جستجو
رویداد ایران > رویداد > ورزشی > داستان عجیب پفک آبی!

داستان عجیب پفک آبی!

داستان عجیب پفک آبی!
داستان ورود و خروج احمد سعادتمند به باشگاه استقلال به عنوان مدیرعامل، از آن دست اخباری است که به‌سختی فراموش می‌شود؛ مردی که روزگاری عنوان شده بود با حمایت مسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش، بر صندلی مدیریت باشگاه آبی تهران تکیه زده، بعد از به‌وجودآوردن جنجال‌های ریزودرشت، با چراغ سبز همان وزیر، از کار برکنار شد تا یکی از عجیب‌ترین اتفاقات مدیریتی در باشگاه استقلال رقم بخورد.

به گزارش شرق، سعادتمند که درست در ساعات پایانی دریافت حکم اخراجش هم تلاش می‌کرد واژه «استقلال کهکشانی» از زبانش نیفتد از سوی هیئت‌مدیره باشگاه به دلیل مرتکب‌شدن هشت اشتباه عجیب‌وغریب از کار برکنار شد. البته سعادتمند، روزی که امضای مدیرعاملی استقلال را پای نامه‌اش می‌دید هرگز تصور نمی‌کرد روز اخراجش، یکی از منفورترین مدیران باشگاه استقلال باشد؛ مدیری که نه‌تن‌ها هواداران و سرمربی دل خوشی از آن نداشتند، بلکه رفقایش در هیئت‌مدیره نیز علیه او شدند تا با تلخی به کارش در باشگاه استقلال پایان دهد.

ورود بحث‌برانگیز به استقلال
همان‌قدر که رفتن سعادتمند از استقلال با حاشیه همراه شد، ورودش به این باشگاه هم بی‌سروصدا نبود. او پیش از آنکه مدیرعامل استقلال شود یکی از افراد نزدیک به وزارتخانه محسوب می‌شد و هرجا، هر فدراسیونی در ورزش نیاز به سرپرست و رئیس داشت، نام سعادتمند به میان می‌آمد.
 
همان روز‌ها عنوان شد که رکورددار سرپرستی در فدراسیون‌های مختلف و البته نامزدشدن برای ریاست در فدراسیون‌هاست؛ از کاندیداشدن برای فدراسیون‌های تنیس روی میز، وزنه‌برداری، هندبال و اسکی گرفته تا حتی نجات‌غریق. عجیب اینکه او با وجود حمایت نسبی از سوی وزارت ورزش در هیچ‌کدام از فدراسیون‌های مربوطه نتوانسته بود رأی بیاورد و دستش از رسیدن به صندلی ریاست کوتاه مانده بود.
 
البته سعادتمند پیش از مدیرعاملی باشگاه استقلال یک تجربه کوتاه و تلخ در پست مدیرعاملی در یکی از باشگاه‌های ورزشی هم داشت؛ او چندصباحی به‌عنوان مدیرعامل تیم والیبال بانک سرمایه، تیمی که قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا را در کارنامه داشت، فعالیت کرد، ولی شرایط را به‌گونه‌ای پیش برد که این تیم منحل شد!
 
هرچند انحلال این باشگاه را مرتبط با مشکلاتی که آن روز‌ها گریبان‌گیر این بانک خصوصی بود، دانستند. با همان رزومه و زمانی که حکم مدیرعاملی‌اش امضا شد، بسیاری نگران شرایط باشگاه استقلال شدند و می‌گفتند او آدمی نیست که بتواند استقلال را از ورطه‌ای که در آن گیر افتاده نجات دهد. البته که آن زمان، بیش از هر ورطه‌ای، نداشتن پول و نبودن سازوکار درست مالی، این باشگاه را آزرده کرده بود.

وعده‌های پوپولیستی سعادتمند
خودش می‌گوید از واژه پوپولیستی خوشش نمی‌آید و بهتر است منتقدانش از عبارت دیگری استفاده کنند، ولی واقعیت امر این است که از روز نخست تا زمان اخراج، سعادتمند با وعده‌های پوپولیستی سعی در بالابردن وجهه‌اش بین هواداران استقلال داشت. او آن‌قدر غرق در این وعده‌ها شد که هرگز به عواقبش فکر نکرد؛ شاید آن‌قدر وعده‌های جذابی داد که خودش هم رفته‌رفته باورش شد که می‌تواند آن‌ها را عملی کند.
 
فهرست وعده‌های عجیب‌وغریبی که سعادتمند به استقلالی‌ها داده کم نیست؛ او با حضور در برنامه فوتبال برتر گفت کاری می‌کند باشگاه سالانه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان درآمدزایی کند! «ما کفش آهنی پوشیدیم که کار کنیم و برای کاهش حواشی تلاش می‌کنیم. باید سالی ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد از استقلال پول دربیاید». وعده جذاب‌تر سعادتمند، اما دادن وام ازدواج به هواداران استقلال بود.
 
