چندشغلهها علیه اقتصاد
وقتی به گذشتهها نگاه میکنیم میبینیم تنها پدر خانواده نانآور خانه بود و حتی در بیشتر موارد هم شغلشان معمولی و نسبتا کم درآمد بود. حالا کافی است آن زمان را با زندگی این روزهایمان مقایسه کنیم. هستند افرادی هم که به یک شغل اکتفا نمیکنند و تمام روزشان را با کارهای مختلف پر میکنند. اما باید به این نکته توجه کرد که پدیده چند شغلی تنها مختص به قشر ضعیف جامعه برای تامین نیازهایشان نیست.
کم نیستند مرفهانی که همزمان چند پست را تصاحب میکنند بدون اینکه ذرهای به فکر جوانان و دانشجویان بیکار در این مملکت باشند.
عدهای چند شغل بودنشان را دلیل نیازهای اقتصادیشان میدانند و عدهای دیگر ادعا میکنند که پستهای ما چند شغل به حساب نمیآید. اما تمام دلیلها و نظرات برای جوان بیکاری که در منزل نشسته است یا آن کسی که از این خیابان به آن خیابان برای پیدا کردن یک شغل مناسب میرود قانعکننده نیست و دلش را آرام نمیکند. بهزاد جوان30 ساله که به تازگی در شرکتی شروع به کار کرده است در پاسخ به این سوال که چند شغلی برخی از افراد چه توجیهی میتواند داشته باشد به «ابتکار» میگوید: «هیچ توجیه منطقیای نمیتواند داشته باشد. روز به روز به تعداد جوانان تحصیل کرده بیکار اضافه میشود و در مقابل افراد دارای چند پست و مقام هستند و هر بار که این جوانان خبر چند شغل بودن و حقوقهای نجومی را میشنوند از لحاظ روحی ضربه میخورند و بیش از پیش نگران آینده نا معلومشان میشوند».
عباس 54 ساله است و پس از بازنشستگی در یک بنگاه املاکی مشغول به کار است. او دلیل روی آوردن به شغل جدیدش را اینگونه مطرح میکند: «در این وضعیت اقتصادی که دخل و خرجمان با یکدیگر جور در نمیآید و اول هر ماه حقوق به حسابمان واریز نشده خرجش کردهایم باید هم سراغ یک شغل دیگر برویم. اگر بخواهیم کمی مرفهتر زندگی کنیم حتی دو شغل هم از پس هزینههایمان برنمیآید».
انحصارگرایی و محدودیت شغلی
در سالهای اخیر بیشتر شاهد اصطلاح چند شغلی بودهایم، این در حالی است که از سوی دیگر با پدیده بیکاری هم روبهرو هستیم و بسیاری از افراد نمیتوانند شغلی را برای خود دستوپا کنند و به این معنا است که افراد چند شغلی فرصتهای شغلی را از جامعه گرفتهاند در حالی که چند شغلیها خود را جور دیگری توجیه میکنند. حمید حاج اسماعیلی، کارشناس بازار کار از دلایل پدیده چند شغلی در ایران به «ابتکار» میگوید: «در شرایطی مثل الان که بازار کار دچار مشکل شده است، افراد به سختی میتوانند مثل گذشته چند شغلی باشند و همزمان چند پست را حفظ کنند. اما یکی از علتهای اساسی که افراد چند شغلی هستند این است که درآمد کافی برای پرداخت یک شغل در کشور وجود ندارد و چون افراد تامین نمیشوند به شغلهای بیشتر رو میآورند، دلیل تامین نشدنشان هم میتوانیم بگوییم این است که دستمزد در کشور استاندارد لازم را ندارد و در رابطه با پرداخت دستمزد در مقایسه با کشورهای دیگر حداقل دستمزد را در نظر میگیرد. بنابراین طبیعی است که افراد برای تامین زندگی خود به سمت چند شغله بودن حرکت کنند. عامل دوم برای به وجود آمدن پدیده چند شغلی این است که در کشور نگرانی جدی در خصوص آینده وجود دارد. به هر حال کشور یک سازمان اجتماعی دقیق، محکم و قدرتمندی ندارد، افراد فکر میکنند تا زمانی که بتوانند باید کار کنند و باید تمام تلاش خود را به کار بگیرند و پسانداز داشته باشند تا اگر در آینده دچار مشکل شدند و یا شغلشان را از دست دادند بتوانند به زندگی ادامه بدهند. سومین عاملی که باید به آن اشاره کنم این است که در ایران