ترك خشكسالي بر تن سي و سهپل
بیش از یک دهه است که خشکسالی در استان اِسپهان آغاز شده و پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته است. در پِی خشکسالی های پیاپِی در شهرستان اِسپهان و به دنبال آن رودخانه زاینده رود، پل های تاریخی اِسپهان با تهدیدی جدی رو به رو شده اند. همچنین ترک و شکافهای گستردهای بر روی سی و سه پل تاریخی که از آن با نام شاهکار پل های شهرستان اِسپهان یاد می کنند، پدیدار شده و خطر جدی برای آن به شمار می آید. کارشناسان حیات و زیست پل ها را وابسته به آب می دانند زیرا این سازههای تاریخی از آغاز در بستر رودها و رودخانه ها پدید آمده و به گفته ای با آب دمساز و هماهنگ شده و برای دنباله حیات و زیست خود نیاز به آب دارند. با دنباله خشکسالیها در رودخانه زاینده رود که بیشتر کارشناسان، خشک شدن آن را نتیجه مدیریت ناکارآمد و غیرمتخصص در سال های گذشته می دانند، پل های تاریخی جای گرفته در مسیر آن با تهدیدی جدی رو به رو شده اند. سی و سه پل تاریخی که از آن با نام چشم و چراغ شهر اِسپهان یاد می کنند و خاطره جمعی مردم شهر با آن در آمیخته و بخش جدایی ناپذیر تاریخ شهرستان اِسپهان و ضمیرناخودآگاه مردمان این سرزمین به شمار می آید، در آستانه خطری جدی جای گرفته و ترک و شکاف ها بر روی پل و دیواره های آن، پدیدار و مایه دل نگرانی كنشگران میراث فرهنگی و دوستداران تاریخ و فرهنگ ایرانی شده است.
فرونشست زمین، سی و سه پل را تهدید می کند
در حالی که خشک شدن بستر رودخانه زاینده رود، تهدیدی برای پل های تاریخی شهرستان اِسپهان و به ویژه سی و سه پل (که بر روی آن ترک و شکاف هایی از دو سال گذشته پدیدار شده)، است برخی کارشناسان از فرونشست زمین بهانگیزه خالی شدن سفره های زیرزمینی و گسترش فرآیند پوک شدن خاک بستر پل ها و رفت و آمد کنترل نشده گردشگران و رهگذران از روی پل ها آگاهی می دهند. موضوعی که نباید به سادگی از کنار آن گذشت و پژوهش و بررسی در این زمینه، باید از سوی کارشناسان کارآزموده در رشته های گوناگون در پیوند با این مساله انجام گیرد و پرداختن به آنامری بایسته (ضروری) به شمار میآید. هرچند که فرونشست زمین در یک دهه گذشته در کشور ما و در استان های کم آب، تهدیدی جدی برای یادمان های تاریخی بوده است و زمین شناسان و پژوهشگران بارها به این موضوع اشاره کرده اند زیرا لایه های زیرین خاک بر اثر کم آبی یا بهتر است بگوییم بی آبی، سست و بی دوام شده و پوک شدن خاک بستر را به دنبال دارد که در نتیجه پدیده فرونشست زمین رخ می دهد.
