جای خالی سخنگو
طبقه هشتم ساختمان کوثر ریاستجمهوری تقریبا هر سهشنبه میزبان خبرنگاران رسانههای مختلف بود تا محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت پاسخگوی سوالات خبرنگاران و بازتابدهنده نظرات، تصمیمات و اقدامات دولت حسن روحانی باشد. اما بیش از سه ماه است نوبخت از سخنگویی استعفا داده و حالا دولت یکی از بزرگترین ابزارهای ارتباطی خود یعنی سخنگویی دولت را از دست داده است. این در حالی است که در فضای شایعات و اخبار دروغین، نیاز به سخنگو بیش از پیش احساس میشود.
آنچه مسلم است دولت با همه عملکردهای خوب و بد خود باید مهمترین تریبون ارتباطی خود با رسانهها را دوباره احیا کند؛ حلقهای که خبرنگاران بتوانند از طریق او بدون واسطه هم سوالات و هم دغدغههای مردمی را به گوش سخنگو و نهایتا دولت برسانند.
خالی ماندن سه ماهه این سمت این شائبه را به ذهن میآورد که گویی کارکرد این پست آنچنان هم حیاتی نبود که سه ماه عدم حضور سخنگو، نگرانی برای کسی ایجاد نکرده است. عرف بسیاری از کشورها این است که خبرنگاران به راحتی به سخنگو دسترسی دارند و گاهی در هفته دو تا سه بار نشست برگزار میکنند که در اینجا حالا حتی همان نشست سه شنبههای سخنگوی دولت هم تعطیل شده است.
نباید این نکته را فراموش کرد که از ابتدای روی کار آمدن دولت حسن روحانی یکی از بزرگترین تریبونهای رسمی کشور مانند صداوسیما در اختیار دولت نیست و به گونهای علیه دولت عمل میکنند و این باعث میشود خدمات دولت نادیده گرفته شود. درواقع دولت یکی از رسانههای اصلی خود را خالی نگه داشته تا گروههایی این فرصت را بیابند تا در فضای مجازی امید مردم را کم و کمتر کنند. برخی معتقدند که همین عامل باعث شده است که نگاه مثبتی نسبت به دولت شکل نگیرد و دستاوردهای آنها به خوبی به مردم نشان داده نشود. برخی هم معتقدند که مشخص نشدن سخنگو از سوی روحانی در این شرایط که دولت با چالشهای مختلف روبهرو است در واقع یک نوع فرار از پاسخگویی و به افکار عمومی است.
در غیاب ضعف رسانهای دولت و شرایط سخت این روزها، انتخاب سخنگوی دولت هم به یکی از مشکلات دولت بدل شده است و هر روز نام یک نفر به گوش میرسد. افرادی که بر اساس مشغلهها و دغدغههای کاری و البته پرستیژشان نمیتوانند گزینههای خیلی مناسبی برای سخنگویی دولت باشند. حتی حضور آنان میتواند سیاسی و تبلیغاتی نیز محسوب شود اما اینکه تا چه زمانی دولت میخواهد بدون تریبون اصلی پیش برود هم جای سوال است. سهشنبه ۲۶ تیر آخرین جلسه آقای سخنگو با خبرنگاران برگزار شد. مرداد ماه سال جاری بود که محمد باقر نوبخت پس از پایان جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت که از تمامی سمتهای خود در دولت استعفا داده است. محمدباقر نوبخت از ابتدای حضور دولت تدبیر و امید به مدت پنج سال پشت تریبون سخنگویی رفت تا علاوه بر ریاست بر سازمان برنامه و بودجه، زبان دولت هم باشد و اتفاقا همین اختلال کاری و اختلافات درون دولت باعث شد او این تریبون را رها کند. سخنگوی دولت در ایران با استقرار دولتها از طرف رئیسجمهوری انتخاب میشود. این مسئولیت به عنوان اصلیترین مرجع اطلاعرسانی عملکرد دولتها، وظیفه پاسخگویی به افکار عمومی را برعهده دارد. یک سخنگوی دولت وظیفه انتقال بیشترین میزان اخبار و اطلاعات به جامعه را دارد تا ضمن اینکه اذهان عمومی را از توجه به اخبار دروغ و شایعات دور کند، فشارهای موجود را از دولت که در معرض سوالهای مختلف است، بردارد. شواهد هم نشان میدهد که این گلایه بیراه نیست. اما این سوال هم قابل طرح است که تیم رسانهای دولت چقدر تلاش کرده از امکانات خود برای بازتاب عملکردش استفاده کند؟ رئیسجمهوری و اعضای دولت بارها گفتهاند که باید از فضای رسانهها برای تبلیغ امید به مردم استفاده شود. آنها بارها گفتهاند که رسانههای غیرهمسو با دولت در تلاش هستند تا عملکرد دولت را منفی نشان دهند اما اکنون میبینیم که خود دولت نیز در این زمینه تلاشی نمیکند. عدم حضور و پاسخگویی دولت در رسانهها با توجه به وضعیت فعلی کشور بیش از حد طولانی شده و رئیسجمهوری هرچه زودتر باید فاصله ایجاد شده دولت با رسانهها را کاهش دهد. شاید یکی از مهمترین پستهای موجود در دولت همین سخنگویی است زیرا دولت با استفاد از پتانسیل یک سخنگوی قوی میتواند به سوالات افکار عمومی پاسخ داده و کمی اوضاع را کنترل کند. یکی از جدیترین انتقاداتی که به حسن روحانی رئیسجمهوری وارد میشود آن است که بسیاری معتقدند رئیسجمهوری با مردم صحبت نمیکند و همین موجب احساس یاس در بدنه جامعه شده است. اما این نقد امروز نه تنها به رئیسجمهوری بلکه به دولت وارد است زیرا ظاهرا دولت هم قصد رودررویی با خبرنگاران و سوالات را ندارد و این اتفاق شائبه علاقهمندی دولت به دوری از رسانهها را تقویت کرده است.
در شرایطی که کشور دچار بیثباتی و نااطمینانی شده است، از دولت انتظار میرود توجه ویژهای به اطلاعرسانی دقیق در رابطه با تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای خود داشته باشد تا مردم اطلاعات را رسانهها از طریق مجاری رسمی و نهادهای اطلاعرسانی دولتی دریافت کنند. آیا سخنگویی دولت تشریفاتی و بیاهمیت محسوب میشود که حدود سه ماه است هیچ فردی برای تصدی این پست انتخاب نشده است؟ یا نشاندهنده تعلل و سازماندهی ضعیف دولت است؟
به نظر میرسد دولت هنوز اهمیت ویژه ارتباط با افکار عمومی را درک نکرده است. پس دولت باید بتواند خواستههایش را به مردم منتقل کند درمقابل خواستههای مردم را نیز دریابد. در شرایط کنونی ذهن مردم به دلیل وقایع و تحولاتی که وضعیت آینده را تاریک ترسیم میکنند، دچار بدبینی شده است. این مسائل باعث شده که مردم با شک و تردید با اخبار و اطلاعات برخورد کنند. اگر دولت نتواند ذهن افکار عمومی را در این زمینه آماده و اقناع کند، طبیعتاً اطلاعات و دادههایی که به جامعه انتقال پیدا میکنند، اثری منفی خواهند داشت.
خالی ماندن سه ماهه این سمت این شائبه را به ذهن میآورد که گویی کارکرد این پست آنچنان هم حیاتی نبود که سه ماه عدم حضور سخنگو، نگرانی برای کسی ایجاد نکرده است. عرف بسیاری از کشورها این است که خبرنگاران به راحتی به سخنگو دسترسی دارند و گاهی در هفته دو تا سه بار نشست برگزار میکنند که در اینجا حالا حتی همان نشست سه شنبههای سخنگوی دولت هم تعطیل شده است.
نباید این نکته را فراموش کرد که از ابتدای روی کار آمدن دولت حسن روحانی یکی از بزرگترین تریبونهای رسمی کشور مانند صداوسیما در اختیار دولت نیست و به گونهای علیه دولت عمل میکنند و این باعث میشود خدمات دولت نادیده گرفته شود. درواقع دولت یکی از رسانههای اصلی خود را خالی نگه داشته تا گروههایی این فرصت را بیابند تا در فضای مجازی امید مردم را کم و کمتر کنند. برخی معتقدند که همین عامل باعث شده است که نگاه مثبتی نسبت به دولت شکل نگیرد و دستاوردهای آنها به خوبی به مردم نشان داده نشود. برخی هم معتقدند که مشخص نشدن سخنگو از سوی روحانی در این شرایط که دولت با چالشهای مختلف روبهرو است در واقع یک نوع فرار از پاسخگویی و به افکار عمومی است.
