وداع با شمشادها و نارونهای شمال
تغییر کاربریهای گسترده و تبدیل اراضی جنگلی به ویلا و آپارتمان و نیز هجوم انواع آفات و بیماریها، جنگلهای شمال را تا آستانه بحران پیش برده است
رویشگاههای جنگلی بهویژه جنگلهای شمال کشور مدتهاست با تهدیدات جدی دستوپنجه نرم میکنند. از یکسو، شیوع انواع آفات و بیماری، نفس این رویشگاهها را به شماره انداخته و از سوی دیگر، جاده کشی، اجرای طرحهای عمرانی وتغییر کاربریهای گسترده و تبدیل اراضی جنگلی به ویلا و آپارتمان، آخرین بازماندههای جنگلهای هیرکانی را تا آستانه بحران پیش برده است. اکنون رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران میگوید: این وضعیت باعث شده تا گونههای شاخص جنگلی نظیر شمشاد، سفید پلت، شاه بلوط، نارون و ممرز درآستانه انقراض قرار بگیرند.
نابودی 40هزار هکتار از 70هزار هکتار رویشگاه شمشاد
هادی کیا دلیری که مردادماه سال95 در گفتوگو با همشهری، برای نخستین بار خبر فاجعه خشکیدگی شمشادها در جنگلهای شمال را رسانهای کرد، میگوید: شمشاد از مهمترین گونههای در معرض خطر جنگلهای شمال است؛ گونهای نادر که در زمره ذخایر جنگلی است و بهدلیل پراکنش کم، بیماری، آفت و آسیبهای دیگر میتواند اینگونه را منقرض کند. به گفته این عضو هیأت علمی «شمشاد، ممنوع القطع است اما از گذشته تاکنون همواره اینگونه در شمار گونههایی بوده که برای مصارف مختلف قطع شده و مورد استفاده قرار گرفته است. شمشاد چوب محکمی دارد و زغال خوبی از آن بهدست میآید. متأسفانه برآوردها نشان میدهد از 70هزار هکتار رویشگاه شمشاد در جنگلهای شمال، تاکنون 40هزار هکتار آن ازبین رفته است.»
سفید پلت، شاه بلوط، نارون و ممرز از دیگر گونههایی است که به گفته این متخصص جنگل، در معرض خطر جدی قرار دارند. سفید پلت نیزمانند شمشاد ازجمله ذخایر جنگلی و گونهای نادر است و جمعیت اندکی دارد که با کمترین آسیبی رو به نابودی میرود. کیا دلیری در مورد شاه بلوط و نارون نیز این را میگوید که اینگونهها در تمام دنیا با مشکل مواجه شده اما تفاوت در اینجاست که در دیگر کشورها برخلاف کشور ما برای حفظ اینگونهها برنامهریزی وجود دارد؛ «شاهبلوط تنها در گیلان رشد میکند. نارون هم دچار بیماری مرگ نارون شده و در معرض خطر نابودی قرار گرفته است. گونه ممرز نیز 30درصد جنگلهای شمال را بهخود اختصاص داده اما چند سالی است روند خشکیدگیشان آغاز شده است.» آنطور که کیادلیری میگوید:پراکندگی برخی گونهها، حفاظت از آنها را سخت میکند. بعضی از گونههای در معرض تهدید نیز دارای پراکنش هستند و همین موضوع حتی برآورد وسعت خسارتهای وارد شده به اینگونهها را دشوار میکند و نمیتوان برآوردی از وسعت نابود شده اینگونهها به دست آورد. رئیس انجمن علمی جنگلبانی با اشاره به اینکه برخی تهدیدها و بیماریهایی که جنگل را گرفتار میکنند، قابل پیشگیری و پیشبینی است تصریح میکند: «متأسفانه هماکنون، این رویکرد در مدیریت جنگلهای ما وجود ندارد. مشکل اینجاست که وقتی پیشگیری نمیکنیم بعد از بروز مشکلات و شیوع بیماری هم نمیتوانیم اقداماتی نظیر سمپاشی انجام دهیم چراکه این کار در جنگل ممنوع است.» کارشناسان برای حفظ گونه در معرض خطر شمشاد، راهکار قلمهگیری را ارائه دادند؛ راهکاری که با اجرای آن میتوان بانک ژن اینگونه را حفظ کرد و درصورت نابودی کامل، از این بانک بهرهمند شد. با وجود این: آنگونه که کیادلیری میگوید این تصمیم اجرایی نشده و تنها، اقدامات جزئی صورت گرفته است. نکته در خور تأملی که این استاد دانشگاه به آن اشاره میکند این است که توانایی جنگلهای ما در مقابله و ایستادگی در برابر آفت و بیماری کاهش یافته است و چنین جنگلهایی، توانایی خود تنظیمی را که جنگلهای بکر از آن بهرهمند هستند، از دست دادهاند. این استاد جنگل میافزاید: «زمینهساز تمامی این خشکیدگیها، اقدامات ما بوده که اکوسیستم جنگلها را آسیب پذیر کرده است. هماکنون با تغییر اقلیم نیز اکو سیستم جنگل، این خود تنظیمی را از دست داده است.»
