یکمیلیونبازمانده ازتحصیل؟
بررسی ها و سرشماری ها از تعداد نگران کننده بازماندگان تحصیل حکایت می کند .
غصه قدیمی برای کودکان بازمانده از تحصیل، با یک توئیت دوباره تازه شد. توئیت وزیرکار که دو روز قبل در حساب کاربری خود نوشت: «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کودکان محروم از تحصیل را شناسایی میکند تا به چرخه آموزش بازگردند، از امروز، پیامکی با سرشماره vezart-refa به والدین آنها ارسال میشود. به امید روزی که هیچ کودک ایرانی، از تحصیل بازنماند».
*اقدام وزارت رفاه اگرچه قابلتحسین است، اما این غم دیرینه آن قدر عمیق است که با این وعده و وعیدها درمان نمیشود و خیلیها هم امیدی به تحقق آن ندارند. مانند این کاربران که در پاسخ به توئیت وزیر نوشتند:
*فکر میکنین پدر و مادر این افراد گوشی دارند!؟به فرض که گوشی داشته باشن، فکر کردین همه خانواده دارن یا در کانون گرم خانواده کنار هم نشستن!؟نه، هر کدوم دارن جون میکنن و کار میکنن برای زنده ماندن!
* بهواسطه ارتباط بیش از یکدهه با این خانوادههای شریف عرض میکنم که والدین این کودکان خود نیاز به مشاوره و مددکاری دارند. صرفا با ارسال پیامک برای والدین، مسئله حل نمیشود. تصمیمات اثربخشتر باید اتخاذ شود.
بررسی میزان اثربخشبودن این طرح وزارت رفاه و خروجی ارسال پیامک به والدین کودکان بازمانده از تحصیل، نیازمند گذر زمان است و نمیشود درباره آن به این زودی قضاوت کرد؛ اما نکته کلیدی درباره این موضوع تفاوت آماری موجود درباره بازماندگان از تحصیل است. صحبت از تفاوت 7 برابری در آمار است؛ آمارهای رسمی وزارت آموزش و پرورش، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی گذشته را فقط 2 درصد کل دانشآموزان میداند اما انجمن حمایت از حقوق کودکان معتقد است این آمار فقط بخشی از فرزندان سن تحصیل را شامل میشود.
آمار دولتیها، 147 هزار بازمانده از تحصیل
وزیر رفاه همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید هم در پیامی به موضوع کودکان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی اشاره کرده بود. شریعتمداری در اینباره نوشت: «طرح شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل مقطع ابتدایی با همکاری وزارت آموزشوپرورش، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان ثبتاحوال، مؤسسات خیریه، کلینیکهای مددکاری اجتماعی و نیروهای مردمی یک اقدام سیاستی مهم بوده که اجرا شده و شناسایی و تعیین دلایل بازماندگی از تحصیل 147 هزار کودک در سال تحصیلی 99-98، یکی از مهمترین دستاوردهای اجرای این پروژه است».
البته اینکه مبنای طرحها و برنامههای وزارت رفاه، آمار وزارت آموزش و پرورش است، موضوع تازهای نیست. سال گذشته بود که «احمدرضا پرنده» مدیرکل آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون در اینباره گفته بود : «فهرست این کودکان از وزارت آموزش و پرورش گرفته شد و اطلاعات والدین این کودکان در پایگاه رفاه ایرانیان ثبت شده است». بنابراین میتوان یقین داشت طرح ارسال پیامک برای والدین کودکان بازمانده از تحصیل، بر مبنای همان آمار وزارت آموزش و پرورش اجرا خواهد شد.
تفاوت در چیست ؟
مرور خبرهای رسمی چرایی این اختلاف عجیب و غریب آمار را نشان میدهد. ملاک و معیار وزارت آموزش و پرورش برای شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل، دانشآموزانی هستند که در سال گذشته در مدارس ثبتنام کردهاند اما به هر دلیلی در سال تحصیلی جدید نامشان در مدرسهای ثبت نشده است. بر همین اساس آمار وزارت آموزش و پرورش شامل دانشآموزانی است که بهنوعی ترک تحصیل میکنند، نه همه آنهایی که در سن تحصیل هستند اما به مدرسه نمیروند. ضمن آنکه دولتیها فقط به آمار بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی اشاره میکنند.
پیشبینی بیش از یک میلیون بازمانده
اما «فرشید یزدانی» مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، این آمار دولتیها را قبول ندارد و به آماری اشاره میکند که حدود 7 برابر آن است. یزدانی در گفتوگو با خراسان میگوید: «ما معتقدیم کودکان بازمانده از تحصیل همه بچههایی را که در بازه سنی 6ونیم تا 18 سال هستند، شامل میشود و با این حساب در سال تحصیلی گذشته حدود یکمیلیون دانشآموز از تحصیل بازماندهاند.» او ادامه میدهد: «آمار وزارت آموزش و پرورش فقط براساس تعداد دانشآموزانی است که مشخصات آنها در سامانه مدارس ثبت شده و در سال جدید ثبتنام نکردهاند اما اینها فقط گروهی از کسانی هستند که در سن تحصیلاند اما از آن بازماندهاند».
