شایعه زیر پوست اقتصاد
این روزها اقتصاد کشور روز به روز بیشتر گرفتار بحران میشود. یک روز افزایش قیمت برخی از کالاها تیتر خبری رسانهها میشود و روز دیگر احتکار کالاها بر سر زبانها میافتد و این شرایط راه خود را بدون توقف طی میکند. در این میان هم برخیها یک کلاغ و چهل کلاغ میکنند و جامعه را گرفتار شایعهها میکنند!
نگرانی متاثر از همین شایعهها بود که مردم را برای خرید کالا، ارز، خودرو و ... راغب میکرد. وقتی فردی میدید که تعداد زیادی از مردم برای تامین نیازهایشان راهی مراکز خرید شدهاند با خود فکر میکرد که حتما خبری است، پس او هم تلاش میکرد در حد توانش اجناسی را تهیه کند. تمامی این رفتارها را میتوان نشات گرفته از خبرهایی دانست که در فضای مجازی دست به دست، از این سوی کشور به سویی دیگر منتقل میشد. اکنون داستان این روزهای مردم شهر ما بهگونهای شده است که انتشار خبری بدون در نظر گرفتن حقیقت داشتن و نداشتن آن باعث میشود مشکلات خواسته و ناخواسته گریبان جامعه را بگیرد. اما چه عاملی باعث شایعهپراکنی میشود و چرا تا این حد نقش شایعه در اقتصاد کشورمان پررنگ است؟ وحید شقاقی شهری، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی و اقتصاددان در اینباره به «ابتکار» میگوید: بحث شایعه به چند دلیل در جامعه بسیار پررنگ میشود. یکی از دلایل مهم شایعه عدم شفافیت است. در اقتصاد هر قدر که شفافیت بیشتر باشد، حجم شایعه کمتر میشود. متاسفانه جامعه ما از یک رنج بزرگ عذاب میکشد که آن را هم میتوان عدم شفافیت دانست. باید بگویم اقتصاد ایران اقتصادی است که با عدم شفافیت مواجه است و همین عامل موجب شده که یک رانت اطلاعاتی گستردهای ایجاد شود و برای به دست آوردن این رانت اطلاعاتی هم طبیعتا خیلیها هزینههای سنگین پرداخت میکنند و قطعا در این شرایط بازار شایعه داغ میشود. همانطور که شاهد هستیم میبینیم که ما عدم شفافیت اطلاعات، آمار و گردش اطلاعات را در اقتصاد داریم که به اقتصاد ضربه وارد میکند. یکی از عوامل دیگری که باعث شایعهپراکنی در اقتصاد میشود و باید به آن اشاره کنم نبود تصویری روشن از آینده اقتصادی ایران است، چون متاسفانه ما نتوانستهایم یک آینده شفافی را ترسیم کنیم. همین عامل باعث میشود درگیر شایعات بشویم. هنگامی که دولتمردان نمیتوانند تصویری واضح از آینده را برای افراد جامعه ترسیم کنند شایعه در سطح جامعه گسترش پیدا میکند. یکی دیگر از مسائلی که به شایعه در اقتصاد کنونی کشور دامن میزند، نوسانهای مختلف و متعدد در متغییرهای اقتصادی، تدابیر و تصمیمگیریها است. به بیانی دیگر باید بگویم که وقتی تصمیمات شبانه در اقتصاد باب میشود، ذهن مردم به سمتی میرود که دولتمردان به یکباره شبانه تصمیمی را میگیرند که بیشتر موارد عملی نمیشود. همین مسئله به تنهایی باب شایعه را باز میکند، چون در چنین شرایطی هر لحظه منتظر هستیم که اتفاق نادری صورت بگیرد.
وی میافزاید: اقتصاد ما یک اقتصاد سوداگرانه است و سوداگری در آن حرف اول را میزند. در چنین اقتصادی که مبتنی بر سفتهبازی پیش میرود، شایعه بسیار مهم است و عملا با تکیه بر شایعه میتوان جهتها را تغییر داد. به عنوان مثال وقتی فردی در بازارهای سوداگری مشغول به کار است، شایعه در این بخش بسیار حساس میشود، چون هدف در این بازار کسب سود راحت است. پس در نتیجه اقتصاد سوداگری را هم میتوانیم عامل مهمی برای شایعهپراکنی در اقتصاد بدانیم. از طرف دیگر بیاعتمادی مردم به دولتمردان هم در این زمینه تاثیرگذار است. در جامعه هر قدر که مردم نسبت به دولتمردان و مدیران ارشد بیاعتماد باشند به پراکنده کردن خبرهای بیاساس بیشتر دامن میزنند. زمانی را تصور کنید که دولتمردی وعده اتفاقی را در آینده نزدیک میدهد، در این میان به دلیل بیاعتمادی جامعه که متاثر از تعدد وعدهها و تعهدهای عملی نشده است، شایعه را در جامعه به وجود میآورند. اخیرا هم شاهد هستیم که مسئولان مختلف حرفی را میزنند و وعدهای را میدهند که عملی نمیشود و مردم در مقابل با استفاده از شایعه مسیر را تغییر میدهند. این امر طبیعی است چون ذهنیت جامعه بر این اساس شکل گرفته است که وعدهها به مرحله اجرا نخواهد رسید. مجموعه این عواملی را که ذکر کردم میتوان باعث به وجود آمدن و گسترش شایعه در اقتصاد بدانیم.
