جستجو
رویداد ایران > رویداد > ورزشی > مدال‌های پر دردسر خاتمی

مدال‌های پر دردسر خاتمی

مدال‌های پر دردسر خاتمی
ورزش ایران این روز‌ها آن‌قدر گرفتاری دارد که شاید واکاوی اتفاقات گذشته چندان دردی از آن دوا نکند؛ با این حال، در این بین هستند افرادی که هنوز هم درپی مرتبط‌کردن اتفاقاتی هستند که پای افراد مختلف را حتی همین روز‌ها به میان می‌کشد؛ یکی از تازه‌ترین موضوعات مربوط به ضعف مدیریتی در فوتبال است؛ جایی که هنوز بسیاری از کارشناسان این رشته می‌گویند فقط مدیری مثل صفایی‌فراهانی می‌تواند این رشته را از ورطه سقوط نجات دهد.
البته که جانشین او، یعنی محمد دادکان هم در زمره همین افراد قرار می‌گیرد؛ افراد زیادی هستند که می‌گویند با وجود دوری چندساله او از فوتبال، هنوز هم یکی مثل دادکان توانایی اصلاح امور را دارد. این افراد البته مخالفان جدی هم دارند؛ نمونه‌اش محمد مایلی‌کهن، سرمربی سابق تیم ملی ایران. او به‌شدت مخالف حضور مدیرانی مثل محمد دادکان در عرصه مدیریت فوتبال است؛ مایلی‌کهن دستاورد‌های مدیریتی دادکان برای فوتبال را ناچیز می‌داند و برای اثبات ادعایش به عملکرد تیم ملی درجام جهانی، آن هم زمانی که محمد دادکان رئیس فدراسیون فوتبال بود، اشاره می‌کند.

به زعم مایلی‌کهن، دادکان بیش از آنکه به دلیل داشته‌های فنی‌اش روی صندلی مدیریت نشسته باشد، به خاطر نزدیکی عقاید سیاسی‌اش با رئیس‌جمهور وقت، محمد خاتمی، زمام امور را به دست گرفت. مایلی‌کهن حتی دریافت نشان لیاقت و مدیریت دادکان از دستان خاتمی را هم زیر سؤال می‌برد و می‌گوید این نشان به دلیل نزدیکی دیدگاه سیاسی به او تعلق گرفته است. با این صحبت‌ها، حالا دوباره داستان قدیمی اهدای نشان شجاعت به ورزشکاران و نشان لیاقت به مدیران ورزشی به میان می‌آید و درستی و ناردستی آن از سوی چهره‌های نه‌چندان تازه زیر سؤال می‌رود.
نشان‌های دولتی جمهوری اسلامی ایران نشان‌هایی کشوری هستند که طبق مقررات آیین‌نامه اعطای نشان‌های دولتی به افراد شایسته، اعم از اتباع ایران یا اتباع خارجی، اعطا می‌شود. در ایران سه نوع نشان دولتی اهدا می‌شود که هرکدام زیرشاخه‌های مختص خود را دارند؛ نشان‌های عالی، نشان‌های تخصصی و نشان‌های عمومی. این آخری یعنی نشان‌های عمومی به‌تن‌هایی چندین زیرشاخه دارد که سازندگی، خدمت، کار و تولید، شجاعت، ایثار، تعلیم و تربیت، فرهنگ و هنر و ادب پارسی را شامل می‌شود.
با محدودکردن نشان‌هایی که به ورزشکاران اهدا می‌شود، باید فقط از نشان شجاعت صحبت کرد که به دلایل مختلف که مهم‌ترین آن‌ها افتخارآفرینی در عرصه‌های بین‌المللی است، به ورزشکاران می‌رسد. البته در عرصه ورزش، فعالیت‌های محمد دادکان در زمره دسته دوم و نشان‌های تخصصی قرار می‌گیرد.
ورزشکاران مطرحی در طول زمان از دست رئیس‌جمهور نشان شجاعت دریافت کرده‌اند؛ نشانی که به سه دسته نشان شجاعت درجه یک تا درجه سه تقسیم می‌شود. در دولت هاشمی‌رفسنجانی رسول خادم، عباس جدیدی و امیر خادم سرشناس‌ترین ورزشکارانی بودند که به ترتیب نشان شجاعت درجه یک تا درجه سه را به دست آوردند. احمدی‌نژاد هم به چند ورزشکار نشان شجاعت داد که محمد بنا نوع درجه یکش و کورش باقری نوع درجه سومش را به دست آوردند.
