جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > هوش مصنوعی و هنر: چگونه خلاقیت انسان و ماشین تلفیق می‌شوند؟

هوش مصنوعی و هنر: چگونه خلاقیت انسان و ماشین تلفیق می‌شوند؟

با ظهور هوش مصنوعی (AI) در عرصه‌های گوناگون، یکی از جالب‌ترین و در عین حال بحث‌برانگیزترین حوزه‌هایی که تحت تأثیر آن قرار گرفته، دنیای هنر است. روزگاری خلق اثر هنری صرفاً به دستان خلاق انسان وابسته بود، اما اکنون الگوریتم‌ها، یادگیری ماشین و شبکه‌های عصبی وارد صحنه شده‌اند و مرز میان خالق و ابزار را دگرگون کرده‌اند.

زهرا تجویدی- با ظهور هوش مصنوعی (AI) در عرصه‌های گوناگون، یکی از جالب‌ترین و در عین حال بحث‌برانگیزترین حوزه‌هایی که تحت تأثیر آن قرار گرفته، دنیای هنر است. روزگاری خلق اثر هنری صرفاً به دستان خلاق انسان وابسته بود، اما اکنون الگوریتم‌ها، یادگیری ماشین و شبکه‌های عصبی وارد صحنه شده‌اند و مرز میان خالق و ابزار را دگرگون کرده‌اند.

حتما این سؤالات به ذهن شما هم خطور کرده که آیا ماشین‌ها می‌توانند هنرمند باشند؟ نقش انسان در عصر هنر تولیدشده توسط هوش مصنوعی چیست؟  قرار است هنر از بین برود و هنرمندان کاری برای انجام نداشته باشند؟ خلاقیت از میان خواهد رفت؟ اینجا به این پرسش‌ها، نسبت هوش مصنوعی و هنر و تحلیل آینده هنر در دوران سلطه فناوری می‌پردازیم.

تلفیق خلاقیت انسان و قدرت ماشین

 در قلب روند خلق آثار هنری، همیشه خلاقیت انسانی جایگاه ویژه‌ای داشته است. اما حالا، هوش مصنوعی به ابزاری تبدیل شده که نه تنها خلاقیت انسان را تقویت می‌کند بلکه در برخی موارد جایگزین آن نیز می‌شود. برخی از محبوب‌ترین نمونه‌ها در این زمینه تولید تصاویر با میدجرنی (Midjourney) است که می‌توانند از یک متن ساده، یک اثر هنری بی‌نظیر بسازد. یا موسیقی تولیدشده با AI که آهنگ‌سازهای مجازی مانند AIVA می‌توانند در ژانرهای مختلف خلق کنند. یا شعر و داستان کوتاه تولیدشده توسط چت جی‌پی‌تی که سبک نویسندگان مطرح را شبیه‌سازی می‌کند.

در این میان، طراحان گرافیک نیز به ابزارهایی مانند RunwayML یا Adobe Firefly روی آورده‌اند که با قدرت یادگیری عمیق، امکان اصلاح و تولید محتوای بصری خلاقانه را فراهم می‌کنند. این ابزارها به هنرمندان این امکان را می‌دهند تا حتی بدون مهارت‌های سنتی طراحی، تصاویری منحصربه‌فرد خلق کنند.

آیا هوش مصنوعی «خلاق» است؟

 درک عمومی از خلاقیت با الهام، احساس و تجربه انسانی گره خورده است. اما الگوریتم‌های هوش مصنوعی فاقد «احساس» و «آگاهی» هستند. در نتیجه، خلاقیتی که آن‌ها ارائه می‌دهند، بیشتر ترکیب هوشمندانه‌ داده‌ها و الگوهاست تا الهامی درونی.

با این حال، برخی نظریه‌پردازان معتقدند خلاقیت فقط به معنای خلق چیزی نو نیست، بلکه توانایی خلق اثری اصیل با ارزش زیبایی‌شناختی یا کاربردی نیز می‌تواند تعریفی معتبر باشد. ویژگی‌ای که هوش مصنوعی در حال نزدیک شدن به آن است. به عنوان مثال، مدل‌هایی مانند چت جی‌پی‌تی در تولید شعر، دیالوگ، سناریو و حتی تحلیل فلسفی از آثار هنری مشارکت می‌کنند، بدون اینکه انسانی مستقیما آن را نوشته باشد.

در عین حال، این سؤال مطرح می‌شود که اگر الگوریتمی بتواند احساسات انسانی را شبیه‌سازی کرده و اثری بسازد که مخاطب را تحت‌تأثیر قرار دهد، آیا نیازی به آگاهی برای اعتباربخشی به آن وجود دارد؟ در نهایت، شاید مهم‌تر از آن‌که چه کسی یا چه چیزی خالق اثر است، این باشد که اثر چه تأثیری بر مخاطب می‌گذارد.

