از آرژانتين ميترسيم
بدون هيچ بحث اضافهاي برويم سراغ سه نكته مهم از اظهارنظر حميرا اسدي، رييس دپارتمان امور بينالملل فدراسيون فوتبال در خصوص حاشيههاي ايجاد شده پيرامون پيشنهاد بازيهاي دوستانه با آرژانتين و كلمبيا. نكاتي كليدي كه روشنكننده نسبت فدراسيون فوتبال با افكار عمومي، با سياستهاي اتخاذ شده براي آمادهسازي تيم ملي و مديريت كلان فوتبال ايران است. خانم اسدي ميگويد چرا خبرنگاران و مطبوعات در مورد اين نامه سه خطي كه در آن پيشنهاد بازي و كسب درآمد ٦٠٠ هزار دلاري به ايران داده شده اينقدر جنجال درست كردهاند. چرا اصلا مطبوعات سر خود پيگير اين نامه شدهاند. در پاسخ بايد گفت اصلا كار خبرگزاريها و مطبوعات و خبرنگاران همين است. گردش آزاد اطلاعات از همين جا شروع ميشود كه شما ميخواهيد جلويش را بگيريد. وقتي فدراسيون فوتبال مايل به شفافسازي نيست و ترجيح ميدهد در خفا كارش را انجام دهد كه بعدا مجبور نشود براي گافهايش پاسخگو باشد، مطبوعات و خبرنگاران مجبورند خودشان بروند دنبال اخبار صحيح بگردند. اصلا چرا وقتي آن نامه به فدراسيون زده شد، خود فدراسيون و مسوولان ذيربط در موردش به رسانهها نگفتند؟ چرا نگفتند چنين نامهاي به دست ما رسيده و ما در حال بررسي هستيم؟ همين حرفهايي كه الان خانم اسدي گفتهاند چرا همان موقع گفته نشد؟ چرا وقتي ماجرا لو رفت تصميم به واكنش گرفتند؟ همين مساله شائبه به وجود ميآورد كه كاسهاي زير نيمكاسه است.
اما نكته ديگر برميگردد به اظهارنظر خانم اسدي در مورد بازيهاي دوستانه تيم ملي و احتمالات ممكن در صورت باخت به تيمهاي قدرتمند. اين نكته از اين جهت حائز اهميت است كه انگار الان پردهها كنار رفتهاند و ما بعد از مدتها ميتوانيم با اطمينان خاطر بيشتري از دليل برگزار نشدن بازيهاي دوستانه با تيمهاي قدر دنيا حرف بزنيم. بله! همانطور كه ميشد حدس زد، ترس از شكست مقابل تيمهاي بزرگ دنيا را بايد اصليترين علت برگزار نشدن بازيهاي دوستانه با كيفيت دانست. وقتي رييس دپارتمان بينالملل ميگويد ما نبايد با آرژانتين در آستانه بازيهاي جام ملتها بازي كنيم تا مبادا شكست بخوريم و روحيه بازيكنان خراب شود، مشخص است كه اين حرف خودش نيست. اين يك طرز تفكر جاري در تمام اركان فدراسيون است. از راس فدراسيون تا سرمربي تيم. اين مسالهاي است كه هر روز در فدراسيون فوتبال در موردش حرف زده ميشود. معلوم نيست اگر ما قبل از جام ملتها نبايد با تيم قوي بازي كنيم كه مبادا روحيه بازيكنان خراب شود، كي بايد بازي دوستانه درست و حسابي برگزار كنيم؟ قبل از جام جهاني كه روحيهمان براي جام جهاني خراب ميشود، قبل از مقدماتي جام جهاني هم كه براي آن مسابقات دچار مشكل ميشويم! پس يعني ما كلا بايد سر و كارمان با تيم محلات سيرالئون و اميد ازبكستان باشد. بعد بنشينيم و فكر كنيم كه چرا فوتبال ما پيشرفت نميكند و گلخانهاي رشد ميكند. بنشينيم و فكر كنيم كه چرا سالهاست سرمربي و رييس فدراسيون فوتبال براي مالهكشي بازيهاي دوستانه بيكيفيت تيم ملي دم از تحريمها ميزنند!
اما نكته سوم صحبتهاي خانم اسدي برميگردد به مديريت كلان فدراسيون فوتبال. سوال اينجاست كه ما تاكنون چند نمونه از اين فرصتهاي درآمدزايي داشتهايم كه از دست رفته؟ به هر دليلي. ما چقدر شانس داشتهايم كه بتوانيم با بازاريابي درست و استفاده از افراد كاربلد به عنوان بهترين تيم آسيا و يكي از پرطرفدارترين تيمهاي آسيا قراردادهاي اسپانسري و تجاري ببنديم و اين كار را نكردهايم؟ چند تا از همين نامههاي- به قول خانم اسدي- مجهولالهويه در كشوهاي فدراسيون فوتبال خاك خوردهاند و خواهند خورد؟ اگر يك شركت به قول مسوولان ذيربط نه چندان مطمئن حاضر ميشود به تيم ملي ٦٠٠ هزار دلار بپردازد، آيا شركتهاي ديگر به فكرشان نرسيده بوده كه از برگزاري بازيهاي دوستانهاي كه يك سرش ايران است سود كنند؟ آيا اين كشف همان يك شركت بوده؟
مسوولان فدراسيون طرح اين سوالها از آقاي تاج و سرمربي تيم ملي را نوعي حاشيهسازي براي تيم قلمداد ميكنند. از نظر اين دوستان كلا هرگونه بحث و نظر درباره فدراسيون و وضعيت تيم پرداختن به حاشيه است. حاشيه براي اين افراد اينقدر بزرگ شده كه تمام متن فوتبال را در بر گرفته. اگر نحوه آمادهسازي تيم ملي، بحثهاي اسپانسرينگ و تجاري، قرارداد سرمربي، دعوت يا عدم دعوت از بازيكنان و چيزهايي از اين دست براي فدراسيون فوتبال و سرمربي ما حاشيه است، بايد گفت كه تمام فوتبال دنيا درگير حاشيه است و فقط ما هستيم كه داريم در متن فوتبال و مسير درست حركت ميكنيم!