جولان سلبریتی ها در شام ایرانی ؛ از نمایش ثروت و مانور تجملات تا گمشدهای به نام حجاب و تمسخر هویت بومی
برنامه شام ایرانی که کپی برداری از نمونه خارجی است این روزها با حواشی بسیاری در حال انتشار است.
این روزها هر کجا را نگاه میکنیم سلبریتیها حضور فعالی دارند. شبکههای اجتماعی از مصاحبهها و تبلیغات تجاری گرفته تا انواع و اقسام برنامههای سرگرمی و مسابقه از حضور سلبریتیها برای جذابیت برنامههای خود استفاده میکنند. از این رو سلبریتیها همواره در معرض دید مردم هستند و برای بسیاری از جوانان و خانوادهها به الگوی سبک زندگی بدل میشوند.
پیشتر عادت داشتیم که در سریالها و فیلمهای سینمایی شاهد حضور این افراد باشیم که اغلب به سبب اینکه سلبریتیها ایفاگر نقشهای داستانی بودند و کمتر شخصیت خود را به نمایش میگذاشتند، چندان موضوع سبک زندگیهای واقعی این افراد مورد توجه نبود، اما حالا که مسابقات و برنامههای سرگرمی با حضور این افراد برگزار میشود نوع زندگی، شخصیت و رفتار و گفتار این افراد بیشتر نمود یافته است.
برنامههای سرگرمی و مسابقه نیز اغلب کپی برداری از نوع خارجی آن است که در نوع خود مشکلات ساختاری و محتوایی دارد و، چون این کپی برداریها بدون دستکاری صورت میگیرد، عموما دارای نقصهای فرهنگی زیادی است که در سطح جامعه ایرانی مشکلاتی را ایجاد میکنند.
برنامه شام ایرانی که کپی برداری از نمونه خارجی است این روزها با حواشی بسیاری در حال انتشار است. جالب اینجاست یکی از شبکههای تلویزیونی معاند که با تغییر ذائقه و سبک زندگی ایرانی سعی دارد نفوذ فرهنگی و اجتماعی را رقم بزند، نمونه ایرانی آنرا برای اولین بار اجرا کرد و در دستور کار خود قرار داده است.
در همین رابطه، ماجرای توهین یکی از سلبریتیها پر حاشیه به خانمهای لر بسیار جنجال ساز شد. به نوعی در این برنامه شاهد تفاخر، خود کم بینی، پشت کردن به فرهنگ خودی و خصوصا تمسخر فرهنگ بومی و محلی کشورمان را شاهد بودیم. موضوعی که با برخورد ویژه افکارعمومی خصوصا زنان لر با این طرز بیان و توهین خانم «بهاره رهنما» مواجه شد و وی مجبور به عذرخواهی از ملت ایران خصوصا اقوام لر که همواره نماد ساده زیستی، صداقت، تلاش و غیرت هستند، شد.
شام ایرانی چندان شبیه به شام ایرانی با آن صفا و صمیمت و مهمان نوازی ایرانیان نیست! شوخیهای خاله زنکی، کنایههای بی مزه و بدون محدودیت که نمونه آنرا در سخن بی منطق بهاره رهنما دیدیم به خوبی مشخص است. پرستژ و پزهای توخالی و تلاش و ارزشگذاری روی ظواهر زندگی از جمله این موارد است. نمود شخصیت لمپن سلبریتیها و محور قرار گرفتن این افراد و نوع گویش و ادا و اطوارشان در این دست از برنامهها بسیار قابل تامل است.