مشارکت انسان و ماشین

در بسیاری از پروژه‌های موفق، انسان و هوش مصنوعی به‌عنوان همکاران خلاق عمل می‌کنند. هنرمندان از ابزارهای هوشمند برای ایده‌پردازی، اصلاح یا اجرای آثار خود بهره می‌برند. به عنوان مثال Refik Anadol، هنرمند ترکیه‌ای، از داده‌های شهری و الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای خلق نقاشی‌های دیجیتال غوطه‌ور استفاده می‌کند.

در صنعت مد، برندهایی مانند Tommy Hilfiger و IBM Watson همکاری داشته‌اند تا طراحی پوشاک به‌صورت داده‌محور و خلاق انجام گیرد.

در سینما، کارگردان‌هایی مانند ترنس مالیک و اسپایک جونز از تکنولوژی‌های AI برای پردازش تصاویر، اصلاح رنگ و حتی تولید موسیقی متن بهره می‌گیرند. هوش مصنوعی می‌تواند احساس صحنه را تحلیل کرده و پیشنهاداتی برای نور، صدا یا قاب‌بندی ارائه دهد.

همچنین در بازی‌سازی، از هوش مصنوعی برای خلق دنیاهای مجازی پویا، شخصیت‌های خودآموز و سناریوهای تعاملی استفاده می‌شود. این تلفیق خلاق، تجربیات گیرا و چندلایه‌ای را برای کاربران فراهم می‌آورد.

هوش مصنوعی در موسیقی و ادبیات

 در موسیقی، هوش مصنوعی آهنگ‌هایی در سبک باخ یا بیتلز می‌سازد که برای گوش ناآشنا قابل تمایز نیست. در ادبیات، چت‌جی‌پی‌تی می‌تواند متونی در سبک داستایفسکی یا فروغ بنویسد. این توانایی تقلید و تولید سبک، مرز میان الهام و کپی را مبهم می‌کند.

برخی موسیقی‌دانان مانند Holly Herndon از هوش مصنوعی به عنوان شریک خلاق استفاده می‌کنند. او با ساختن صدای مصنوعی خود و تغذیه آن با اطلاعات صوتی، به خلق قطعاتی می‌پردازد که انسان و ماشین با هم ساخته‌اند. در ادبیات، رمان‌هایی به‌صورت مشترک میان نویسنده و هوش مصنوعی نوشته شده‌اند که به شکل فزاینده‌ای توجه ناشران را جلب کرده‌اند.

همچنین در حوزه ترجمه ادبی، هوش مصنوعی نقش قابل توجهی یافته است. نرم‌افزارهای ترجمه مبتنی بر یادگیری عمیق اکنون می‌توانند ترجمه‌هایی ارائه دهند که از نظر سبکی و معنایی بسیار نزدیک به متن اصلی هستند. این تحول، مرزهای جغرافیایی و زبانی را برای نشر آثار هنری از میان برداشته است.

مسائل اخلاقی و مالکیت معنوی

 یکی از چالش‌های مهم استفاده از هوش مصنوعی در هنر، مسئله‌ مالکیت اثر است. اگر یک تصویر یا آهنگ توسط الگوریتم تولید شود، چه کسی صاحب آن است؟ برنامه‌نویس؟ کاربر؟ یا خود سیستم؟

در بسیاری از کشورها هنوز قوانین روشنی برای این مسئله وجود ندارد. علاوه بر این، نگرانی‌هایی نیز در مورد استفاده بدون اجازه از آثار هنری قبلی برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی مطرح شده است. به عنوان مثال، اعتراضات گسترده‌ای نسبت به آموزش مدل‌های تصویری با آثار هنرمندان بدون کسب اجازه یا پرداخت هزینه مطرح شده است.

برخی کشورها در حال تدوین قوانین جدیدی برای حفاظت از حقوق هنرمندان در برابر سوءاستفاده از داده‌های هنری هستند. اتحادیه اروپا به‌ویژه در این زمینه پیشگام بوده و در حال بررسی قوانینی است که ملزم به شفاف‌سازی منابع داده‌های آموزشی برای هوش مصنوعی می‌شود.

واکنش جامعه هنری

 برخی هنرمندان نگران‌اند که هوش مصنوعی بازار کار آنان را محدود کند یا خلاقیت انسانی را کم‌رنگ نماید. اما دیگران آن را یک فرصت جدید برای گسترش مرزهای هنر می‌دانند. حتی برخی هنرمندان سنتی مانند نقاشان یا مجسمه‌سازان نیز ابزارهای دیجیتال را به‌عنوان بخشی از فرآیند کاری خود پذیرفته‌اند.