داستان‌های نشان شجاعت در دوران محمد خاتمی
با وجود اهدای نشان به ورزشکاران و مدیران ورزشی در دولت‌های مختلف، نشان‌هایی که محمد خاتمی به چهره‌های ورزشی اهدا کرده از سوی عده‌ای همواره مورد بحث قرار گرفته‌اند. این عده در حالی نشان‌های اهدایی خاتمی را به علایق سیاسی و گرایش‌های اصلاح‌طلبانه مرتبط کرده‌اند که غالبا خودشان از طیف سیاسی رقیب هستند.
اگرچه خاتمی به حسین رضازاده و علیرضا دبیر به ترتیب نشان شجاعت درجه یک و درجه سه را اهدا کرد و بعد هادی ساعی را هم با نشان شجاعت درجه سه بدرقه کرد، ولی بیشتر هجمه‌ها به او در اهدای این نشان‌ها مربوط به دو چهره فوتبالی است؛ اولی علی دایی و دیگری محمد دادکان. جالب اینکه هر دو این چهره‌ها از محمد خاتمی نشان درجه سه شجاعت و لیاقت و مدیریت را دریافت کردند.
باوجوداین، مخالفان خاتمی و البته مخالفان دایی و دادکان می‌گویند اهدای این نشان‌ها بیشتر به خاطر گرایش سیاسی این دو چهره است تا فعالیت‌های ورزشی‌شان. این موضوع درست است که گرایش سیاسی علی دایی و دادکان با محمد خاتمی یکی است، ولی بعید به نظر می‌رسد سیاست همه‌چیز برای اهدای این نشان‌ها باشد. دایی در شرایطی سال ۱۳۸۳ نشان شجاعت درجه سوم از دستان محمد خاتمی گرفت که عنوان بهترین گلزن ملی دنیا را به نام خودش ثبت کرد و فوتبال ایران را در دنیا شناخته‌تر کرد؛ این موضوع به غیر از فعالیت‌های خیرخواهانه و عضویتش در یونیسف بود که برای چنین نشانی کاندیدا شد.
علی دایی با وجود افتخارات زیادی که در فوتبال به دست آورده، اما می‌گوید مهم‌ترین افتخار زندگی ورزشی‌اش همین نشانی است که از دستان خاتمی گرفته است؛ «در دوران بازیگری‌ام در سطح تیم‌های باشگاهی و ملی به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌ام، اما اینکه بخواهم از دست رئیس‌جمهور نشان لیاقت کسب کنم، بزرگ‌ترین افتخار زندگی‌ام است».
مشابه صحبت‌های دایی را محمد دادکان هم می‌کند؛ او از آن‌هایی که فعالیت‌های مدیریتی‌اش در عرصه فوتبال را زیر سؤال می‌برند گلایه می‌کند و درباره محمد خاتمی و یکی از دلایلی که برای نشان لیاقت انتخاب شده است، این‌طور می‌گوید: «بیشترین حمایت را از فوتبال آقای خاتمی انجام می‌دادند. بار‌ها آقای خاتمی مرا خواستند و از فوتبال می‌پرسیدند، چراکه می‌گفتند این ورزش برای من اهمیت زیادی دارد. آقای خاتمی به من گفتند در آلمان صدراعظم این کشور برای من دست زد و گفت فوتبال ایران در رده پانزدهم جهان است، اما آلمان هفدهم است! آقای خاتمی به من گفت اگر بدانید در آن لحظه چه حس خوبی داشتم. به خاطر همین موضوع در هیئت دولت وقت تصویب کردند و به من نشان لیاقت دادند».
