برخي در فراكسيون اميد«خاكستري» عمل ميكنند
شرایطی که بین دولت و مجلس در پی استیضاح وزرا پیش آمده را چگونه ارزیابی میکنید؟
فراکسیون امید از ابتدای دولت تلاشش بر این بوده است به دولت کمک کند تا دولت وظایف خود را انجام دهد و اهداف و وعدههای خود را محقق کند. هدف نهایی و اصلی نیز بهبود شرایط کشور و برون رفت از این شرایط کشور است. به تعبیری فراکسیون امید به دولت چک سفید نداده است ولی یک اعلام حمایت هوشمندانه و معقولانهای از دولت انجام داد. تعامل وزرا و رئیسجمهور با نمایندگان تاثیر زیادی در قضاوت نمایندگان دارد. به نظر میرسد در بسیاری از موارد کمبودهایی که در حوزه اجرایی وجود دارد یا بعضا بدقولیهایی که نسبت به وعدهها میشود، انجام میگیرد که این موارد در شکلگیری نگاه نمایندگان به وزرا و دولت تاثیرگذار است. قاعدتا استیضاح یکی از ابزارهای نظارتی نمایندگان و مجلس است. در یک نوبت مجلس دهم در سال 96استیضاح سه وزیر را تجربه کرده است. هرچند نمیتوان گفت که استیضاح ناموفقی بوده است اما استیضاح کاملی بود که وزرا توانستند مجددا از مجلس رأی اعتماد بگیرند ولی در سال 96 با توجه به التهابات اقتصادی و مسائل ارزی پیش آمده و همچنین در کنار اعتراضات مدنی یا عمومی که در دی ماه شاهد بودیم مردم تغییراتی را از دولت انتظار داشتند. همچنین درخواست 200 نماینده مجلس از رئیسجمهور مبنی بر تغییرات اقتصادی در کابینه بود که متاسفانه اعتنایی به این 200 امضا نشد. لذا فضای مجلس، هم فضای دلخوری بود و هم اینکه چرا روند کارها در دولت پیش نمیرود. قاعدتا نمایندگان ابزار سوال را استفاده میکنند ولی در بعضی موارد نمایندگان احساس میکنند که سوال به تنهایی کفایت نمیکند و به سمت استیضاح میروند. یک نکته در اینجا باید گفته شود اینکه استیضاحی که برای وزرای کار و اقتصاد انجام شد، هیچکدام فراکسیونی نبودند. اگرچه توانستند اکثریت مجلس را همراه کنند. همچنین ترکیبی از فراکسیونهای مختلف برای استیضاح امضا زده بودند ولی روند استیضاح به صورت فردی یا به تعبیری به صورت جمعی غیرفراکسیونی پیش رفت. بنابراین در نهایت فراکسیونی پیش نرفت. اگرچه فراکسیونها میتوانستند موثرتر عمل کنند ولی به نظر میرسد فراکسیون امید، فراکسیون ولایی و فراکسیون مستقلین به نوعی موضع فراکسیونی نسبت به دو استیضاح فوق نداشتند. یعنی در اختیار خود نمایندگان گذاشتند تا به تشخیص خود عمل کنند.
اینکه فراکسیون امید نسبت به استیضاح وزرای کار و اقتصاد، موضع فراکسیونی نداشت، این به معنای کنارهگیری فراکسیون امید است؟
این به معنای کنار کشیدن نیست. آییننامه استیضاح در فراکسیون امید داریم. طبق آییننامه استیضاح، اگر 10 نفر از اعضای فراکسیون امید، متقاضی استیضاح یک وزیر باشند این استیضاح یک استیضاح فراکسیونی تلقی میشود و یک فرایند تعریف شده دارد که در شورای مرکزی مطرح شود، در هیات رئیسه مطرح شود و در نهایت مجمع عمومی فراکسیون امید به این استیضاح رأی دهد. اینجاست که گفته میشود فراکسیون امید این استیضاح را انجام داده است و رسما فراکسیونی میشود و صفر تا صد آن نیز به پای فراکسیون نوشته میشود. لذا در مواردی که بعضی از اعضای فراکسیون هستند و اعضای برخی فراکسیونهای دیگر هم در کنار آنها باشند ولی به صورت رسمی جزو استیضاح فراکسیونی نیست لذا هزینه و منفعت آن، فراکسیونی تلقی نمیشود.
