عاقبت سهراب، هاشم، نغمه و آرزو از زبان بازیگرانشان/«از سرنوشت» فصل چهارم دارد؟
بازیگران جوان سریال «از سرنوشت» با حضور در کافهخبر از بازی در این سریال گفتند.
سهراب، هاشم، نغمه و آرزو؛ کاراکترهایی که مخاطب را با قصه خود همراه کردهاند و حالا مخاطب برای دانستن عاقبت داستان هاشم و سهراب، دو کودکی از ابتدای زندگیشان در پرورشگاه با آنها همراه شده و حالا به یک سروسامان نسبی رسیدهاند، در سومین فصل متوالی ببیننده سریال «از سرنوشت» شده است. دارا حیایی، کیسان دیباج، فاطیما بهارمست و مونا کرمی چهار بازیگری هستند که عصر یک روز پاییزی مهمان کافهخبر شدند تا به سوالات ما درباره خودشان و سریالی که نقشهای اصلی آن را ایفا کردهاند پاسخ بدهند. متن این گفتوگو را که فضایی متفاوت داشت و با شیطنتها و شوخیهای این بازیگران جوان همراه شد را در ادامه بخوانید.
برای شما که کار را با فیلم سینمایی«شعلهور» همراه با پدر آغاز کردید و بعد وارد تلویزیون شدید و در دو فصل متوالی در سریال بازی کردید، این سریال چه بازخوردی داشته است و چه مسیری را جلوی پای شما قرار داده است؟
دارا حیایی: هزار ساعت مقابل دوربین تلویزیون بازی کردن، آن هم نقشی که تنها خودت میتوانی آن را ایفا کنی، بسیار تفاوت دارد با بازی کردن جلوی دوربین سینمایی حمید نعمت الله. بازی کردن مقابل دوربین حمید نعمت الله، افتخاری بود که همزمان قسمت من و پدر شد و من در کنار پدر جلوی دوربین آقای نعمتالله رفتم. تلویزیون بسیار موقعیت خوبی برای من است تا بتوانم تجربههای متفاوت و تازهای به دست بیاورم و به آن هدفی که میخواهم برسم.
شخصیت نوید در سینمایی«شعلهور» بسیار شخصیت آرام و درونگرایی است و شخصیت هاشم در سریال«از سرنوشت» خیلی برونگرا است و انرژی سریال از این شخصیت گرفته میشود، کدام یک از این نقشها به دارا حیایی نزدیکتر است؟
دارا حیایی:هر دوی اینها شخصیت من نزدیک است، به هرحال آدمها هم آرام هستند و هم شیطنت خود را دارند.
شما در مسیر بازیگری تا چه اندازه از پدر الگو برداری میکنید؟
دارا حیایی: بسیار زیاد، به این دلیل که ایشان این مسیر را رفتند و من هم میدانم که باید تلاش کنم تا به دنبال ایشان پایم را روی رد پاهای ایشان بگذارم و در این مسیر پیش بروم.
خانم کرمی آرزو چرا اینقدر سهراب را اذیت میکند؟
مونا کرمی: چون سهراب از بچگی آرزو را اذیت میکرد و حالا نوبت به آرزو رسیده است. اما من سعی کردم خیلی او را اذیت نکنم.
هاشم و سهراب دو کودکی هستند که در پرورشگاه بزرگ شدند و با چالشهای فراوانی مواجه شدند ولی بسیار خوب روی پای خودشان ایستادهاند. شما به ازای بیرونی برای آنها دیده بودید؟
دارا حیایی: من برای تجربه به دست آوردن ندیدم، هرچند که از جانب پدر پیشنهاد شده بود، اما درک کردنشان آن قدر هم دور نیست و تحمل کردن این همه سختی برای کودکان اصلا خوب نیست. چون نباید زندگی آنها به این اندازه سخت باشد و معتقدم که این موضوع جزو نبایدهای زندگی است. چون بچهها به دنیا میآیند که اول از همه بچگی کنند، یک بچه پرورشگاهی از اول بزرگی میکند و سختی میکشد، آدمها با سختی کشیدن بزرگ میشوند و این موضوع اصلا برای یک کودک چیز خوبی نیست.
قصه بچه پرورشگاهی، هم در ادبیات کلاسیک جایگاه ویژهای دارد و هم اینکه همیشه در فیلم و سریال به آن پرداخته شده است.
