نخبهکُشی در مجلس
کیهان اینروزها بهجای کار رسانهای، پای در معرکه فحاشی گذاشته و کار رسانه را با دعواهای خیابانی اشتباه گرفته است
کیهان به صراحت به یکی از شهروندان کشور که از قضا نماینده مجلس نیز هست، توهین کرده است
کیهان طی سالهای متمادی با جوسازیها، فشارها و توهینهایش ،ضربات بزرگی را بر پیکره اصل آزادی بیان وارد کرده است
اگر انتقاد از یک قانون ساختارشکنی و خارج از وظایف نمایندگی است، باید مشخص کنند که چه چیز داخل در وظایف نمایندگان است
تعدادی از نمایندگان مجلس پس از نطق اخیر پروانه سلحشوری و غلامرضا حیدری، شکایتی به هیات نظارت بر رفتار نمایندگان ارسال کردند تا به زعم آنها با سخنان «ساختارشکنانه» این دو نماینده مجلس برخورد کنند؛چنانکه علیرضا سلیمی، عضو هیات نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره واکنشها به سخنان سلحشوری و حیدری گفته بود: «پس از نطق ساختارشکنانه خانم سلحشوری و آقای حیدری در صحن علنی هفته گذشته مجلس، جمعی از نمایندگان نامه شکایتی به هیات نظارت بر رفتار نمایندگان ارسال کردند. پس از بررسیهای انجامشده باتوجه به اقداماتی که در حیطه وظایف هیات نظارت است، بيشك موارد لازم را اعمال خواهیم کرد و در اولین فرصتی که نشست هیات نظارت بر رفتار نمایندگان تشکیل شود، ما این مساله را بررسی خواهیم کرد».
در ابتدای امر همین صحبت کوتاه عضو هیات نظارت بر رفتار نمایندگان، خود محل ایراد است زیرا ایشان که یکی از اعضای هیات رسیدگی است، نباید پیش از بررسی موضوع و ابعاد آن از واژه ساختارشکنانه استفاده کند.
چنین ادبیاتی نشان میدهد که گویا تصمیم از پیش گرفته شده است و بررسی دقیق چندان محلی از اِعراب ندارد اما درباره اینکه آیا سخنان پروانه سلحشوری و غلامرضا حیدری میتواند مصداق رفتار خلاف شأن نمایندگی است یا خیر، باید به متن قانون اساسی رجوع کرد. اصل86 قانون اساسی مقرر میدارد: «نمايندگان مجلس در مقام ايفاي وظايف نمايندگي در اظهارنظر و رأي خود كاملا آزادند و نميتوان آنها را به سبب نظراتي كه در مجلس اظهار كردهاند يا آرايي كه در مقام ايفاي وظايف نمايندگي خود دادهاند، تعقيب يا توقيف كرد». نطق اخیر این دو نماینده مجلس کاملا منطبق بر مصونیت موجود در اصل86 قانون اساسی است زیرا از یک سو ایشان بر حسب وظیفه نمایندگی مشکلات موجود در جامعه را مطرح و از سوی دیگر اظهارنظر خود را بیان کردهاند؛ بنابراین ایشان با رعایت تمام جزییات اصل مذکور را اجرا کردهاند.
دیگر آنکه اگر قرار باشد نمایندگان مجلس نتوانند تفکرات و نظرات خود را بیان کنند، از اساس باید درِ اصل جمهوریت نظام را بست علاوه بر اين، آنکه سخنان این دو نماینده مجلس حاوی عنوان مجرمانه نبوده است. برای مثال افترایی به اشخاص حقیقی یا حقوقی نزدهاند و توهینی به کسی نکردهاند یا آنکه با هیچ منطق حقوقی نمیتوان سخنان آنان را مصداق نشر اکاذیب دانست؛ هرچند که حتی اگر نمایندهای در مقام ابراز سخنان خود در مجلس و ایفای وظیفه نمایندگی به کسی توهینی کند یا افترایی بزند بازهم تا پایان دوره نمایندگیاش نمیتوان او را از باب سخنانش مورد تعقیب قرار داد. البته این قاعده وقتی نمایندهای خارج از وظیفه نمایندگیاش دست به عمل مجرمانهای بزند، تفاوت دارد و باید آن نماینده از محل رسیدگیکننده قضایی دنبال شود.
ذبح دموکراسی
از سوی دیگر اگر قرار باشد عدهای تمامیتخواه مانع گفتمان آزاد در کشور و به بهانههای مختلف سد راه نمایندگانی شوند که بر اساس سوگند خود سخنانشان را در دفاع از حقوق عامه مطرح میکنند، دیگر رنگ و بویی از آزادی بیان در جامعه نخواهد ماند. آن دسته از نمایندگانی که سخنان سلحشوری و حیدری را خلاف شان نمایندگی میدانند، باید پاسخ دهند که کجای سخن ایشان خلاف موازین یا به زعم سلیمی ساختارشکنانه بوده است؟ درواقع این ساختارها را چه کسانی تعریف میکنند و آیا ساختارهای نظام جمهوری اسلامی به قدر اندیشه عدهای خاص کوچک شده است؟ ممنوعیت سخن گفتن از حصر هیچگاه سختار نظام نبوده است و اگر عدهای چنین اندیشهای دارند، باید توضیح دهند که از زبان چه مقام عالیرتبهای این موضوع را شنیدهاند یا آنکه در کدام یک از قوانین آن را خواندهاند؟ سلحشوری زبان به انتقاد از دولت چرخاند و گله از وضعیت نابسامان معاش مردم کرد و بیتردید نهتنها نمیتوان چنین سخنانی را ساختارشکنانه دانست که باید آنها رامبتنی بر ساختار جمهوریت نظام دانست و آنهایی که امیال شخصی خود را ساختار معرفی میکنند، ساختارها را به درستی متوجه نشدهاند. دیگر آنکه در نطق این نماینده مجلس به نظارت استصوابی انتقاد شد. اگر انتقاد از یک قانون ساختارشکنی و خارج از وظایف نمایندگی است، باید مشخص کنند که چه چیز جزو وظایف نمایندگان است.
