نگاهی به «زنها فرشتهاند ۲»|ظهور و سقوط سینمای کمدی ایران
جای سؤال دارد که بپرسیم چرا کارنامه فیلمسازی مانند فرحبخش با آن سابقه خوب و جدی در ساخت فیلمهای اجتماعی و حادثهای به چنین رزومه مبتذل و سطحی رسیده است؟
ارزش و ارج و قرب سینمای کمدی در مسیر و هدف پالایش روحی و نقد جامعه برای اصلاح و زودن آلودگیها، نسبت به دیگر گونههای هنری مانند تراژدی بسیار والاتر است.
آیا این میزان که چارلی چاپلین توانست با این ژانر سینما را در قلوب انسانها ماندگار بکند دیگر گونههای سینمایی نیز چنین توانایی داشتند؟
کمدی به شدت مردمی است و همهگیری بسیار بالایی دارد از این رهگذر فیلمسازان دنیا عموماً برای یکبار هم که شده در این گونه فیلم ساختهاند. استنلی کوبریک فیلم دکتر استرنج لاو را ساخت و حتی هیچکاک استاد دلهره در فیلمهایش رگههایی از طنز دارد. کمدیسازان دنیا به عنوان اساتید بزرگ سینما مانند باستر کیتون، وودی آلن، جری لوئیس، نورمن ویزدون و... در شکلگیری سینما نقش بسزایی داشتند. خلاصه آنکه کمدی جایگاه بسیار مهمی در سینمای جهان دارد.
پوستر اجاره نشینها
آثاری مانند آرزوی بزرگ خسرو شجاعی، آقای شانس رحمان رضایی، سفر بخیر داریوش مؤدبیان، سیرک بزرگ اکبر خواجویی، قاعده بازی احمدرضا معتمدی، کلاهقرمزی و پسرخاله ایرج طهماسب، جنگجوی پیروز مجتبی راعی، لیلی با من است کمال تبریزی و... نمونههای مختلفی از سینمای کمدی است که در سالهای دور و نزدیک سینمای ایران ساخته شده است.
هرچقد سینمای دهههای قبل از جایگاه و اهمیت ژانر کمدی آگاه و برای سینما احترام قائل بود در یک دهه گذشته نشان داد که دیگر سینما اهمیت ندارد و آنچه که مهم است فقط پول است!
پوستر شارلاتان
فرحبخشی که چنین کارنامهای دارد چطور در چنین جایگاه جدیدی با کلید زدن فیلمهایی مانند «شارلاتان» مسیر خود را عوض کرد و امروز بار دیگر با او زنها فرشتهاند 2 را ساخت؟
همواره توجیهات غلطی مانند مردم نیاز به خندیدن دارند یا مردم به سرگرمی نیاز دارند باعث شده است تا درون سینمای ما از محتوا و اخلاق تهی بشود و جای آن کاه ابتذال پُر بشود. همین نگرشهای غلط و فریبنده است که با پر کردن وقت مخاطب با این اراجیف، جیبهای تهیهکننده را پر پول میکند.
«زنها فرشتهاند 2» و امثال این فیلمها چیزی برای نقد و بررسی ندارند آنقدر بیهنرند که تماشای آنها غیر از ابطال وقت چیز دیگری نیست تنها باید در مقام حرکت فرهنگی و در واکنش به امثال چنین فیلمهایی از مدیران فرهنگی سؤال پرسید که نظرشان درباره چنین سینمایی چیست و رویشان میشود که به سر در سینماهایی که بنر این فیلمها بر سردر آنها نقش بستهاند نگاه بکنند؟ معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند در چنین محتوایی تجدید نظر نداشته باشد تا شاهد چنین سینمایی باشیم؟
فرحبخش در پشت صحنه فیلم عطش
برخی از کارگردانان قدیمی و آبرومند سینمای ایران در پاسخ به سؤالات خبرنگاران درباره چرایی کمکاریشان میگویند که تا زمانی که چنین آثاری در سر در سینمای ایران نقش بسته است جایی برای ما نیست!
اینگونه سینمای کمدی با آن پیشینه تاریخی و فکورانهای که در عالم دارد در سینمای ایران به چنین جایگاه پست و سخیفی رسید که شاهد آنیم.
