جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > نباید ذائقه مخاطب را به دست ستاره مربع‌ها داد/ رفتار تلویزیون با فرزاد حسنی و علی درستکار دلگیرکننده بود

نباید ذائقه مخاطب را به دست ستاره مربع‌ها داد/ رفتار تلویزیون با فرزاد حسنی و علی درستکار دلگیرکننده بود

نباید ذائقه مخاطب را به دست ستاره مربع‌ها داد/ رفتار تلویزیون با فرزاد حسنی و علی درستکار دلگیرکننده بود
مجریانی همچون فرزاد جمشیدی، فرزاد حسنی و علی درستکار در عرصه اجرا بسیار حرفه‌ای و درخشان حاضر می‌شدند. آنها از سرمایه‌های تلویزیون هستند و کسی نمی‌تواند آنها را انکار کند و دلگیرکننده است که مشکلات متعددی باعث می‌شود مسیر آنها از تلویزیون جدا شود
 برنامه «دوربرگردون» یک برنامه تخصصی درباره فرهنگ رانندگی است که با نگاهی آسیب‌شناسانه به معضلاتِ منجر به وقوع حوادث جاده‌ای، سعی می‌کند به اصلاح مشکلات موجود کمک کند.
عبدالله روا که سابقه اجرایش به صداوسیمای مراکز استان‌ها بازمی‌گردد پیش از آنکه وارد عرصه اجرا شود فوتبال را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کرد. او با برنامه «ویدئو چک» که با لحنی طنز به مسائل فوتبال می‌پرداخت، دیده شد و با «دوربرگردون» توانست به اجرای رسمی قدم گذاشت. با او پیرامون تجربه اجرا و تهیه‌کنندگی این برنامه و موضوعاتی از قبیل چگونگی حضور اسپانسرها در تلویزیون صحبت کردیم. روا معتقد است تلویزیون با مجری‌هایی همچون فرزاد حسنی و علی درستکار خوب رفتار نکرد؛ مجری‌هایی که او در این حرفه از آنها الهام می‌گیرد.
ایده برنامه «دوربرگردون» چطور شکل گرفت؟
برنامه دوربرگردون بر اساس طرحی توسط آقای ثنایی دیگر تهیه‌کننده این برنامه شکل گرفت و در شبکه سه مطرح شد. برنامه پیرامون فرهنگ رانندگی بود که برای ساخت در تلویزیون مجبور بودیم شکل و شمایل تلویزیونی به آن بدهیم و پس از تصویب در شبکه سه با همراهی بیمه مرکزی برنامه را روی آنتن بردیم. بحث عدم وجود جاده‌های مناسب در کشور، نبود ماشین با کیفیت تولید داخل و فرهنگ رانندگی که از همه مهم‌تر هست محور برنامه دروبرگردون را تشکیل می‌دهد. متاسفانه در ایران رانندگی بدون دقت بسیار رواج دارد که با وجود جاده‌های بد و ماشین‌های بی‌کیفیت تلفات بسیاری را در این حوزه شاهد هستیم. صحبت کردن درباره این موضوعات می‌تواند در ایجاد فرهنگ درست مفید باشد.
