تهران|کوچ تهرانیها به حاشیه پایتخت
3روز کامل وقت میخواهد، آن هم بهصورت ضربتی تا شاید بتوان معابر اصلی شهر جدید پرند را گز کرد. شهری که 30کیلومتر با پایتخت فاصله دارد، حالا اینقدر بزرگ است. از اتوبان تهران - ساوه تنها 5درصد شهر پیداست. به همینخاطر اغلب رهگذران تصور میکنند پرند همانی است که از کنار اتوبان میبینند. اما اینطور نیست.
این شهر، جزیره بزرگی است از آپارتمانهای سر به فلک کشیده، ساختمانهای بیحساب وکتابی که مثل قارچ رشد کرده و آدمها، ماشینها و هر جمعیت انبوهی را در کام خود میبلعد. اینجا ابتدا دارد اما انتها، نه. طبق آمار سرشماری نفوس و مسکن سال95، پرند با رکورد چشمگیر و بیسابقهای در رشد شهری، طی یک دهه، جمعیت آن به 100هزار نفر رسیده است. اما با وجود این نزدیک به 80درصد آپارتمانهای ساختهشده در پرند تا همین 6ماه پیش خالی از سکنه بود. حالا ساکنان آن معتقدند در این شش ماهی که گذشت، جمعیت این شهر دو برابر شده است؛ یعنی 200هزار نفر. اگر این آمارهای شفاهی درست باشد، این اتفاق یک رکورد جمعیتی در جهان است. گرانی، شرایط سخت اقتصادی و بالا رفتن قیمت آپارتمان در تهران دست به دست هم داده تا جمعیت شهری که حتی یک بیمارستان ندارد با این سرعت رشد کند. کوچ ساکنان پایتخت به این شهر حاشیهای ملموس است. افرادی که هنوز در پایتخت مشغول بهکار هستند و محل کارشان شهر تهران است اما بهخاطر گرانی و شرایط سخت زندگی مجبور به مهاجرت شدهاند. موج مهاجرت معکوس از نقاط مختلف پایتخت به این شهر و دیگر شهرها وشهرکهای حاشیهای تهران بهشدت ادامه دارد. ساکنان پرند میگویند اینجا «خوابگاه» است. همه در روز برای کسبوکار راهی پایتخت میشوند. در ادامه همشهری در گفتوگو با اهالی شهر پرند، مسئله پیچیده مهاجرت از تهران به حاشیهها را بررسی میکند.
اینجا از هر 10نفر، 8نفرش میگویند، طی یکسال گذشته در این شهر ساکن شدهاند. خانم مقیمی فاز4 پرند زندگی میکند؛ در مسکنهای مهر. این شهر 6فاز دارد، فاز صفر تا 6؛ یعنی 7منطقه جمعیتی. مقیمی میگوید: «فاز صفر، یک و 2 این شهر متوسطنشین است. این اواخر که قیمت مسکن در تهران سر به فلک کشید حتی کارمندها هم هجوم آوردهاند.» بهتعبیر عامیانه مردم اینجا این 3فازی که خانم مقیمی درمورد آن حرف میزند، تقریبا منطقه «باکلاسنشین» است؛ «باورتان میشود فاز صفر ساختمان ساختهاند متری 6میلیون تومان. خانه نگو، بگو کاخ. اما ما از این پولها نداریم. 3ماه است از سبلانجنوبی آمدهایم اینجا. آنموقع خریدیم متری یک میلیون تومان. حالا متری یک میلیون و 500هزار تومان شده. موقعی که ما آمدیم این ساختمان 2ساکن داشت. 28واحد است. حالا 7واحد خالی دارد. همهاش را تکمیل کردهاند. تا همین 3ماه پیش اینجا را تحویل نمیگرفتند. مالکان واحدها را خالی رها کرده بودند به امان خدا. اصلا برایشان صرف نمیکرد برای کابینت کردن آن هزینه کنند. حالا از عید به این ور اینجا ارج و قرب پیدا کرده، برای واحدهای خالی در گذاشتهاند و به آن قفل میزنند.»
