آخرين فرصت اشكان
بعد از آن ماجرا و درخشش خيرهكننده و ثبات او در تيم وولفسبورگ بهانهاي شد تا هر از چندگاهي در اخبار نامش را بشنويم. مخصوصا زماني كه اين بازيكن موفق شد زيرنظر فليكس ماگات با گرگها جام قهرماني بوندسليگا را نيز به دست بياورد. در فصلي كه اشكان 27 بازي از 34 بازي ممكن را براي تيمش به ميدان رفت. وقتي در يك مصاحبه اعلام كرد كه دوست دارد براي تيم ملي ايران بازي كند، افشين قطبي او را به تيم دعوت كرد. سال 2011 براي جام ملتهاي آسيا. اما اشكان نيامد. چون تقويم بازيهاي جام ملتها با فوتبال اروپا تداخل بدي داشت. ملحق شدن او به تيم ملي رسيد به مرحله انتخابي جام جهاني 2014 و بازي مقابل قطر كه دژاگه براي اولينبار پيراهن تيم ملي را به تن كرد. در آن بازي اشكان موفق شد 2 گل براي ما به ثمر برساند تا همه ممنون حضور او در تيم ملي باشيم و حسرت بخوريم كه چرا چنين بازيكني اينقدر دير به جمع مليپوشان اضافه شده. روزهايي كه اشكان با سري تراشيده و خالكوبيهاي عجيب و غريبش تبديل شده بود به ستاره اول تيم ملي.
اشكان دژاگه يكي از ستونهاي اصلي خاطرات خوب فوتبالي ما در چند سال اخير بوده. هافبك جنگندهاي كه برايش فرقي نداشت سرمربي در چه پستي از او بازي بگيرد. هميشه و تا آخرين لحظه تمام تلاش خودش را ميكرد. هايلايتهاي بازي خاطرهانگيز ما مقابل آرژانتين و مسي در جام جهاني 2014 سرشار از حضور اشكان دژاگه است. آن خطايي كه ماسكرانو روي اشكان انجام داد و مازيچ سوت نزد، آن ضربه سري كه گلر آرژانتين از زير طاق دروازه بيرون كشيد، توپگيريها و حركات رو به جلو. اشكان دژاگه در اين چند سال آنقدر خوب براي تيم ملي بازي كرده كه كيروش تحت هر شرايطي، بخواهد او را در تيم نگه دارد. حتي زماني كه مصدوم بود. حتي زماني كه تيم نداشت.
دورگه ايراني- آلماني كه خودش ميگويد بيشتر در رگهايش خون ايراني جريان دارد با اينكه 32 سال بيشتر سن ندارد، اما سالهاست كه يكي از كاپيتانهاي تيم ملي به حساب ميآيد. تجربه بينالمللي اشكان هميشه مد نظر كيروش بوده. چندين فصل حضور در بوندسليگا به صورت پياپي همراه با درخشش. حضور در ليگ برتر جزيره همراه با فولام. حضور در تيمهاي حاشيه خليجفارس و دوباره بازگشت به آلمان و انگليس و در نهايت سر در آوردن از تيم عجيب و غريب اين روزهاي ليگ خودمان، يعني تراكتورسازي. كيروش هميشه نشان داده اعتقاد ويژهاي به دژاگه دارد. چه آن زماني كه مصدوم بود و يك سال از بيتيم بودنش ميگذشت، او را با خود به جام جهاني برد، چه حالا كه به نظر ميرسد قواعد جوانگرايي در تيم ملي قرار نيست در مورد او اجرا شود؛ قواعدي كه به گفته خود كيروش باعث شده سيد جلال و گوچي از تيم خط بخورند اما اشكان نه. البته كه دژاگه هميشه جواب اعتماد سرمربي را به خوبي داده. با به نمايش گذاشتن نهايت تلاش و بيحاشيه بودن ولو با قبول پوشيدن پيراهنهاي آستين بلند، براي اينكه تتوهايش معلوم نشود. اما با وجود علاقه كيروش به اشكان و آمادگي بدني اين بازيكن، كه در چند هفته اخير رو به رشد نشان ميدهد، به نظر ميرسد كه جام ملتهاي آسيا آخرين فرصت اين بازيكن دوستداشتني تيم ملي براي ثبت يك موفقيت تاريخي با تيم كشورش باشد. اشكان در جام جهاني برزيل با وجود بازيهاي درخشانش به توفيقي دست پيدا نكرد. در جام ملتهاي 2014 كه تيم داشت خوب پيش ميرفت، در مقابل عراق آن اتفاقات رخ داد و حذف ما در ضربات پنالتي رقم خورد. جام جهاني 2018 نيز فرصت بازي به دژاگه نرسيد و حالا امارات منتظر درخشش ستاره تيم ملي است؛ درخششي كه اگر رقم بخورد به كسب جام منتهي شود، ميتواند نام اشكان دژاگه را براي هميشه در تاريخ فوتبال كشورمان ثبت كند.