آقای معاون اول در دو راهی استقلال - اصلاحات
معاون اول دولت اصلاحات از استراتژی خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پرده برداشت.
محمدرضا عارف مردی از ردههای بالای جریان اصلاحات که این روزها در فاصله کم تر از یک سال مانده به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حضور یا عدم حضورش در انتخابات سوژه خبری رسانهها شده است.
معاون اول دولت اصلاحات که روزگاری نقش دست راست رئیس جمهور را ایفا میکرد و مدتی رئیس احزاب و تشکلهای اصلاح طلب در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بود، حالا راه درازی برای بودن یا نبودن در بین گزینههای جناح اصلاحات برای رسیدن انتخابات پیش روی خود میبیند.
اما تایید شدن صلاحیت توسط شورای نگهبان، همه ماجرای ورود به انتخابات ریاست جمهوری نیست و کارآمدی و حمایت شدن از طرف سایر هم گروهیها هم تکههای دیگر پازل ورود به ماراتن پاستور هستند. رئیس هیئت مدیره بنیاد باران که مدت نسبتا زیادی مدیریتهای رده بالای اصلاح طلبان را برعهده داشت، بعد از عملکرد ضعیفش در مجلس دهم، فراکسیون امید و شورایعالی سیاستگذاری، موج زیادی از اعتراضات و شکایات را متوجه خود کرد.
محمدرضا عارف که در این سالها نتوانسته بود رضایت اصلاح طلبان را آن طور که باید به دست بیاورد، با عدم حضور خود در انتخابات مجلس یازدهم بار دیگر توجهات را به سمت خود، این بار با پیشفرض دور خیز برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جلب کرد.
محمد زارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات هم در مخالفت با حضور عارف در ماراتن انتخابات ریاست جمهوری گفت: محمدرضا عارف علیرغم اینکه انسان بسیار خوب و شریفی است، در مدیریت بسیار ضعیف نشان داده و با اینکه حمایت سید محمد خاتمی هم با او همراه بود، با قرار دادن اسامی ناکارآمد، باعث شکست در انتخابات مجلس یازدهم و تضعیف جایگاه شورای شهر شد؛ به نظر بهتر است او به دانشگاه برگردد و تدریس کند.
حتی اگر به گذشته هم نگاهی بیاندازیم به نکته جالبی بر می خوریم که یک فعال اصلاح طلب مدتی قبل به آن اشاره کرده بود و آن این بود که محمدرضا عارف در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به صورت مستقل و بدون درخواست اصلاح طلبان در انتخابات ثبت نام کرده بود.
فیض الله عرب سرخی در این خصوص میگوید: اصلاحطلبان گزینه نداشتند، اما نامزد اصلاحطلب داشتیم. آقای عارف بهعنوان یک اصلاحطلب خودش برای انتخابات ثبتنام کرده بود، اما اصلاحطلبان از عارف نخواسته بودند که به میدان بیاید. تصمیم به ثبتنام عارف، یک تصمیم تشکیلاتی نبود.
در نهایت، حرکت خودسرانه محمدرضا عارف در انتخابات ۹۲ و خالی کردن پشت او توسط جریان اصلاح طلب در نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دو اتفاقی هستند که در کنار آمادگی عارف برای ورود به انتخابات، میتوانند او را بیش از هر چیزی به حرکت در مسیر جدا از اصلاحات و حضور مستقل در انتخابات نزدیک کنند؛ باید منتظر ماند و دید که در آینده چه اتفاقاتی در انتظار محمدرضا عارف و اصلاح طلبان است؛ کسی چه می داند؛ شاید فصل استقلال عارف فرار سیده است.
معاون اول دولت اصلاحات که روزگاری نقش دست راست رئیس جمهور را ایفا میکرد و مدتی رئیس احزاب و تشکلهای اصلاح طلب در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بود، حالا راه درازی برای بودن یا نبودن در بین گزینههای جناح اصلاحات برای رسیدن انتخابات پیش روی خود میبیند.
