آيتالله صانعي باور داشت زن ميتواند وليفقيه باشد
خانم آذرافزا، شما به عنوان يك كنشگر مدني كه بهويژه در حوزه زنان فعال بودهايد، احتمالا طي اين سالها با آيتالله صانعي تعامل داشتهايد؛ به نظر شما نگاه ايشان به زنان و مسائل اين حوزه چگونه بود؟
واقعيت آن است كه نگاه آيتالله صانعي به مسائل مختلف اجتماعي و سياسي، نگاهي بسيار بهروز بود البته با تحفظي كه طبيعتا نسبت به اصول فقه داشتند. به ياد دارم چندسال پيش يك نوبت كه با جمعي از زنان خدمت ايشان رسيديم، در بحثهاي مختلف - چه در بحث مسائل حقوقي و چه بحث برابريخواهي زنان- شاهد اين نگاه بهروز و متفاوت آيتالله صانعي بوديم.
با اين حال بايد تاكيد كنيم كه اين افق ديد بلند را در چارچوب اصول تفقه به عنوان يك فقيه بيان ميكردند و با همين نگاه خاص مبتني بر تفقه كه از يك فقيه و مرجع تقليد نيز جز اين انتظاري نيست، سعي ميكردند راه را براي فعاليت سياسي و مدني زنان باز كنند. مشخصا آنگاه كه در حضور و تعدادي از فعالان سياسي زنان درباره مسائل اين زنان از ايشان طرح پرسش كرديم، ايشان نگاهي بسيار روشن و بهروز داشتند و هيچ محدوديتي براي زنان در عرصه اجتماعي و سياسي و تصدي مناصب مديريتي قائل نبودند.
با اين حساب معتقديد كه بهرغم تاكيد بر اصول فقه، مانعي در مسير فعاليت زنان نميديدند؟
بله. ايشان چهرهاي بودند كه نسبت به حقوق زنان، نگاهي برابريخواه داشتند. منتها اين نگاه را به عنوان يك مرجع تقليد در بستر تفقه پيش ميبرد كه كاملا طبيعي هم است؛ چراكه به هر حال ايشان يك مرجع تقليد بوده و خوانشي تاريخي مبتني بر دين بر مسائل دارند و طبيعتا اگر يك چهره دانشگاهي بخواهد ديدگاهش درباره زنان را مطرح كند، با چنين چالشي روبرو نيست اما اين نگاه به دين باعث نميشد كه نگاهي روبه عقب داشته باشند.
تاكيد بر نقش زنان و لزوم حضور اين گروه از جامعه در مناصب سياسي و مديريتي در نگاه آيتالله صانعي، در حالي كه ازقضا اين روزها بار ديگر بحث تعريف «رجل سياسي» و احتمال كانديداتوري زنان براي انتخابات رياستجمهوري مطرح است، از اين جهت نيز قابل بررسي است. نگاه ايشان را از اين حيث چطور ميبينيد؟
برداشتم از رويكرد ايشان اين است كه ميخواستند مساله حقوق زنان و ارتقاي زنان را در بستر تفقه پيش ببرند.
ديدگاه ايشان با مراجع ديگر متفاوت بود اما همچنان با فقه پيوستگي داشتند. اما ايشان هيچ محدوديتي براي زنان قائل نبوده و حتي معتقد بودند كه زنان ميتوانند وليفقيه شوند. درواقع از اين منظر تا انتهاي مسير رفتند. البته شايد در بحث ارث نه به اين معنا كه احكام را جاودانه كرده باشند اما احتياطهايي داشتند كه ناظر بر تحولات زمان و مكان است و شايد نميخواستند حرف آخر را ابتدا بگويند. درواقع در برخي موارد محتاط عمل ميكردند اما رويكرد خودشان كاملا بهروز بود. درواقع ايشان نظرات را بيان ميكرد اما اين نظرات تاوقتي بخواهد وارد رساله عمليه شده و تبديل به جريان اجتماعي شود، طبيعتا مقداري طول ميكشد.
اعتماد
با اين حال بايد تاكيد كنيم كه اين افق ديد بلند را در چارچوب اصول تفقه به عنوان يك فقيه بيان ميكردند و با همين نگاه خاص مبتني بر تفقه كه از يك فقيه و مرجع تقليد نيز جز اين انتظاري نيست، سعي ميكردند راه را براي فعاليت سياسي و مدني زنان باز كنند. مشخصا آنگاه كه در حضور و تعدادي از فعالان سياسي زنان درباره مسائل اين زنان از ايشان طرح پرسش كرديم، ايشان نگاهي بسيار روشن و بهروز داشتند و هيچ محدوديتي براي زنان در عرصه اجتماعي و سياسي و تصدي مناصب مديريتي قائل نبودند.
با اين حساب معتقديد كه بهرغم تاكيد بر اصول فقه، مانعي در مسير فعاليت زنان نميديدند؟
بله. ايشان چهرهاي بودند كه نسبت به حقوق زنان، نگاهي برابريخواه داشتند. منتها اين نگاه را به عنوان يك مرجع تقليد در بستر تفقه پيش ميبرد كه كاملا طبيعي هم است؛ چراكه به هر حال ايشان يك مرجع تقليد بوده و خوانشي تاريخي مبتني بر دين بر مسائل دارند و طبيعتا اگر يك چهره دانشگاهي بخواهد ديدگاهش درباره زنان را مطرح كند، با چنين چالشي روبرو نيست اما اين نگاه به دين باعث نميشد كه نگاهي روبه عقب داشته باشند.
تاكيد بر نقش زنان و لزوم حضور اين گروه از جامعه در مناصب سياسي و مديريتي در نگاه آيتالله صانعي، در حالي كه ازقضا اين روزها بار ديگر بحث تعريف «رجل سياسي» و احتمال كانديداتوري زنان براي انتخابات رياستجمهوري مطرح است، از اين جهت نيز قابل بررسي است. نگاه ايشان را از اين حيث چطور ميبينيد؟
برداشتم از رويكرد ايشان اين است كه ميخواستند مساله حقوق زنان و ارتقاي زنان را در بستر تفقه پيش ببرند.
ديدگاه ايشان با مراجع ديگر متفاوت بود اما همچنان با فقه پيوستگي داشتند. اما ايشان هيچ محدوديتي براي زنان قائل نبوده و حتي معتقد بودند كه زنان ميتوانند وليفقيه شوند. درواقع از اين منظر تا انتهاي مسير رفتند. البته شايد در بحث ارث نه به اين معنا كه احكام را جاودانه كرده باشند اما احتياطهايي داشتند كه ناظر بر تحولات زمان و مكان است و شايد نميخواستند حرف آخر را ابتدا بگويند. درواقع در برخي موارد محتاط عمل ميكردند اما رويكرد خودشان كاملا بهروز بود. درواقع ايشان نظرات را بيان ميكرد اما اين نظرات تاوقتي بخواهد وارد رساله عمليه شده و تبديل به جريان اجتماعي شود، طبيعتا مقداري طول ميكشد.
اعتماد