موضوع 200 امضای نمایندگان در چه زمانی بوده است؟
حدودا یک ماه یا یک ماه و نیم قبل از استیضاح آقای ربیعی وزیر سابق کار امضا جمعآوری شد و نامه از تریبون رسمی صحن مجلس نیز قرائت شد اما اعتنای چندانی به آن و ترتیب اثر نسبت به پیشنهادهای مطرح شده داده نشد. فقط رئیس کل بانک مرکزی برکنار شد که این برکناری نیز بعد از استیضاح آقای ربیعی اتفاق افتاد.
رفتار آقای روحانی نسبت به فراکسیون امید و نمایندگان مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای رئیسجمهور یکسری گلایههایی نسبت به مجلس و نمایندگان داشت. هیات رئیسه فراکسیون امید حدود 2 ماه پیش دیداری با آقای رئیسجمهور داشتند که بنده نیز در آن دیدار حضور داشتم. رئیسجمهور گلایههای جدی مطرح کردند. نمایندگان نیز گلایههای جدی خود را مطرح کردند. یعنی گلایههای متقابلی بین مجلس و دولت وجود دارد که همچنان باقی است و حل نشده است. برای مثال یکی از گلایههای رئیسجمهور این بود که لوایح مهم دولت از جمله لایحه اصلاح ساختار دولت که تفکیک وزارت صنعت و بازرگانی، تفکیک وزارت ورزش و جوانان، تفکیک وزارت راه و شهرسازی بود، رد میشود. به ویژه رئیسجمهور در مورد لایحه اصلاح ساختار بسیار جدی بود که بعد از رأی مثبت مجلس بتواند دست به تغییر وزرا بزند و اصلاحی نیز در کابینه متناسب با این ساختار جدید صورت دهد. لذا این گلایههای رئیسجمهور در برخی موارد وارد بود و در برخی موارد نیز وارد نبود. همچنان که نمایندگان، گلایههای خود را مطرح کردند. لذا به نظر میرسد یکی از ضعفهای اساسی، عدم ارتباط و وجود فاصله بسیار بین نمایندگان و رئیسجمهور است. نمایندگان ادوار قبلی مجلس اظهار میکنند که بدون هیچ تفاوتی، نمایندگان باتمام رئیسجمهورهای گذشته، با کمترین فاصله زمانی و به آسانی چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی میتوانستند دیدار داشته باشند. اکثر نمایندگان مجلس دهم دیدار فردی با رئیسجمهور ندارند و دیدارهای جمعی نیز سالی یک بار آن هم هیات رئیسه فراکسیون امید با رئیسجمهور دارد. خود فراکسیونها نیز دیدار نداشتند.
برخی استیضاح وزرا را به گونهای انتقامجویی از سوی شکست خوردههای انتخابات 96 دانستهاند، برداشت شما از این گفتهها چیست؟
استفاده ابزاری از اهرمهای نظارتی مجلس بحث مهمی است که در برخی جاها مورد استفاده سیاسی قرار میگیرد، نه تنها به خود مجلس و دولت ضربه میزند بلکه این اهرم ماهیت استیضاح را هم تضعیف میکند. همچنان که اکنون اهرم نظارت تضعیف شده است. شاهدیم که نوع سوالات و استیضاحها غالبا به لحاظ اثربخشی و خاصیت کمرنگ شدند. وقتی سوال از دکتر ظریف در صحن مطرح شد، علاوه بر افکار عمومی نظر غالب نمایندگان هم این بود که نگاه سیاسی پشت این سوالات وجود دارد و به همین دلیل رأی منفی به سوال داده و به نوعی از پاسخهای وزیر قانع شدند لذا نگاه سیاسی به این ابزارها را نمیتوانیم نفی کنیم ولی شاید بدترین شیوه برخورد در فضای سیاسی باشد که از اهرمهای قانونی علیه دولت و در جهت تخریب دولت و به شکست خوردن دولت استفاده شود.