فاز 3، 4، 5 و 6 شهر پرند را ساختمانهای مسکن مهر، آباد کرده، سازههای ناهماهنگی که شرکتهای پیمانکاری مختلف هرجور که دلشان خواسته پروژه را پیش بردهاند. کرور کرور آپارتمان که هر ردیف با ردیف بالایی از لحاظ شکل و شمایل و نوع ساخت، مصالح، نما و... 180درجه فرق میکند. مسکنهای مهر پرند مقصد اصلی آنهایی است که از تهران به این شهر کوج میکنند؛ «از فاز صفر تا فاز2 بهجرأت میتوانم بگویم آپارتمانها صد در صد پر شده. فاز 4 و 5، 70درصد، فاز6 هم هرچه بوده تکمیل یا پرشده یا مشتری پروپاقرص دارد.» اینها را یکی از سوپرمارکتدارهای فاز5 میگوید. آقا مهدی 9ماه پیش از افسریه تهران به پرند آمده؛ «10سال است سوپرمارکت دارم. از یکسال پیش آمدم اینجا، در افسریه هم اجاره خانه گران شد و هم اجارهبهای مغازه. نه اینکه بخواهم بیایم اینجا، مجبور شدم. دیگر زورم نرسید در محلهای که به دنیا آمدهام زندگی کنم. حالا بهشدت افسردهام. این شهر بیهوده اینقدر بزرگ شده، نه بیمارستان دارد، نه شهرداری درست و درمانی، نه حتی امنیت دارد. اما با وجود این فوج فوج جمعیت دارد میآید. خیلیها از تهران میآیند، پایتخت آنقدر گران شده که دیگر نمیتوانی در آن زندگی کنی.»
اغلب ساکنانی که از تهران به شهر پرند کوچ کردهاند، متولد تهران هستند. خانم مهرآبادی 37ساله، متولد محله جلفای پایتخت است. 2ماه پیش به همراه همسرش به این شهر آمده، خانهای در فاز 6 - هنوز نیمه کاره است - رهن کرده، 15میلیون تومان. مهرآبادی مترجم زبان انگلیسی است و همسرش مهندس عمران است. آنها خانوادهای تحصیلکرده و باسواد هستند و مسائل و مشکلات را اینطور تحلیل میکنند: «بیش از 100هزار ساختمان در این شهر ساخته شده، مسئولان این شهر میگویند همین الان آپارتمان برای 600هزار نفر مهیاست. با این روندی که شاهدیم شاید تا عید امسال جمعیت اینجا 6برابر شود. جمعیتی که اغلب آنها، کارگران و کارمندان حداقل بگیر هستند. گرایش کوچ از تهران به شهر پرند افزایش یافته و مستأجران طبقه ضعیف و متوسط را روانه اینجا میکند. با همه این احوال این منطقه مسکونی با توجه به تنوع فرهنگی و قومیتی و منطقهای اگر به این وضع ادامه دهد تبدیل به خاکسفید دیگری میشود. در این شهر خدمات آموزشی، رفاهی، درمانی و... برای 10هزار نفر هم مهیا نیست.» ساکنان تازهوارد این شهر، خوابزدههای خستهای هستند که هر سپیده دم از خانه بیرون میزنند تا بتوانند بعد از 2 تا 3ساعت طی کردن مسیر به محل کارشان در پایتخت برسند. آقای محمدی از محله جی آمده؛ 4ماه پیش. کارمند 40سالهای با 2فرزند که در یک شرکت خصوصی کار میکند؛ «با حقوق یک میلیون و 800هزار تومان بهزحمت میتوان شکم خانواده را سیر کرد. با این درآمدها که نمیشود در تهران زندگی کرد. خدا شاهد است راضی شدیم در محلههای پایین شهر تهران یک اتاقک زیرزمینی اجاره کنیم اما باز نتوانستیم و مجبور شدیم به این شهر کوچ کنیم. با وجود این زندگی در همینجا هم سخت است. خوراکی و میوه همقیمت تهران است، فقط اجاره خانه قیمت پایینی دارد که نسبت به نبود امکانات و مشکلات فرهنگی واقعا معقول است.»
