جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > مروری‌بر رفاقت‌های به‌یادماندی در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی به بهانه روز جهانی رفیق، رفیق خوب روزها…

مروری‌بر رفاقت‌های به‌یادماندی در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی به بهانه روز جهانی رفیق، رفیق خوب روزها…

«رفاقت» از آن مضامین عمیقی است که اگر فیلمسازی موفق به بازنمایی بخشی از شیرینی و جذابیت‌ آن به زبان تصویر شود، به راحتی نیمی از مسیر راه‌یابی به حافظه جمعی مخاطبانش را پیموده است. در میان فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی هم طی دهه‌های گذشته، پشتوانه ماندگاری تصویر بسیاری از کاراکترها و روابط میان آن‌ها در ذهن‌مان، همین مضمون بوده است؛ همزمان با روز جهانی «رفاقت» مروری‌بر 10 رفاقت ماندگار در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی داشته‌ایم.

تقویم که بهانه است اما اینکه در میان تجربه‌های مشترک انسان‌ها در اقصی‌نقاط دنیا، تجربه رفاقت حائز این جایگاه شناخته‌شده که روز و صفحه‌ای اختصاصی در میان 365 روز هر سال داشته باشد، خود گواه اهمیت این تجربه است. در تاریخ سینما هم کم نیستند فیلم‌هایی که به پشتوانه به تصویر درآوردن یک رفاقت ناب، در حافظه جمعی سینمادوستان ماندگار شده‌اند و هنوز هم می‌توان با لذت به تماشای آن‌ها نشست. در میان فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی هم هرچند طی دهه‌های گذشته فرازوفردهایی را شاهد بوده‌ایم اما بازهم یکی از ایده‌هایی که گویی هیچ‌گاه تاریخ‌مصرف نداشته و آثار بسیاری را پس از سال‌ها همچنان تازه نگه داشته است، تکیه بر عنصر رفاقت بوده است.در گزارش حاضر و به بهانه همزمانی با روز جهانی رفاقت، 10 نمونه از رفاقت‌های ماندگار در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی را فهرست کرده‌ایم و تلاش داشتیم از میان تجربه‌های متعدد برخی فیلم‌سازان تنها یک نماینده را در این فهرست قرار دهیم تا همزمان بتوانیم به تنوع زاویه‌نگاه کارگردانان به این مضمون هم اشاره‌ای داشته باشیم.

سید و قدرت | گوزن‌ها |1353

پرویز پرستویی و حبیب رضایی در نمایی از فیلم «آژانس شیشه‌ای»

بعد از دوم خرداد 1376 و جان گرفتن دوباره جریان‌های مختلف فیلمسازی در سینمای ایران، ابراهیم حاتمی‌کیا یکی از موفق‌ترین و ماندگارترین آثارش را به سرانجام رساند. «آژانس شیشه‌ای» که حتی در مرحله دریافت پروانه ساخت با مشکلات جدی مواجه بود، بعد از رونمایی در جشنواره فیلم فجر همان سال به‌شدت موردتحسین قرار گرفت و هنوز هم یکی از متفاوت‌ترین و محبوب‌ترین فیلم‌ها مرتبط با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در میانه دهه 70 به شمار می‌رود.

چه تصویری از رفاقت داشت؛ داستان «آژانس شیشه‌ای» برپایه آرمان‌ها و باورهای فراموش‌شده یک نسل، آن هم در یکی از مهمترین نقاط عطف تحولات سیاسی و اجتماعی در تاریخ معاصر، شکل گرفت. دیدار اتفاقی حاج‌کاظم که زمانی فرمانده جنگ بوده و حالا مشغل مسافرکشی است با عباس از همرزمان قدیمی‌اش که به‌واسطه ترکش به یادگار مانده از جنگ نیازمند درمان فوری است، نقطه آغاز روایت این فیلم است. حاتمی‌کیا در این فیلم در کنار تمام مرثیه‌خوانی‌ها برای آرمان‌هایش، تصویر منحصربه‌فردی از یک رفاقت را هم به ثبت رسانده است؛ رفاقتی که ریشه در جنگ و البته باورهای عمیق دو هم‌رزم دارد.

درباره خالقان؛ زاویه نگاه ابراهیم حاتمی‌کیا به مضمون رفاقت، همچون دیگر مضامین دنیای فیلمسازی‌اش، رنگ و لعابی از آرمان‌خواهی هم دارد. او رفاقت‌ها را در آثارش بر پس‌زمینه‌ای از تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر تصویر کرده و اوج این نگاه را می‌توان در «آژانس شیشه‌ای» دید. او بعدتر هم در فیلم‌هایی همچون «از کرخه تا راین» با سکانسی از سیلی یک رفیق زخم خورده به هم‌رزم قدیمی، این نگاه به مضمون رفاقت بر پایه باورمندی را به تصویر کشید. آنچه تصویر رفاقت در «آژانس شیشه‌ای» را ماندگار کرد، در کنار متن و کارگردانی حاتمی‌کیا مدیون بازی‌های درخشان پرویز پرستویی و حبیب رضایی و البته موسیقی ماندگار مجید انتظامی هم بود.