مجرمانهبودن توهینهای کیهان
معرکه آنقدر بالا گرفته است که عدهای برای ساختارشکنانه بودن انتقادهای این دو نماینده مجلس خود دست به اقدامات مجرمانه زدند؛ بهنحوی که روزنامه کیهان در مطلبی نوست: «ظرف هفتههای اخیر برخی نمایندگان و نشریات اجارهای، برای فرار از پاسخگویی درباره بزک توافق شیطان بزرگ و تحمیل خسارتهای بزرگ اقتصادی و سیاسی به کشور، اقدام به حمله هماهنگ علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان شده و ادعا کردند اگر این نظارت نبود، منتخبان قویتر در مجلس حاضر میشدند. پدرخواندههای افراطیون حتی در این زمینه، پادوهایی چون سلحشوری و حیدری را در مجلس وادار به خودزنی و خودتحقیری کردند».
از دید کیهاننشينان هرکسی که مخالف افکار عدهای خاص نظری بدهد،جاسوس، وابسته یا پادو هست؛ این درحالی است که کیهان نمیداند یا نمیخواهد بداند که طی سالهای متمادی چنین جوسازیها، فشارها و توهینهایی ضربات بزرگی بر پیکره اصل آزادی بیان وارد کرده است. در واقع کیهان با لباس دلسوز انقلاب، بزرگترین لطمات را بر اندیشهها و ساختارهای آن وارد کرده است.
علاوه بر تمام اینها روزنامه کیهان در ستون گفتوشنود خود آورد: «دو تن از وکیلالدولههای فراکسیون امید در نطقهای پیش از دستور مجلس به بهانه مشکلات اقتصادی، هر لجنی که از دهانشان بیرون آمده بود ،به چهره نظام و رزمندگان اسلام پاشیدهاند».
کیهان که اینروزها بهجای کار رسانهای پای در معرکه فحاشی گذاشته و کار رسانه را با دعواهای خیابانی اشتباه گرفته است، به صراحت به یکی از شهروندان این کشور که از قضا نماینده مجلس نیز است، توهین میکند. تردیدی نیست که سخنان كيهان مصداق توهین است و مقام دادستانی میتواند از باب توهین و تشویش اذهان عمومی علیه این روزنامه اقامه دعوا کند. دیگر آنکه وقتی کیهان این دو نماینده را پادو مینامد، به رای مردم توهین کرده است و تمام اینها برای یک اظهارنظر آزادانه رقم خورد.
واکنشهای مثبت به سخنان جنجالی
البته تعدادی از نمایندگان و مسئولان نیز مواضع مناسبی در خصوص سخنان اخیر سلحشوری و حیدری اتخاذ کردند؛ چنانکه عبدالرضا هاشمزایی، عضو فراکسیون امید مجلس در دفاع از نطق سلحشوری و حیدری گفت که نمایندگان که نباید همیشه از تریبون تعریف و تمجید کنند. او در ادامه سخنان خود به روزنامه کیهان نیز انتقاد کرد و گفت: «از روزنامه کیهان شکایت میکنیم و نمیدانم چرا مدعیالعموم برای برخورد با این روزنامه ساکتاست».
همچنین شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رییس جمهور در امر حقوق شهروندی نیز گفت:«پروانه سلحشوری در مقام ایفای وظایف نمایندگی، تاوان پایبندی به سوگند خود و پشت پا زدن به عافیتطلبی را میپردازد. امثال او با به جانخریدن انواع تهدیدها، توهینها و تحقیرها به صندلیهای سبز مجلس اعتبار میبخشند؛ بهجای قدر دیدن و بر صدرنشستن، انگشتهای اتهام به سمت آنان نشانه نرود».
آنچه از تمام این بحثها میتوان متوجه شد این است که در شرایط امروز ایران فقر نمایندگی در کشور به شدت موج میزند؛ به نحوی که بسیاری از نمایندگان بیش از آنکه در پی احقاق حقوق از دست رفته مردم ایران باشند، درگیر مناقشات سیاسی و جناحی خود و محاسبه تعداد رایشان در انتخابات آینده هستند و کمتر نمایندگانی مانند سلحشوری و حیدری یافت میشوند که برای آنچه باور دارند در مقابل افراطیگری بایستند.
البته ایشان باید بدانند که در خط مردم حرکت کردن هزینه دارد و آن کس در نزد مردم معتبر میشود که هزینه مردمیبودن را بپردازد.