دادکان می‌گوید از این موضوع آن‌قدر خوشحال است و به خودش می‌بالد که سفارش کرده روی سنگ قبرش هم حک شود! «همیشه برای من سه چیز افتخار است و از فرزندانم خواسته‌ام این را روی قبرم بنویسند: نخست اخراج در زمان ریاست آقای علی‌آبادی در سازمان تربیت بدنی، دوم دریافت نشان لیاقت و مدیریت از آقای محمد خاتمی و راهیابی بی‌دغدغه به جام جهانی». البته که پیش از دادکان، محمدحسین یزدانی‌خرم از خاتمی و محسن صفایی‌فراهانی هم از هاشمی‌رفسنجانی چنین نشانی را دریافت کرده بودند؛ دو نفر از مدیران بنامی که در حوزه ورزش فعالیت کرده‌اند.
داستان بحث‌برانگیز حقوق مادام‌العمر
با توضیحاتی که در بالا عنوان شد، حالا راحت‌تر می‌توان صحبت‌های تازه محمد مایلی‌کهن را که با «ایران ورزشی» داشته، مرور کرد؛ او با رد توانایی دادکان برای مدیریت دوباره در فوتبال می‌گوید: «در دوره ریاست ایشان در فدراسیون، ما در جام جهانی چند امتیاز گرفتیم؟ یک امتیاز، ولی در دوره‌های بعدی، جام جهانی چهار امتیازی هم داشتیم، اما کدام‌یک از رؤسای فدراسیون به غیر از آقای دادکان نشان ملی گرفتند؟ شما می‌دانید نشان ملی درجه سه را به چه کسانی می‌دهند؟ می‌دانید این نشان چه مزایایی دارد؟ بروید این را بپرسید. مزایای آن این است که شما تا آخر عمرتان حقوق خوبی دریافت می‌کنید. متوجه‌اید؟ چطور آن مدیری که چهار امتیاز گرفته چنین نشانی نگرفته، اما آن کسی که یک امتیاز گرفته است، به آن دست پیدا می‌کند؟».
مایلی‌کهن می‌گوید یکی از مهم‌ترین دلایل اهدای چنین نشانی به دادکان گرایش‌های سیاسی‌اش بوده است. با این حال موضوع دیگری که او مطرح می‌کند مربوط به دریافت حقوق مادام‌العمر است؛ موضوعی که حالا چالش‌برانگیز شده است. ادعای مایلی‌کهن در حالی مطرح شده که سال ۱۳۷۳ قانون برای نشان‌های تخصصی و عمومی درجه یک، صد سکه بهار آزادی، نشان‌های تخصصی و عمومی درجه دو، ۵۰ سکه بهار آزادی و نشان‌های تخصصی و عمومی درجه سه ۳۰ سکه بهار آزادی در نظر گرفت. هفت سال بعد برای دومین بار این آیین‌نامه دستخوش تغییرات شد و برای این نشان‌ها به‌ترتیب ۵۰ سکه بهار آزادی، ۳۰ سکه و ۲۰ سکه در نظر گرفتند. در آخرین تجدید نظر، میزان جوایز رشد صعودی به خود گرفت و برای نشان عالی «استقلال» و «آزادی» ۲۰۰ سکه بهار آزادی، نشان‌های تخصصی و عمومی درجه یک، صد سکه بهار آزادی، نشان‌های تخصصی و عمومی درجه دو، ۷۵ سکه بهار آزادی و برای نشان‌های تخصصی و عمومی درجه سه، ۵۰ سکه بهار آزادی در نظر گرفته شد.
با اشاره به همین قوانین وضع‌شده، مشخصا موضوعی به اسم حقوق مادام‌العمری در جایی نیامده است؛ نشان‌هایی که دایی و دادکان گرفته‌اند در زمره نشان‌های درجه سه عمومی و تخصصی بوده‌اند که هر دو مشمول دریافت ۵۰ سکه بهار آزادی می‌شده‌اند. دست‌کم موضوعی که می‌توان با قطعیت آن را بیان کرد، این است که ورزشکارانی که نشان شجاعت دریافت کرده‌اند هرگز حقوق مادام العمری نداشته‌اند؛ ورزشکارانی که در دوره خاتمی مدال شجاعت گرفته‌اند در کنار کوروش باقری که از احمدی‌نژاد مدال شجاعت گرفته، می‌گویند فقط سکه گرفته‌اند و بحث حقوق مادام‌العمر در کار نبوده است.



برچسب ها
نسخه اصل مطلب