او درباره آمار پیشبینیشده درباره تعداد بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی جدید هم میگوید : «هنوز برآورد دقیقی انجام نشده است اما به دو دلیل پیشبینی میکنیم آمار سال گذشته افزایش یافته باشد؛ دلیل اول اینکه دولت از سال گذشته تاکنون کار خاصی درباره این موضوع انجام نداده، دلیل دوم هم افزایش مشکلات اقتصادی خانوادههاست که اصلیترین دلیل بازماندن از تحصیل است و مشکلات اقتصادی امسال نسبت به سال قبل بیشتر شده، پس پیشبینیها این است که آمار امسال از سال قبل بیشتر شود».
سرشماری سال 95 و آمار دو میلیونی
البته نگاهی به سرشماری سال 95 هم نادرستبودن مبنای آماری مسئولان را نشان میدهد. سرشماری سال 95 بیانگر وجود 431 هزار و 513 نفر بیسواد در سن تحصیل است. البته این تنها آمار مربوط به این موضوع نیست؛ نگاهی به جدول آماری «باسوادان 6ساله و بیشتر که در حالحاضر تحصیل نمیکنند» هم اعدادی چند برابر را نشان میدهد:
6تا 9 سال: 165 هزار و 984 نفر
10 تا 14 سال: 170 هزار و 200 نفر
15 تا 19 سال: یک میلیون و 618 هزار
این یعنی طبق سرشماری سال 1395، در مجموع حدود 2 میلیون نفر در بازه سنی 6 تا 19 سال، تحصیل خود را ادامه ندادهاند.هرچند ممکن است آمارها از سال 95 تاکنون با تغییراتی مواجه شده باشد، اما قطعا این تغییرات جزئی خواهد بود. از سوی دیگر با پذیرش این نکته که جمعیت کل دانشآموزان کشور در سال 95 کمتر از سالجاری بوده و با فرض اینکه طی 4 سال گذشته اقداماتی برای کاهش جمعیت بازماندگان از تحصیل انجام شده است، اما باز هم نمیتوان پذیرفت که مبنای مسئولان دولتی و اعلام آمار 147 هزار نفری به عنوان کودکان بازمانده از تحصیل، درست باشد. این بررسیها نشان میدهد که به احتمال زیاد، اظهارنظر مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان درباره آمار یکمیلیونی بازماندگان از تحصیل (دانشآموزان در سن تحصیل) تقریبا درست بوده و پیشبینیها درباره افزایش این آمار در سال جاری نیز به حقیقت نزدیکتر است.
*اقدام وزارت رفاه اگرچه قابلتحسین است، اما این غم دیرینه آن قدر عمیق است که با این وعده و وعیدها درمان نمیشود و خیلیها هم امیدی به تحقق آن ندارند. مانند این کاربران که در پاسخ به توئیت وزیر نوشتند:
*فکر میکنین پدر و مادر این افراد گوشی دارند!؟به فرض که گوشی داشته باشن، فکر کردین همه خانواده دارن یا در کانون گرم خانواده کنار هم نشستن!؟نه، هر کدوم دارن جون میکنن و کار میکنن برای زنده ماندن!
* بهواسطه ارتباط بیش از یکدهه با این خانوادههای شریف عرض میکنم که والدین این کودکان خود نیاز به مشاوره و مددکاری دارند. صرفا با ارسال پیامک برای والدین، مسئله حل نمیشود. تصمیمات اثربخشتر باید اتخاذ شود.
بررسی میزان اثربخشبودن این طرح وزارت رفاه و خروجی ارسال پیامک به والدین کودکان بازمانده از تحصیل، نیازمند گذر زمان است و نمیشود درباره آن به این زودی قضاوت کرد؛ اما نکته کلیدی درباره این موضوع تفاوت آماری موجود درباره بازماندگان از تحصیل است. صحبت از تفاوت 7 برابری در آمار است؛ آمارهای رسمی وزارت آموزش و پرورش، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی گذشته را فقط 2 درصد کل دانشآموزان میداند اما انجمن حمایت از حقوق کودکان معتقد است این آمار فقط بخشی از فرزندان سن تحصیل را شامل میشود.
آمار دولتیها، 147 هزار بازمانده از تحصیل
وزیر رفاه همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید هم در پیامی به موضوع کودکان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی اشاره کرده بود. شریعتمداری در اینباره نوشت: «طرح شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل مقطع ابتدایی با همکاری وزارت آموزشوپرورش، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان ثبتاحوال، مؤسسات خیریه، کلینیکهای مددکاری اجتماعی و نیروهای مردمی یک اقدام سیاستی مهم بوده که اجرا شده و شناسایی و تعیین دلایل بازماندگی از تحصیل 147 هزار کودک در سال تحصیلی 99-98، یکی از مهمترین دستاوردهای اجرای این پروژه است».
