جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > سیلی محکم نقاشی‌ها بر چهره تماشاگر!

سیلی محکم نقاشی‌ها بر چهره تماشاگر!

«واقع‌گرایی» یا «رئالیسم» یک جنبش هنری در میانه‌های قرن نوزدهم بود. این جنبش فقط به نمایش زندگی واقعی محدود نبود و هنرمندان می‌خواستند فقر، زشتی و همه چیزهایی که بازدیدکننده‌ی معمولی نمایشگاه ترجیح می‌دهد فراموش کند را نشان دهند.

به گزارش گروه رسانه ای شرق،جای تعجب نیست که واقع‌گرایی جنجالی و کوتاه‌مدت بود. اما تأثیر طولانی و ماندگاری داشت. پس از آن، هنر هرگز نمی‌توانست واقعیت‌های سخت زندگی را نادیده بگیرد. در ادامه به برخی از آثار هنری که نمونه بارزی از رئالیسم اروپایی محسوب می‌شوند، می‌پردازیم:

۱. گوستاو کوربه، شکستن سنگ‌ها

تابلو «بذرپاش» اثر «ژان-فرانسوا میله»(۱۸۱۴–۱۸۷۵) نیز در نمایشگاه «سالن» سال ۱۸۵۰ نمایش داده شد. سبک «میله» ظاهراً سنتی‌تر است؛ قلم‌موهای نرم و رنگ‌های غنی‌اش کیفیتی رمانتیک دارند که یادآور آثار «اوژن دلاکروا» است. همچنین، بذرپاش از قرون وسطی موضوع هنری بوده است. اما چیزی تهدیدآمیز در چهره ناشناس این مرد که با اعتماد به نفس در سراشیبی قدم می‌گذارد وجود دارد، به‌ویژه در زمینه ناآرامی‌های سیاسی اخیر. او انگار در حال کاشت بذر انقلاب است.
میله از خانواده‌ای دهقان بود و تمام عمرش را به نقاشی مردم روستایی حوالی باربیزون که زندگی می‌کرد گذراند. در حالی که کوربه همچنان به دنبال جنجال بود، تصاویرش از زنان خاص، به‌ویژه نقاشی معروف «دروگران»، به‌شدت غیر ایده‌آلیزه باقی ماند.

۳. فورد مادوکس براون، کار

در سال ۱۸۴۸ انقلابی در بریتانیا رخ نداد، اما بسیاری از مردم نگران مشکلات اجتماعی و سیاسی بودند. صنعتی شدن و شهرنشینی سریع باعث ازدحام جمعیت، شرایط بدِ کاری و آلودگی شده بود. گروه‌هایی مانند چارتیست‌ها برای اصلاحات انتخاباتی مبارزه می‌کردند و بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، از جمله دیکنز، نگران «وضعیت انگلستان» بودند. جورج فردریک واتس (۱۸۱۷–۱۹۰۴)، که بیشتر به عنوان پرتره‌نگار و نقاش تاریخی شناخته می‌شود، مجموعه‌ای از آثار واقع‌گرایانه خلق کرد، از جمله «قحطی ایرلند» و «غرق‌شده».
منظره ساده‌ای از شهر، که به وضوح پل واترلو در لندن است، زمینه‌ای را برای جسد نورپردازی شده به‌شدت فراهم می‌کند. زنی که احتمالاً باردار و رها شده بوده، خودکشی کرده و بدنش مانند یک تکه زباله روی ساحل رودخانه افتاده است. در دستش هنوز گردنبند معشوقش را نگه داشته است. لباس ساده‌اش نشان‌دهنده وضعیت اجتماعی‌اش است؛ فقیر اما محترم. یک ستاره تنها نشان می‌دهد که خدا او را رها نکرده، حتی اگر جامعه این‌طور کرده باشد. خودکشی زنان موضوعی بسیار مطرح بود. واتس این موضوع را با زبان واقع‌گرایی یعنی نورپردازی قوی، نبود جزئیات و رنگ‌های کدر ارائه کرده است.
۵. هوبرت فون هارکامر، اعتصاب