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه هشدار او چند سال قبل درخصوص خشک شدن شمشادها، با عکسالعمل قابلتوجهی مواجه نشد، صراحتا میگوید: «اگر روند پیش آمده در جنگلهای شمال ایران متوقف نشود، حتی اگر خوشبین باشیم تنها 30 تا 40سال دیگر در شمال کشور جنگل خواهیم داشت.»
خطر انقراض بلوط، افرا، زبانگنجشک و دیو آلبالو در زاگرس
جنگلهای زاگرسی بیش از 180گونه درخت و درختچه دارد که بخش قابلتوجهی از آنها در معرض خطر قرار گرفتهاند. بلوط، بیشترین فراوانی را در میان گونههای زاگرس دارد اما چند سالی است که دچار بیماری زغالی شده و اثرات سویی بر بلوطها گذاشته است. بنا به آماری که سازمان جنگلها و مراتع منتشر کرده تاکنون حدود یک میلیون و 400هزار هکتار از رویشگاههای زاگرسی بهدلیل پدیده خشکیدگی (زوال) نابود شده است. حالا مرتضی ابراهیمی رستاقی، کارشناس جنگل و عضو سابق شورایعالی جنگل در گفتوگو با همشهری میگوید: «کل جنگلهای زاگرسی در معرض خطر است و این خطر، با تغییرات اقلیمی سالهای اخیر شدت یافته است.» بهجز بلوط که گونه شاخص جنگلهای زاگرس است گونههای دیگری نیز در جنگلهای زاگرسی در معرض خطر قرار دارند؛ گونههایی همچون «دو نوع زبانگنجشک» و «افرا» که نیاز بیشتری به رطوبت دارند. ابراهیمی رستاقی میگوید: «زبانگنجشک حتی پیش از بلوط از خشکسالی آسیب دید. گونه «دیو آلبالو» نیز بسیار کم شده است.» مطالعات گرده شناسی نشان میدهد جنگلهای اولیه زاگرسی 11 تا 12میلیون هکتار بوده اما طی قرنهای گذشته از وسعت آن کم شده و هماکنون به 5میلیون و 434هزار و 680هکتار رسیده که این نشاندهنده روند تخریبی جنگل است. این کارشناس جنگل میگوید: «گونه بارانک، تا یکی، دو سال قبل فقط در جنگلهای هیرکانی گزارش شده بود اما یکی، دو سال قبل در جنگلهای زاگرسی هم دیده شد و تنها 6 تا 7پایه از اینگونه در زاگرس وجود دارد که این نشان میدهد در گذشته بارانک، جمعیت بیشتری را بهخود اختصاص داده بود.»