او می‌گفت باشگاه به این بزرگی نباید از بدهکاری بنالد بلکه باید شرایط را برای تأمین نیاز‌های هوادارانش هم فراهم کند. «ما باکسی برای ایجاد خیریه برای باشگاه تعریف می‌کنیم، نه اینکه بگوییم باشگاه بدهکار است... الان چشم یک هوادار ما تخلیه شده و جوانان برای ازدواج یا تحصیل با مشکل مواجه هستند که باید به آن‌ها کمک کنیم». جذاب‌ترین وعده او، اما «پفک آبی» بود! او که عادت کرده بود با حضور در برنامه‌های تلویزیونی از وعده‌های دهن‌پرکن سخن بگوید، این‌بار به برنامه ورزش و مردم رفت و گفت قرار است به زودی پفک‌های آبی به بازار بیاید.
 
«محصولات استقلال به‌زودی به بازار عرضه می‌شود و اگر به‌زودی پفک آبی دیدید تعجب نکنید». مردی که عادت کرده بود همه‌چیز را در حرف بیان کند و پشتوانه‌ای برای عملی‌کردنش نداشت، طرح‌های جذاب دیگری را هم در سر می‌پروراند؛ او می‌خواست کاشی‌های کمپ استقلال را دانه به دانه به هواداران باشگاه بفروشد تا آن‌ها با پرداخت رقمی که کمک به باشگاه است، عکس و کدملی‌شان را روی آن‌ها حک کنند.
 
ساخت دو کمپ تمرینی مجهز در شمال و دیگری در همدان، علاوه بر کمپ باشگاه در تهران هم از دیگر وعده‌های جذاب مدیرعامل سابق باشگاه بود! البته سعادتمند از این هم گلایه داشت که هواداران نباید تصور کنند که این بحث‌ها فضایی و خیالی است و در نظر دارد که حتما این امکانات را برای باشگاه استقلال ایجاد کند!

بیچاره استقلال
درآمد سالانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان، دادن وام ازدواج به هواداران، ساختن استقلال کهکشانی، ساختن چندین کمپ مجهز در شهر‌های دیگر، تولید پفک آبی و دیگر اقلام خوراکی و فروش باکس‌های هواداری، بخشی از وعده‌های سعادتمند بود. او، اما با این همه وعده، یک جام که نه، یک نفر را هم نتوانست در استقلال راضی نگه دارد. سعادتمند که از روز نخست با فرهاد مجیدی، مربی وقت باشگاه، به لج‌ولجبازی پرداخت، سرانجام در حساس‌ترین موقع فصل پشت او را خالی کرد و با سفر به ایتالیا، در اندیشه بازگرداندن آندره‌آ استراماچونی بود.
 
او جام حذفی را از هواداران استقلال با همین اقدامش گرفت، ولی سرانجام با بازی‌دادن همین هواداران، هرگز نشانی ملموس از اینکه قرار است استراماچونی را به تیم بازگرداند، بروز نداد. اگرچه او چندین برگه کاغذ را به نشانه مذاکرات با استراماچونی رو کرد، ولی استوری استراماچونی در اینستاگرام همه چیز را عیان کرد؛ او تمامی صحبت‌های سعادتمند درباره مذاکره با خودش را واهی و خیالی توصیف کرد تا مشخص شود سعادتمند هرگز راه رسیدن به سعادت در استقلال را درست طی نکرده است. مردی که می‌خواست سالی ۲۰۰ میلیارد تومان درآمدزایی کند، به نقل از اعضای هیئت‌مدیره فقط خرج تراشید و به بدهی‌ها افزود.
 
او که می‌گفت استقلال نباید از بدهکاری بنالد، از تهیه رقم نزدیک به ۱۶ میلیارد تومان بدهی وینفرد شفر، سرمربی سابق استقلال هم عاجز ماند تا پنجره نقل‌و‌انتقالاتی باشگاه بسته شود و این تیم باز هم نتواند به‌موقع از خرید‌های تازه‌اش که آن‌ها هم به‌صورت عجیب‌وغریب و در هتلی مشخص (!) جذب باشگاه شده‌اند، استفاده کند. سعادتمند درست در ثانیه‌هایی که آخرین وعده‌های پوپولیستی‌اش را می‌داد و می‌گفت می‌خواهد الکس نوری را به استقلال بیاورد، از کار برکنار شد؛ حالا پیش‌کسوتان استقلال هستند که به‌درستی یادآوری می‌کنند: آقای سعادتمند، پفک آبی‌ات کو؟
برچسب ها
نسخه اصل مطلب