خانم نیکاندیش، حسابداری است که هر روز از پرند به بلوار میرداماد - محل کارش- سفر میکند. او میگوید: «روزی 6 ساعت در مسیرم. قبلا اجارهدار زندگی میکردم. یک ربعه تا نیمساعته به محل کارم میرسیدم. اما یکدفعه رهن خانه 3برابر شد. نتوانستم از عهده آن برآیم. چارهای نداشتم. آمدم اینجا با همان مبلغ در فاز یک ساکن شدم. در این 3ماههای که به اینجا آمدهام، مسیر مرا ازپا درآورده. امکاناتی هم ندارد. برای خرید باید از این سر شهر بروی آن سر شهر.»
سوپرمارکتها و مشاورین املاک این شهر بهتر از وضعیت کنونی پرند با خبر هستند. آقای سلامی یکی از مشاوران املاک شهر پرند میگوید: «در 3ماه گذشته خرید و فروش و اجاره در این شهر رونق گرفته و هنوز ادامه دارد. اغلب هم از تهران میآیند و جنوب کشور. راستش را بخواهید ما انتظار داشتیم مهاجرتها از شهرستانها و استانهای دیگر باشد، اما الان با موجی از مهاجرت از تهران مواجه شدهایم. قیمت مسکن در اینجا هم دوبرابر شده، در برخی مناطق نسبت به سال گذشته 3برابر شده اما هنوز نرخها نسبت به تهران و کلانشهرهای دیگر کشور پایین است به همینخاطر روزبهروز تعداد مشتریانی که تمایل به سکونت در اینجا دارند بیشتر میشود. قبلا اگر کسی واحدی خریداری میکرد هدفش سرمایهگذاری بود اما حالا اوضاع فرق کرده، همه میآیند تا ساکن شوند.»
ابعاد بزرگ یک مهاجرت
علاوه بر کوچ قابل توجه پایتختنشینان به شهر پرند، از هرجای کشور و از هر نقطه شناخته و ناشناختهای به اینجا آمدهاند. یکی از ساکنان این شهر که خودش همین تابستان گذشته از اهواز آمده، میگوید: پلاک ماشینها را ببین تا متوجه شوی چه خبر است. اینجا ایران کوچولوست. از جاهایی به اینجا آمدهاند که اسمش به گوشات نخورده. آقای قاسمی ادامه میدهد: «چهکار کنند بندههایخدا. همهشان مثل من. از انفجار قیمت مسکن در کلانشهرها پناه آوردهاند به این بیابان که نزدیک بهشت -پایتخت - است! گوش شنوایی هم برای دردهای مردم نیست. همینجا هم کم درد ندارد، مشکلاتش زیاد است. فقط آب و هوایش نسبت به اهواز بهتر است. اینجا شهر فقراست. فرقش با حلبیآبادهای حاشیهای این است که آنها کپرنشیناند، اینجا آپارتماننشین.»