از سوی دیگر به نوعی شاهد نمایش ثروت و مانور تجمل از نوع نوکیسگی و غیر فرهنگی و غیر فرهیخته آن در این موارد هستیم. آرایشهای غلیظ و نمایش حسادت و حرفهای کنایه آمیز برای تمسخر و بی ارزش کردن فردی که به عنوان مهمان در برنامه ظاهر شده از جمله همین موارد است که با فرهنگ ایرانی اسلامی که در آن مهمان حبیب خدا و دارای احترام و ارج و قرب بالایی است فاصله بسیار زیادی دارد. مسابقهای که در آن غذاهای رنگارنگ و به رخ کشیدن میزبانی و چیدمان خانه، دستپخت و مبل و دسرهای متنوع و ... ارزش پیدا میکند نیز با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد که همین موضوع یکی دیگر از اشکالات ساختاری و محتوایی این برنامه مجازی است. جالب اینکه بنیان و محور برنامه شام ایرانی که وام دار نوع خارجی آن است همین تشریفات و غذاهای رنگارنگ و آشپزی تجملاتی است.
حجاب در این برنامه گوهر گمشدهای است که جای خود را به آرایش غلیظ و ادا و اطوار و عشوههای نمایشی و مضحک داده است. عدم محدودیت در تیکه پرانی و کنایههای خاله زنکی در چنین برنامهای فرهنگ اصیل ایرانی را که محجوب بودن و ادب و احترام و حیاست به شدت زیر سئوال برده و تصویری کاریکاتوری و ناپسند از زن ایرانی در مهمان نوازی به نمایش میگذارد. بازهم هم عنصر صرف سرگرمی و تجاری سازی برنامههای فرهنگی و هنری باعث شده که سرمایههای فرهنگی و اجتماعی نادیده گرفته و برنامهای بی هنجار و بی محتوا در جامعه منتشر شود.
جالب اینجاست که «سعید ابوطالب» که سابقه نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی آنهم در کمیسیون فرهنگی را داشته است، سازنده به قول خود این رئالیتی شو است! متاسفانه روند فیلمسازی و تهیه برنامههای فرهنگی توسط برخی از افراد نشان دهنده اضمحلال و سراشیبی سقوط کار فرهنگی است که بررسی آن خود یک پروژه مهم فرهنگی است. ابوطالب این روزها برنامه «شبهای مافیا» را بر عهده دارد که این برنامه نیز با حضور سلبریتیها و حرکات ناپسند فرهنگی و اجتماعی همراه است که مورد اعتراض طیفی از منتقدان هنری قرار گرفته است. به هر لحاظ نگاهی به کلیت و روند فیلمسازی و برنامه سازی این افراد این سراشیبی اضمحلال را به خوبی نشان میدهد.
پیشتر عادت داشتیم که در سریالها و فیلمهای سینمایی شاهد حضور این افراد باشیم که اغلب به سبب اینکه سلبریتیها ایفاگر نقشهای داستانی بودند و کمتر شخصیت خود را به نمایش میگذاشتند، چندان موضوع سبک زندگیهای واقعی این افراد مورد توجه نبود، اما حالا که مسابقات و برنامههای سرگرمی با حضور این افراد برگزار میشود نوع زندگی، شخصیت و رفتار و گفتار این افراد بیشتر نمود یافته است.
برنامههای سرگرمی و مسابقه نیز اغلب کپی برداری از نوع خارجی آن است که در نوع خود مشکلات ساختاری و محتوایی دارد و، چون این کپی برداریها بدون دستکاری صورت میگیرد، عموما دارای نقصهای فرهنگی زیادی است که در سطح جامعه ایرانی مشکلاتی را ایجاد میکنند.
برنامه شام ایرانی که کپی برداری از نمونه خارجی است این روزها با حواشی بسیاری در حال انتشار است. جالب اینجاست یکی از شبکههای تلویزیونی معاند که با تغییر ذائقه و سبک زندگی ایرانی سعی دارد نفوذ فرهنگی و اجتماعی را رقم بزند، نمونه ایرانی آنرا برای اولین بار اجرا کرد و در دستور کار خود قرار داده است.