راه چاره چیزی جز تولید آثار دردمند در گونه کمدی نیست؛ با جهتگیری خط تولید آثار کمدی جذاب و منتقد که روشمندانه در صدد نقد و اصلاح جامعه باشند آرام آرام فیلمهای مبتذل عقبنشینی میکنند و در نتیجه شاهد تغییر و تحول در سینمای کمدی خواهیم بود.
آیا این میزان که چارلی چاپلین توانست با این ژانر سینما را در قلوب انسانها ماندگار بکند دیگر گونههای سینمایی نیز چنین توانایی داشتند؟
کمدی به شدت مردمی است و همهگیری بسیار بالایی دارد از این رهگذر فیلمسازان دنیا عموماً برای یکبار هم که شده در این گونه فیلم ساختهاند. استنلی کوبریک فیلم دکتر استرنج لاو را ساخت و حتی هیچکاک استاد دلهره در فیلمهایش رگههایی از طنز دارد. کمدیسازان دنیا به عنوان اساتید بزرگ سینما مانند باستر کیتون، وودی آلن، جری لوئیس، نورمن ویزدون و... در شکلگیری سینما نقش بسزایی داشتند. خلاصه آنکه کمدی جایگاه بسیار مهمی در سینمای جهان دارد.
پوستر اجاره نشینها
آثاری مانند آرزوی بزرگ خسرو شجاعی، آقای شانس رحمان رضایی، سفر بخیر داریوش مؤدبیان، سیرک بزرگ اکبر خواجویی، قاعده بازی احمدرضا معتمدی، کلاهقرمزی و پسرخاله ایرج طهماسب، جنگجوی پیروز مجتبی راعی، لیلی با من است کمال تبریزی و... نمونههای مختلفی از سینمای کمدی است که در سالهای دور و نزدیک سینمای ایران ساخته شده است.
هرچقد سینمای دهههای قبل از جایگاه و اهمیت ژانر کمدی آگاه و برای سینما احترام قائل بود در یک دهه گذشته نشان داد که دیگر سینما اهمیت ندارد و آنچه که مهم است فقط پول است!
پوستر شارلاتان
فرحبخشی که چنین کارنامهای دارد چطور در چنین جایگاه جدیدی با کلید زدن فیلمهایی مانند «شارلاتان» مسیر خود را عوض کرد و امروز بار دیگر با او زنها فرشتهاند 2 را ساخت؟
همواره توجیهات غلطی مانند مردم نیاز به خندیدن دارند یا مردم به سرگرمی نیاز دارند باعث شده است تا درون سینمای ما از محتوا و اخلاق تهی بشود و جای آن کاه ابتذال پُر بشود. همین نگرشهای غلط و فریبنده است که با پر کردن وقت مخاطب با این اراجیف، جیبهای تهیهکننده را پر پول میکند.
«زنها فرشتهاند 2» و امثال این فیلمها چیزی برای نقد و بررسی ندارند آنقدر بیهنرند که تماشای آنها غیر از ابطال وقت چیز دیگری نیست تنها باید در مقام حرکت فرهنگی و در واکنش به امثال چنین فیلمهایی از مدیران فرهنگی سؤال پرسید که نظرشان درباره چنین سینمایی چیست و رویشان میشود که به سر در سینماهایی که بنر این فیلمها بر سردر آنها نقش بستهاند نگاه بکنند؟ معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند در چنین محتوایی تجدید نظر نداشته باشد تا شاهد چنین سینمایی باشیم؟
فرحبخش در پشت صحنه فیلم عطش
برخی از کارگردانان قدیمی و آبرومند سینمای ایران در پاسخ به سؤالات خبرنگاران درباره چرایی کمکاریشان میگویند که تا زمانی که چنین آثاری در سر در سینمای ایران نقش بسته است جایی برای ما نیست!
اینگونه سینمای کمدی با آن پیشینه تاریخی و فکورانهای که در عالم دارد در سینمای ایران به چنین جایگاه پست و سخیفی رسید که شاهد آنیم.
راه چاره چیزی جز تولید آثار دردمند در گونه کمدی نیست؛ با جهتگیری خط تولید آثار کمدی جذاب و منتقد که روشمندانه در صدد نقد و اصلاح جامعه باشند آرام آرام فیلمهای مبتذل عقبنشینی میکنند و در نتیجه شاهد تغییر و تحول در سینمای کمدی خواهیم بود.