مرگ رازآلود در خانه شماره ۲۹؛ پسر ۲۷ ساله خودکشی کرده؟
صدای درگیری از آپارتمان طبقه چهارم، همسایهها را شاکی میکند. چند جوان با هم درگیر شدهاند. صداها بیشتر و درگیری شدیدتر میشود. تا اینکه صدای پرتاب یک شیء به پایین، ساختمان را میلرزاند.
شهروند در ادامه نوشت: همسایهها از خانههایشان بیرون میآیند. اینجاست که با بدن نیمهجان یک جوان مواجه میشوند. جوانی که از طبقه چهارم به پارکینگ سقوط کرده و نفسهای آخرش را میکشد. اینجا خانه شماره ۲۹ در خیابان پیامبر غربی است.
جوان غرق به خون روی زمین افتاده؛ همسایهها دور او جمع شدهاند. پلیس بلافاصله در جریان ماجرا قرار میگیرد. ماموران کلانتری ۱۳۸ جنتآباد برای بررسی موضوع راهی محل میشوند. ساختمانی پنجطبقه با دو بلوک؛ تا کمی بعد از رسیدن عوامل اورژانس، پسر جوان روی زمین جان باخت. همزمان بازپرس کشیک قتل نیز در محل حضور یافت و دستور پیگیریها صادر شد.
تحقیقات نشان داد که این جوان پس از درگیری با دوستانش به طرز مرموزی از بالا به پایین پرت شده است. همچنین تجسسهای بعدی پلیسی نشان داد که این چند جوان ماده مخدری به نام قارچ مصرف کرده بودند. برای همین کسی نمیدانست که این جوان چطور به پایین پرت شده است.
شاهدان ماجرا
یکی از همسایهها درباره جزییات ماجرا میگوید: «حدود ساعت ۱۱ شب بود که این پسر روی زمین افتاد. او در طبقه چهارم زندگی میکرد. البته خانه برای پدرش بود. آنها برای زندگی به شهرستان رفته بودند. هر ازگاهی به این خانه میآمدند. آن شب هم پسر خانواده به خانهشان آمد و با دوستانش بود. از ساعت ۱۰ شب صدای درگیری شنیدیم. معلوم بود با هم دعوا میکنند. صداها بیشتر شد. تا جاییکه حتی من میخواستم بروم و تذکر بدهم.
ناگهان صدای پرتاب این پسر از بالا را شنیدیم. وقتی آمدیم او روی رمپ پارکینگ افتاده بود. نفس میکشید. اما بدنش میلرزید. نمیتوانست حرف بزند. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم. همینطور پلیس را هم در جریان ماجرا قرار دادیم، اما این پسر کمکم چشمانش کبود شد چند دقیقه بعد از رسیدن اورژانس و منتقل شدن به ماشین اورژانس جان باخت. آنها ۵ نفر بودند. حتی من دیدم که یکی از آنها با دیدن جنازه این جوان، از خانه فرار کرد.»
یکی دیگر از همسایهها نیز دراینباره چنین روایت میکند: «از صدای درگیری مشخص بود که قصد حمله به همدیگر را دارند. گویا یکی از آنها با دوستش تماس گرفت و گفت که سریع خودش را برساند. دقایقی بعد دوستش سر رسید. با صدای بلندی در واحد ما را کوبید. وقتی در را باز کردیم با یک چاقو دم در بود. بلافاصله از ترسمان در را بستیم. گویا او طبقه را اشتباه آمده و با همین جوانها کار داشت. بعد از آن نمیدانیم چه شد. ولی این جوان را از قبل میشناختیم. پسر آرام و باهوشی بود. گاهی پنجشنبهها در خانهاش مهمانی میگرفت. حتی فکر نمیکنیم که اهل مواد هم بود. برای همین وقتی این اتفاق افتاد بسیار تعجب کردیم.»
بازداشت یک مظنون
با این اظهارات یکی از آن جوانها بهعنوان مظنون دستگیر شد. او در بازجوییها اظهار بیاطلاعی کرد و گفت: «چون قارچ مصرف کرده بودیم، اصلا در حالت عادی نبودیم. حتی نمیدانم دلیل درگیری چه بود. فقط میدانم که رامین به پایین پرت شد. ولی اصل ماجرا را نمیدانم.»