پیش از برنامه شما، نمونه‌های مشابهی پیرامون فرهنگ رانندگی در تلویزیون ساخته شده بود. برنامه‌ای مانند سفر بخیر که از شبکه سه پخش می‌شد هم از همین جنس بود. چه کارهایی برای متفاوت شدن برنامه خودتان انجام دادید؟
فقط سفر بخیر هم نبود و سالهای سال در شبکه‌های مختلف برنامه‌های زیادی پیرامون موضوع فرهنگ رانندگی در ایران تولید شده است. طبیعی است که در تولید دوربرگردون از تجربیات برنامه‌های قبلی هم استفاده کردیم و سعی کردیم برنامه صرفا یک برنامه یک بعدی نباشد. نمی‌خواستیم برنامه‌ای تولید کنیم که تنها مامورین زحمت‌کش راهور در برنامه حضور داشته باشند یا یک بازیگر چهره بیاید و چند تا توصیه و نصیحت بکند و بعد از تخلفات رانندگی و تعقیب و گریز پلیس با ماشین متخلف فیلم بگیریم. اینها قبلا تجربه شده بود. نگاه ما در برنامه جنبه عمومی‌تر به خودش گرفت چراکه رانندگی به تمام مردم جامعه مربوط می‌شود و سعی کردیم با استفاده از زبان طنز بخشی از مشکلات اجتماعی این حوزه را مطرح کنیم. ضمن اینکه اگر بازیگر و یا مهمانی در برنامه حضور پیدا می‌کند بنا به دلیلی باشد. به عنوان مثال ما محمد احمدزاده سرمربی سابق تیم ملوان بندرانزلی و از چهره‌های مطرح فوتبال را در برنامه داشتیم و دلیل حضور ایشان این بود که شغل مربیگری را رها کرده بود و راننده کامیون شده بود و با تریلی‌اش در جاده‌ها رانندگی می‌کند و وقتی به تهران آمده بود تا در برنامه حاضر شود باری را با ماشینش به تهران آورده بود. یا مثلا حمید استیلی به این بهانه مهمان برنامه شد که برادر خودش را در جاده‌های ایران به خاطر رانندگی از دست داده بود. در واقع برای هر مهمانی که به برنامه می‌آید حتما تحقیق می‌کنیم تا موضوعی مرتبط با مقوله رانندگی داشته باشد.
اتاق فکر شما چطور به یک ایده دست پیدا می‌کند؟
برنامه ما چند بخش دارد و همه محتوای آن داخل استودیو تهیه نمی‌شود. بخش زیادی از بار محتوایی برنامه بر دوش آیتم‌هایی است که ضبط می‌کنیم. در اتاق فکر برنامه که با حضور تهیه‌کننده و کارگردان و بچه‌های خوش فکر و نویسنده تشکیل می‌شود آیتم‌هایی را تعریف کردیم که بتواند مطالبه‌گر باشد. آیتمی داریم درباره نقاط حادثه خیز جاده‌های کشور که هر قسمت به یکی از این نقاط با نگاه کارشناسی سعی می‌کنیم ایرادات آن را مطرح کنیم و از طریق مسئولین راهور و راهداری پیگیر رفع مشکلات آن می‌شویم. تا امروز هشت نقطه از این نقاط حادثه خیز مشکلاتش برطرف شده است و امیدواریم تا پایان سال به ۵۲ نقطه برسیم که از طریق پیگیری‌های ما مشکلات فنی آنها مرتفع شده است. اساس کار ما در تدوین یک برنامه بر اساس مهمان برنامه است. یعنی تعریف می‌کنیم در این برنامه مثلا مهمانی از راهداری داریم و آیتم‌ها را بر اساس حضور و سابقه مهمان می‌سازیم. به عنوان مثال یک خانمی هستند که تنها راهدار زن کشور هستند و ایشان مهمان برنامه ما شدند. یک شخصیت متفاوت و از لحاظ روحی قدرتمند و صبور و کاری که در کوهستان‌ها و جاده‌های پیچ در پیچ لرستان مشغول کار هستند. اساسا پیدا کردن این سوژه‌ها و چگونه مطرح کردنش بسیار زمان‌بر و انرژی‌گیر است. برای همین اعتقاد داریم برنامه را نباید بر اساس سلبریتی‌ها بنا کنیم و اگر چهره‌ای وارد برنامه می‌شود حتما دلیل موجهی برای حضورش داشته باشیم. ما به عمد از هیچ پلیسی در برنامه استفاده نکردیم تا کلیشه‌هایی که در ذهن مخاطب از ساخت چنین برنامه‌هایی است از بین برود. یک موضوعی که سعی کردیم در برنامه رعایت کنیم این است که ما از هیچ نهاد و ارگانی تبلیغ نمی‌کنیم. چون باور داریم که این یک موضوع عمومی است و اگر به واسطه برنامه ما تعداد کشته‌های جاده‌ها کم شود به نفع همه مردم است. اگر اسپانسری هم برای برنامه گرفتیم با آن شرط کردیم که مبلغ هیچ جایی نخواهیم بود و تا امروز هم آن را رعایت کردیم. 