در غیاب ضعف رسانهای دولت و شرایط سخت این روزها، انتخاب سخنگوی دولت هم به یکی از مشکلات دولت بدل شده است و هر روز نام یک نفر به گوش میرسد. افرادی که بر اساس مشغلهها و دغدغههای کاری و البته پرستیژشان نمیتوانند گزینههای خیلی مناسبی برای سخنگویی دولت باشند. حتی حضور آنان میتواند سیاسی و تبلیغاتی نیز محسوب شود اما اینکه تا چه زمانی دولت میخواهد بدون تریبون اصلی پیش برود هم جای سوال است. سهشنبه ۲۶ تیر آخرین جلسه آقای سخنگو با خبرنگاران برگزار شد. مرداد ماه سال جاری بود که محمد باقر نوبخت پس از پایان جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت که از تمامی سمتهای خود در دولت استعفا داده است. محمدباقر نوبخت از ابتدای حضور دولت تدبیر و امید به مدت پنج سال پشت تریبون سخنگویی رفت تا علاوه بر ریاست بر سازمان برنامه و بودجه، زبان دولت هم باشد و اتفاقا همین اختلال کاری و اختلافات درون دولت باعث شد او این تریبون را رها کند. سخنگوی دولت در ایران با استقرار دولتها از طرف رئیسجمهوری انتخاب میشود. این مسئولیت به عنوان اصلیترین مرجع اطلاعرسانی عملکرد دولتها، وظیفه پاسخگویی به افکار عمومی را برعهده دارد. یک سخنگوی دولت وظیفه انتقال بیشترین میزان اخبار و اطلاعات به جامعه را دارد تا ضمن اینکه اذهان عمومی را از توجه به اخبار دروغ و شایعات دور کند، فشارهای موجود را از دولت که در معرض سوالهای مختلف است، بردارد. شواهد هم نشان میدهد که این گلایه بیراه نیست. اما این سوال هم قابل طرح است که تیم رسانهای دولت چقدر تلاش کرده از امکانات خود برای بازتاب عملکردش استفاده کند؟ رئیسجمهوری و اعضای دولت بارها گفتهاند که باید از فضای رسانهها برای تبلیغ امید به مردم استفاده شود. آنها بارها گفتهاند که رسانههای غیرهمسو با دولت در تلاش هستند تا عملکرد دولت را منفی نشان دهند اما اکنون میبینیم که خود دولت نیز در این زمینه تلاشی نمیکند. عدم حضور و پاسخگویی دولت در رسانهها با توجه به وضعیت فعلی کشور بیش از حد طولانی شده و رئیسجمهوری هرچه زودتر باید فاصله ایجاد شده دولت با رسانهها را کاهش دهد. شاید یکی از مهمترین پستهای موجود در دولت همین سخنگویی است زیرا دولت با استفاد از پتانسیل یک سخنگوی قوی میتواند به سوالات افکار عمومی پاسخ داده و کمی اوضاع را کنترل کند. یکی از جدیترین انتقاداتی که به حسن روحانی رئیسجمهوری وارد میشود آن است که بسیاری معتقدند رئیسجمهوری با مردم صحبت نمیکند و همین موجب احساس یاس در بدنه جامعه شده است. اما این نقد امروز نه تنها به رئیسجمهوری بلکه به دولت وارد است زیرا ظاهرا دولت هم قصد رودررویی با خبرنگاران و سوالات را ندارد و این اتفاق شائبه علاقهمندی دولت به دوری از رسانهها را تقویت کرده است.
در شرایطی که کشور دچار بیثباتی و نااطمینانی شده است، از دولت انتظار میرود توجه ویژهای به اطلاعرسانی دقیق در رابطه با تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای خود داشته باشد تا مردم اطلاعات را رسانهها از طریق مجاری رسمی و نهادهای اطلاعرسانی دولتی دریافت کنند. آیا سخنگویی دولت تشریفاتی و بیاهمیت محسوب میشود که حدود سه ماه است هیچ فردی برای تصدی این پست انتخاب نشده است؟ یا نشاندهنده تعلل و سازماندهی ضعیف دولت است؟
به نظر میرسد دولت هنوز اهمیت ویژه ارتباط با افکار عمومی را درک نکرده است. پس دولت باید بتواند خواستههایش را به مردم منتقل کند درمقابل خواستههای مردم را نیز دریابد. در شرایط کنونی ذهن مردم به دلیل وقایع و تحولاتی که وضعیت آینده را تاریک ترسیم میکنند، دچار بدبینی شده است. این مسائل باعث شده که مردم با شک و تردید با اخبار و اطلاعات برخورد کنند. اگر دولت نتواند ذهن افکار عمومی را در این زمینه آماده و اقناع کند، طبیعتاً اطلاعات و دادههایی که به جامعه انتقال پیدا میکنند، اثری منفی خواهند داشت.