جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > صداوسيما متقاضي پخش«ربنا» بود

صداوسيما متقاضي پخش«ربنا» بود

«ربنا لاتزع قلوبنا» همین چند کلمه کافی است تا ناخودآگاه نام محمدرضا شجریان در زیرلب زمزمه شود؛ شجریانی که هیچ‌گاه برای پیر و جوان کهنه نشد و در هر مجلسی که صدای او طنین می‌یابد، سکوت برقرار و سرها به نشانه همراهی تکان داده می‌شود. پس از سال 84 و به‌ویژه پس از 88 تلاش زیادی برای شنیده نشدن صدای او شد، اما محبوبیت شجریان بر همه این تلاش‌ها غلبه کرد و نوای او هیچ‌گاه به سکوت تبدیل نشد.
در سال 92 بسیاری امیدوار شدند تا شجریان همانند قبل در ایران کنسرت برگزار کند و برای حامیانش بخواند چرا که از صدای او در تبلیغات انتخاباتی روحانی استفاده شد و در بخشی از آن هم روحانی می‌گوید: «صدای شجریان را دوست دارم». در تبلیغات انتخاباتی سال 96 باز هم روحانی در مناظره انتخاباتی گفت:‌ «ربنایی که مردم علاقه‌مند هستند پخش نمی‌کنیم؛ چگونه می‌توانیم به دنبال توسعه اخلاق و فرهنگ باشیم؟» و باز هم خبری از استاد آواز ایران برای فعالیت نبود هر چند او مدتی بیمار بود، اما پیش از آن هم اراده‌ای برای فراهم کردن شرایط حضور شجریان در کنسرت‌ها دیده نشد. جفای دولتی‌ها از یک سو و از سوی دیگر رفتارهای صداوسیما با شجریان بود که بر گلایه‌ها افزود.

ماجرا چه بود؟

سال 1388 محمدرضا شجریان در نامه‌ای به عزت‌ا... ضرغامی از وی خواست تا از پخش آثار او در صداوسیما خودداری کند، شجریان پس از شکایت از صداوسیما به دلیل پخش بدون اجازه آثارش، به صورت خاص اجازه پخش ربّنا و ادعیه(مثنوی افشاری) را به صداوسیما داد ولی اعلام کرد به پخش سایر آثارش از شبکه‌های مختلف آن رضایت نخواهد داد. وکیل شجریان خبر از طرح یک دعوای حقوقی علیه صداوسیما می‌دهد که نتیجه‌ای عجیب به همراه داشته است. به گفته‌ آقاسی از سال 1388 تا کنون(9 سال) این پرونده در جریان بوده است. محمدحسین آقاسی(وکیل محمدرضا شجریان) به ایرنا درباره شکایت محمدرضا شجریان از صداوسیما به خاطر پخش بدون رضایت آثار وی گفته است: «با توجه به اینکه موکلم به دلیل بیماری امکان حضور در دادگاه را نداشت، من به عنوان وکیل پرونده در جلسه حضور یافتم و از صداوسیما نیز وکیل، معاون مربوطه و یکی از مدیران آن در جلسه حضور یافتند و تفسیر قضایی، سلیقه و طرز تفکر قاضی این بود که صداوسیما کار بدی نکرده و شاید پخش آثار به نفع موکل هم بوده است. هیچ کدام از دلایل ما مورد توجه دادگاه قرار نگرفت و نهایتا روز(12 شهریور)، دادگاه رأی مبنی بر رد شکایت صادر و اعلام کرد پخش آثار موکل در صداوسیما، موجب شهرت وی شده و به زیان او نبوده است». این ادعا قابل تامل است که شجریان به‌واسطه پخش آثارش از صداوسیما مشهور و محبوب شده باشد. رأی دادگاه انتقادهای زیادی را به دنبال داشت که از جمله آن می‌توان به شهرام ناظری اشاره کرد. او در خصوص این اتفاق گفت: صداوسیما همیشه این اجحاف را در حق هنرمندان انجام داده و این زورگویی و رفتار غیر عادلانه را نسبت به همه داشته است. الان ۴۰ سال است که آثار مرا پخش می‌کند و هیچ حق و حقوقی به من نداده است. هیچ قراردادی نبسته و هیچ اجازه‌ای هم نگرفته است.