در همین رابطه، ماجرای توهین یکی از سلبریتیها پر حاشیه به خانمهای لر بسیار جنجال ساز شد. به نوعی در این برنامه شاهد تفاخر، خود کم بینی، پشت کردن به فرهنگ خودی و خصوصا تمسخر فرهنگ بومی و محلی کشورمان را شاهد بودیم. موضوعی که با برخورد ویژه افکارعمومی خصوصا زنان لر با این طرز بیان و توهین خانم «بهاره رهنما» مواجه شد و وی مجبور به عذرخواهی از ملت ایران خصوصا اقوام لر که همواره نماد ساده زیستی، صداقت، تلاش و غیرت هستند، شد.
شام ایرانی چندان شبیه به شام ایرانی با آن صفا و صمیمت و مهمان نوازی ایرانیان نیست! شوخیهای خاله زنکی، کنایههای بی مزه و بدون محدودیت که نمونه آنرا در سخن بی منطق بهاره رهنما دیدیم به خوبی مشخص است. پرستژ و پزهای توخالی و تلاش و ارزشگذاری روی ظواهر زندگی از جمله این موارد است. نمود شخصیت لمپن سلبریتیها و محور قرار گرفتن این افراد و نوع گویش و ادا و اطوارشان در این دست از برنامهها بسیار قابل تامل است.
از سوی دیگر به نوعی شاهد نمایش ثروت و مانور تجمل از نوع نوکیسگی و غیر فرهنگی و غیر فرهیخته آن در این موارد هستیم. آرایشهای غلیظ و نمایش حسادت و حرفهای کنایه آمیز برای تمسخر و بی ارزش کردن فردی که به عنوان مهمان در برنامه ظاهر شده از جمله همین موارد است که با فرهنگ ایرانی اسلامی که در آن مهمان حبیب خدا و دارای احترام و ارج و قرب بالایی است فاصله بسیار زیادی دارد. مسابقهای که در آن غذاهای رنگارنگ و به رخ کشیدن میزبانی و چیدمان خانه، دستپخت و مبل و دسرهای متنوع و ... ارزش پیدا میکند نیز با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد که همین موضوع یکی دیگر از اشکالات ساختاری و محتوایی این برنامه مجازی است. جالب اینکه بنیان و محور برنامه شام ایرانی که وام دار نوع خارجی آن است همین تشریفات و غذاهای رنگارنگ و آشپزی تجملاتی است.
حجاب در این برنامه گوهر گمشدهای است که جای خود را به آرایش غلیظ و ادا و اطوار و عشوههای نمایشی و مضحک داده است. عدم محدودیت در تیکه پرانی و کنایههای خاله زنکی در چنین برنامهای فرهنگ اصیل ایرانی را که محجوب بودن و ادب و احترام و حیاست به شدت زیر سئوال برده و تصویری کاریکاتوری و ناپسند از زن ایرانی در مهمان نوازی به نمایش میگذارد. بازهم هم عنصر صرف سرگرمی و تجاری سازی برنامههای فرهنگی و هنری باعث شده که سرمایههای فرهنگی و اجتماعی نادیده گرفته و برنامهای بی هنجار و بی محتوا در جامعه منتشر شود.
جالب اینجاست که «سعید ابوطالب» که سابقه نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی آنهم در کمیسیون فرهنگی را داشته است، سازنده به قول خود این رئالیتی شو است! متاسفانه روند فیلمسازی و تهیه برنامههای فرهنگی توسط برخی از افراد نشان دهنده اضمحلال و سراشیبی سقوط کار فرهنگی است که بررسی آن خود یک پروژه مهم فرهنگی است. ابوطالب این روزها برنامه «شبهای مافیا» را بر عهده دارد که این برنامه نیز با حضور سلبریتیها و حرکات ناپسند فرهنگی و اجتماعی همراه است که مورد اعتراض طیفی از منتقدان هنری قرار گرفته است. به هر لحاظ نگاهی به کلیت و روند فیلمسازی و برنامه سازی این افراد این سراشیبی اضمحلال را به خوبی نشان میدهد.