هرچه کردم، همه از دولت قرآن کردم؛ روایت یک خبرنگار از ایرانمال تا چالش بانک آینده
به گزارش پایگاه خبری رویداد ایران: شهیر ایرانی، فعال رسانهای، در یادداشتی با عنوان «در جستوجوی معنا...» مینویسد:
«هرچه کردم، همه از دولت قرآن کردم.»
او در ابتدای یادداشت خود با اشاره به بازدید از ایرانمال، این مجموعه را بنایی ملی و تمدنی توصیف میکند و مینویسد:
«به عنوان یک شهروند و فعال رسانه تصمیم گرفتم از آنجا بازدید کنم. از ایوان فرهنگ گذشتم و از دروازه باغ ماهان وارد ایرانمال شدم... بدون تعارف و جانبداری از بنیانگذار این بنا، به چشم خود بزرگترین کانسپت و نوآوری قرن را به تماشا نشستم.»
شهیر ایرانی با مقایسه تجربههای سفر خود به کشورهای همسایه میگوید:
«بهیکباره احساس کردم دیگر حسرتی در دل ندارم، زیرا نه فقط رسیدن به یک قله، بلکه کوهی از افتخار و احساس مالکانه در برابر دیدگانم نقش بسته بود.»
او در ادامه با اشاره به ترکیب معماریهای مدرن، اسلامی و ایرانی در مجموعه ایرانمال مینویسد:
«هر بخش از این مجموعه از بازار سنتی و مسجد جامع تا باغ ماهان و تالار آینه، روایتگر هویتی اصیل و ملی است که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت.»
نویسنده سپس با اشاره به شعار محوری «هرچه کردم، همه از دولت قرآن کردم» میگوید:
«در ابتدا این عبارت برایم شاعرانه و بیقافیه بود، اما در گذر زمان دریافتم که پشت این نگاه، مدلی از تفکر و ایمان نهفته است؛ نشانهای از پیوند میان سرمایهداری اخلاقمدار و حس وطندوستی.»
او با اشاره به فعالیتهای خیرخواهانه و دینی مؤسس ایرانمال مینویسد:
«از امور خیریه تا ساخت بناهایی در جوار حرم امام رضا(ع) و عتبات عالیات، همه نشانههایی از نیکاندیشی و عشق به مردم است. تصمیم گرفتم سکوت او را پاس بدارم و درباره این راز چیزی نگویم تا اجر نیکیها محفوظ بماند.»
در بخش دوم یادداشت، شهیر ایرانی به موضوع ادغام و انحلال بانک آینده میپردازد و مینویسد:
«با انتشار خبر انحلال بانک آینده، ماجرا برایم از زاویه تضارب اندیشه جذاب شد. شنیدم رقم ناترازی بانک ۵۰۰ همت اعلام شده است، اما با بررسی داراییها متوجه شدم ارزش املاک و پروژههای بانک، از جمله ایرانمال، مشهدمال و هتلهای روتانا و فرمونت، بیش از این رقم است.»
او با استناد به منابع معتبر میافزاید:
«تنها ارزش فعلی ایرانمال بالغ بر ۳۵۰ همت برآورد شده است. بر اساس تحلیلها، میزان تسهیلات اخذشده کمتر از یکچهارم رقم ناترازی است و بخش عمده آن مربوط به سود و ذخایر بانکی است.»
ایرانی سپس از بیانصافی برخی رسانهها در بازتاب این اخبار انتقاد کرده و مینویسد:
«این روایت رسانهای با بزرگنمایی و گاه بیعدالتی، خوراک رسانههای معاند شد. حال آنکه عوامل اصلی ناترازی، تحریمهای خارجی، رقابتهای ناسالم داخلی و برخی تصمیمات نادرست مدیریتی بودهاند.»
او با لحنی انتقادی میگوید:
«در مقطع حساس کشور، چرا چنین تصمیمی فقط برای بانک آینده گرفته شد؟ مگر نه این است که بیشتر بانکها از محل بنگاهداری و سود سپردهها اداره میشوند؟ اگر قرار به برخورد است، باید برای همه یکسان باشد:
“گر حکم کنند که مست گیرند / در شهر هر آنکه هست گیرند.”»
شهیر ایرانی در ادامه با تأکید بر ضرورت اجرای عدالت و شفافیت مینویسد:
«من منکر ضرورت قانونمندی نیستم، اما یقین دارم سرمایهگذاران و کارآفرینانی که در مسیر توسعه ملی گام برداشتهاند، نباید قربانی بیتدبیری شوند. اگر عدالت اجرا نشود، هیچ سرمایهگذاری دیگر به میدان اقتصاد قدم نخواهد گذاشت.»
او در پایان یادداشت خود مینویسد:
«تاریخ درباره این شعار قضاوت خواهد کرد: “هرچه کردم، همه از دولت قرآن کردم.” شاید آیندگان در تفسیر این جمله به معنای حقیقی پی ببرند و در پس غبار زمان، حقیقت را آنگونه که هست روایت کنند.»