برداشت شما از سکوت یا عدم موضع برخی اعضای فراکسیون در مجلس و حتی ملحق شدن برخی از اعضا به فراکسیون مستقلین چیست؟ میتوان گفت که در میان اعضای فراکسیون امید نوعی دودستگی دیده میشود؟
به لحاظ حقوقی نمیتوان گلایهای داشت زیرا نمایندگان آزاد و مختار هستند چه موضعی در پیش بگیرند ولی به لحاظ اخلاق حرفهای و به لحاظ فضای سیاسی، یقینا مورد سوال افکار عمومی قرار میگیرند چه در حوزه انتخابی خود و چه به لحاظ هزینههایی که از سوی جریان اصلاحطلب برای آنها انجام شد. در برخی موارد پیروزی آنها با سخنرانی دکتر عارف و حضور آقای دکتر عارف در کمپینهای انتخاباتی آنها به نتیجه رسید. دلایل مختلفی میتواند وجود داشته باشد اگر خوشبینانه در نظر بگیریم اصل، آزادی انتخاب و ملاحظهکاری نمایندگان است و اگر بخواهیم بدبینانه در نظر بگیریم میتوان آن را نوعی خیانت محسوب کرد. از ملاحظهکاری تا خیانت، تحلیلهای بسیار مختلفی در مورد این حرکت مطرح شده ولی آنچه که در عمل از اعضای فراکسیون امید دیدهایم به نوعی فاصله گرفتند یا مستقل عمل کردند یا رسما به فراکسیون دیگر ملحق شدند، در عمل برخی نمایندهها ملاحظه حوزه انتخابیه خود را داشتند و برخی ملاحظه مسائل نظارتی را و احساس میکردند که برای آنها بهتر است از فضای شفاف سیاسی فاصله گرفته و در یک فضای خاکستری قرار بگیرند که کمتر مورد رصد سیاسی و حقوقی قرار داشته باشند. نکته قابل توجه در این ارزیابیها این است که ارزیابی خود نماینده نیز مهم است اگر تحلیل خود نماینده یک تحلیل ریشهدار و از شناسنامه ریشه دار برخوردار باشد قاعدتا تاثیر نمیگیرد و اگر قاعدتا عقبه آنها عقبه متفاوتی باشد به لحاظ شفافیتی که در اصلاحات است ممکن است که تغییر موضع هم بدهند. به هرحال تغییر موضع در فضای سیاسی، یقینا هزینههای سنگینی را در میان افکار عمومی در پی خواهد داشت.
آینده رابطه دولت و مجلس از یکسو و رابطه دولت و اصلاحطلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای روحانی دو گزینه برای اصلاح مناسبات با اصلاحطلبان و مجلس در پیش رو دارد؛ گزینه اول این است که این تعامل مجلس با دولت نه تنها با فراکسیون امید بلکه کل مجلس را تقویت کند و به سمت بازنگری در تغییر رفتار وزرا و رفتار رئیسجمهور و مقامات ارشد دولتی با نمایندگان حرکت کند. همچنان که رئیسجمهور انتظار دارد نمایندگان از دولت حمایت موثر داشته باشد که جای بحث بسیار دارد. نمایندگان در برخی موارد حمایت موثر و درخشانی از دولت داشتند. به نوعی فراکسیون امید در حمایت از دولت سربلند است. تغییرات موثری را در کابینه انجام دهند و همزمان این اقدامات را انجام دهند. گزینه دوم هم ترکیبی از این دو است که رابطه خود را هم با مجلس و هم با اصلاحطلبان بهبود بخشند. همانطور که افکار عمومی معتقدند که آقای روحانی وامدار جریان اصلاحات است و پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان است، حلقه اول و اتاق فکر را محدود به یک حزب و یک مجموعهای که از احزاب اصلاحطلبی باشد، نکند. بهتر آن است که مجموعه فراگیرتری که نشاط و انگیزه بیشتری داشته و خرد جمعی متراکمی که در جریان اصلاحات است در کنار رئیسجمهور قرار گیرد تا رئیسجمهور بتواند از آن بهرهبرداری کند و نشاط و امید را دوباره به بدنه اصلاحات برگرداند.
