بازهم مؤسسه امام خمینی حاشیهساز شد
آنها حتی مراسم درگذشت مراد خود را هم دستاویز سیاسیبازی قرار دادند؛ اتفاقی که در حاشیه خاکسپاری محمد یزدی نیفتاد، ولی در مراسم تشییع مصباحیزدی رخ داد. اگرچه اتفاق جدید نیست و قم در سالهای اخیر به مرکزی برای رفتارهایی اینچنینی بدل شده است، اما به نظر میرسد همانها که در بهمن سال 91 علیه لاریجانی شعار دادند و سخنرانی او را برهم زدند و در سالهای گذشته تحرکاتی مشابه آن را داشتهاند، از مراسم تدفین آیتالله مصباحیزدی نیز همان استفاده را کردهاند.
به گزارش شرق، عکسهای منتشرشده از مراسم نشان میدهد که پیش از شروع مراسم تشییع و در جلوی درِ مصلی قم، طوماری نصب شده بود که در آن خواستار محاکمه رئیسجمهور روحانی، علی لاریجانی، رئیس مجلس سابق و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، برای تلاششان در زمینه توافق برجام بودند. این اقدام تندروها در حالی صورت میگیرد که حوزه علمیه قم در سوگ یکی از چهرههای شاخص و بزرگان خود است. به نظر میرسد تندروها برای محققکردن اهداف خود از هر فرصتی بهره میگیرند؛ تندروهایی که هزینه زیادی را به نظام و کشور تحمیل میکنند. درحالیکه پرونده استیضاح روحانی در مجلس اصولگرای یازدهم بسته شده، اما حدود یک ماه قبل، پوستری منتشر شد که نشان میداد گروهی در قم قصد دارند بار دیگر مسئله «استیضاح رئیسجمهوری» را به فضای سیاسی بازگردانند؛ پوستری كه درخواست «استیضاح رئیسجمهوری» را مطالبهای مردمی مطرح كرده و خبر از برگزاری «پیادهروی اعتراضی» از مسجد جمكران تا حرم حضرت معصومه(س) میداد كه مخالفان سرسخت قمنشین دولت برای پنجشنبه ششم آذر از ساعت ۹ صبح ترتیب داده بودند. بعد هم فیلمهایی از یک تجمع منتشر شد که برادر علیرضا پناهیان، واعظ مشهور، در حال تهییج مردم در جنگ با آمریکا بود و میگفت مسئولان از جنگ با آمریکا میترسند، اما ما نمیترسیم.
دو سال پیش در فیضیه قم تجمع کرده و روحانی را به خفهکردن در استخر فرح تهدید کردند؛ اینبار اما پای دو نفر دیگر را هم به ماجرا اضافه کردهاند؛ ظریف و لاریجانی. به نظر میرسد تمرکز دوباره تندروها بر این دو نفر، بدون ارتباط با شایعههای سیاسی انتخاباتی نباشد. شایعه آَمدن لاریجانی یا ظریف برای انتخابات 1400 گویا بخشی از جریان اصولگرایی را به وحشت انداخته است؛ تا جایی که همزمان شاهد حملات افشاگری درباره پرونده نزدیکان آملیلاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در شبکههای اجتماعی هستیم. شعار علیه روحانی، ظریف و بهویژه لاریجانی در مراسم تشییع رئیس مؤسسه امام خمینی یادآور نتیجه گزارش تحقیقوتفحص مجلس نهم از ماجرای حمله به لاریجانی در بهمن سال 91 است؛ گزارشی که قرائت آن بهصورت کامل در صحن به مصلحت دیده نشد، اما متن گزارش حاکی از این بود که سرمنشأ آن حملات، به افرادی در مؤسسه امام خمینی بازمیگردد.
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، چندی پیش در پاسخ به این پرسش که چرا هر اقدام تند و افراطی را که خاصه در قم صورت میگیرد به طیف آیتالله مصباح ربط میدهند، آیا واقعا چنین چیزی صحت دارد یا برخی تندرویها به اسم این طیف تمام میشود؟ گفته بود: میشود گفت که هر دو وجه درست است؛ هم منتسب به آقای مصباح هستند، هم سوءاستفاده میکنند. نمیتوان میزان آن را دقیق گفت، ولی هر دو هست. این بیماری باید در قم ریشهکن شود. قم باید به هویت اصلی خودش برگردد. همه آزادانه حرف خود را بزنند، همه تحمل کنند و اگر لازم شد رد هم بکنند. حیات علم و جامعه به نقد و رد است؛ یعنی شما حرف بزنی، من جواب بدهم و رد کنم و ادامه پیدا کند. همدیگر را تحمل کنیم.
درگذشت آیتالله مصباحیزدی یک حاشیه دیگر هم داشت و آن اینکه با وجود گذشت بیش از سه روز از انتشار خبر درگذشت آیتالله، محمود احمدینژاد تاکنون هیچ پیام تسلیتی خطاب به بیت مصباحیزدی منتشر نکرده است. این در حالی است که برخی رسانهها هفته گذشته از عیادت محمود احمدینژاد از پدر معنوی دوران ریاستجمهوری اولش خبر داده بودند؛ خبری که بلافاصله با واکنش تند برخی اصولگرایان و رسانههای منتسب به آنها روبهرو شد. آیتالله مصباحیزدی زمانی حامی قدیمی و سخت محمود احمدینژاد بود و حتی تعابیری عجیب درباره او به کار برده بود، اما بعدها بر سر حواشی حلقه اطرافیان احمدینژاد، بهویژه اسفندیار رحیممشایی، رابطه حامیانه آیتالله در بهت و حیرت قطع شد.