فرشته و رویا | دو زن |1377

منصور شهبازی و سعید امینی در نمایی از فیلم «نفس عمیق»

پرویز شهبازی در آستانه دهه هشتاد، موفق به ساخت یکی از مهمترین فیلم‌های اجتماعی در سینمای ایران شد که خیلی زود به فهرست آثار محبوب منتقدان و سینمادوستان هم راه یافت. «نفس عمیق» هنوز یکی از بهترین سندهای تصویری از چالش‌ها و بحران‌های نسل جوان در مقطع عبور از دهه 70 و ورود به دهه 80 محسوب می‌شود.

چه تصویری از رفاقت داشت؛ یکی از متفاوت‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین رابطه رفاقت را در همین «نفس عمیق» به یاد می‌آوریم. منصور و کامران که هر دو به همت بازیگرانی گم‌نام در مقطع ساخت فیلم، مقابل دوربین پرویز شهبازی جان گرفتند، در ناامیدی مطلق از دیگران، به یکدیگر تکیه کرده‌اند و گویی در عین بی‌خیالی نسبت به همه چیز، هنوز پشت‌شان به رفیق، گرم است. هنر شهبازی هم در این است که در به‌تصویر درآوردن رفاقت عمیق میان این دو فرد بریده از اجتماع، تعارض‌های میان‌شان را حفظ کرده و به‌ورطه اغراق هم نیفتاده است.

درباره خالقان؛ اولین رونمایی «نفس عمیق»‌ در جشنواره بیست‌ویکم فیلم فجر، به‌گونه‌ای موردتوجه منتقدان قرار گرفت که سومین ساخته این فیلمساز تبدیل به نقطه عطفی مهم در کارنامه فیلمسازی‌اش شد. پرویز شهبازی که فیلم‌نامه «نفس عمیق» را هم خود نوشته بود، بعدتر هم در مقام فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان، همین جهان متفاوت قهرمان‌هایش را بسط داد که تازه‌ترین نمونه آن فیلم «رکسانا» است که البته هنوز فرصت اکران عمومی را به دست نیاورده؛ فیلمی که همچنان مضمون «رفاقت» در آن پررنگ است.

ایرج و بهروز | بی‌پولی |1386

حمید جبلی و ایرج طهماسب در نمایی از فیلم «رفیق بد»

در میانه دهه هشتاد، فیلم «رفیق بد» پس از طی یک فرآیند تولید بی‌سروصدا، روانه پرده سینماها شد. فیلمی که زوج محبوب ایرج طهماسب و حمید جبلی در کنار بازیگرانی همچون هما روستا، ژاله صامتی، ریما رامین فر و الناز حبیبی در آن ایفای نقش می‌کردند و به همین پشتوانه هم توانست شمار قابل‌توجهی از مخاطبان را به سینماها بکشاند.

چه تصویری از رفاقت داشت؛ داستان فیلم «رفیق بد» از جایی آغاز می‌شود که حبیب با بازی ایرج طهماسب پس از سال‌ها دوری از وطن، به کشور بازمی‌گردد و سراغ دوست قدیمی‌اش عزیز با بازی حمید جبلی می‌رود که در یک بیمارستان روانی، بستری شده است! حالا حبیب به توصیه پزشک باید گذشته مشترکی که با عزیز داشته را برای او روایت کند و مرور همین خاطرات در قالب فلاش‌بک، داستان پرماجرا و خنده‌دار یک رفاقت را در طول فیلم به تصویر درمی‌آورد. حبیب و عزیز سال‌ها پیش نگهبان بانک بوده‌اند و به‌واسطه رفاقت نزدیکی که با هم داشتند، ناخواسته در جریان یک سرقت بزرگ قرار می‌گیرند!

درباره خالقان؛ هر چند کارگردان فیلم «رفیق بد» عباس احمدی مطلق است اما همه ویژگی‌هایی که لازم است تا آن را در رده آثار ایرج طهماسب قرار دهیم دارد! فیلمنامه کار را طهماسب نوشته و ایفای دو نقش اصلی را هم خودش و یار همیشگی‌اش یعنی حمید جبلی برعهده گرفته‌اند. جنس شوخی‌ها و موقعیت‌های طنز آن هم کاملا متناسب با مختصاتی است که پیش‌تر در آثار طهماسب دیده بودیم.  

کریم و فرشاد | سن‌پطرزبورگ |1388

بابک کریمی و حسن معجونی در نمایی از سریال «رهایم کن»

سریال «رهایم کن» از سریال‌های موفق شبکه خانگی در ابتدای دهه 1400 بود که به‌پشتوانه ترکیب بازیگران اصلی، خیلی زود هم در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت. شهرام شاه‌حسینی بعد از سریال موفق «می‌خواهم زنده بمانم» سریال «رهایم کن» را در حال و هوایی متفاوت مقابل دوربین برد و وجه اشتراک هر دو سریال، روایت عشق بر پس‌زمینه‌ای از زیست تاریخی ایرانیان بود.

