مردم فکر می‌کنند جا برای آنها باز می‌شود
تصویب قانون «منع بکارگیری بازنشستگان» را چگونه ارزیابی می‌کنید و این قانون در نفس خود چه وجوه مثبتی می‌تواند در جامعه داشته باشد؟
قانون منع بکارگیری بازنشستگان همیشه خوب نیست و برعکس همیشه هم بد نیست؛ نمی‌توان با نگاه صفر و صدی به این قانون نگاه کرد و در واقع دریافت مطلق انگارانه‌ای از آن به دست داد.
برای اینکه به فهمی از اثرات مثبت این قانون برسیم، دولت و متولیان قانون باید چه برخوردی در اجرای آن داشته باشند و چه رفتاری از خود نشان دهند؟
باید تدبیر درستی در اجرای این قانون به کار بست؛ مسأله اینجاست که قوه عاقله نظام سیاسی در کشور محاسبه دقیق و درستی در مورد این قانون انجام دهد؛ به این معنا که آیا درک اثربخش، توان مدیریتی منسجم برای حل مشکلات و بروکراسی اداری مملکت به چشم می‌خورد یا خیر؟ زمانی که چنین نقشه راهی را تبیین و طراحی کردیم، می‌توانیم از خوب بودن این قانون یا در صورت لزوم از وجوهات منفی آن صحبت کنیم.
فکر می‌کنید این قانون در جامعه با استقبال مواجه شده است؟
آن چیزی که در رسانه دامن زده می‌شود، اینکه مردم از این قانون استقبال کرده‌اند و به نوعی قانون مذکور را برای خود مفید می‌دانند، را نمی‌توان خیلی صحیح دانست. به هر حال درک مردم با آن چیزی که ما از جزییات این قانون می‌دانیم، متفاوت است. بله، این قانون در نگاه نخست می‌تواند برای مردم خوب باشد و تاثیرات اجتماعی و فرهنگی زیادی هم برای آنان داشته باشد.
تصوری که مردم از این قانون دارند، چیست که از آن استقبال کرده‌اند؟
مردم این تصور را دارند که با خروج قشر بازنشستگان از ادارات و نهادهای مختلف، جا برای افراد جدید باز می‌شود و این مردم همان بیکارانی هستند که می‌توانند جذب این سازمان‌ها و نهادها شوند.
چه وجوهی از این قانون را تردیدآمیز می‌دانید که باعث شده خیلی نگاه مثبتی به این قانون نداشته باشید؟
این قانون دارای اشکال و با مضامین تبعیض‌آمیز آغشته شده است؛ آیا هنگام اجرایی‌کردن این قانون، منع بکارگیری در تمامی سطوح و نهادها و سازمان‌های مختلف اجرایی می‌شود؟ زمانی که برخی سازمان‌ها و نهادها عملا از این قانون مستثنی هستند، طبیعی است که مردم با متوجه‌شدن چنین فرآیندی ابراز نارضایتی خواهند کرد و این قانون را مانند خیلی از قانون‌های دیگر بی‌اثر، نمایشی و تزیینی قلمداد می‌کنند.
این قانون را جزو قوانینی دانستید که تبعیض‌آلود است؛ فکر می‌کنید دلیل اینکه برای نهادینه‌کردن هر قانونی ما با لایه‌ای از طعم تبعیض مواجه می‌شویم، چیست و چه چشم‌اندازی می‌تواند داشته باشد؟
این مسأله مربوط به وجود ساختار یا بافتی دوگانه در کشور است؛ می‌دانید که زمان بکارگیری و جذب نیروها در یک نهاد یا سازمانی، افراد را براساس تعهد و تخصص انتخاب نمی‌کنند.
با این اوصاف، فکر می‌کنید راهی برای دور زدن این قانون نیز وجود دارد؟
بله، دقیقا این‌گونه است؛ حتما می‌دانید که این قانون با استثناهایی مواجه است. استثنا قایل‌بودن در یک قانون خود‌به‌خود امکان و فضایی را برای دور زدن آن فراهم و به طبقات، افراد و نهادهای خاص نیز تسری پیدا می‌کند. دو سال بعد از گذشت از این قانون، براساس یک آمار علمی و دقیق به این نتیجه خواهیم رسید که تغییری اساسی در سطوح جامعه اتفاق نخواهد افتاد.