شقاقی شهری از عملکرد دولت در برابر به وجود آمدن شایعه میگوید: دولت و مسئولان در برابر شایعه پراکنیها در شرایط اقتصادی کنونی باید اقداماتی را انجام دهند که این اقدامات چند راه دارد. دولتمردان باید بحث پاسخگویی، شفافیت، مسئولیتپذیری، اجرای تعهدات و ممانعت از رانت اطلاعاتی را باید در برنامههای اجرایی خود به منظور جلوگیری از گسترش شایعه قرار دهند تا کمی اوضاع را کنترل کنند.
این اقتصاددان از تاثیر رسانهها بر شایعه پراکنیها میگوید: رسانهها در شایعه و گسترش آن نقش بسیار مهم و حیاتی دارند. آنها تریبونی را در اختیار دارند که باید به وسیله آن حقیقت و حقانیت را منعکس کنند و درصورتی که متوجه عدم شفافیت شدند آنها را خنثی کرده و از بین ببرند. رسانهها باید تمام تلاش خود را به کار بگیرند تا مسئولان کشور را به سمتی هدایت کنند که اگر تعهدی میدهند هر چه زودتر به آن عمل کنند. تمام رسانهها باید منعکسکننده وعدههای مسئولان باشند و برای اجرا شدن همان وعدهها دائما مسئله را گوشزد کنند و خودشان را درگیر شایعهها نکنند. از طرف دیگر باید تیم خبرهای انتخاب شود و مسائل روز اقتصاد را بررسی کنند. نکته مهم این است که همین تیم خودش شایعهساز نباشد و واقعیتها را دنبال کند و همان واقعیتها را به جامعه منعکس کند.
وی میافزاید: اقتصاد ما یک اقتصاد سوداگرانه است و سوداگری در آن حرف اول را میزند. در چنین اقتصادی که مبتنی بر سفتهبازی پیش میرود، شایعه بسیار مهم است و عملا با تکیه بر شایعه میتوان جهتها را تغییر داد. به عنوان مثال وقتی فردی در بازارهای سوداگری مشغول به کار است، شایعه در این بخش بسیار حساس میشود، چون هدف در این بازار کسب سود راحت است. پس در نتیجه اقتصاد سوداگری را هم میتوانیم عامل مهمی برای شایعهپراکنی در اقتصاد بدانیم. از طرف دیگر بیاعتمادی مردم به دولتمردان هم در این زمینه تاثیرگذار است. در جامعه هر قدر که مردم نسبت به دولتمردان و مدیران ارشد بیاعتماد باشند به پراکنده کردن خبرهای بیاساس بیشتر دامن میزنند. زمانی را تصور کنید که دولتمردی وعده اتفاقی را در آینده نزدیک میدهد، در این میان به دلیل بیاعتمادی جامعه که متاثر از تعدد وعدهها و تعهدهای عملی نشده است، شایعه را در جامعه به وجود میآورند. اخیرا هم شاهد هستیم که مسئولان مختلف حرفی را میزنند و وعدهای را میدهند که عملی نمیشود و مردم در مقابل با استفاده از شایعه مسیر را تغییر میدهند. این امر طبیعی است چون ذهنیت جامعه بر این اساس شکل گرفته است که وعدهها به مرحله اجرا نخواهد رسید. مجموعه این عواملی را که ذکر کردم میتوان باعث به وجود آمدن و گسترش شایعه در اقتصاد بدانیم.
شقاقی شهری از عملکرد دولت در برابر به وجود آمدن شایعه میگوید: دولت و مسئولان در برابر شایعه پراکنیها در شرایط اقتصادی کنونی باید اقداماتی را انجام دهند که این اقدامات چند راه دارد. دولتمردان باید بحث پاسخگویی، شفافیت، مسئولیتپذیری، اجرای تعهدات و ممانعت از رانت اطلاعاتی را باید در برنامههای اجرایی خود به منظور جلوگیری از گسترش شایعه قرار دهند تا کمی اوضاع را کنترل کنند.
این اقتصاددان از تاثیر رسانهها بر شایعه پراکنیها میگوید: رسانهها در شایعه و گسترش آن نقش بسیار مهم و حیاتی دارند. آنها تریبونی را در اختیار دارند که باید به وسیله آن حقیقت و حقانیت را منعکس کنند و درصورتی که متوجه عدم شفافیت شدند آنها را خنثی کرده و از بین ببرند. رسانهها باید تمام تلاش خود را به کار بگیرند تا مسئولان کشور را به سمتی هدایت کنند که اگر تعهدی میدهند هر چه زودتر به آن عمل کنند. تمام رسانهها باید منعکسکننده وعدههای مسئولان باشند و برای اجرا شدن همان وعدهها دائما مسئله را گوشزد کنند و خودشان را درگیر شایعهها نکنند. از طرف دیگر باید تیم خبرهای انتخاب شود و مسائل روز اقتصاد را بررسی کنند. نکته مهم این است که همین تیم خودش شایعهساز نباشد و واقعیتها را دنبال کند و همان واقعیتها را به جامعه منعکس کند.