اقدامات سازمان جنگلها برای حفاظت
معاون امور جنگل سازمان جنگلها و مراتع کشور پیش از این، درباره چگونگی مقابله با آفت شمشاد به همشهر ی گفت: در سال96، 1.5میلیارد تومان اعتبار برای مقابله با آفت خشکیدگی شمشادها درنظر گرفته شد و به ادارات کل شمال اختصاص یافت تا اقدامات لازم برای مقابله با این آفت عملیاتی شود. اما این اعتبار کافی نیست چون همانطور که اشاره شد سرعت شیوع این آفت بهمراتب بیشتر از سرعت عملکرد ماست. عباسعلی نوبخت تصریح کرد: رئیس سازمان جنگلها و مراتع کشور ضمن صدور دستور برای تهیه بذر و نهال به معاونت پشتیبانی سازمان جنگلها و مراتع هم دستور داده که برای تهیه نهال با معاونت جنگل همکاری کند. علاوه بر این 500میلیون تومان هم برای تولید نهال به معاونت جنگل اختصاص داده شده است. رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور هم درباره پدیده خشکیدگی (زوال) در جنگلهای زاگرسی به همشهری گفت: درختانی که بیش از 50درصد آسیب دیده بودند سوزانده و به زغال تبدیل شدند تا آفت آنها به دیگر نقاط سرایت نکند. بقیه درختان نیز مورد مراقبت قرار گرفتند و دستورالعملهای ویژه رفع خشکسالی برای نجات آنها بهاجرا درآمد. فریبرز غیبی در توضیح این مطلب افزود: ایجاد بانکتها و هلالی (آبگیرهای کوچک هلالیشکل) اطراف درختان ایجاد شد تا رطوبت درختان افزایش یابد و آب ناشی از بارندگی به میزان بیشتری جذب درخت شود. البته همه درختان از خشکیدگی و آفات آسیب ندیده و گونههای مقاوم بدون هیچگونه مشکلی همچنان به حیات خود ادامه میدهند. غیبی میگوید: «از این گونهها بذر تهیه و نهال آنها کاشته شد تا با این اقدام مساحت یک میلیون و 430هزار هکتار بخش آسیبدیده دوباره احیا شود.» علاوه بر این، بعد از این اتفاقات طرح پایش خشکسالی در دستور کار سازمان قرار گرفت تا هرگونه نشانه خشکیدگی در درختان زاگرسی گزارش و برای رفع آن اقدام شود. بهرهمندی از تصاویر ماهوارهای و انعقاد قراردادهای حفاظتی با جوامع محلی برای حفاظت از این پهنه رویشی ازجمله اقداماتی است که برای مقابله با پدیده خشکیدگی عملیاتی شده است. بهگفته رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال، نیروهای محلی در اجرای این پروژهها نقش بسیار مؤثری داشتهاند و حتی بعد از قرق کانونهای خشکیدگی در محدوده جنگل، دامهایشان را وارد این نقاط نکردند. غیبی همچنین میگوید که با اقدامات انجامشده در چند سال اخیر هماکنون روند خشکیدگی متوقف شده و سیر نزولی پیدا کرده و تنها بهصورت موردی گزارش میشود. به گفته غیبی، سال93 اوج اقدامات مؤثر در حوزه حفاظت از جنگلهای زاگرسی بوده است. در این سال با تخصیص 14میلیارد تومان به سازمان جنگلها، اقدامات ارزشمندی برای مقابله با آفات و بیماریها و مهار پدیده خشکیدگی در رویشگاههای زاگرسی انجام شد و این اقدامات همچنان ادامه دارد.
نابودی 40هزار هکتار از 70هزار هکتار رویشگاه شمشاد
هادی کیا دلیری که مردادماه سال95 در گفتوگو با همشهری، برای نخستین بار خبر فاجعه خشکیدگی شمشادها در جنگلهای شمال را رسانهای کرد، میگوید: شمشاد از مهمترین گونههای در معرض خطر جنگلهای شمال است؛ گونهای نادر که در زمره ذخایر جنگلی است و بهدلیل پراکنش کم، بیماری، آفت و آسیبهای دیگر میتواند اینگونه را منقرض کند. به گفته این عضو هیأت علمی «شمشاد، ممنوع القطع است اما از گذشته تاکنون همواره اینگونه در شمار گونههایی بوده که برای مصارف مختلف قطع شده و مورد استفاده قرار گرفته است. شمشاد چوب محکمی دارد و زغال خوبی از آن بهدست میآید. متأسفانه برآوردها نشان میدهد از 70هزار هکتار رویشگاه شمشاد در جنگلهای شمال، تاکنون 40هزار هکتار آن ازبین رفته است.»