مهمترین طرح یا اقدامی که در مجلس صورت گرفته است، چیست؟
رضایت از عملکرد مجلس نیاز به یک بررسی کارشناسی و آسیب شناسی عمیق و موشکافانه دارد. ضمن اینکه افکار عمومی و متخصصین بیرون از مجلس صلاحیت بیشتری برای ارائه نظر دارند. ولی به صورت اجمالی، ارزیابی عمومی اینگونه باشد که مجموعه فرایند قانونگذاری و فرایند نظارت در مجلس از دورههای گذشته دارای ضعفهایی است که به تدریج نیز این ضعفها برطرف نشده است و همچنان همان فرایندها وجود دارد. دولت همچنان در حال تولید قانون است بدون اینکه تاثیر ویژهای در اجرا یا نظارت موثر در اجرا داشته باشد. این مساله از موارد ضعف مجلس بوده است که همچنان در همان ریل در حال حرکت است. اهرمهای نظارتی مجلس بهروز نشدهاند که دولت در سایه و کمیسیونهای تخصصی تشکیل شوند که بتوانند وزارتخانهها را به صورت دقیق رصد کنند. این رصد و نظارت دقیق و میلیمتری در حال حاضر اتفاق نیفتاده است بلکه نظارت اجمالی در مجلس نسبت به دولت وجود دارد و این سوالات و استیضاحها برآیند نظارت اجمالی است نه نظارت دقیق. در صورتی که لازمه نظارت دقیق این است که گزارش ماهیانه وزارتخانهها و رئیسجمهور به مجلس آورده شود و مجلس نیز نسبت به این گزارشات واکنش نشان دهد. لذا در بعد قانونگذاری مجلس زحمت زیادی کشیده است. بنابراین کارهای نظارتی را انجام دادهاند ولی اینکه تا چه اندازه اثربخش بوده است باید بررسی دقیقتری صورت گیرد... قانون برنامه ششم جزو برنامه مهم و کلیدی مجلس دهم بود. موضوع لایحه جامع حمایت از معلولان بود که بسیار موثر بود. مجموعه لوایحی که در بخشهای مختلف تصویب کردند.
تحلیل شما در مورد طرح عدم به کارگیری بازنشستگان که اخیرا در مجلس مطرح شد، چیست و تا چه اندازه باعث ورود جوانان به مناصب مدیریتی مختلف خواهد شد؟
خلأ بزرگی در سطوح مدیریتی کشور وجود دارد که از جوانان استفاده نمیشود. این طرح تلنگر موثری بود به شرطی که به صورت سیستماتیک و برنامهریزی شده از جایی شروع شود و مدیران ما باید جوانان را به لحاظ مدیریتی تربیت کنند و فضا و اختیاراتی را به آنها بدهد و از آنها حمایت کنند تا بتوانند 10 مدیر برجسته تولید کند، این اقدامات محدود به مدیران و به ویژه وزرای وزارتخانههاست. بنابراین کانونی باید برای پرورش و تربیت مدیران جوان در حوزههای مختلف مدیریتی ایجاد شود که خلأ آن در دولت کاملا محسوس است. به رغم اینکه سازمان مدیریت و برنامهریزی داریم و دهها مرکز و دانشکده مدیریت داریم و قوانین تکلیفی داریم که مدل ارتقای مدیران و کارمندان را مشخص کرده است. همانطور که جامعه ما سیاست زده است مدیریت ما نیز سیاست زده است. این سیاست زدگی در حوزه مدیریت یکی از موانع اصلی است که به جوانان اجازه نمیدهد تواناییهای خود را نشان دهند. این به این معنا نیست که فقط صرف جوانی به مناصب مدیریتی برسند بلکه تجربه نیز باید وجود داشته باشد. موضوعی که در حوزه زنان نیز در حال اتفاق افتادن است یعنی افراط در عدم واگذاری مسئولیتها به خانمها باعث یک مطالبه 30 درصدی نسبت به پستهای مدیریتی اتفاق بیفتد که در این مطالبه 30 درصدی کمتر تجربه و تخصص مورد توجه قرار میگیرد. مسیر درست مدیریتی را طی میکردیم حتما از نیروهای جوان و خانمها با یک اطمینان خاطری استفاده میشد. همچنانکه خانمها یک طرحی را به مجلس ارائه دادند که در هر حوزه انتخابیه، 30 درصد نمایندگان باید خانم باشند. حلقههای بسته مدیریتی باید شکسته شود و اگر این حلقهها شکسته نشود به طرح عدم به کارگیری بازنشستگان میرسیم که به نوعی با یک خشونت قانونی مواجه میشویم که تمام مدیران مفید را با یک نگاه بیاعتمادی به آنها دیده میشود. در صورتی که در یک فضای باز مدیریتی، باعث گردش منطقی بین مدیران جوان و خانمها اتفاق میفتد و در نهایت یک توازن بین طبقات مختلف جامعه متاثر از شایستگی در مناصب و شایسته سالاری به معنای واقعی صورت گیرد که از تبعیض و ایجاد عقده و از ایجاد برخی آلودگیها در این مسیر جلوگیری میشود. متاسفانه حلقههای مدیریتی ما بسته است و تحت فشار افکار عمومی، مجلس به هیچوجه حاضر نیستند که این حلقههای بسته مدیریتی را بشکنند تا در جهت ورود آسان جوانان و خانمها حرکت کنند.