اینجا از هر 10نفر، 8نفرش میگویند، طی یکسال گذشته در این شهر ساکن شدهاند. خانم مقیمی فاز4 پرند زندگی میکند؛ در مسکنهای مهر. این شهر 6فاز دارد، فاز صفر تا 6؛ یعنی 7منطقه جمعیتی. مقیمی میگوید: «فاز صفر، یک و 2 این شهر متوسطنشین است. این اواخر که قیمت مسکن در تهران سر به فلک کشید حتی کارمندها هم هجوم آوردهاند.» بهتعبیر عامیانه مردم اینجا این 3فازی که خانم مقیمی درمورد آن حرف میزند، تقریبا منطقه «باکلاسنشین» است؛ «باورتان میشود فاز صفر ساختمان ساختهاند متری 6میلیون تومان. خانه نگو، بگو کاخ. اما ما از این پولها نداریم. 3ماه است از سبلانجنوبی آمدهایم اینجا. آنموقع خریدیم متری یک میلیون تومان. حالا متری یک میلیون و 500هزار تومان شده. موقعی که ما آمدیم این ساختمان 2ساکن داشت. 28واحد است. حالا 7واحد خالی دارد. همهاش را تکمیل کردهاند. تا همین 3ماه پیش اینجا را تحویل نمیگرفتند. مالکان واحدها را خالی رها کرده بودند به امان خدا. اصلا برایشان صرف نمیکرد برای کابینت کردن آن هزینه کنند. حالا از عید به این ور اینجا ارج و قرب پیدا کرده، برای واحدهای خالی در گذاشتهاند و به آن قفل میزنند.»
فاز 3، 4، 5 و 6 شهر پرند را ساختمانهای مسکن مهر، آباد کرده، سازههای ناهماهنگی که شرکتهای پیمانکاری مختلف هرجور که دلشان خواسته پروژه را پیش بردهاند. کرور کرور آپارتمان که هر ردیف با ردیف بالایی از لحاظ شکل و شمایل و نوع ساخت، مصالح، نما و... 180درجه فرق میکند. مسکنهای مهر پرند مقصد اصلی آنهایی است که از تهران به این شهر کوج میکنند؛ «از فاز صفر تا فاز2 بهجرأت میتوانم بگویم آپارتمانها صد در صد پر شده. فاز 4 و 5، 70درصد، فاز6 هم هرچه بوده تکمیل یا پرشده یا مشتری پروپاقرص دارد.» اینها را یکی از سوپرمارکتدارهای فاز5 میگوید. آقا مهدی 9ماه پیش از افسریه تهران به پرند آمده؛ «10سال است سوپرمارکت دارم. از یکسال پیش آمدم اینجا، در افسریه هم اجاره خانه گران شد و هم اجارهبهای مغازه. نه اینکه بخواهم بیایم اینجا، مجبور شدم. دیگر زورم نرسید در محلهای که به دنیا آمدهام زندگی کنم. حالا بهشدت افسردهام. این شهر بیهوده اینقدر بزرگ شده، نه بیمارستان دارد، نه شهرداری درست و درمانی، نه حتی امنیت دارد. اما با وجود این فوج فوج جمعیت دارد میآید. خیلیها از تهران میآیند، پایتخت آنقدر گران شده که دیگر نمیتوانی در آن زندگی کنی.»
اغلب ساکنانی که از تهران به شهر پرند کوچ کردهاند، متولد تهران هستند. خانم مهرآبادی 37ساله، متولد محله جلفای پایتخت است. 2ماه پیش به همراه همسرش به این شهر آمده، خانهای در فاز 6 - هنوز نیمه کاره است - رهن کرده، 15میلیون تومان. مهرآبادی مترجم زبان انگلیسی است و همسرش مهندس عمران است. آنها خانوادهای تحصیلکرده و باسواد هستند و مسائل و مشکلات را اینطور تحلیل میکنند: «بیش از 100هزار ساختمان در این شهر ساخته شده، مسئولان این شهر میگویند همین الان آپارتمان برای 600هزار نفر مهیاست. با این روندی که شاهدیم شاید تا عید امسال جمعیت اینجا 6برابر شود. جمعیتی که اغلب آنها، کارگران و کارمندان حداقل بگیر هستند. گرایش کوچ از تهران به شهر پرند افزایش یافته و مستأجران طبقه ضعیف و متوسط را روانه اینجا میکند. با همه این احوال این منطقه مسکونی با توجه به تنوع فرهنگی و قومیتی و منطقهای اگر به این وضع ادامه دهد تبدیل به خاکسفید دیگری میشود. در این شهر خدمات آموزشی، رفاهی، درمانی و... برای 10هزار نفر هم مهیا نیست.» ساکنان تازهوارد این شهر، خوابزدههای خستهای هستند که هر سپیده دم از خانه بیرون میزنند تا بتوانند بعد از 2 تا 3ساعت طی کردن مسیر به محل کارشان در پایتخت برسند. آقای محمدی از محله جی آمده؛ 4ماه پیش. کارمند 40سالهای با 2فرزند که در یک شرکت خصوصی کار میکند؛ «با حقوق یک میلیون و 800هزار تومان بهزحمت میتوان شکم خانواده را سیر کرد. با این درآمدها که نمیشود در تهران زندگی کرد. خدا شاهد است راضی شدیم در محلههای پایین شهر تهران یک اتاقک زیرزمینی اجاره کنیم اما باز نتوانستیم و مجبور شدیم به این شهر کوچ کنیم. با وجود این زندگی در همینجا هم سخت است. خوراکی و میوه همقیمت تهران است، فقط اجاره خانه قیمت پایینی دارد که نسبت به نبود امکانات و مشکلات فرهنگی واقعا معقول است.»