خودکشی یا جنایت
این درحالی است که موضوع به خانواده این پسر جوان اطلاع داده شد. پدر او که پزشک ارتوپد است، از شهرستان رهسپار تهران شد. ولی با شنیدن خبر فوت پسرش، حالش بد و در اورژانس بیمارستان بستری شد. هنوز مشخص نیست که این جوان بر اثر توهم ناشی از مصرف ماده مخدر قارچ خودش را از بالا به پایین پرت کرده یا کسی او را انداخته است. خودکشی یا جنایت هنوز مشخص نیست. درحال حاضر تحقیقات در رابطه با این پرونده همچنان ادامه دارد.
جوان غرق به خون روی زمین افتاده؛ همسایهها دور او جمع شدهاند. پلیس بلافاصله در جریان ماجرا قرار میگیرد. ماموران کلانتری ۱۳۸ جنتآباد برای بررسی موضوع راهی محل میشوند. ساختمانی پنجطبقه با دو بلوک؛ تا کمی بعد از رسیدن عوامل اورژانس، پسر جوان روی زمین جان باخت. همزمان بازپرس کشیک قتل نیز در محل حضور یافت و دستور پیگیریها صادر شد.
تحقیقات نشان داد که این جوان پس از درگیری با دوستانش به طرز مرموزی از بالا به پایین پرت شده است. همچنین تجسسهای بعدی پلیسی نشان داد که این چند جوان ماده مخدری به نام قارچ مصرف کرده بودند. برای همین کسی نمیدانست که این جوان چطور به پایین پرت شده است.
شاهدان ماجرا
یکی از همسایهها درباره جزییات ماجرا میگوید: «حدود ساعت ۱۱ شب بود که این پسر روی زمین افتاد. او در طبقه چهارم زندگی میکرد. البته خانه برای پدرش بود. آنها برای زندگی به شهرستان رفته بودند. هر ازگاهی به این خانه میآمدند. آن شب هم پسر خانواده به خانهشان آمد و با دوستانش بود. از ساعت ۱۰ شب صدای درگیری شنیدیم. معلوم بود با هم دعوا میکنند. صداها بیشتر شد. تا جاییکه حتی من میخواستم بروم و تذکر بدهم.
ناگهان صدای پرتاب این پسر از بالا را شنیدیم. وقتی آمدیم او روی رمپ پارکینگ افتاده بود. نفس میکشید. اما بدنش میلرزید. نمیتوانست حرف بزند. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم. همینطور پلیس را هم در جریان ماجرا قرار دادیم، اما این پسر کمکم چشمانش کبود شد چند دقیقه بعد از رسیدن اورژانس و منتقل شدن به ماشین اورژانس جان باخت. آنها ۵ نفر بودند. حتی من دیدم که یکی از آنها با دیدن جنازه این جوان، از خانه فرار کرد.»
یکی دیگر از همسایهها نیز دراینباره چنین روایت میکند: «از صدای درگیری مشخص بود که قصد حمله به همدیگر را دارند. گویا یکی از آنها با دوستش تماس گرفت و گفت که سریع خودش را برساند. دقایقی بعد دوستش سر رسید. با صدای بلندی در واحد ما را کوبید. وقتی در را باز کردیم با یک چاقو دم در بود. بلافاصله از ترسمان در را بستیم. گویا او طبقه را اشتباه آمده و با همین جوانها کار داشت. بعد از آن نمیدانیم چه شد. ولی این جوان را از قبل میشناختیم. پسر آرام و باهوشی بود. گاهی پنجشنبهها در خانهاش مهمانی میگرفت. حتی فکر نمیکنیم که اهل مواد هم بود. برای همین وقتی این اتفاق افتاد بسیار تعجب کردیم.»
بازداشت یک مظنون
با این اظهارات یکی از آن جوانها بهعنوان مظنون دستگیر شد. او در بازجوییها اظهار بیاطلاعی کرد و گفت: «چون قارچ مصرف کرده بودیم، اصلا در حالت عادی نبودیم. حتی نمیدانم دلیل درگیری چه بود. فقط میدانم که رامین به پایین پرت شد. ولی اصل ماجرا را نمیدانم.»
خودکشی یا جنایت
این درحالی است که موضوع به خانواده این پسر جوان اطلاع داده شد. پدر او که پزشک ارتوپد است، از شهرستان رهسپار تهران شد. ولی با شنیدن خبر فوت پسرش، حالش بد و در اورژانس بیمارستان بستری شد. هنوز مشخص نیست که این جوان بر اثر توهم ناشی از مصرف ماده مخدر قارچ خودش را از بالا به پایین پرت کرده یا کسی او را انداخته است. خودکشی یا جنایت هنوز مشخص نیست. درحال حاضر تحقیقات در رابطه با این پرونده همچنان ادامه دارد.