آیینه شکسته راز اسیدپاشی خانوادگی را فاش کرد
این مرد ٥٢ ساله از همسرش به اتهام اسیدپاشی که دوسال پیش رخ داده، شکایت کرد. او در اظهاراتش مدعی شد که در آن حادثه علاوهبر سوختگی خودش به دلیل اسیدپاشی به دخترش هم آسیب رسیده است، اما تاکنون به دلیل حفظ آبرو از طرح شکایت خودداری کرده بود تا همین چند روز پیش که همسرش دوباره با او درگیر شده است. دو فرزند این خانواده هم اظهارات پدرشان را تایید کردهاند. دختر و پسر جوان این خانواده در اظهاراتشان به بازپرس پرونده گفتند که مادرشان دوسال پیش سعی داشته اسید روی سر و صورت پدرشان بریزد. با این وجود مادر خانواده که از سوی همسر و فرزندانش به اسیدپاشی متهم شده، با رد اتهامات این ماجرا را داستانسرایی همسرش برای تحت فشار قرار دادن و راضیکردن او برای بازگشت به خانه میداند. این مرد در اظهارات به بازپرس پرونده گفت: «دو روز قبل همسرم با آینه سرویس بهداشتی به طرف من حمله کرد و قصد داشت با آینه به سر من ضربه بزند. دوسال پیش هم او با اسید به من حمله کرد که از ناحیه پا دچار سوختگی شدم، حتی دخترم هم که سعی داشت به من کمک کند، مجروح شد. همسرم خیلی ترسیده بود و از من خواست تا این موضوع بین خودمان باشد. او ابراز پشیمانی کرد، من هم به خاطر حفظ آبروی خانواده و بچهها از طرح شکایت خودداری کردم. اما او چند روز پیش دوباره پرخاشگری کرد و با من درگیر شد، دیگر تحمل این وضع را ندارم، من و بچهها از دست او امنیت نداریم.»
به گفته این مرد، حادثه تیرماه سال ٩٥ رخ داد. او روی کاناپه دراز کشیده بود، چشمانش تازه گرم شده بود که سایه سنگینی را احساس کرد، چشمانش را باز کرد، چیزی را که میدید باورکردنی نبود، مثل یک کابوس، همسرش با دبه سفید رنگی بالای سرش ایستاده بود، دبهای پر از اسید. سعی کرد از خودش دفاع کند، سریع از جایش بلند شد و دست همسرش را محکم گرفت، اما زن تصمیمش جدی بود، میخواست هر طور که شده اسید روی او بریزد. درگیری آنها ادامه پیدا کرد، چند قطره از اسید روی بدن مرد ریخت. از سروصدای آنها دختر خانواده که آن زمان ٢٠سالش بود، سراسیمه از اتاق خارج شد و به طرف آنها رفت. او قصد داشت به پدرش کمک کند، ضمن آنکه به مادرش نیز آسیبی نرسد، اما مقداری از اسید هم روی پاهای دختر ریخت. بلافاصله پدر و دختر به بیمارستان رفتند. چند روزی مداوای آنها طول کشید. در همه این مدت مادر خانواده که انگار تازه متوجه رفتار وحشتناکش شده بود، از آنها خواست این ماجرا برای همیشه بین خودشان بماند: «همسرم مدام گریه میکرد و از من و دخترم میخواست او را ببخشیم. من هم بعد از چند روز به خاطر آبروی خانواده و بچهها از شکایت منصرف شدم. همسرم چند بار به ما قول داد که دیگر فکر این کارها را هم نمیکند. او حتی مدعی شد که دیگر هیچ پرخاشگری هم از او سرنمی زد. من هم بعد از مدتی سعی کردم آن ماجرا را فراموش کنم.» اما چند روز پیش این زن دوباره به طرف شوهرش حملهور شد. این بار با آینه دستشویی به سر همسرش چند ضربه زد و با او درگیر شد. همین شد تا مرد میانسال به دادسرای جنایی تهران رفت و از همسرش شکایت کرد. بازپرس پرونده برای بررسی صحت ادعای این مرد، دو فرزند خانواده را به دادسرا فراخواند. آنها هم صحبتهای پدرشان را تایید کردند. دختر جوان به بازپرس پرونده گفت: «مادرم دوسال پیش من و پدرم را با اسید سوزاند، اما پدرم به خاطر من و برادرم شکایت نکرد، موضوع را هم به کسی نگفت، تا اینکه چند روز پیش دوباره با پدرم درگیر شد.» پسر ١٨ ساله این خانواده هم با تایید صحبتهای خواهرش به بازپرس گفت: «چند روز قبل از این درگیری، مادرم همراه با دایی و پرستار پدربزرگم به خانه آمدند و همه کلیدها را عوض کردند، تا پدرم پشت در بماند. مادرم مقصر این وضع بود و همیشه با پدرم و ما درگیر است.» پس از این اظهارات بازپرس پرونده متهم را به دادسرا اظهار کرد، اما این زن ٥١سال همه چیز را منکر شد و به بازپرس گفت که هیچ وقت با اسید به شوهر و دخترش حمله نکرده و همه این صحبتها دروغ است. او در دفاع از خودش به بازپرس این پرونده گفت: «شوهرم بداخلاق است و من را اذیت میکند. آن روز هم من را خیلی کتک زد، او حتی برای اینکه همسایهها صدای داد و فریادهای من را نشنوند، با دستمالی محکم دهان من را گرفته بود.» این زن همچنین درباره صحبتهای فرزندانش درباره رفتارهای پرخاشگرانه و سوختگی دخترش به خاطر اسیدپاشی هم مدعی شد: «بچههایم همه خرجیشان را از همسرم میگیرند. درواقع آنها از پدرشان پول میگیرند، به همین دلیل هم همه حرفهای او را تایید میکنند.» بازپرس پرونده پس از شنیدن صحبتهای متهم، دستور رسیدگی بیشتر درخصوص این پرونده را صادر کرد.