photo_2020-05-28_13-00-20
در سالهای اخیر به دلیل سیاست‌های تلویزیون، تولید برنامه‌های ترکیبی همواره با جذب اسپانسر همراه بوده. این الزام برای حضور اسپانسر باعث نمی‌شود که برنامه شما به سمت سفارشی بودن پیش برود؟
تلویزیون در حال حاضر دست بازی از نظر مالی ندارد و این اتفاق که برای برنامه‌ها باید اسپانسر جذب کرد وجود دارد. اما اینکه یک برنامه به سمت سفارشی بودن برود یا نه به اسپانسر برنامه و نوع نگرش برنامه و نوع طراحی تبلیغ برای آن محصول و شرکت بستگی دارد. می‌شود کج سلیقگی کرد و مثلا برای تبلیغ یک آبمیوه‌گیری یک عکس گنده از محصول را پشت سر مجری بگذارید و سه بار در برنامه نشان بدهید و بگویید فلان آبمیوه‌گیری را بخرید و یا می‌توان برای محصولی که اسپانسر شده است برنامه‌ریزی کرد و ساز و کاری را طراحی کرد که محصول مورد نظر هم راستا با تولید برنامه جزوی از محتوای ارائه شده باشد. متاسفانه برخی از برنامه‌ها در تبلیغ اسپانسر کج سلیقگی می‌کنند و مخاطب را نسبت به آن حساس کردند. من واقعا در طول چند سال اخیر خیلی سعی کردم از این فضا فاصله بگیرم با اینکه فرصت‌های زیادی برای مجری‌ها پیش می‌آید که محصولی را تبلیغ کنند اما شخصا سعی کردم از آن دوری کنم. اگر محصولی که تبلیغ می‌کنید در خدمت برنامه باشد خیلی می‌تواند موثر باشد. نمونه‌های موفقی هم در برنامه‌سازی داریم. رامبد جوان در خندوانه خیلی خوب می‌توانست از ظرفیت اسپانسرها در خدمت اهداف برنامه استفاده کند. نباید ذائقه مخاطب را به دست ستاره مربع‌ها بدهیم. در دوربرگردون هم سعی کردیم تبلیغات را در خدمت اهداف برنامه پیش ببریم و خوشبختانه اسپانسرهای ما هم نسبت به فضای رسانه آگاه هستند و همراهی خوبی در این زمینه انجام دادند. اگر برنامه در نتیجه حمایت اسپانسرها به خوبی دیده شود، اسپانسرها هم می‌توانند سود بیشتری کنند برای همین باید به برنامه‌سازها و نگاه حرفه‌ای در این زمینه اعتماد کنند.
شما در زمینه اجرا کارتان را از سیمای استان‌ها آغاز کردید. در کار اجرا چقدر از مجری‌های قدیمی الهام می‌گیرید و چقدر سعی می‌کنید شکل و شمایل متفاوتی ارائه دهید؟ 
بله من از شهرستان‌ کارم را شروع کردم. این شانس را داشتم که همه نوع برنامه‌ای از مذهبی تا اجتماعی و ورزشی و اقتصادی و هنری را اجرا کنم. بعضی از مجری‌ها در یک ژانر فعالیت می‌کنند اما من هیچ وقت خودم را در هیچ دسته‌ای ندیدم و تلاش کردم در هر برنامه‌ای که هستم بهترین اجرا را انجام دهم. نمی‌دانم چقدر موفق بودم اما تلاشم در همین مسیر بوده که چیزی کم نگذارم. حدود سه سال پیش برنامه‌ای با نام «ویدئو چک» در شبکه ورزش اجرا کردم که فکر می‌کنم با توجه به تجربیات قبلی خودم به یک حدودی در اجرا رسیدم که نمود کامل آن در «ویدئو چک» خودش را نشان داد. برای همین در «دوربرگردون» سعی کردم از تجربه اجرا در «ویدئو چک» استفاده کنم و با همان سبک کار خودم را پیش ببرم. 
در اجرا کسی را الگوی کار خودتان قرار دادید؟ 
سعی نکردم هیچ وقت شبیه کسی باشم ولی خیلی مجری‌های خوبی هستند که من دوستشان دارم و ممکن است از آنها الهام گرفته باشم. نگاهم به اجرای همکاران خودم نسبت به دیگران کمی تخصصی‌تر است و شاید خیلی به افراد روی بورس و معروف نگاه نمی‌کنم برای همین فکر می‌کنم مجریانی همچون فرزاد جمشیدی، فرزاد حسنی و علی درستکار در عرصه اجرا بسیار حرفه‌ای و درخشان حاضر می‌شدند. آنها از سرمایه‌های تلویزیون هستند و کسی نمی‌تواند آنها را انکار کند و دلگیرکننده است که مشکلات متعددی باعث می‌شود مسیر آنها از تلویزیون جدا شود. 
