانهی خوبی دارم و ۶ میلیون تومان مزد میگیرم اما کارم بسیار آزاردهنده است. هر لحظه امکان دارد که یک شی تیز از داخل یکی از این کیسههای سیاه دست و پاهایم را زخم کند.»
پینه دستانش از سختکوشی برای کسب روزی سخن میگویند. محمدرضا به پینه دستهایش نگاه میکند و با خنده میگوید: «۳۲ سال دارم اما دستانم ۷۰ سالهاند.»
این جوان خراسانی در ارتباط با مشکلات پیشروی پاکبانان توضیح میدهد: «قرارداد کاری من سه ماهه است و هر سه ماه یکبار از سوی کارفرما تمدید میشود. شرایط کاری عدهای بهتر و برخی نیز شرایط بدتری نسبت به من دارند. شرکت با برخی از پاکبانان قراردادهای یکساله منعقد میکند درحالیکه برخی قرارداد یک ماهه دارند. من مشکلی برای حقوق ندارم اما از بیکاری میترسم. ترجیح میدهم مزد کمتری دریافت کنم ولی دغدغه برای تعدیل نیرو و بیکاری اجباری نداشته باشم. اگر کارفرما قراردادم را تمدید نکند، زندگیام برهم میریزد. من به همراه دو نفر از همشهریهایم، در خانهای در محله اتابک زندگی میکنیم که اجاره این خانه ماهانه ۱ میلیون تومان است.»
برخورد سلیقهای پیمانکاران
ساعت از نیمه شب گذشته است. مردی آنسوی جدول کنار خیابان، زیر پلها را تمیز میکند. ماسک بر صورت ندارد و دستانش به دلیل سردی هوا قرمز شده است. کلاه کاموایی نخنمای سبز رنگی بر سر دارد. کریم ۴۵ساله از ۳ سال پیش پاکبانی را آغاز کرده است. ۴۵ سال دارد ولی پیرتر به نظر میرسد. موهای شقیقهاش کامل سفید شده و تارهای سفیدرنگ در ریش انبوهش، خودنمایی میکند.
کریم داستان زندگی خود را اینطور شرح میدهد: «کارگر ساختمانی بودم و مشکلات فروانی را در آن دوران تجربه کردم. بیمه نداشتم و این بزرگترین مصیبتم بود. به ناچار تغییر شغل دادم و کارگر شهرداری شدم. از وقتی به لباس پاکبانی درآمدم، درآمد ماهانهام بالاتر رفت.»
او توضیح میدهد: «ترجیح میدهم در شیفت شب کار کنم، اگرچه در کنار خانوادهام نیستم اما درآمد بیشتری دارم. اگرچه معوقات مزدی نداریم اما با تاخیر حقوق میگیریم. یعنی هفتم ماه بعد، کارفرما دستمزد ماه قبل را پرداخت میکند.»
کریم در ارتباط با قراردادهای موقت تحمیل شده به خود و همکارانش توضیح میدهد: «تمام کارگرانی که خیابانها را تمیز میکنند، قرارداد موقت دارند. پیمانکار بر اساس سلیقه با کارگر قرارداد میبندد، ممکن است قرارداد من ۳ ماهه و کارگر دیگری ۹ ماهه باشد. قاطعانه میگویم، محال است، کارگری با قرارداد دائم در شرکتهای پیمانکاری شهرداری تهران مشغول به کار باشد.»
این کارگر از محل زندگیاش روایت میکند: «ساکن شهریارم و با موتورسیکلت به تهران میآیم. باید کار کنم، قیمت کالاهای مورد نیاز خانوادهها مثل روغن، قند، برنج و چای هر روز گران میشود و با این درآمدها، پسانداز رویاست.»
چرا قرارداد موقت؟
در یکی از خیابانهای منطقه ۶ تهران، دو مرد جوان مشغول نظافت خیابان هستند. پیرمردی جاروی بزرگی در دست دارد و پسری با بیل حاشیهی جدول کنار خیابان را تمیز میکند. حدود ۷ سال است، که هر دو مشغول پاکبانی شدهاند. این دو درباره وضعیت قرارداد میگویند: «قراردادهای موقت کاری داریم. ما به دلیل تامین معیشت خانوادههای خود مجبور به پذیرش این قرارداد هستیم. اگر به این قرارداد اعتراض کنیم، حتما بیکار میشویم.»
