جستجو
رویداد ایران > رویداد > ورزشی > داستان جالب جهانبخش و Funny dance!

داستان جالب جهانبخش و Funny dance!

داستان جالب جهانبخش و Funny dance!
شیرین‌ترین اتفاق یک هفته گذشته فوتبال ایران، تولد دوباره علیرضا جهانبخش در فوتبال جزیره بود. او با یک سوپر گل دیگر برگشت. علیرضا مقابل بورتموث، چنان شلیکی به سمت دروازه حریف کرد که حتی گزارشگر مسابقه هم جا خورد، طرفداران که هیچ. البته درخشش علیرضا تنها به این گل خلاصه نشد. او یک گل ساخت و در طول ۹۰ دقیقه، بازی فوق‌العاده‌ای به نمایش گذاشت. بیراه نبود که بلافاصله پس از پایان مسابقه جایزه بهترین بازیکن زمین را به او سپردند و سرمربی برایتون با لبخند گفت: «جهانبخش بازیکن باکیفیتی است که در این فصل بخشی از تیم ما خواهد بود.»
انگار روز‌های طوفانی جهانبخش در برایتون به پایان رسیده. تمام حرف او در این دو سال آن بود که «وقتی به من بازی نمی‌رسد، مگر می‌توانم خودم را نشان دهم؟» علیرضا هر بار که می‌آمد خودی نشان دهد، نیمکت نشین می‌شد. مثلا سال گذشته بعد از دو گلی که برای برایتون زد، نیمکت نشین شد! گراهام پاتر هیچگاه اجازه نداد او در ترکیب جا بیفتد و خودی نشان دهد. حالا، اما هم جهانبخش و هم طرفداران فوتبال در ایران امیدوارند پاتر تغییر رویه دهد و بعد از درخشش مقابل بورتموث، در لیگ برتر به علیرضا فرصت دهد. این بار جهانبخش با تجربه‌تر از هر زمان دیگری است. او آنقدر روحیه دارد که به زمین برود و دوباره ستاره برایتون باشد.
پشت درخشش اخیر جهانبخش، اما یک چیز گم شد؛ شادی گل بانمک او. علیرضا بعد از آنکه گل اول خودش و دوم برایتون را با یک شوت سرکش به ثمر رساند، شادی گل تازه‌ای داشت. جهانبخش در حالی که دستش را بالای چشمانش نگه داشت و به دور دست نگاه می‌کرد، یک نفر را نشان داد و برای او رقص جالبی کرد. وقتی در این باره از جهانبخش سوال می‌کنیم، لبخند می‌زند و به خبرآنلاین جواب می‌دهد: «این شادی گل من داستان داشت که آن را برایتان بازگو می‌کنم. راستش قبل از بازی یکی از فیزیوتراپ‌های تیم به من گفت مطمئن است در این بازی برای برایتون گل می‌زنم. با اطمینان گفت این اتفاق می‌افتد. من هم به او قول دادم و گفتم اگر در زمین بازی گل بزنم برای تو یک FUNNY DANCE در زمین بازی انجام می‌دهم.» او با لبخند اضافه می‌کند: «این بود که وقتی گل زدم، رو به او کردم و این رقص را در زمین بازی انجام دادم. باید به قولی که داده بودم، وفا می‌کردم.»

برچسب ها
نسخه اصل مطلب