دارا حیایی: بله، بسیار هم به آن پرداخته شده است.
با توجه به این موضوع که گفتید اگر بازیگر در یک نقش بماند برای او سم است، شما بیشتر دوست دارید چه نقشی را بازی کنید؟
دارا حیایی: علاقه من به سه دسته تقسیم میشود، نقش منفی، نقش کمدی و نقش معمایی پلیسی را بسیار دوست دارم و برایم جذاب است.
این نقشها را در مدیوم تلویزیون دوست دارید یا در سینما؟
دارا حیایی: سینما و تلویزیونش برای من تفاوتی ندارد بیشتر به داستان و کاراکتر بستگی دارد.
احتمالا بعد از سینمایی «شعله ور» شما پیشنهادهای زیادی داشتید و قطعا یک بخش از آن قبل از بازی در سریال «از سرنوشت» بود و یک بخش از این پیشنهادها هم بعد از سریال بوده. اما قبل از این سریال ما دیگر دارا حیایی را در تلویزیون و سینما ندیدم، چرا این اتفاق افتاد؟
دارا حیایی: تا آن چیزی که میخواهم را پیدا نکنم، نقشی را قبول نمیکنم.
البته این رویکرد در میان بسیار ی از بازیگران جوان وجود ندارد و دوست دارند همیشه روی آنتن تلویزیون و پرده سینما باشند.
دارا حیایی: عقیده من کاملا مخالف این موضوع است و ترجیح میدهم سراغ چیزی بروم که آن را دوست دارم.
آقای دیباج شما از پیشنهادهای بعد از سریال «از سرنوشت» بگویید.
کیسان دیباج: قطعا پیشنهادها زیاد بوده، اما من هم عجلهای ندارم. دوست دارم اگر میخواهم کاری انجام بدهم یک چیزی به خودم اضافه کنم تا بتوانم کار بهتری را ارائه دهم. هنوز موضوعی که من را به چالش بکشد پیشنهاد نشده است.
شما در ابتدای مسیر حرفهای هستید، هدفتان چیست؟ و برای اینکه به آن هدف برسید چه برنامه ریزی دارید؟
مونا کرمی: من یک مقدار زودتر از بچهها کارم را با تئاتر آغاز کردم و باور دارم سریال «از سرنوشت» به واسطه چالشهایی که برایم داشته، اتفاق ویژهتری است. ولی پاسخ اینکه در راستای بازیگری چه هدفی دارم این است که هر کسی برای خودش یک آرمانی دارد و سقفی را مشخص میکند، همیشه تلاش کردم که کمیت کارها خیلی برایم اهمیت نداشته باشد و بیشتر به مسئله کیفیت توجه کنم و واقعا هر نقشی را ایفا نمیکنم مگر اینکه یکسری اتفاقات ویژه برای من داشته باشد. مانند تمام آدمها تلاش میکنم که به درستترین شکل ممکن آن وظیفهای که به عنوان بازیگر روی دوش من میگذارند را انجام دهم و به شعور مخاطب احترام بگذارم و به گونهای باشد که مرا به عنوان آن کاراکتر بپذیرد و باورم کند.
فاطیما بهارمست: من فکر میکنم که اساسا خیلی نمیتوان برنامهریزی کرد، مخصوصا امسال، پیش آمدن کویید ۱۹، کاملا ثابت کرد که برنامهریزی کلا چیز اشتباهی است. به این دلیل که ممکن است به هرحال یک اتفاق این شکلی بیفتد و طبق برنامهریزی آدم جلو نرود و فرد با کلی سرخوردگی پیش برود که ای وای چرا من به هدفم نرسیدم و یا نتوانستم طبق برنامهریزیام پیش بروم. من اصولا آدمی نیستم که برای رسیدن به چیزی خیلی عجله داشته باشم و دوست دارم کاری که دلم میخواهد را انجام دهم. ترجیح میدهم خود را به این بسپارم که چه پیش میآید. اگر کاری در هر مدیومی، سر راهم قرار بگیرد که آن را دوست داشته باشم، قبول میکنم. هدفم هم این است که در هر لحظه و برای بازی در هر پروژه، بازیگر بهتری شوم و بتوانم از زندگیم لذت ببرم.