چه تصویری از رفاقت داشت؛ مضمون رفاقت در دو خط داستانی فرعی سریال «رهایم کن» نمود داشت. یکی رابطه میان هاتف و یونس که به‌عنوان یک مبارز به او پناه برده بود و دیگری رابطه‌ای قدیمی میان نایب و ناصر که اتفاقا همین دومین بهانه قرار گرفتن این اثر در این فهرست شده است. نایب نایب‌سرخی با بازی بابک کریمی پدر دو برادر اصلی داستان یعنی حاتم و هاتف است و از سال‌ها پیش با ناصر با بازی حسن معجونی رفاقتی عمیق داشته است. رابطه میان ناصر و نایب و دیالوگ‌های خاص آن‌ها در خلوت، تصویری به یادماندنی و دوست‌داشتنی از دو رفیق قدیمی را در ذهن‌مان به یادگار گذاشته است.

درباره خالقان؛ شهرام شاه‌حسینی پیش‌تر در فیلم سینمایی «خانه دختر» و مجموعه «می‌خواهم زنده بمانم» هم در کنار خطوط اصلی روایت، نیم‌نگاهی به مضمون رفاقت هم داشت و این‌بار در «رهایم کن» به خوبی توانست این مضمون را دستمایه خلق یکی از جذاب‌ترین کاراکترهای روایت خود کند. بازی حسن معجونی هم در جان‌بخشی به این نقش و ماندگاری آن بسیار تأثیرگذار و تحسین‌برانگیز بود. فارغ از خط روایی مرتبط با رفاقت میان نایب و ناصر، باقی بازیگران سریال به‌ویژه محسن تنابنده، هوتن شکیبا و هدی زین‌العابدین هم در نقش‌های خود خوش درخشیدند.

نعیم و رضا | پوست شیر |1401

مجتبی پیرزاده و مهرداد صدیقیان در نمایی از سریال «جان سخت»

این نمونه یکی از تازه‌ترین و فراگیرترین نمونه‌های رفاقت در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی محسوب می‌شود که حسابی هم در میان مخاطبان گل کرد. سریال «جان‌سخت» که همین امسال پخش آن از پلتفرم «فیلم‌نت» به پایان رسید، هر چند در گام‌های اولیه، سریالی معمولی به‌نظر می‌رسید اما در یک سوم پایانی و پس از اوج‌گیری مضمون «رفاقت»‌ در خط روایی آن، مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرد و در نقطه اوج به کار خود پایان داد.

چه تصویری از رفاقت داشت؛ اساسا زیربنای اصلی روایت «جان‌سخت»، رفاقت است. داستان سریال درباره گروهی از دوستان بود که براساس یک اتفاق، یکی از آن‌ها در معرض اجرای حکم اعدام قرار گرفته و حالا همه آن دوستان باید از جان مایه می‌گذاشتند تا «رفیق» خود را نجات دهند. و چه تلخ که برخی از آن‌ها پای این رفاقت به معنای واقعی، جان دادند. سردسته و سرآمد این گروه رفیقان هم اشکان با بازی مجتبی پیرزاده بود. او که برای نجات فرزاد با بازی مهرداد صدیقیان از همه چیزش گذشت و در جاده رفاقت، از نزدیک‌ترین رفیق و عشق خود، عمیق‌ترین زخم را خورد. اشکان اما بعد از نجات فرزاد هم از پا ننشست تا انتقام رفقایش را بگیرد و ثابت کند حتی اگر نمی‌تواند خیانت را ببخشد اما ارزش «رفاقت» را به خوبی درک می‌کند.

درباره خالقان؛ مصطفی تقی‌زاده که پیش‌تر سریال «حرفه‌ای» را در شبکه خانگی کارگردانی کرده بود، در دومین تجربه سریال‌سازی خود ایده «جان‌سخت» را تبدیل به فیلم‌نامه کرد و در مقام کارگردان آن را به تصویر درآورد. تقی‌زاده این‌بار هم سعید خانی را به‌عنوان تهیه‌کننده در کنار خود داشت اما بخش عمده‌ای از توفیق‌ش در این سریال مرهون همراه تیم بازیگران اصلی‌اش بود. در کنار مجتبی پیرزاده و مهرداد صدیقیان، بازیگران دیگری همچون الناز حبیبی، فرهاد اصلانی، ماهور الوند، مینا ساداتی، مرتضی تقی‌زاده، مجید یوسفی و امیرحسین هاشمی هم در شکل‌گیری اتمسفر رفاقت در این سریال، نقش قابل‌توجهی داشتند.

منبع: فیلم نیوز

منبع: faradeed-245910

برچسب ها
نسخه اصل مطلب