علیرغم اینکه هم در قانون خدمات مدیریت کشوری و هم در قانون تامین اجتماعی آمده است که به کارگیری بازنشستگان ممنوع است اما متاسفانه سالیان سال است که در کشور ما این قانون اجرا نمیشود. درست است که اخیرا مجلس با شفافیت بیشتر و کلیتری این قانون را تصویب کرده است ولی از گذشته به دلیل اینکه نقض اجرا قانون بوده است، افراد به چند شغلی روی آوردهاند. چهارمین عامل در پدید آمدن بحث چند شغلی به نوع اقتصاد کشور برمیگردد. اقتصاد کشور ما دولتی است و بخش خصوصی وجود ندارد و بهرهوری در کار محور کمتری دارد. بنابراین بدون اینکه به توانایی افراد توجه شود در پستهای مختلف مشغول به کار میشوند. این نشان میدهد که نظام و ساختار بازار کار ما دچار مشکلهای اساسی است و باید هر چه زودتر اصلاح شود.» وی میافزاید: «اگر در ایران نظام ساعتمزدی به کارمزدی تبدیل شود و بخش خصوصی شکل بگیرد بحث بهرهوری مطرح میشود و افراد توسط تواناییهایشان در جاهای مختلف میتوانند مشغول به کار شوند. باید بگویم در ایران به دلیل اینکه بهرهوری نیروی کار و همچنین بهرهوری سرمایه دچار مشکل است و چون نظام اقتصادی کشور یک اقتصاد دولتی است و همه به درآمدهای نفتی وابسته هستیم کمتر بهرهوری مطرح میشود. بنابراین تا زمانی که بهرهوری هم در زمینه سرمایه هم در حوزه نیروی کار مطرح نباشد افرادی که برای شغلی انتخاب میشوند تواناییهایش و تعداد شغلهایش مد نظر گرفته نمیشود. همانطور که شاهد هستیم بسیاری از افراد در شغلهایی کار میکنند که هیچ تناسبی با مهارت و تحصیلاتشان ندارند. مشکل اساسی دیگر این است که اقتصاد ایران یک اقتصاد مولد نیست، یعنی مبتنی بر کارهای تولیدی نیست و بیشتر در کارهای خدماتی فعالیت میکند. در این نوع کارها بهرهوری نسبت به کارهای تولیدی کمتر مطرح میشود. این مشکلات ناشی از آن است که در ایران پژوهش و تحقیقات در مورد کارآمدی، بهرهوری و مفید بودن افراد مد نظر قرار نمیگیرد و این موضوع در سالهای متمادی جریان داشته و کمتر کسی به آن توجه داشته است.»
حاج اسماعیلی از محدودیت فرصتهای شغلی میگوید: «پدیده چند شغلی سبب محدودیت شغلی در جامعه میشود. به عنوان مثال اگر در حوزه دولت قرار باشد که چند شغله بودن منع قانونی داشته باشد حداقل 200 مدیر طراز اول باید کارشان را ترک کنند. حالا ببینید اگر در تمام ادارهها، سازمانها و وزارتخانهها بهطور جدی این موضوع را پیگیری کنند، افراد بازنشستهای که در شغل دیگری فعالیت میکنند و همچنین چند شغلیها باید کنار گذاشته شوند تا فرصت برای دیگران به وجود آید. اگر قوانین به درستی اجرا شود و افرادی که طی یک فرآیند منطقی بازنشسته شدهاند، نتوانند به کارهای دیگر بازگردند قطعا ظرفیت و فرصتهای جدیدی در بازار کار به وجود خواهد آمد.»
حاج اسماعیلی با تاکید بر تغییر برخی از سیاستها در حوزه کار میگوید: «به نظر من یکی از راههای جلوگیری از به وجود آمدن پدیده چند شغلی، تغییر نگاهمان به سن بازنشستگی و کار در کشور است و این تغییر دیدگاه نیازمند اصلاحات جدی در عرصه کلان سیاستگذاری در کشور است. اینکه چرا افراد بازنشسته میشوند سوالی است که باید به دقت بررسی شود. ما زمانی باید فردی را بازنشسته کنیم که دیگر قادر به انجام کار و ادامه فعالیت نباشد. باید نگاه کلان به کار تغییر پیدا کند و افراد تا زمانی که قادر به کار کردن هستند به فعالیت خودشان ادامه بدهند. اگر سیاستها تغییر داده شود علاوه بر اینکه از افراد بازنشسته میتوانیم حمایت کنیم، ظرفیتهای شغلی کشور هم به تناسب توسعه پیدا میکند و منطقیتر میشود».