کیسان دیباج: از آنجایی که فوقالعاده عاشق این کار و حرفه هستم، هدف اصلی من هم این است که تمام وقت و انرژیام را بگذارم تا بتوانم در این حرفه آدم بهتری شوم و خروجی بهتری داشته باشم. به همین دلیل سعی میکنم با فکر کارها و پیشنهادهای بعدیم را انتخاب کنم تا بتوانم قدم درست را به بهترین شکل بردارم تا به هدفم برسم.
غیر از اینکه سعی میکنید درست انتخاب کنید، احتمالا یک ملزوماتی از قبیل کتاب خواندن و فیلم و سریال دیدن را باید داشته باشید، این موارد را در برنامههایتان دارید؟
کیسان دیباج: بسیار شدید پیگیر این موضوع هستم. من از دوران راهنمایی تاکنون حداقل هفتهای سه فیلم دیدم و یکی از سرگرمیهای مورد علاقهام دنبال کردن این موضوعات بوده و هست و تصمیم دارم این کار را ادامه دهم.
بازیگر مورد علاقه شما چه کسی است؟
کیسان دیباج: مرحوم عزتالله انتظامی که فوقالعاده ایشان را دوست دارم و شهاب حسینی، از بازیگران مورد علاقه من هستند.
دارا حیایی: من باور دارم دو چیز در رسیدن به اهداف مهم است. یکی استعداد و دیگری انرژی و خواستن که فرد حاضر باشد در رسیدن به هدفش تا چه اندازه تلاش کند. در مسیری که میخواهم پیش بروم یک دیواری را تعیین کردهام و برای آنکه آن دیوار را رد کنم، هر چه قدر که لازم باشد، پلهها را بالا میروم. آن دیوار را پدر تعیین میکند. درحقیقت تا زمانی که من نتوانم از آن دیوار رد شوم نمیتوانم بگویم که من کار حرفهای انجام میدهم و بازیگر شدم و تا زمانی که آن روز نرسد من نمیتوانم اسم خودم را بازیگر حرفهای بگذارم.
منظورتان این است که الان به پسر امین حیایی مشهور هستید و دوست دارید با دارا حیایی معرفی و مشهور شوید؟
اینکه در حال حاضر میگویند پسر امین حیایی، بسیار امتیاز مثبتی برای من است. چون برای من یک انگیزهای ایجاد میکند، شاید اگر پسر امین حیایی نبودم، این انگیزه در من ایجاد نمیشد.
ممکن است این موضوع برای عدهای تنبلی به وجود بیاورد که من هستم و میتوانم از فامیلی حیایی استفاده کنم.
ممکن است من با چهار دست به دنیا بیایم و یک نفر هم با چنین مورد مشابهی روبه رو باشد و آن فرد قاتل شود و من یک فرد مثبت برای جامعهام شوم. منظورم این است که رخ دادن این موضوع بستگی به دیدگاهها و نگرشهای افراد دارد، هرکسی از تواناییهایش به طور متفاوتی استفاده میکند.
یک موضوعی وجود دارد و در فضای مجازی به آن پرداخته میشود، آن هم این است که دارا حیایی سال ۹۵ از خارج کشور بازگشته و همان موقع جلوی دوربین حمید نعمت الله رفته است.
دارا حیایی: خیر من این موضوع را تکذیب میکنم. من به جز شش سالگی که به مدت یک سال خارج از کشور زندگی میکردم، در بقیه سالها در ایران بودم. درباره بازی کردن جلوی دوربین حمید نعمت الله هم لازم به ذکر است که بگویم پدر، بزرگترین مخالف کار کردن من در سینما بود و میگفت اگر نمیتوانی، این کار را انجام نده. با صراحت تمام تا لحظه آخر گفت اگر فکر میکنی علاقه نداری یا از پس کار بر نمیآیی غلط میکنی که وارد سینما شوی. چون معتقد بود که بازیگری حرفهای است و بچه بازی نیست. ما هم دو هفته با آقای نعمت الله صحبت کردیم، تمرین کردیم، از من تست گرفتند و پذیرفتند که میتوانم در « شعله ور» حضور داشته باشم.
شما چه کاری انجام میدهید تا به این هدفتان یعنی گذشتن از دیوار پدر برسید؟
دارا حیایی: انگیزه، تلاش و از همه مهمتر صبر به من کمک میکند تا به هدفم برسم.