انتقاد شاگرد شجریان

دیروز هم مدیرعامل خانه موسیقی ضمن تاکید بر اینکه اساسا محمدرضا شجریان سال‌ها پیش از انقلاب به شهرت رسیده بود و صداوسیمای بعد از انقلاب از او به عنوان هنرمندی شناخته شده درخواست کرد «ربنا» را بخواند نه به عنوان هنرمندی گمنام، اعلام کرد خانه موسیقی آماده دریافت وکالت از هنرمندان برای دفاع از حقوق ضایع شده آنهاست. حمیدرضا نوربخش این استدلال را عجیب تلقی کرده و گفت: این استدلال عجیب و غریب است و باید از صداوسیما پرسید مگر امروزه سازوکار سایر تلویزیون‌های دنیا چگونه است؟ مگر شما بابت پر کردن هر ثانیه آنتن‌تان هزینه نمی‌کنید؟ مگر برای برنامه‌های مختلف پول نمی‌دهید و مگر بابت همین هزینه‌هایتان، بودجه نمی‌گیرید؟ مگر نمی‌گویید بابت هر ثانیه هر برنامه، به سازندگانش فلان مبلغ می‌دهیم پس چطور می‌شود که نوبت به موسیقی که می‌رسد این حق را به خودتان می‌دهید که به آثار هنرمندان چوب حراج بزنید و استفاده از آنها را حق خود بدانید و افزون بر آن، گمان کنید که در حق این هنرمندان لطف هم کرده‌اید؟ دبیر دوره‌های سی و یکم، سی و دوم و سی و سوم موسیقی فجر ادامه داد: صداوسیمای بعد از انقلاب به هیچ عنوان در شهرت شجریان نقشی نداشته‌! استاد شجریان حداقل 10، 12 سال قبل از انقلاب، هنرمندی فعال و چهره شناخته شده موسیقی بودند و در جایگاه بسیار ممتازی هم قرار داشتند و اتفاقا بعد از انقلاب همین دوستان به عنوان یک هنرمند شناخته شده و نه یک هنرمند گمنام از ایشان خواستند که بیاید «ربنا» را بخواند و اصلا و ابدا به این صورت نبود که اینها بخواهند مشهورش کنند و استاد شجریان هنرمند شاخص و شناخته شده‌ای بودند. نوربخش تصریح کرد: امیدواریم صداوسیما به ساز و کاری که در همه دنیا معمول است تن دهد و بداند که چنین تفسیر اشتباه و چنین بدعتی را نمی‌توان در مورد هر چیزی به کار برد. در مورد پخش بازی‌های فوتبال هم می‌توانید همین را بگویید و اعلام کنید که ما بازی‌هایتان را پخش کرده‌ایم و باعث شهرت‌تان شده‌ایم، پس نباید حق پخش پرداخت کنیم. شما باید حق و حقوق آدم‌ها را بدهید همانطور که به موقع‌اش از آنها پول می‌گیرید. صداوسیما مگر بابت هر ثانیه آگهی‌های بازرگانی پول نمی‌گیرد؟ مگر بودجه نمی‌گیرد و مگر استدلالش این نیست که رسانه برای هر ثانیه تولید برنامه باید هزینه کند؟ خب؛ پرداخت حق و حقوق هنرمندان هم جزوی از هزینه‌های صداوسیماست. آیا باقی رسانه‌های دنیا هم چنین استدلالی می‌کنند و می‌گویند بابت اینکه با پخش آثارتان از فلان رسانه مشهور شده‌اید، نباید پول بگیرید؟ این استدلال ابدا پذیرفته شده نیست و در پاسخ هر اعتراضی می‌توان مطرحش کرد و از این به بعد هر کسی بگوید من نمی‌خواستم فلان اثرم پخش شود، می‌شود در جوابش گفت در عوض مشهور شده‌ای و ضرر و زیانی هم نکرده‌ای. بقیه عالم چه کار می‌کنند، می‌گویند ما به شما ضرر نزده‌ایم و مشهورتان کرده‌ایم پس پول نمی‌دهیم؟ او در پایان تاکید کرد: ما پیگیر این موضوع خواهیم بود و یکی از برنامه‌های جدی «خانه» پیگیری موضوع کپی رایت در مورد نهادهای مختلف و از جمله صداوسیماست.

                    
برچسب ها
نسخه اصل مطلب