خانم نیکاندیش، حسابداری است که هر روز از پرند به بلوار میرداماد - محل کارش- سفر میکند. او میگوید: «روزی 6 ساعت در مسیرم. قبلا اجارهدار زندگی میکردم. یک ربعه تا نیمساعته به محل کارم میرسیدم. اما یکدفعه رهن خانه 3برابر شد. نتوانستم از عهده آن برآیم. چارهای نداشتم. آمدم اینجا با همان مبلغ در فاز یک ساکن شدم. در این 3ماههای که به اینجا آمدهام، مسیر مرا ازپا درآورده. امکاناتی هم ندارد. برای خرید باید از این سر شهر بروی آن سر شهر.»
سوپرمارکتها و مشاورین املاک این شهر بهتر از وضعیت کنونی پرند با خبر هستند. آقای سلامی یکی از مشاوران املاک شهر پرند میگوید: «در 3ماه گذشته خرید و فروش و اجاره در این شهر رونق گرفته و هنوز ادامه دارد. اغلب هم از تهران میآیند و جنوب کشور. راستش را بخواهید ما انتظار داشتیم مهاجرتها از شهرستانها و استانهای دیگر باشد، اما الان با موجی از مهاجرت از تهران مواجه شدهایم. قیمت مسکن در اینجا هم دوبرابر شده، در برخی مناطق نسبت به سال گذشته 3برابر شده اما هنوز نرخها نسبت به تهران و کلانشهرهای دیگر کشور پایین است به همینخاطر روزبهروز تعداد مشتریانی که تمایل به سکونت در اینجا دارند بیشتر میشود. قبلا اگر کسی واحدی خریداری میکرد هدفش سرمایهگذاری بود اما حالا اوضاع فرق کرده، همه میآیند تا ساکن شوند.»
ابعاد بزرگ یک مهاجرت
علاوه بر کوچ قابل توجه پایتختنشینان به شهر پرند، از هرجای کشور و از هر نقطه شناخته و ناشناختهای به اینجا آمدهاند. یکی از ساکنان این شهر که خودش همین تابستان گذشته از اهواز آمده، میگوید: پلاک ماشینها را ببین تا متوجه شوی چه خبر است. اینجا ایران کوچولوست. از جاهایی به اینجا آمدهاند که اسمش به گوشات نخورده. آقای قاسمی ادامه میدهد: «چهکار کنند بندههایخدا. همهشان مثل من. از انفجار قیمت مسکن در کلانشهرها پناه آوردهاند به این بیابان که نزدیک بهشت -پایتخت - است! گوش شنوایی هم برای دردهای مردم نیست. همینجا هم کم درد ندارد، مشکلاتش زیاد است. فقط آب و هوایش نسبت به اهواز بهتر است. اینجا شهر فقراست. فرقش با حلبیآبادهای حاشیهای این است که آنها کپرنشیناند، اینجا آپارتماننشین.»