فرصت رونق یا تهدید کمبود؟
مثلا قرارداد بهرهبرداری از منابع دریای خزر که تبدیل شد با غائله واگذاری دریا به روسیه یا سرمایهگذاری یک شرکت هندی در بندر چابهار که فروش بندر به هندوستان لقب گرفت! حالا هم مدتی است که همین بههمریختگی به همراه میل عدهای برای تفتدادن خصومت با اعراب به ویژه عراقیها باعث شده هر خبری که ردی از اعراب در آن باشد بهسرعت دستبهدست شود و واکنشهای تندی هم دریافت کند. موضوع اخیر به حرفهای فرماندار مریوان برمیگردد.
محمد شفیعی در کارگروه توسعه صادرات و شورای ساماندهی مبادلات ارزی به ورود تعداد زیادی مسافر عراقی از مرز باشماق به مریوان اشاره کرده و گفته بود: «در چند هفته گذشته روزانه ٢هزار و ٣٠٠ نفر از کشور عراق وارد مریوان شدهاند. با خریدهای زیاد روزانه این مسافران و بازگشت دوباره به عراق، کالاهای اساسی زندگی در مریوان نایاب شده و بحران جدی در حال شکلگیری است.»
همانطور که پیشبینی میشد، حساسیتهایی که اخیرا پیش آمده باعث شد این حرفها بهسرعت تبدیل به خبری داغ شود و با تیترهایی مثل «غارت شهرهای مرزی» در شبکههای مجازی دستبهدست بچرخد. اقتصاددانها اما نظرات متفاوتی در این مورد دارند. عدهای فکر میکنند حضور همسایهها در شهرهای مرزی برای خرید کالاها، آسیبزاست و باید برای آن فکری کرد. عدهای هم معتقدند اتفاقا این حضور میتواند رونق منطقهای به همراه داشته باشد. محمد تقوی، استاد بازنشسته اقتصاد جزو دسته دوم است و میگوید: «کاهش ارزش پولمان اتفاق خوبی نیست، آن هم برای کشوری مانند ما که تقریبا مصرفکننده است و غیر از نفت، تولید قابل توجه دیگری ندارد اما این موضوع همواره باعث رونق در بازارهای مرزی شده است. به هر حال باید به این نکته توجه کنیم که خریداران خارجی از هر جایی که باشند برای دزدی که نمیآیند بلکه برای خرید میآیند و خرید یعنی ارزآوری و رونق.»
او ادامه میدهد: «هر کدام از کسانی که برای خرید میآیند از خدمات آن منطقه هم استفاده میکنند، یعنی هم از طریق خرید به رونق منطقه کمک میکنند و هم از طریق دریافت خدمات مختلف.»
تقوی در جواب اینکه آیا فواید حضور خارجیها بر مضرات آن مانند کمبود کالا میچربد یا نه، میگوید: «اگر این وضعیت موقتی باشد، یعنی تعادل ظرف چند ماه آینده به بازار برگردد، میتوان گفت که مشکلات با فواید به یک اندازه خواهند بود، یعنی مردم به همان اندازه که برای تامین کالاهایشان در فشار قرار میگیرند، درآمد هم کسب میکنند اما اگر قرار باشد این روند طولانی شود کمکم منطقه رونق خواهد گرفت. تولیدکنندههای داخلی منطقه مورد نظر را پوشش خواهند داد و خدمات هم به سمت آنجا سرازیر خواهد شد. البته تجربه ثابت کرده که چنین وضعیتهایی موقتی است، اما به هر حال فکر نمیکنم موضوع به اندازه جنجالهایی که به راه افتاده، بد باشد. باید قسمتهای خوب ماجرا را هم دید. عدهای میگویند مردم در فشار هستند و فروشندههای کالا و خدمات سود میبرند. مگر فروشندهها جزو مردم نیستند؟ چند درصد از مردم منطقه حقوقبگیر دولت هستند؟ مردم همان کسانی هستند که از رونق خرید و فروش در شرایط رکود بازار منفعت میبرند.»
در مقابل چنین تحلیلی، کسی مانند احمد روستا، استاد دانشگاه شهید بهشتی قرار دارد که حرفهایش را با درخواست از مسئولان برای تشکیل هرچه سریعتر کارگروه تنظیم بازار استانی شروع میکند. او به «شهروند» میگوید: «حضور خارجیها را در شهرهای مرزی آن هم در شرایط فعلی به هیچوجه نمیتوان با مفاهیمی مانند ارزآوری، صادرات، رونق منطقهای و... توجیه کرد. این وضعیت حاصل آشفتگی اقتصادی است، نه برنامهریزی اقتصادی سودآور.»
روستا ادامه میدهد: «این شرایط موقتی است و طولانیمدت نیست. اگر طولانیمدت بود، میشد گفت که باید منتظر رونق باشیم، اما در شرایطی که میدانیم همه چیز موقتی است، ادامه هجوم خارجیها برای خرید میتواند مردم را از کالاهای اساسیشان محروم کند و آنها را به نارضایتی بکشاند. تنها کسانی که از این شرایط سود میبرند، دلالها هستند.»
او میگوید: «قطعا دولت، متولیان و مسئولان باید هرچه سریعتر نسبت به ادامه این حرکت حساس شوند و از اینگونه حرکات که جز آسیب بلندمدت نتیجهای نخواهد داشت، جلوگیری کنند. اگر خارجیها علاقهمند به محصولات ایرانی هستند، راههای درستی برای صادرات این محصولات یا مناطقی تحت عنوان منطقه آزاد برای خرید محصولات وجود دارد. موضوع اصلا علاقهمندی آنها به محصولات ما نیست؛ موضوع تفاوت فاحش قیمتهاست و این مردم منطقه را در موضع پایین نسبت به خارجیها قرار میدهد و قدرت خرید آنها را در منطقه پایین میآورد. فروش کالا به خارجیها اصولی دارد و این اصول موجب سودآوری میشود، اما در شرایط فعلی شاهد رعایت این اصول
نیستیم.»