البته اینکه مبنای طرحها و برنامههای وزارت رفاه، آمار وزارت آموزش و پرورش است، موضوع تازهای نیست. سال گذشته بود که «احمدرضا پرنده» مدیرکل آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون در اینباره گفته بود : «فهرست این کودکان از وزارت آموزش و پرورش گرفته شد و اطلاعات والدین این کودکان در پایگاه رفاه ایرانیان ثبت شده است». بنابراین میتوان یقین داشت طرح ارسال پیامک برای والدین کودکان بازمانده از تحصیل، بر مبنای همان آمار وزارت آموزش و پرورش اجرا خواهد شد.
تفاوت در چیست ؟
مرور خبرهای رسمی چرایی این اختلاف عجیب و غریب آمار را نشان میدهد. ملاک و معیار وزارت آموزش و پرورش برای شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل، دانشآموزانی هستند که در سال گذشته در مدارس ثبتنام کردهاند اما به هر دلیلی در سال تحصیلی جدید نامشان در مدرسهای ثبت نشده است. بر همین اساس آمار وزارت آموزش و پرورش شامل دانشآموزانی است که بهنوعی ترک تحصیل میکنند، نه همه آنهایی که در سن تحصیل هستند اما به مدرسه نمیروند. ضمن آنکه دولتیها فقط به آمار بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی اشاره میکنند.
پیشبینی بیش از یک میلیون بازمانده
اما «فرشید یزدانی» مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، این آمار دولتیها را قبول ندارد و به آماری اشاره میکند که حدود 7 برابر آن است. یزدانی در گفتوگو با خراسان میگوید: «ما معتقدیم کودکان بازمانده از تحصیل همه بچههایی را که در بازه سنی 6ونیم تا 18 سال هستند، شامل میشود و با این حساب در سال تحصیلی گذشته حدود یکمیلیون دانشآموز از تحصیل بازماندهاند.» او ادامه میدهد: «آمار وزارت آموزش و پرورش فقط براساس تعداد دانشآموزانی است که مشخصات آنها در سامانه مدارس ثبت شده و در سال جدید ثبتنام نکردهاند اما اینها فقط گروهی از کسانی هستند که در سن تحصیلاند اما از آن بازماندهاند».
او درباره آمار پیشبینیشده درباره تعداد بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی جدید هم میگوید : «هنوز برآورد دقیقی انجام نشده است اما به دو دلیل پیشبینی میکنیم آمار سال گذشته افزایش یافته باشد؛ دلیل اول اینکه دولت از سال گذشته تاکنون کار خاصی درباره این موضوع انجام نداده، دلیل دوم هم افزایش مشکلات اقتصادی خانوادههاست که اصلیترین دلیل بازماندن از تحصیل است و مشکلات اقتصادی امسال نسبت به سال قبل بیشتر شده، پس پیشبینیها این است که آمار امسال از سال قبل بیشتر شود».
سرشماری سال 95 و آمار دو میلیونی
البته نگاهی به سرشماری سال 95 هم نادرستبودن مبنای آماری مسئولان را نشان میدهد. سرشماری سال 95 بیانگر وجود 431 هزار و 513 نفر بیسواد در سن تحصیل است. البته این تنها آمار مربوط به این موضوع نیست؛ نگاهی به جدول آماری «باسوادان 6ساله و بیشتر که در حالحاضر تحصیل نمیکنند» هم اعدادی چند برابر را نشان میدهد:
6تا 9 سال: 165 هزار و 984 نفر
10 تا 14 سال: 170 هزار و 200 نفر
15 تا 19 سال: یک میلیون و 618 هزار
این یعنی طبق سرشماری سال 1395، در مجموع حدود 2 میلیون نفر در بازه سنی 6 تا 19 سال، تحصیل خود را ادامه ندادهاند.هرچند ممکن است آمارها از سال 95 تاکنون با تغییراتی مواجه شده باشد، اما قطعا این تغییرات جزئی خواهد بود. از سوی دیگر با پذیرش این نکته که جمعیت کل دانشآموزان کشور در سال 95 کمتر از سالجاری بوده و با فرض اینکه طی 4 سال گذشته اقداماتی برای کاهش جمعیت بازماندگان از تحصیل انجام شده است، اما باز هم نمیتوان پذیرفت که مبنای مسئولان دولتی و اعلام آمار 147 هزار نفری به عنوان کودکان بازمانده از تحصیل، درست باشد. این بررسیها نشان میدهد که به احتمال زیاد، اظهارنظر مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان درباره آمار یکمیلیونی بازماندگان از تحصیل (دانشآموزان در سن تحصیل) تقریبا درست بوده و پیشبینیها درباره افزایش این آمار در سال جاری نیز به حقیقت نزدیکتر است.