طرح نادرست حفاظ در دهانه های سی و سه پل
یکی از موضوع های مهم و پیچیده در پیوند با سیو سه پل، برپایی پوشش یا حفاظی در دهانههای پل است که همواره موافقان و مخالفان بسیاری دارد و مورد کِشمَکش گروه ها و کارشناسان گوناگون بوده است. موضوعی که از مهره سال گذشته به انگیزهپرت شدن کودک دوساله از دهانههای سی و سه پل رخ داد و همین امر سرپرستان شهرداری و سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان را واداشت تا طرحی را به اجرا درآورند که بازدارنده چنین پیشامدهایی شود. اما آیا طرح میلههای فلزی و چندین رشته سیم بوکسلی که هم اینک و به تازگی کارگذاشته شده و به گفتهای در شورای فنی میراث فرهنگی استان هم تصویب شده است، طرحی درست و زیبنده و درخور یادمان مهمی همانند سی و سه پل که نگین درخشان تاریخ اِسپهان به شمار میآید، است؟ و آیا در اجرای طرح به همه جنبههای میراثی و قانون ها ارجی گذاشته شده است. در پاسخ به بخش دوم که به موضوع چشم انداز (منظر) فرهنگی یادمانهای تاریخی میپردازد، این طرح نادرست بوده و چشم انداز فرهنگی پل را خدشه دار کرده و به قانونهای میراث فرهنگی احترام گذاشته نشده است. در واقع، جانمایی و روش به کارگیری میلهها و سیمهای بوکسل نادرست بوده و از دید کارشناسان و به ویژه باستان شناسان طرحی نسنجیده و ناپخته است و باید بر روی طرح های دیگری کار کرد زیرا در یادمان ارزشمندی همانند سی و سه پل که دارای حساسیت فراوانی نزد دوستداران میراث فرهنگی و کارشناسان است، جای آزمون و خطا وجود ندارد. اما در بخش نخست طرح، آیا وجود چندین رشته سیم بوکسل بازدارنده خوبی برای پیشامدهای نانوشته یا همان رویدادهای ناگوار خواهد بود. آیا بهتر نبود از آغاز در اندیشه آموزش به مردم و گردشگران و رهگذران میبودیم و روش برخورد با یادمانهای تاریخی و پیشامدهای ناگوار را گوشزد میکردیم. خانوادهای که کودک خود را در هر مکان و زمانی رها میکند بیگمان باید بیننده رخداد ناگواری نیز باشد. مهمتر از همه، چنین خانواده هایی در هر مکان دیگری نیز، حادثهای ناگوار میآفرینند. پس نمی توان جلو هر یادمان تاریخی یا طبیعی را پوشاند و حفاظ گذاشت، مگر اینکه از دید مکانی ضرورت داشته باشد. سی و سه پل از دوران صفویه تا کنون ساخته شده است و همیشه گردشگران و بازدیدکنندگان فراوانی داشته است، ولی هیچ گاه دارای حفاظ یا پوششی در دهانه ها نبوده است. تازه اگر هم بخواهیم در دهانههای پل حفاظ یا پوششی برپا کنیم، بی گمان این طرح زیبنده و درخور نیست و وجود چندین رشته سیم بوکسل که میانه آن ها خالی است، هرگز سودمند نبوده و بازدارنده نیست. از همه مهم تر اینکه، باز با قانونهای میراث فرهنگی ناسازگار است و به پل آسیب می رساند. بر پایه قانونهای میراث فرهنگی هرگونه مداخله در آثار تاریخی که اصالت اثر را از میان ببرد یا چشم انداز آن را خدشه دار سازد، ممنوع است. شوربختانه موافقان طرح و برخی از دوستداران میراث فرهنگی به این موضوع ها با ژرف نگری و حساسیت نگاه نمیکنند.
گفت و گو درباره این طرح به پرداخت بیشتری نیاز دارد و باید از جنبه های گوناگون بررسی شود، ولی در اینجا نمیگنجد. به هر روی، از دید بیشتر کارشناسان و نگارنده این طرح زیبنده و درست نبوده و دارای ایراد است و هرگز بازدارنده پیشامدهای ناگوار نیز، نخواهد بود. همچنین برای یادمان بسیار مهم و ارزشمندی همانند سی و سه پل که آبروی شهرستان اِسپهان است باید در سطح ملی تصمیمگیری شود نه در سطح استانی. یادمان باشد که پیشتر نیز، برای یادمان گرانبهایی همانند تاق وَه سان (تاق بستان) کرمانشاه در سطح استانی تصمیم گیری شد و آن فاجعه رخ داد و آسیب های برگشت ناپذیری به یادگار ملی وارد شد. پس پرداختن به موضوع نصب و حفاظ و پوشش برای سی و سه پل از حساسیت بالایی برخوردار است و نیاز به بررسی و پژوهش های بیشتری دارد و نباید در این زمینه شتاب کرد. هر چند که، نگارنده و بیشتر کارشناسان روش کار را نادرست می دانند و چاره را باید در جای دیگری جست و جو کرد.