موزه‌ها و گالری‌های مطرح جهان، مانند موزه هنر مدرن نیویورک (MoMA)، آثار تولید شده با هوش مصنوعی را در نمایشگاه‌های رسمی به نمایش گذاشته‌اند که نشان از پذیرش روزافزون این جریان دارد. همچنین جشنواره‌هایی چون Ars Electronica به طور ویژه به بررسی و نمایش هنر دیجیتال و هوش مصنوعی اختصاص دارند.

در ایران نیز نشانه‌هایی از این تحول دیده می‌شود. برخی هنرمندان دیجیتال ایرانی از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای خلق آثار جدید بهره می‌برند و نمایشگاه‌هایی با عنوان هنر دیجیتال یا هنر نسل آینده برگزار شده‌اند که به معرفی این نوع آثار می‌پردازند.

مزایای تلفیق هنر و هوش مصنوعی 

  1. افزایش سرعت تولید آثار هنری

  2. ایجاد دسترسی گسترده‌تر به ابزارهای خلاقیت

  3. ایجاد سبک‌های جدید هنری که بدون هوش مصنوعی ممکن نبود

  4. افزایش تعامل مخاطب با اثر از طریق شخصی‌سازی

  5. امکان خلق هنر توسط افرادی که مهارت سنتی ندارند، ولی ذهنی خلاق دارند

  6. قابلیت آزمایش سریع ایده‌ها و نمونه‌سازی بدون نیاز به منابع زیاد

نگاهی به تاریخ هنر نشان می‌دهد که تکنولوژی همیشه با هنر همراه بوده است. از اختراع قلم‌مو و رنگ‌های شیمیایی گرفته تا دوربین عکاسی و نرم‌افزارهای گرافیکی. در واقع، تکنولوژی نه تنها دشمن هنر نبوده، بلکه بستری برای توسعه آن فراهم کرده است.

برای مثال، ظهور دوربین در قرن ۱۹ بسیاری را نگران کرد که نقاشی بی‌فایده خواهد شد، اما این اتفاق باعث شد سبک‌هایی چون امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم ظهور کنند. امروز نیز هوش مصنوعی همان نقش را ایفا می‌کند؛ تهدیدی که می‌تواند به فرصتی خلاق تبدیل شود.

همچنین اختراع رایانه‌های شخصی و نرم‌افزارهایی مانند Photoshop، Illustrator و Blender فصل جدیدی را در هنر دیجیتال گشودند. اکنون با ورود هوش مصنوعی، این روند به نقطه عطفی جدید رسیده که امکان بازتعریف هنر را فراهم می‌آورد.

آینده هنر در عصر هوش مصنوعی

 پیش‌بینی می‌شود که هنر در آینده به سمت هم‌آفرینی انسان و ماشین حرکت کند. هنرمندان ابزارهای هوش مصنوعی را به‌عنوان یک گسترش‌دهنده خلاقیت می‌پذیرند، نه جایگزین آن. در این فضا، احساس، درک و ارزش انسانی همچنان بنیاد هنر باقی می‌ماند، اما با کمک هوش مصنوعی، به سطح جدیدی ارتقا می‌یابد.

ممکن است در آینده گالری‌ها و نمایشگاه‌هایی ببینیم که در آن تماشاگر بتواند با تعامل زنده با سیستم هوش مصنوعی، اثری منحصربه‌فرد برای خود خلق کند. یا حتی آثار هنری که در زمان واقعی، بر اساس واکنش‌های احساسی مخاطب، شکل خود را تغییر دهند.

همچنین آموزش هنر با کمک هوش مصنوعی دچار تحول خواهد شد. دانش‌آموزان و دانشجویان با ابزارهای تعاملی، سریع‌تر و دقیق‌تر مهارت‌های هنری را فرا خواهند گرفت. در واقع، آینده هنر نه تنها در خلق اثر بلکه در فرآیند آموزش، نقد و بازاریابی نیز به هوش مصنوعی وابسته خواهد بود.

هوش مصنوعی و هنر نه دشمن یکدیگر، بلکه دو عنصر مکمل در دنیای مدرن هستند. همان‌طور که دوربین نقاشی را از بین نبرد، بلکه تعریف آن را گسترش داد، هوش مصنوعی نیز مرزهای هنر را دوباره ترسیم می‌کند. در نهایت، این انسان است که تصمیم می‌گیرد چگونه از این ابزار بهره ببرد.

خلاقیت انسانی هنوز قلب هنر است، اما اکنون ماشینی در کنار آن می‌تپد و اگر درست استفاده شود، این تپش دوم می‌تواند ضربان هنر آینده را رقم بزند.

منبع: etemadonline-714993

برچسب ها
نسخه اصل مطلب