این بهت را از میان تعاریف خود آیتالله مصباح میشد فهمید که از عبارات جادو و سحرشدن برای احمدینژاد استفاده کرده بود و اینکه چطور او حاضر شده همه حامیانش را به قیمت حمایت از یک نفر کنار بگذارد. گفته شد که حتی تلاشهای غلامحسین الهام و همسرش فاطمه رجبی، نویسنده کتاب معجزه هزاره سوم درباره احمدینژاد، برای پادرمیانی میان این دو نفر نیز به جایی نرسید و هیچکدام حاضر به دیدار مجدد یکدیگر نشدند. آیتالله مصباح در سخنانی گفت: «اقدامات احمدینژاد را تأیید نمیکنم و در او یک حالت انحرافی میبینم».
مرحوم محمدنبی حبیبی، دبیرکل وقت حزب مؤتلفه اسلامی نیز اردیبهشت سال ۹۱ گفت: «آیتالله مصباح درخصوص قهر رئیسجمهوری در سال گذشته فرموده بودند که اگر حمایت از آقای احمدینژاد مستلزم ترویج مشایی شود، حمایت از احمدینژاد حرام است».
دو سال پیش در فیضیه قم تجمع کرده و روحانی را به خفهکردن در استخر فرح تهدید کردند؛ اینبار اما پای دو نفر دیگر را هم به ماجرا اضافه کردهاند؛ ظریف و لاریجانی. به نظر میرسد تمرکز دوباره تندروها بر این دو نفر، بدون ارتباط با شایعههای سیاسی انتخاباتی نباشد. شایعه آَمدن لاریجانی یا ظریف برای انتخابات 1400 گویا بخشی از جریان اصولگرایی را به وحشت انداخته است؛ تا جایی که همزمان شاهد حملات افشاگری درباره پرونده نزدیکان آملیلاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در شبکههای اجتماعی هستیم. شعار علیه روحانی، ظریف و بهویژه لاریجانی در مراسم تشییع رئیس مؤسسه امام خمینی یادآور نتیجه گزارش تحقیقوتفحص مجلس نهم از ماجرای حمله به لاریجانی در بهمن سال 91 است؛ گزارشی که قرائت آن بهصورت کامل در صحن به مصلحت دیده نشد، اما متن گزارش حاکی از این بود که سرمنشأ آن حملات، به افرادی در مؤسسه امام خمینی بازمیگردد.
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، چندی پیش در پاسخ به این پرسش که چرا هر اقدام تند و افراطی را که خاصه در قم صورت میگیرد به طیف آیتالله مصباح ربط میدهند، آیا واقعا چنین چیزی صحت دارد یا برخی تندرویها به اسم این طیف تمام میشود؟ گفته بود: میشود گفت که هر دو وجه درست است؛ هم منتسب به آقای مصباح هستند، هم سوءاستفاده میکنند. نمیتوان میزان آن را دقیق گفت، ولی هر دو هست. این بیماری باید در قم ریشهکن شود. قم باید به هویت اصلی خودش برگردد. همه آزادانه حرف خود را بزنند، همه تحمل کنند و اگر لازم شد رد هم بکنند. حیات علم و جامعه به نقد و رد است؛ یعنی شما حرف بزنی، من جواب بدهم و رد کنم و ادامه پیدا کند. همدیگر را تحمل کنیم.
درگذشت آیتالله مصباحیزدی یک حاشیه دیگر هم داشت و آن اینکه با وجود گذشت بیش از سه روز از انتشار خبر درگذشت آیتالله، محمود احمدینژاد تاکنون هیچ پیام تسلیتی خطاب به بیت مصباحیزدی منتشر نکرده است. این در حالی است که برخی رسانهها هفته گذشته از عیادت محمود احمدینژاد از پدر معنوی دوران ریاستجمهوری اولش خبر داده بودند؛ خبری که بلافاصله با واکنش تند برخی اصولگرایان و رسانههای منتسب به آنها روبهرو شد. آیتالله مصباحیزدی زمانی حامی قدیمی و سخت محمود احمدینژاد بود و حتی تعابیری عجیب درباره او به کار برده بود، اما بعدها بر سر حواشی حلقه اطرافیان احمدینژاد، بهویژه اسفندیار رحیممشایی، رابطه حامیانه آیتالله در بهت و حیرت قطع شد.
این بهت را از میان تعاریف خود آیتالله مصباح میشد فهمید که از عبارات جادو و سحرشدن برای احمدینژاد استفاده کرده بود و اینکه چطور او حاضر شده همه حامیانش را به قیمت حمایت از یک نفر کنار بگذارد. گفته شد که حتی تلاشهای غلامحسین الهام و همسرش فاطمه رجبی، نویسنده کتاب معجزه هزاره سوم درباره احمدینژاد، برای پادرمیانی میان این دو نفر نیز به جایی نرسید و هیچکدام حاضر به دیدار مجدد یکدیگر نشدند. آیتالله مصباح در سخنانی گفت: «اقدامات احمدینژاد را تأیید نمیکنم و در او یک حالت انحرافی میبینم».
مرحوم محمدنبی حبیبی، دبیرکل وقت حزب مؤتلفه اسلامی نیز اردیبهشت سال ۹۱ گفت: «آیتالله مصباح درخصوص قهر رئیسجمهوری در سال گذشته فرموده بودند که اگر حمایت از آقای احمدینژاد مستلزم ترویج مشایی شود، حمایت از احمدینژاد حرام است».