سفید پلت، شاه بلوط، نارون و ممرز از دیگر گونههایی است که به گفته این متخصص جنگل، در معرض خطر جدی قرار دارند. سفید پلت نیزمانند شمشاد ازجمله ذخایر جنگلی و گونهای نادر است و جمعیت اندکی دارد که با کمترین آسیبی رو به نابودی میرود. کیا دلیری در مورد شاه بلوط و نارون نیز این را میگوید که اینگونهها در تمام دنیا با مشکل مواجه شده اما تفاوت در اینجاست که در دیگر کشورها برخلاف کشور ما برای حفظ اینگونهها برنامهریزی وجود دارد؛ «شاهبلوط تنها در گیلان رشد میکند. نارون هم دچار بیماری مرگ نارون شده و در معرض خطر نابودی قرار گرفته است. گونه ممرز نیز 30درصد جنگلهای شمال را بهخود اختصاص داده اما چند سالی است روند خشکیدگیشان آغاز شده است.» آنطور که کیادلیری میگوید:پراکندگی برخی گونهها، حفاظت از آنها را سخت میکند. بعضی از گونههای در معرض تهدید نیز دارای پراکنش هستند و همین موضوع حتی برآورد وسعت خسارتهای وارد شده به اینگونهها را دشوار میکند و نمیتوان برآوردی از وسعت نابود شده اینگونهها به دست آورد. رئیس انجمن علمی جنگلبانی با اشاره به اینکه برخی تهدیدها و بیماریهایی که جنگل را گرفتار میکنند، قابل پیشگیری و پیشبینی است تصریح میکند: «متأسفانه هماکنون، این رویکرد در مدیریت جنگلهای ما وجود ندارد. مشکل اینجاست که وقتی پیشگیری نمیکنیم بعد از بروز مشکلات و شیوع بیماری هم نمیتوانیم اقداماتی نظیر سمپاشی انجام دهیم چراکه این کار در جنگل ممنوع است.» کارشناسان برای حفظ گونه در معرض خطر شمشاد، راهکار قلمهگیری را ارائه دادند؛ راهکاری که با اجرای آن میتوان بانک ژن اینگونه را حفظ کرد و درصورت نابودی کامل، از این بانک بهرهمند شد. با وجود این: آنگونه که کیادلیری میگوید این تصمیم اجرایی نشده و تنها، اقدامات جزئی صورت گرفته است. نکته در خور تأملی که این استاد دانشگاه به آن اشاره میکند این است که توانایی جنگلهای ما در مقابله و ایستادگی در برابر آفت و بیماری کاهش یافته است و چنین جنگلهایی، توانایی خود تنظیمی را که جنگلهای بکر از آن بهرهمند هستند، از دست دادهاند. این استاد جنگل میافزاید: «زمینهساز تمامی این خشکیدگیها، اقدامات ما بوده که اکوسیستم جنگلها را آسیب پذیر کرده است. هماکنون با تغییر اقلیم نیز اکو سیستم جنگل، این خود تنظیمی را از دست داده است.»
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه هشدار او چند سال قبل درخصوص خشک شدن شمشادها، با عکسالعمل قابلتوجهی مواجه نشد، صراحتا میگوید: «اگر روند پیش آمده در جنگلهای شمال ایران متوقف نشود، حتی اگر خوشبین باشیم تنها 30 تا 40سال دیگر در شمال کشور جنگل خواهیم داشت.»
خطر انقراض بلوط، افرا، زبانگنجشک و دیو آلبالو در زاگرس
جنگلهای زاگرسی بیش از 180گونه درخت و درختچه دارد که بخش قابلتوجهی از آنها در معرض خطر قرار گرفتهاند. بلوط، بیشترین فراوانی را در میان گونههای زاگرس دارد اما چند سالی است که دچار بیماری زغالی شده و اثرات سویی بر بلوطها گذاشته است. بنا به آماری که سازمان جنگلها و مراتع منتشر کرده تاکنون حدود یک میلیون و 400هزار هکتار از رویشگاههای زاگرسی بهدلیل پدیده خشکیدگی (زوال) نابود شده است. حالا مرتضی ابراهیمی رستاقی، کارشناس جنگل و عضو سابق شورایعالی جنگل در گفتوگو با همشهری میگوید: «کل جنگلهای زاگرسی در معرض خطر است و این خطر، با تغییرات اقلیمی سالهای اخیر شدت یافته است.» بهجز بلوط که گونه شاخص جنگلهای زاگرس است گونههای دیگری نیز در جنگلهای زاگرسی در معرض خطر قرار دارند؛ گونههایی همچون «دو نوع زبانگنجشک» و «افرا» که نیاز بیشتری به رطوبت دارند. ابراهیمی رستاقی میگوید: «زبانگنجشک حتی پیش از بلوط از خشکسالی آسیب دید. گونه «دیو آلبالو» نیز بسیار کم شده است.» مطالعات گرده شناسی نشان میدهد جنگلهای اولیه زاگرسی 11 تا 12میلیون هکتار بوده اما طی قرنهای گذشته از وسعت آن کم شده و هماکنون به 5میلیون و 434هزار و 680هکتار رسیده که این نشاندهنده روند تخریبی جنگل است. این کارشناس جنگل میگوید: «گونه بارانک، تا یکی، دو سال قبل فقط در جنگلهای هیرکانی گزارش شده بود اما یکی، دو سال قبل در جنگلهای زاگرسی هم دیده شد و تنها 6 تا 7پایه از اینگونه در زاگرس وجود دارد که این نشان میدهد در گذشته بارانک، جمعیت بیشتری را بهخود اختصاص داده بود.»