چه شباهت‌هایی بین اجرا و بازیگری وجود دارد؟ آیا مجری هم مانند بازیگر روی حرکات بدن و فن بیان تمرین کند و نگاه آکادمیک داشته باشد؟
من چندان به آموزش آکادمیک در عرصه اجرا معتقد نیستم. هر چند تمرین کردن حرکات بدن و فن بیان را لازمه هر کسی می‌دانم که می‌خواهد مجری شود ولی اینکه بگوییم هر کسی که بازیگری بلد است می‌تواند مجری خوبی هم باشد لزوما اینطور نیست و این دو مقوله بسیار از هم متفاوت است. ممکن است کسانی باشند که در هر دو عرصه توانمند باشند ولی متاسفانه چند وقتی است که شاهد حضور بازیگران در عرصه اجرا هستیم که هیچ شناختی هم در این زمینه ندارند و وقتی از آنها سئوال می‌شود چرا وارد عرصه اجرا شدید می‌گویند پولش خوب بود! اگر کسی واقعا این حرفه را دوست داشته باشد اصلا کار آسانی پیش رویش نیست و لزوما هم شغل پولسازی نیست مجری گری.
پس چطور آنقدر حاشیه امن شغلی ایجاد می‌شود که می‌توانند در مراسم‌های بیرونی هم اجرا کنند و دستمزدهای بالایی بگیرند؟
ما الان در تلویزیون چند مجری داشته باشیم، خوب است؟ بیش از ۳ هزار نفر هستند که حداقل یک بار تجربه اجرا داشتند. به جرات می‌توان گفت که شاید ۲۰ نفر از آنها معروف هستند و چهره شدند و از این راه پول خوبی درمی‌آورند. من در یک جلسه‌ای بودم که آقای اقبال واحدی هم بودند و همه مجری‌های جوان هم حضور داشتند. و آقای مرحوم بهرام شفیع هم حضور داشتند. در بین آن جوانان به غیر از من و یکی دو نفر دیگر هیچ کدامشان برنامه روی آنتن نداشت. همه آنها هم شاکی بودند که چرا به ما اجرا نمی‌دهند و از بازیگران استفاده می‌کنند. من برایم مسئله بود که چه کسانی جواب این جوانان را می‌دهد؟ آقای واحدی در آن جمع گفت در کوچه و خیابان که راه می‌رویم می‌گویند امکانش هست بچه ما هم در تلویزیون مجری شود؟ در حالی که هیچ تست و ورودی وجود ندارد. اکثر این ۳ هزار نفر مجری با یک برنامه وارد این کار می‌شوند و دیگر کسی سراغشان را نمی‌گیرد. آنوقت با یک حجمی از افرادی روبرو هستیم که هم توقع اجرا دارند چون یکبار اجرا کردند و هم در جامعه بابت اینکه دیگر اجرا نمی‌کنند سرخورده می‌شوند. این فشار روحی خیلی زیادی است که به آنها وارد می‌شود. بعضی از این افراد هشت سال برای اجرای یک برنامه دیگر منتظر می‌مانند. هشت سال برچسب مجری روی پیشانی آنها خورده است و منتظر هستند کسی بیاید و به آنها پیشنهاد کار بدهد. به نظرم شغل اجرا خیلی موضوع غم‌انگیزی است. مانند فوتبال. بسیاری می‌گویند فوتبالیست‌ها وضع خیلی خوبی دارند. جامعه تنها چهره‌های مطرح تیم‌های مطرح را می‌بیند که پول خوبی می‌گیرند. جامعه پر جمعیت فوتبال که بسیاری از آنها بسیار فقیر هستند و گاهی به نان شب هم محتاج هستند را مردم نمی‌بیند. مجریان ما هم به همین شکل است. به غیر از ۲۰ نفری که همه مردم می‌شناسند و پول خوبی می‌گیرند، بقیه مجریان وضعیت خوبی ندارند و فقط علاقه به اجرا آنها را پای این شغل نگه داشته است.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب