نقش مشاوران مالي در كنترل شرايط غيرعادي چيست؟
افراد بدون اطلاع از ساز و كار بازار و آگاهي از ادامه يا توقف روند افزايش قيمتها به بازار وارد ميشدند و در حجمهاي نسبتا زياد به خريد ارز و سكه اقدام ميكردند. پرسش مهم اين است كه چرا افراد بدون تخصص براي چنين اقدامي وسوسه ميشوند و چرا براي تصميمهاي مهم مالي كه مساله سرمايه آنهاست، مشاوره تخصصي ندارند.
وقوع بحرانهاي اقتصادي، چند مولفه را تحت تاثير قرار ميدهد؛ نرخ پسانداز خانوارها، سطح عمومي قيمتها و ارزش خالص داراييها. در شرايط غيرعادي اقتصادي، همه اركان اقتصادي يك جامعه، از مردم تا صاحبان سرمايه و بنگاهها، براي حفظ منابع و كاهش زيان خود دست به اقداماتي ميزنند. كاملا طبيعي است كه افراد به بهانه كسب سود به سمت بازارهاي سوداگرانه بروند.
امراله اميني، اقتصاددان معتقد است در كشورهاي جهان سوم، اطلاعات نامتقارن است و افراد به بهانه كسب سود به سمت بازارهاي سوداگرانه روانه ميشوند و گمان ميبرند با اين كار ميتوانند قدري از قدرت خريد خود را كه به واسطه افزايش قيمتها كاهش داشته است، جبران كنند. اميني به «اعتماد» ميگويد: ريسك بازارهاي سرمايهاي همچون ارز و سكه بسيار زياد است و ممكن است همانگونه كه قيمتها افزايش يافت، به يكباره نيز كاهش يابد و صاحبان سرمايه را با زيان مواجه كند، به مانند آنچه ديديم.
نوسانات نرخ ارز كه از اواخر سال گذشته، نظم بخشهاي مختلف اقتصادي را به هم زد و بر اقتصاد خانوادهها نيز تاثيرگذار بود. شرايط اقتصادي كشور به گونهاي شد كه خانوارها براي جبران هزينههاي تحميلي به دليل بالا رفتن قيمتها، مجبور به ورود به بازارهاي مالي شدند و سكه و ارز خريداري كردند تا هر زمان كه قيمتها افزايش يافت، با فروش آنها به سود برسند. با وجود اينكه بسياري از كارشناسان ورود به بازارها را براي افرادي كه آگاهي و اطلاعات كاملي ندارند، منع كردند و حتي خريد بيش از اندازه را در افزايش حباب قيمتي موثر دانستند، اما هجوم خريداران به بازارها، معادلات كارشناسان و هشداردهندگان را به هم زد و حباب روز به روز بزرگتر شد.
امرالله اميني در اين رابطه به «اعتماد» گفت: بهطور كلي بازارهاي مالي در تمام جهان جزو بازارهاي پرنوسان به حساب ميآيند. در كشورهاي جهان سوم، ريسك اين بازارها به دليل نبود اطلاعات و آگاهي كامل چند برابر ميشود. زماني كه نرخ رشد يكي از بازارها (بورس، ارز، سكه و...) افزايش مييابد، افراد به خيال افزايش سود، بدون آگاهي و كسب اطلاع از كارشناسان بازار مالي، وارد بازار ميشوند و اقدام به خريد مقدار زيادي ارز يا سكه ميكنند.
براي تحليل واكنش خانوارها به شرايط بيثبات اقتصادي، بايد چند مولفه را به بررسيها وارد كنيم. اولين مولفه، كاهش هزينهها و افزايش درآمد است. زمان وقوع بحران، خانوارها سعي در افزايش عايديهاي خود به جبران كاهش قدرت خريد دارند. سبد مصرفي خانوارها دستخوش تغيير ميشود و سهم تفريح و آموزش كمتر و سهم اقلام حياتي مانند مسكن و خوراك بيشتر ميشود. قدم بعدي خانوارها، تلاش براي حفظ ارزش داراييهاي فعلي است. در شرايطي كه ارزش پول ملي با شيب تندي در حال كاهش است، هر خانواده با تبديل پول خود به ارز، سكه، مستغلات، كالاي بادوام يا هر كالايي كه در گذر زمان از ارزشش كم نشود، سعي در كنترل ارزش ريال در اختيارش دارد.
ارز و سكه از جمله كالاهايي هستند كه در گذر زمان استهلاكي نخواهند داشت و پيشبينيها (تا هفته گذشته) بر افزايش قيمتها تاكيد داشت. هجوم خريداران به بازارهاي سكه و ارز تقاضا را بيشتر كرد. همين امر روز به روز بر انتظارات قيمتي خريداران افزود.
مولفه دوم، افزايش سطح قيمتهاست. زماني كه قيمتها افزايش يابد، افراد توجه بيشتري به بازارهاي سوداگرانه ميكنند، چرا كه ميبينند بخشي از قدرت خريدشان با افزايش قيمتها كم شده است. از اينرو ميل به ورود به بازارهاي مالي بيشتر ميشود و بدون توجه به عواقب، اقدام به خريد در تعداد زيادي ميكنند.
با توجه به دو مولفهاي كه به تحليل خود وارد كرديم، درمييابيم در سالهاي اخير كه اقتصاد ايران به تاثر از شرايط سخت ناشي از تحريم، تورم و ركود شاهد فراز و فرودهاي زيادي بود، آنچه بيشتر از هر مسالهاي براي روزمره مردم در طبقات اجتماعي مختلف ملموس و حايز اهميت بود، دسترسي به منابع درآمدي بيشتر است. از آنجايي كه در كشور، عدم تقارن اطلاعاتي وجود دارد، افراد براي كسب درآمد بيشتر به صورت خودجوش وارد عمل ميشوند و سراغ مشاوران مالي نميروند. اميني در اين خصوص گفت: مشاوران مالي به دليل حيطه بر اصول و مباني اقتصاد، راهكارهاي عقلاني و منطقي براي كسب عايدي بيشتر در دورههاي زماني غيرعادي اقتصادي، پيش روي افراد ميگذارند. اما متاسفانه نقش مشاوران مالي در ايران بسيار كمرنگ است. به دليل بيثباتيهاي اقتصادي و تغييرات لحظهاي قيمتها، افراد خيال ميكنند هر چه ديرتر ارز يا سكه بخرند، عايديشان كمتر ميشود، مشاوره مالي را به تاخير مياندازند تا زودتر وارد بازارهاي مالي شوند. اما نقش مشاوره مالي فقط در معرفي بازارهاي سودده نيست، بلكه در زمانبندي خريد و فروش سهام، ارز يا سكه است. زماني كه سوددهي مقطعي باشد (مانند آنچه در بازار ارز رخ داد) عدم ثبات اقتصادي بيشتر شده و افراد ديد بلندمدتي نخواهند داشت و به دنبال كسب سودهاي كوتاهمدت هستند چه بسا در اين راه ضررهاي زيادي ببينند. اميني معتقد است؛ عدم قطعيت ريشه در تصميمهاي مديران دارد. دولتها ميتوانند با مديريت بهتر بازارها را از نااطميناني نجات دهند و جلوي منافع عدهاي خاص را بگيرند.