«ایلیا رپین»(۱۸۴۴–۱۹۳۰) بخشی از گروهی از هنرمندان به نام (Peredvizhniki) بود که می‌خواستند مردم را صادقانه در هنرشان نشان دهند. کرجی‌کشی شغلی بسیار رایج در روسیه بود؛ جایی که نابرابری اجتماعی گسترده و نیروی کار ارزان بود. بردگی به تازگی در سال ۱۸۶۱ غیرقانونی شده بود. ۱۱ نفری که در این نقاشی به تصویر کشیده شده‌اند، نماینده سنین و طبقات مختلف هستند. اگرچه «رپین» در این نقاشی زن‌ها را نشان نمی‌دهد، آن‌ها نیز برای کشیدن کرجی‌ها به کار گرفته می‌شدند.
تلاش و خستگی افراد در این نقاشی کاملاً قابل لمس است، به‌ویژه که گویی نفر پایانی در آستانه سقوط است. مرد چهارم مستقیم به ما نگاه می‌کند، انگار می‌پرسد چگونه اجازه می‌دهیم این اتفاق بیفتد. قایقی که آنها می‌کشند پرچم روسیه را وارونه به اهتزاز درآورده است، تا نشان دهد که این وضعیت درست نیست. در دوردست، یک کشتی بخار که به تصویر کشیده شده است، نماد آینده است. گویا «رپین» می‌گوید که این آینده به سرعت نمی‌آید. بعدها در حرفه‌اش انقلاب ۱۹۰۵ را جشن گرفت، اما «کرجی‌کشان» نقاشی‌ای از بدبختی و ناامیدی است.
۷. آدولف منزل، کارخانه نَوَرد آهن(سیکلوپ‌های مدرن)


«ژول باستین-لپاژ» (۱۸۴۸–۱۸۸۴) در دهه ۱۸۸۰ نسل جدیدی از واقع‌گرایان را با نمایش‌های روشن، خنک و ظاهراً عینی زندگی روستایی الهام بخشید. در حالی که «کوربه» و «میله» در استودیو کار می‌کردند، لپاژ بیرون از استودیو نقاشی می‌کرد که به اصالت اثر می‌افزود. برخلاف امپرسیونیست‌ها، او کمتر علاقه‌مند به ثبت حرکت و نور بود و بیشتر می‌خواست مردم را نشان دهد.
نقاشی «درو کردن یونجه» همان تمرکز بر شکل پیش‌زمینه و چشم‌انداز بی‌ویژگی را دارد که در واقع‌گرایی نیمه قرن مشاهده می‌کنیم. زن مثل کسی که کاملاً خسته است، خمیده شده است، در حالی که مرد پشت سرش عملاً به خواب رفته است. مانند «سنگ‌شکنان» اثر «کوربه»، آن‌ها غذای خود را به همراه دارند چون مجبورند تمام روز را در مزارع کار کنند.
۹. پِدِر کرویر، ماهیگیرانی که تور را در ساحل شمالی می‌کشند

گروهی از هنرمندان معروف به «پسران گلاسگو» سبک «باستین-لپاژ» را به اسکاتلند آوردند. بسیاری از آن‌ها در فرانسه آموزش دیده بودند و پس از بازگشت به خانه، در «کلونی»های روستایی مانند «Cockburnspath» سکونت کردند؛ جایی که «جیمز گاتری» (۱۸۵۹–۱۹۳۰) نقاشی «دختر یک کشاورز» را کشید. «گاتری» با تقسیم سطح تصویر به ضربات قلموی بزرگ و مربعی، خشونت مناظر و زندگی این کودک را در نحوه اجرای رنگ نشان می‌دهد.
دختر در مزرعه‌ای کم‌بار که محصولات آن باید خانواده را تا زمستان سیر کند، در حال بریدن یک کلم است که غذای اصلی برای فقرا بود.

منبع: sharghdaily-1015234

برچسب ها
نسخه اصل مطلب