اقدامات سازمان جنگلها برای حفاظت
معاون امور جنگل سازمان جنگلها و مراتع کشور پیش از این، درباره چگونگی مقابله با آفت شمشاد به همشهر ی گفت: در سال96، 1.5میلیارد تومان اعتبار برای مقابله با آفت خشکیدگی شمشادها درنظر گرفته شد و به ادارات کل شمال اختصاص یافت تا اقدامات لازم برای مقابله با این آفت عملیاتی شود. اما این اعتبار کافی نیست چون همانطور که اشاره شد سرعت شیوع این آفت بهمراتب بیشتر از سرعت عملکرد ماست. عباسعلی نوبخت تصریح کرد: رئیس سازمان جنگلها و مراتع کشور ضمن صدور دستور برای تهیه بذر و نهال به معاونت پشتیبانی سازمان جنگلها و مراتع هم دستور داده که برای تهیه نهال با معاونت جنگل همکاری کند. علاوه بر این 500میلیون تومان هم برای تولید نهال به معاونت جنگل اختصاص داده شده است. رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور هم درباره پدیده خشکیدگی (زوال) در جنگلهای زاگرسی به همشهری گفت: درختانی که بیش از 50درصد آسیب دیده بودند سوزانده و به زغال تبدیل شدند تا آفت آنها به دیگر نقاط سرایت نکند. بقیه درختان نیز مورد مراقبت قرار گرفتند و دستورالعملهای ویژه رفع خشکسالی برای نجات آنها بهاجرا درآمد. فریبرز غیبی در توضیح این مطلب افزود: ایجاد بانکتها و هلالی (آبگیرهای کوچک هلالیشکل) اطراف درختان ایجاد شد تا رطوبت درختان افزایش یابد و آب ناشی از بارندگی به میزان بیشتری جذب درخت شود. البته همه درختان از خشکیدگی و آفات آسیب ندیده و گونههای مقاوم بدون هیچگونه مشکلی همچنان به حیات خود ادامه میدهند. غیبی میگوید: «از این گونهها بذر تهیه و نهال آنها کاشته شد تا با این اقدام مساحت یک میلیون و 430هزار هکتار بخش آسیبدیده دوباره احیا شود.» علاوه بر این، بعد از این اتفاقات طرح پایش خشکسالی در دستور کار سازمان قرار گرفت تا هرگونه نشانه خشکیدگی در درختان زاگرسی گزارش و برای رفع آن اقدام شود. بهرهمندی از تصاویر ماهوارهای و انعقاد قراردادهای حفاظتی با جوامع محلی برای حفاظت از این پهنه رویشی ازجمله اقداماتی است که برای مقابله با پدیده خشکیدگی عملیاتی شده است. بهگفته رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال، نیروهای محلی در اجرای این پروژهها نقش بسیار مؤثری داشتهاند و حتی بعد از قرق کانونهای خشکیدگی در محدوده جنگل، دامهایشان را وارد این نقاط نکردند. غیبی همچنین میگوید که با اقدامات انجامشده در چند سال اخیر هماکنون روند خشکیدگی متوقف شده و سیر نزولی پیدا کرده و تنها بهصورت موردی گزارش میشود. به گفته غیبی، سال93 اوج اقدامات مؤثر در حوزه حفاظت از جنگلهای زاگرسی بوده است. در این سال با تخصیص 14میلیارد تومان به سازمان جنگلها، اقدامات ارزشمندی برای مقابله با آفات و بیماریها و مهار پدیده خشکیدگی در رویشگاههای زاگرسی انجام شد و این اقدامات همچنان ادامه دارد.