ارزیابی شما به عنوان یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره نارضایتیهایی که مردم ابراز میکنند، چیست؟
اعتراضات در شرایطی که به وضعیت جاری کشور، مدیریت و همچنین به وضعیت معیشتی است به نوعی حق مردم است و هم در قانون اساسی نیز اینگونه اعتراضات به رسمیت شناخته شده است ولی مهم این است وزارت کشور و مجموعه دستگاههای نیروی انتظامی، فرمانداریها که متولی حوزه سیاسی و اجتماعی کشور است با یک ظرفیت بیشتر و نگاه عمیقتری نسبت به این اعتراضات داشته باشند. رویکرد ما، رویکرد امنیتی و سلبی نباشد. طبیعی است که در هر اعتراضی، فرصت طلبی و سوءاستفاده رخ دهد ولی به هر حال هوشیاری مردم در وهله اول مهم است که در واقع اعتراضات به سمت امنیتی شدن نرود بلکه در چارچوب قانونی باشد و از طرف دیگر هم به بهانه امنیتی، اعتراضات مردم را بسته و محدود نکنند. به نظر میرسد که مردم خود صاحب تشخیص سیاسی هستند. زمانی در حوزه سیاسی به عنوان مقلد بودند و اکنون مردم دیگر در حوزه سیاسی مقلد نیستند و به تعبیری نقش داور را ایفا میکنند و جریانات سیاسی را قضاوت میکنند. لذا بحث عبور از جریانات سیاسی را تعبیر مناسب آن این است که مردم از حالت تقلید در حوزه سیاسی به حالت کارشناسی و داوری رسیدهاند.
وضعیت اصلاحطلبان را برای مجلس بعدی چگونه ارزیابی میکنید؟
هنوز زود است که بخواهیم در مورد انتخابات آینده اظهارنظر کنیم به دلیل اینکه یکسری مولفهها وجود دارد که بر فضای آینده انتخابات تاثیرگذار هستند. وضعیت عملکرد دولت و عملکرد فراکسیون امید و همچنین وضعیت عملکرد جریان اصلاحات، طیف رسانهای جریان اصلاحات که اگر این اضلاع مختلف را در کنار هم قرار دهیم متغیرهایی هستند که عملکردشان در فضای عمومی انخابات 98تاثیرگذار است و اکنون به صورت روشن و قاطع ارزیابی سخت است. مولفه بعدی، شوراهای اسلامی شهر هستند که در سراسر کشور حدود 60 الی 65 درصد در واقع جریان اصلاحطلبی موفق به ورود به شوراها شدند. لذا موفقیت رئیسجمهور و دولت به ویژه در ماههای آینده و همچنین تلاش و عملکرد فراکسیون امید حتی عملکرد شوراهای اسلامی کوچک در فضای انتخابات موثر است ولی به صورت کلان در مجموع در نظر بگیریم انگیزهای که در جریان اصلاحطلب وجود دارد چون قائم به فرد نیست و مجموعه جریان را به شخص رئیسجمهور گره نزدند. به عبارت دیگر جریان اصلاحات دارای ریشه و عقبه و شناسنامه سیاسی در کشور است و به لحاظ عقبه فکری و ایدئولوژیکی پرقدرت است به نظر میرسد که توان بازسازی و توان حضور موثر در جریان انتخابات 98 را داشته باشد.