پاکبان جوانی که آن سوتر ایستاده به همکارش اشاره میکند: «قرارداد کاریاش شش ماهه است، من اما سه ماهه. سال گذشته، سه کارگر پس از اتمام قرارداد اخراج شدند و همچنان بیکار هستند. بیکاری به معنای واقعی وحشتناک است. اگر کارفرما قرارداد ما را تمدید نکند، بیکار خواهیم شد و مشکلات فراوانی گریبانگیر زندگی ما میشود. راستی چرا با ما قرارداد دائم نمیبندند؟! من امروز با همین دستمزد میتوانم چرخ زندگیام را بچرخانم اما با موقت بودنش چه کنم؟!»پاکبان دیگری به سمت همکارش میآید؛ درحالیکه جاروی فراشی را به دنبال خود روی زمین میکشد، ماسک تمیزی بر صورت دارد و دستکشهای نو در دست. خودش را غلامحسن معرفی میکند و مثل سایرین از دستِ قرارداد، عاجز است: «خیابانها همیشه نیاز به تمیز شدن دارند اما با ما قرارداد موقت میبندند. تمام پاکبانان شهرداری در این منطقه، قراردادهای ۳.۶، ۹ و ۱۲ ماهه دارند و پس از اتمام قرارداد، پیمانکار میتواند بگوید: خداحافظ!»
غلامحسن از اوضاع کاری خود بسیار گلهمند است، هنگامیکه از شرایط کار سخن میگوید، برافروخته میشود: «آخرین روزهای سال را تصور کنید، اگر کارگری در این روزها بیکار شود، آیا برای سال جدید انگیزهای خواهد داشت. من به طور قطع میگویم، تمام کارگران شهرداری، وظایف خود را به درستی انجام میدهند پس چرا باید از کار دائم محروم باشند؟»
این پاکبان شهرداری درباره وضعیت معیشتی خود و خانوادهاش میگوید: «من ماهیانه ۶ میلیون تومان دستمزد دریافت میکنم و هیچ معوقه مزدی هم ندارم. شرکت هفته اول هر ماه، مزد ماه قبل را پرداخت میکند. ممکن فکر کنید دستمزد ۶ میلیونی بالاست اما به قیمت لبنیات، روغن، شیر و برنج نگاه کنید، به نظرتان چند برابر شده؟!»
پاکبانانی که در مناطق جنوبی تهران مشغول به کار هستند هم درباره تحمیل قرارداد موقت از سوی شرکتهای پیمانکاری ابراز نگرانی میکنند. مجید، پاکبانی است که در منطقه ۱۸ سفره دلش را گشود. او در انتقاد به قراردادهای موقت میگوید: «قراردادهای موقت به ما تحمیل میشود اما همیشه نیاز به نظافت در منطقه احساس میشود. ما پاکبانان به صورت غیرمستقیم با شهرداری همکاری میکنیم و کارفرما قراردادهایی کوتاه مدت با ما عقد میکند.»
او ادامه میدهد: «اگر به بازار آهن بروید، لاشه حیواناتی مثل سگ و گربه را در گوشه و کنار بازار خواهید دید. ما پاکبانان شهرداری مجبور به جمعآوری لاشه حیوانات هستیم.»
مجید توضیح میدهد: «خطر بیکاری هر لحظه ما را تهدید میکند. اگر بیکار شویم، چگونه نان زن و بچه را تامین کنیم؟ وقتی ما قرارداد موقت داریم، پیمانکار در هر زمانی که اراده کند به راحتی بیکار میشویم. سوال من این است که آیا چنین شرایط کاری منطقی و منصفانه است؟»
این پاکبان شهرداری از مسئولان تقاضا میکند: «حال که شرایط زندگی روز به روز سختتر میشود و نیاز به کار بیش از پیش احساس میشود، مسئولان شهرداری فرصت کار دائم را برای پاکبانان شهرداری فراهم کنند.»
وظیفه وزارت کار چیست؟
توسعه پیمانکاری نیروی انسانی در بخش دولتی یکی از تبعات قراردادهای موقت است و آثار منفی و زیانباری به همراه دارد. وزارت کار به عنوان دستگاه سیاستگذار و تنظیم کننده روابط کار باید شرایط را برای ارتقای امنیت شغلی نیروی کار فراهم کند و در این مسیر؛ گام اول جلوگیری از انعقاد قراردادهای موقت در مشاغل دائم است.