۴ عاملی که "سقط جنین" را به مرز بحران در کشورمان رسانده است!
کشور ما در آستانه بحران بزرگ کاهش جمعیت قرار گرفته بهگونهای که در حال حاضر نرخ رشد جمعیت با رسیدن به زیر یک درصد و نرخ باروری زیر 2 نوزاد، پایینترین وضعیت خود در طول تاریخ ایران را تجربه میکند!
زنجیرهای از علتها چنین وضعی را به وجود آورده است؛ به دلایل مختلف تصمیم به ازدواج کم شده یا خیلی دیر اتفاق میافتد. زوجهایی که موفق به ازدواج میشوند یا خیلی دیر اقدام به فرزندآوری میکنند یا بسیاری از آنها به داشتن یک فرزند اکتفا میکنند و متاسفانه تعداد زیادی هم گرفتار مشکلات ناباروری و پروسه سخت درمان آن هستند.
کرونا و کاهش احساس امنیت اقتصادی نیز مزید برعلت شده است؛ درمیان این زنجیره علل ناامیدکننده عامل اسفبار دیگری وجود دارد که در سالهای اخیر سهم خود را در خلق آمار هولناک جمعیتی کشور بسیار بالا برده؛ نطفههایی شکل میگیرند و میتوانند جزء جمعیت کشور باشند و تبدیل به نیروی فعال و سرزنده این کشور شوند اما در همان ابتدای حیات یافتن، جانشان گرفته میشود!
در سال گذشته تعداد سقطها تقریباً با یک سوم میزان تولدها برابری داشت! طیف آماری وسیعی از 350 هزار تا 600 هزار سقط در سال برای کشور ما گفته شده است؛ به عبارت دیگر روزی حداقل 1000 جنین سقط میشود! آن هم در شرایطی که در سال 98 کشور ما کاهش بیش از 170000 هزار تولد را تجربه کرده است!
پدیده دلخراش «سقط جنین عمدی» علاوه بر حیث جمعیتی آن که در این مقاله مورد توجه است، زنگ خطر افول اخلاقی و انسانیت را به صدا در میآورد و باید به جد مورد توجه دست اندرکاران فرهنگی و مسئولان امر قرار گیرد.
تصور عمومی این است که سقط جنین عمدی بیشتر مربوط به بارداریهای غیرمشروع است در حالیکه آمارها رقم سقط جنین بارداریهای غیرمشروع را تنها 10 درصد این آمار هولناک تخمین زدهاند و این یعنی پدر و مادرهایی که به هر دلیلی تصمیم میگیرند جنین به وجود آمده از ازدواج مشروع خود را از بین ببرند!
علل مختلفی برای این پدیده ذکر میشود؛ برخلاف تصور، شرایط اقتصادی جزء عوامل اولیه اقدام به سقط جنین عمدی یا سقط جنایی نیست و بالاترین علت آن نوع نگرش به زندگی و فرزندآوری است؛ توجه به این نکته میتواند در محاسبات مسؤلان امر نقش موثری داشته باشد.
فارق از لزوم بررسی ریشههای سقط جنین، در ادامه به ذکر عللی میپردازیم که موجب سهولت اقدام به سقط جنین و در نتیجه بالا رفتن عجیب آمار آن طی سالهای اخیر شده است:1. خلاء اطلاعاتی در جامعه درباره پیامدهای سقط جنین: متاسفانه در حال حاضر خانوادههای ایرانی بهویژه مادران، اطلاع دقیقی از پیامدهای وخیم جسمی، روحی و ابعاد شرعی سقط جنین ندارند؛ اطلاعرسانی دقیق در این باره نشده است و بسیاری از مادرانی که مرتکب این جنایت میشوند، حتی از جنایت بودن آن بیاطلاع هستند! اینکه جنین چه قبل از ولوج روح (چهار ماهگی) چه پس از آن موجودی زنده با حق حیات است و خالق آن، اختیار جانش را به هیچ کس نسپرده!
اینکه فرآیند سقط جنین، فرآیندی خطرناک، غیرقابل پیشبینی و گاه غیرقابل کنترل است و در موارد بسیاری میتواند منجر به ناقص شدن زنان و حتی مرگ مادر شود؛ آسیبهای روحی که یک مادر پس از این اقدام پیدا میکند نیز غالباً تا آخر عمر همراه او خواهد بود؛ اینها مواردی است که افراد بسیاری از آن بیخبرند.
شاید نیاز است با توجه به آمار بالای اقدام به این امر غیرشرعی، مراجع عظام تقلید در تشریح و تاکید بر عدم جواز این اقدام ورود کنند و نیز موارد محدود جواز را تبیین کنند؛ لازم است تبعات حقوقی سقط جنین به جامعه اطلاع داده شود و این تصور که هیچ عقوبتی در انتظار خاطی یا خاطیان نیست، اصلاح شود همچنین معاونت آموزش وزارت بهداشت باید فعالانه آثار سوء جسمی و روانی سقط بر مادران را گوشزد کند.
2. سهولت دسترسی به داروهای سقط جنین: متاسفانه این داروها در حال حاضر به راحتی قابل تهیه هستند بدون اینکه افراد از عوارض مصرف آن مطلع باشند؛ در شرایط تحریم دارویی واردات آسان این داروها شوخی تلخ ماجراست! عوارض جبرانناپذیر مصرف این داروها از نقص عضو تا عقیم شدن و حتی مرگ مادران حتماً باید موجب شود بر فروش آزاد این داروها نظارت سختگیرانهتری اعمال شود.
3. عدم وجود نظارت دقیق بر عملکرد ماماها و پزشکان حوزه زنان و زایمان: متاسفانه باید این سؤال را مطرح کرد که چه کسانی بازار این جنایت را رونق دادهاند؟! حال آنکه رصد این افراد با وجود تبلیغات رنگ و وارنگشان در فضای مجازی به هیچ وجه کار سختی نیست؛ با توجه به شرایط خطیری که کشور به لحاظ جمعیتی پیدا کرده، لازم است دستگاه قضایی مجازات این افراد را با شدت مضاعفی پیگیری کند؛ اشاره و ابراز تاسف آیتالله رئیسی بر آمار بالای سقط جنین در روز پزشک میتواند امید ورود ویژه قوه قضاییه به این موضوع و اعمال مجازاتهای سختگیرانهتر را به وجود بیاورد.
4. سقطهای قانونی یا درمانی که منشا عقلی و پزشکی محکمی ندارند: در سالهای اخیر بهدلیل ورود روشهای جدید غربالگری جنین به روند مراقبتهای بارداری، این امر نقش قابل توجهی در بالا رفتن تجویزهای پزشکی سقط داشته که بهصورت کاملاً قانونی صورت میپذیرد؛ مراجعه به بخشنامه پزشکی قانونی و فهرست نواقصی که در این بخشنامه به آنان اشاره شده تا پزشکان را از موارد تجویز سقط مطلع کند، حقایق تلخی را آشکار میکند.