میتوان گفت که دارا حیایی قرار است سر سختترین رقیب امین حیایی بشود؟
دارا حیایی: خیر، رقیب کلمه درستی نیست، ایشان بزرگترین الگوی من است.
شما چه قدر وقت میکنید که سراغ فیلم و کتاب بروید؟
دارا حیایی: بر خلاف کیسان، من بچه بودم درس میخواندم(با خنده) اما از همان زمان فیلم و سریال زیاد میدیدم.
بازیگر مورد علاقه شما کیست؟
دارا حیایی: در داخل کشور قطعا پدر و شهاب حسینی و بازیگر خارجی نیز تام هاردی بازیگران مورد علاقه من هستند.
برای شما که کار را با فیلم سینمایی«شعلهور» همراه با پدر آغاز کردید و بعد وارد تلویزیون شدید و در دو فصل متوالی در سریال بازی کردید، این سریال چه بازخوردی داشته است و چه مسیری را جلوی پای شما قرار داده است؟
دارا حیایی: هزار ساعت مقابل دوربین تلویزیون بازی کردن، آن هم نقشی که تنها خودت میتوانی آن را ایفا کنی، بسیار تفاوت دارد با بازی کردن جلوی دوربین سینمایی حمید نعمت الله. بازی کردن مقابل دوربین حمید نعمت الله، افتخاری بود که همزمان قسمت من و پدر شد و من در کنار پدر جلوی دوربین آقای نعمتالله رفتم. تلویزیون بسیار موقعیت خوبی برای من است تا بتوانم تجربههای متفاوت و تازهای به دست بیاورم و به آن هدفی که میخواهم برسم.
شخصیت نوید در سینمایی«شعلهور» بسیار شخصیت آرام و درونگرایی است و شخصیت هاشم در سریال«از سرنوشت» خیلی برونگرا است و انرژی سریال از این شخصیت گرفته میشود، کدام یک از این نقشها به دارا حیایی نزدیکتر است؟
دارا حیایی:هر دوی اینها شخصیت من نزدیک است، به هرحال آدمها هم آرام هستند و هم شیطنت خود را دارند.
شما در مسیر بازیگری تا چه اندازه از پدر الگو برداری میکنید؟
دارا حیایی: بسیار زیاد، به این دلیل که ایشان این مسیر را رفتند و من هم میدانم که باید تلاش کنم تا به دنبال ایشان پایم را روی رد پاهای ایشان بگذارم و در این مسیر پیش بروم.
خانم کرمی آرزو چرا اینقدر سهراب را اذیت میکند؟
مونا کرمی: چون سهراب از بچگی آرزو را اذیت میکرد و حالا نوبت به آرزو رسیده است. اما من سعی کردم خیلی او را اذیت نکنم.
هاشم و سهراب دو کودکی هستند که در پرورشگاه بزرگ شدند و با چالشهای فراوانی مواجه شدند ولی بسیار خوب روی پای خودشان ایستادهاند. شما به ازای بیرونی برای آنها دیده بودید؟
دارا حیایی: من برای تجربه به دست آوردن ندیدم، هرچند که از جانب پدر پیشنهاد شده بود، اما درک کردنشان آن قدر هم دور نیست و تحمل کردن این همه سختی برای کودکان اصلا خوب نیست. چون نباید زندگی آنها به این اندازه سخت باشد و معتقدم که این موضوع جزو نبایدهای زندگی است. چون بچهها به دنیا میآیند که اول از همه بچگی کنند، یک بچه پرورشگاهی از اول بزرگی میکند و سختی میکشد، آدمها با سختی کشیدن بزرگ میشوند و این موضوع اصلا برای یک کودک چیز خوبی نیست.
قصه بچه پرورشگاهی، هم در ادبیات کلاسیک جایگاه ویژهای دارد و هم اینکه همیشه در فیلم و سریال به آن پرداخته شده است.
دارا حیایی: بله، بسیار هم به آن پرداخته شده است.
با توجه به این موضوع که گفتید اگر بازیگر در یک نقش بماند برای او سم است، شما بیشتر دوست دارید چه نقشی را بازی کنید؟
دارا حیایی: علاقه من به سه دسته تقسیم میشود، نقش منفی، نقش کمدی و نقش معمایی پلیسی را بسیار دوست دارم و برایم جذاب است.
این نقشها را در مدیوم تلویزیون دوست دارید یا در سینما؟
دارا حیایی: سینما و تلویزیونش برای من تفاوتی ندارد بیشتر به داستان و کاراکتر بستگی دارد.
احتمالا بعد از سینمایی «شعله ور» شما پیشنهادهای زیادی داشتید و قطعا یک بخش از آن قبل از بازی در سریال «از سرنوشت» بود و یک بخش از این پیشنهادها هم بعد از سریال بوده. اما قبل از این سریال ما دیگر دارا حیایی را در تلویزیون و سینما ندیدم، چرا این اتفاق افتاد؟
دارا حیایی: تا آن چیزی که میخواهم را پیدا نکنم، نقشی را قبول نمیکنم.
البته این رویکرد در میان بسیار ی از بازیگران جوان وجود ندارد و دوست دارند همیشه روی آنتن تلویزیون و پرده سینما باشند.
دارا حیایی: عقیده من کاملا مخالف این موضوع است و ترجیح میدهم سراغ چیزی بروم که آن را دوست دارم.
آقای دیباج شما از پیشنهادهای بعد از سریال «از سرنوشت» بگویید.
کیسان دیباج: قطعا پیشنهادها زیاد بوده، اما من هم عجلهای ندارم. دوست دارم اگر میخواهم کاری انجام بدهم یک چیزی به خودم اضافه کنم تا بتوانم کار بهتری را ارائه دهم. هنوز موضوعی که من را به چالش بکشد پیشنهاد نشده است.
شما در ابتدای مسیر حرفهای هستید، هدفتان چیست؟ و برای اینکه به آن هدف برسید چه برنامه ریزی دارید؟
مونا کرمی: من یک مقدار زودتر از بچهها کارم را با تئاتر آغاز کردم و باور دارم سریال «از سرنوشت» به واسطه چالشهایی که برایم داشته، اتفاق ویژهتری است. ولی پاسخ اینکه در راستای بازیگری چه هدفی دارم این است که هر کسی برای خودش یک آرمانی دارد و سقفی را مشخص میکند، همیشه تلاش کردم که کمیت کارها خیلی برایم اهمیت نداشته باشد و بیشتر به مسئله کیفیت توجه کنم و واقعا هر نقشی را ایفا نمیکنم مگر اینکه یکسری اتفاقات ویژه برای من داشته باشد. مانند تمام آدمها تلاش میکنم که به درستترین شکل ممکن آن وظیفهای که به عنوان بازیگر روی دوش من میگذارند را انجام دهم و به شعور مخاطب احترام بگذارم و به گونهای باشد که مرا به عنوان آن کاراکتر بپذیرد و باورم کند.
فاطیما بهارمست: من فکر میکنم که اساسا خیلی نمیتوان برنامهریزی کرد، مخصوصا امسال، پیش آمدن کویید ۱۹، کاملا ثابت کرد که برنامهریزی کلا چیز اشتباهی است. به این دلیل که ممکن است به هرحال یک اتفاق این شکلی بیفتد و طبق برنامهریزی آدم جلو نرود و فرد با کلی سرخوردگی پیش برود که ای وای چرا من به هدفم نرسیدم و یا نتوانستم طبق برنامهریزیام پیش بروم. من اصولا آدمی نیستم که برای رسیدن به چیزی خیلی عجله داشته باشم و دوست دارم کاری که دلم میخواهد را انجام دهم. ترجیح میدهم خود را به این بسپارم که چه پیش میآید. اگر کاری در هر مدیومی، سر راهم قرار بگیرد که آن را دوست داشته باشم، قبول میکنم. هدفم هم این است که در هر لحظه و برای بازی در هر پروژه، بازیگر بهتری شوم و بتوانم از زندگیم لذت ببرم.
کیسان دیباج: از آنجایی که فوقالعاده عاشق این کار و حرفه هستم، هدف اصلی من هم این است که تمام وقت و انرژیام را بگذارم تا بتوانم در این حرفه آدم بهتری شوم و خروجی بهتری داشته باشم. به همین دلیل سعی میکنم با فکر کارها و پیشنهادهای بعدیم را انتخاب کنم تا بتوانم قدم درست را به بهترین شکل بردارم تا به هدفم برسم.
غیر از اینکه سعی میکنید درست انتخاب کنید، احتمالا یک ملزوماتی از قبیل کتاب خواندن و فیلم و سریال دیدن را باید داشته باشید، این موارد را در برنامههایتان دارید؟
کیسان دیباج: بسیار شدید پیگیر این موضوع هستم. من از دوران راهنمایی تاکنون حداقل هفتهای سه فیلم دیدم و یکی از سرگرمیهای مورد علاقهام دنبال کردن این موضوعات بوده و هست و تصمیم دارم این کار را ادامه دهم.
بازیگر مورد علاقه شما چه کسی است؟
کیسان دیباج: مرحوم عزتالله انتظامی که فوقالعاده ایشان را دوست دارم و شهاب حسینی، از بازیگران مورد علاقه من هستند.
دارا حیایی: من باور دارم دو چیز در رسیدن به اهداف مهم است. یکی استعداد و دیگری انرژی و خواستن که فرد حاضر باشد در رسیدن به هدفش تا چه اندازه تلاش کند. در مسیری که میخواهم پیش بروم یک دیواری را تعیین کردهام و برای آنکه آن دیوار را رد کنم، هر چه قدر که لازم باشد، پلهها را بالا میروم. آن دیوار را پدر تعیین میکند. درحقیقت تا زمانی که من نتوانم از آن دیوار رد شوم نمیتوانم بگویم که من کار حرفهای انجام میدهم و بازیگر شدم و تا زمانی که آن روز نرسد من نمیتوانم اسم خودم را بازیگر حرفهای بگذارم.
منظورتان این است که الان به پسر امین حیایی مشهور هستید و دوست دارید با دارا حیایی معرفی و مشهور شوید؟
اینکه در حال حاضر میگویند پسر امین حیایی، بسیار امتیاز مثبتی برای من است. چون برای من یک انگیزهای ایجاد میکند، شاید اگر پسر امین حیایی نبودم، این انگیزه در من ایجاد نمیشد.
ممکن است این موضوع برای عدهای تنبلی به وجود بیاورد که من هستم و میتوانم از فامیلی حیایی استفاده کنم.
ممکن است من با چهار دست به دنیا بیایم و یک نفر هم با چنین مورد مشابهی روبه رو باشد و آن فرد قاتل شود و من یک فرد مثبت برای جامعهام شوم. منظورم این است که رخ دادن این موضوع بستگی به دیدگاهها و نگرشهای افراد دارد، هرکسی از تواناییهایش به طور متفاوتی استفاده میکند.
یک موضوعی وجود دارد و در فضای مجازی به آن پرداخته میشود، آن هم این است که دارا حیایی سال ۹۵ از خارج کشور بازگشته و همان موقع جلوی دوربین حمید نعمت الله رفته است.
دارا حیایی: خیر من این موضوع را تکذیب میکنم. من به جز شش سالگی که به مدت یک سال خارج از کشور زندگی میکردم، در بقیه سالها در ایران بودم. درباره بازی کردن جلوی دوربین حمید نعمت الله هم لازم به ذکر است که بگویم پدر، بزرگترین مخالف کار کردن من در سینما بود و میگفت اگر نمیتوانی، این کار را انجام نده. با صراحت تمام تا لحظه آخر گفت اگر فکر میکنی علاقه نداری یا از پس کار بر نمیآیی غلط میکنی که وارد سینما شوی. چون معتقد بود که بازیگری حرفهای است و بچه بازی نیست. ما هم دو هفته با آقای نعمت الله صحبت کردیم، تمرین کردیم، از من تست گرفتند و پذیرفتند که میتوانم در « شعله ور» حضور داشته باشم.
شما چه کاری انجام میدهید تا به این هدفتان یعنی گذشتن از دیوار پدر برسید؟
دارا حیایی: انگیزه، تلاش و از همه مهمتر صبر به من کمک میکند تا به هدفم برسم.
میتوان گفت که دارا حیایی قرار است سر سختترین رقیب امین حیایی بشود؟
دارا حیایی: خیر، رقیب کلمه درستی نیست، ایشان بزرگترین الگوی من است.
شما چه قدر وقت میکنید که سراغ فیلم و کتاب بروید؟
دارا حیایی: بر خلاف کیسان، من بچه بودم درس میخواندم(با خنده) اما از همان زمان فیلم و سریال زیاد میدیدم.
بازیگر مورد علاقه شما کیست؟
دارا حیایی: در داخل کشور قطعا پدر و شهاب حسینی و بازیگر خارجی نیز تام هاردی بازیگران مورد علاقه من هستند.