عدهای چند شغل بودنشان را دلیل نیازهای اقتصادیشان میدانند و عدهای دیگر ادعا میکنند که پستهای ما چند شغل به حساب نمیآید. اما تمام دلیلها و نظرات برای جوان بیکاری که در منزل نشسته است یا آن کسی که از این خیابان به آن خیابان برای پیدا کردن یک شغل مناسب میرود قانعکننده نیست و دلش را آرام نمیکند. بهزاد جوان30 ساله که به تازگی در شرکتی شروع به کار کرده است در پاسخ به این سوال که چند شغلی برخی از افراد چه توجیهی میتواند داشته باشد به «ابتکار» میگوید: «هیچ توجیه منطقیای نمیتواند داشته باشد. روز به روز به تعداد جوانان تحصیل کرده بیکار اضافه میشود و در مقابل افراد دارای چند پست و مقام هستند و هر بار که این جوانان خبر چند شغل بودن و حقوقهای نجومی را میشنوند از لحاظ روحی ضربه میخورند و بیش از پیش نگران آینده نا معلومشان میشوند».
عباس 54 ساله است و پس از بازنشستگی در یک بنگاه املاکی مشغول به کار است. او دلیل روی آوردن به شغل جدیدش را اینگونه مطرح میکند: «در این وضعیت اقتصادی که دخل و خرجمان با یکدیگر جور در نمیآید و اول هر ماه حقوق به حسابمان واریز نشده خرجش کردهایم باید هم سراغ یک شغل دیگر برویم. اگر بخواهیم کمی مرفهتر زندگی کنیم حتی دو شغل هم از پس هزینههایمان برنمیآید».
انحصارگرایی و محدودیت شغلی
در سالهای اخیر بیشتر شاهد اصطلاح چند شغلی بودهایم، این در حالی است که از سوی دیگر با پدیده بیکاری هم روبهرو هستیم و بسیاری از افراد نمیتوانند شغلی را برای خود دستوپا کنند و به این معنا است که افراد چند شغلی فرصتهای شغلی را از جامعه گرفتهاند در حالی که چند شغلیها خود را جور دیگری توجیه میکنند. حمید حاج اسماعیلی، کارشناس بازار کار از دلایل پدیده چند شغلی در ایران به «ابتکار» میگوید: «در شرایطی مثل الان که بازار کار دچار مشکل شده است، افراد به سختی میتوانند مثل گذشته چند شغلی باشند و همزمان چند پست را حفظ کنند. اما یکی از علتهای اساسی که افراد چند شغلی هستند این است که درآمد کافی برای پرداخت یک شغل در کشور وجود ندارد و چون افراد تامین نمیشوند به شغلهای بیشتر رو میآورند، دلیل تامین نشدنشان هم میتوانیم بگوییم این است که دستمزد در کشور استاندارد لازم را ندارد و در رابطه با پرداخت دستمزد در مقایسه با کشورهای دیگر حداقل دستمزد را در نظر میگیرد. بنابراین طبیعی است که افراد برای تامین زندگی خود به سمت چند شغله بودن حرکت کنند. عامل دوم برای به وجود آمدن پدیده چند شغلی این است که در کشور نگرانی جدی در خصوص آینده وجود دارد. به هر حال کشور یک سازمان اجتماعی دقیق، محکم و قدرتمندی ندارد، افراد فکر میکنند تا زمانی که بتوانند باید کار کنند و باید تمام تلاش خود را به کار بگیرند و پسانداز داشته باشند تا اگر در آینده دچار مشکل شدند و یا شغلشان را از دست دادند بتوانند به زندگی ادامه بدهند. سومین عاملی که باید به آن اشاره کنم این است که در ایران علیرغم اینکه هم در قانون خدمات مدیریت کشوری و هم در قانون تامین اجتماعی آمده است که به کارگیری بازنشستگان ممنوع است اما متاسفانه سالیان سال است که در کشور ما این قانون اجرا نمیشود. درست است که اخیرا مجلس با شفافیت بیشتر و کلیتری این قانون را تصویب کرده است ولی