راحت التایید اصلاح طلبان
اصلاح طلبان که در سالهای اخیر درگیریهای زیادی با شورای نگهبان داشته اند، عارف را یکی از گزینهها برای تایید توسط شورای نگهبان میبینند. او که در سالهای ۹۲ و ۹۶ بدون هیچ مشکلی صلاحیتش از سوی شورای نگهبان مورد تایید قرار گرفته بود، با توجه به سکوتی در سالهای اخیر در پیش گرفته به نظر نمیرسد کار سختی برای تاییدیه گرفتن در خصوص صلاحیتش در میان سایر نامزدهای اصلاح طلبان داشته باشد.اما تایید شدن صلاحیت توسط شورای نگهبان، همه ماجرای ورود به انتخابات ریاست جمهوری نیست و کارآمدی و حمایت شدن از طرف سایر هم گروهیها هم تکههای دیگر پازل ورود به ماراتن پاستور هستند. رئیس هیئت مدیره بنیاد باران که مدت نسبتا زیادی مدیریتهای رده بالای اصلاح طلبان را برعهده داشت، بعد از عملکرد ضعیفش در مجلس دهم، فراکسیون امید و شورایعالی سیاستگذاری، موج زیادی از اعتراضات و شکایات را متوجه خود کرد.
محمدرضا عارف که در این سالها نتوانسته بود رضایت اصلاح طلبان را آن طور که باید به دست بیاورد، با عدم حضور خود در انتخابات مجلس یازدهم بار دیگر توجهات را به سمت خود، این بار با پیشفرض دور خیز برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جلب کرد.
سکوتی که بالاخره شکست
نگاهها انقدر به عارف خیره ماندند تا اینکه چند روز پیش محمدرضا عارف بالاخره شروط خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام کرد. او در بخشی از صحبتهای خود در تشریح رویکرد خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، با بیان اینکه هدفش افزایش حضور مشارکت مردم است، گفت: راهبرد من برای انتخابات ۱۴۰۰ افزایش مشارکت و حضور جدی و تمام قد اصلاح طلبان است. برای تحقق این راهبرد اگر نیاز باشد، راحت میآیم و اگر به فرد دیگری نیاز باشد، نمیآیم.عارف در دو راهی استقلال - اصلاحات
عارف آمادگی خود را برای حضور در انتخابات اعلام کرد، اما انگار اصلاح طلبان نظر مثبتی در خصوص حضور عارف در انتخابات ندارد؛ غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی چندی پیش در خصوص نظر تشکلهای اصلاح طلب برای نامزدی عارف در انتخابات ریاست جمهوری آینده گفت: در مورد نامزدی محمدرضا عارف برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هیچ بحث تشکیلاتی نشده است.محمد زارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات هم در مخالفت با حضور عارف در ماراتن انتخابات ریاست جمهوری گفت: محمدرضا عارف علیرغم اینکه انسان بسیار خوب و شریفی است، در مدیریت بسیار ضعیف نشان داده و با اینکه حمایت سید محمد خاتمی هم با او همراه بود، با قرار دادن اسامی ناکارآمد، باعث شکست در انتخابات مجلس یازدهم و تضعیف جایگاه شورای شهر شد؛ به نظر بهتر است او به دانشگاه برگردد و تدریس کند.
حتی اگر به گذشته هم نگاهی بیاندازیم به نکته جالبی بر می خوریم که یک فعال اصلاح طلب مدتی قبل به آن اشاره کرده بود و آن این بود که محمدرضا عارف در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به صورت مستقل و بدون درخواست اصلاح طلبان در انتخابات ثبت نام کرده بود.
فیض الله عرب سرخی در این خصوص میگوید: اصلاحطلبان گزینه نداشتند، اما نامزد اصلاحطلب داشتیم. آقای عارف بهعنوان یک اصلاحطلب خودش برای انتخابات ثبتنام کرده بود، اما اصلاحطلبان از عارف نخواسته بودند که به میدان بیاید. تصمیم به ثبتنام عارف، یک تصمیم تشکیلاتی نبود.
در نهایت، حرکت خودسرانه محمدرضا عارف در انتخابات ۹۲ و خالی کردن پشت او توسط جریان اصلاح طلب در نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دو اتفاقی هستند که در کنار آمادگی عارف برای ورود به انتخابات، میتوانند او را بیش از هر چیزی به حرکت در مسیر جدا از اصلاحات و حضور مستقل در انتخابات نزدیک کنند؛ باید منتظر ماند و دید که در آینده چه اتفاقاتی در انتظار محمدرضا عارف و اصلاح طلبان است؛ کسی چه می داند؛ شاید فصل استقلال عارف فرار سیده است.