از گذشته به دلیل اینکه نقض اجرا قانون بوده است، افراد به چند شغلی روی آوردهاند. چهارمین عامل در پدید آمدن بحث چند شغلی به نوع اقتصاد کشور برمیگردد. اقتصاد کشور ما دولتی است و بخش خصوصی وجود ندارد و بهرهوری در کار محور کمتری دارد. بنابراین بدون اینکه به توانایی افراد توجه شود در پستهای مختلف مشغول به کار میشوند. این نشان میدهد که نظام و ساختار بازار کار ما دچار مشکلهای اساسی است و باید هر چه زودتر اصلاح شود.» وی میافزاید: «اگر در ایران نظام ساعتمزدی به کارمزدی تبدیل شود و بخش خصوصی شکل بگیرد بحث بهرهوری مطرح میشود و افراد توسط تواناییهایشان در جاهای مختلف میتوانند مشغول به کار شوند. باید بگویم در ایران به دلیل اینکه بهرهوری نیروی کار و همچنین بهرهوری سرمایه دچار مشکل است و چون نظام اقتصادی کشور یک اقتصاد دولتی است و همه به درآمدهای نفتی وابسته هستیم کمتر بهرهوری مطرح میشود. بنابراین تا زمانی که بهرهوری هم در زمینه سرمایه هم در حوزه نیروی کار مطرح نباشد افرادی که برای شغلی انتخاب میشوند تواناییهایش و تعداد شغلهایش مد نظر گرفته نمیشود. همانطور که شاهد هستیم بسیاری از افراد در شغلهایی کار میکنند که هیچ تناسبی با مهارت و تحصیلاتشان ندارند. مشکل اساسی دیگر این است که اقتصاد ایران یک اقتصاد مولد نیست، یعنی مبتنی بر کارهای تولیدی نیست و بیشتر در کارهای خدماتی فعالیت میکند. در این نوع کارها بهرهوری نسبت به کارهای تولیدی کمتر مطرح میشود. این مشکلات ناشی از آن است که در ایران پژوهش و تحقیقات در مورد کارآمدی، بهرهوری و مفید بودن افراد مد نظر قرار نمیگیرد و این موضوع در سالهای متمادی جریان داشته و کمتر کسی به آن توجه داشته است.»
حاج اسماعیلی از محدودیت فرصتهای شغلی میگوید: «پدیده چند شغلی سبب محدودیت شغلی در جامعه میشود. به عنوان مثال اگر در حوزه دولت قرار باشد که چند شغله بودن منع قانونی داشته باشد حداقل 200 مدیر طراز اول باید کارشان را ترک کنند. حالا ببینید اگر در تمام ادارهها، سازمانها و وزارتخانهها بهطور جدی این موضوع را پیگیری کنند، افراد بازنشستهای که در شغل دیگری فعالیت میکنند و همچنین چند شغلیها باید کنار گذاشته شوند تا فرصت برای دیگران به وجود آید. اگر قوانین به درستی اجرا شود و افرادی که طی یک فرآیند منطقی بازنشسته شدهاند، نتوانند به کارهای دیگر بازگردند قطعا ظرفیت و فرصتهای جدیدی در بازار کار به وجود خواهد آمد.»
حاج اسماعیلی با تاکید بر تغییر برخی از سیاستها در حوزه کار میگوید: «به نظر من یکی از راههای جلوگیری از به وجود آمدن پدیده چند شغلی، تغییر نگاهمان به سن بازنشستگی و کار در کشور است و این تغییر دیدگاه نیازمند اصلاحات جدی در عرصه کلان سیاستگذاری در کشور است. اینکه چرا افراد بازنشسته میشوند سوالی است که باید به دقت بررسی شود. ما زمانی باید فردی را بازنشسته کنیم که دیگر قادر به انجام کار و ادامه فعالیت نباشد. باید نگاه کلان به کار تغییر پیدا کند و افراد تا زمانی که قادر به کار کردن هستند به فعالیت خودشان ادامه بدهند. اگر سیاستها تغییر داده شود علاوه بر اینکه از افراد بازنشسته میتوانیم حمایت کنیم، ظرفیتهای شغلی کشور هم به تناسب توسعه پیدا میکند و منطقیتر میشود».