جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > نقد فیلم محبوس شده (Locked)؛ آنتونی هاپکینز، شرور گاتهام

نقد فیلم محبوس شده (Locked)؛ آنتونی هاپکینز، شرور گاتهام

فیلم محبوس تریلری تک لوکیشن با بازی آنتونی هاپکینز است که به نقد مسائل اجتماعی می‌پردازد. با نقد این فیلم همراه ما باشید.

محبوس‌شده اولین تجربه‌ی کارگردانی دیوید یارووسکی است. این فیلم برای تجربه‌ اول اثر بدی نیست مخصوصا اینکه آنتونی هاپکینز نیز در آن حضور دارد. ایده‌ی محبوس جسورانه است برای گفتن حرف‌های تندی آمده و قصد دارد که چیزهای زیادی را روی دایره بریزد. فضاسازی خوبی دارد و مشخص است که فیلمسازش می‌خواسته متفاوت باشد، خیلی متفاوت. اما ای کاش برای کار اولش فیلم سبک‌تری را انتخاب می‌کرد و بعدا سراغ این فیلم می‌رفت، چرا که محبوس واقعا پتانسیل تبدیل شدن به یک اثر جذاب و عالی را دارد. اما چه می‌شود کرد که همه‌ی این‌ها زیر سایه‌ی کم‌تجربگی دیوید یارووسکی از بین رفته می‌رود.

بعید است که تهیه‌کنندگان فیلم از ضعف‌های فیلمنامه آگاهی نداشته باشند اما خب به‌سراغ قانون همیشگی‌شان رفته‌اند. یک فیلم متوسط با آنتونی هاپکینز بهتر از یک فیلم متوسط بدون آنتونی هاپکینز است! اما آن‌ها نمی‌دانند که این قوانین دیگر در میان مخاطبان رنگی ندارد و آن‌ها ترجیح می‌دهد که یک فیلم خوب بدون آنتونی هاپکینز ببیند تا اینکه یک فیلم متوسط با آنتونی هاپکینز!

در ادامه داستان فیلم لو می‌رود

وقتی ادی در خیابان دربه‌در دنبال ماشینی برای دستبرد زدن می‌گردد با ماشین عجیبی در وسط یک پارکینگ برخورد می‌کند که ازقضا درش باز است. ماشینی سیاه رنگ با امکاناتی عجیب. اما درست وقتی که قصد ترک ماشین را دارد، درها قفل می‌شوند و تلفن وصل‌شده به ماشین زنگ می‌خورد. فیلم از اینجا به بعد رسما وارد درام اصلی‌اش می‌شود و ادی می‌فهمد که درگیر چه ماجرای هولناکی شده است. آنتونی هاپکینز پشت خط است، او این ماشین را برای به دام انداختن دزدها ساخته. فیلم روایتی موقعیت‌محور به خود می‌گیرد، ادی باید از شر این دیوانه نجات پیدا کند وگرنه خواهد مرد.

اولین چیزی که در فیلم به چشم می‌خورد، شخصیتی است که شهر به خود گرفته است. شهری آلوده همراه با فقر و بدون حضور حتی یک پلیس

در پلان‌های ابتدایی شروع درام، فضا به‌شدت کلاستروفوبیک می‌شود. سرتاپای مخاطب را ترس می‌گیرد. دوربین همراه ادی در ماشین می‌چرخد. او اسلحه‌اش را درمی‌آورد، شلیک می‌کند، فریاد می‌زند اما هیچ راه فراری وجود ندارد. حس خفگی در سرتاسر این نماها مشهود است اما همه‌ی اینها تنها تا چند پلان دوام می‌آورند. به محض اینکه فیلم وارد مسیر ایده‌ی مرکزی خودش می‌شود همه چیز فرو می‌ریزد و روایت دیگر آن جذابیت ابتدایی را ندارد. داستان از این قرار است که ویلیام قصد دارد انتقام کشته شدن دخترش را از دزدان شهر بگیرد و شهر را پاکسازی کند. او این ماشین را هم به‌عنوان یک تله ساخته است و خدا می‌داند که چقدر آدم از طریق همین ماشین کشته شده‌اند.

فیلم محبوس‌شده از نظر ایده، یک تریلر اجتماعی خوبی است اما فقط از نظر ایده و نه چیزی بیشتر! این فیلم روایتی درباره‌ی جرم و جنایت و طبقات مختلف اجتماعی است. اولین چیزی که در فیلم به چشم می‌خورد، شخصیتی است که شهر به گرفته است. شهری آلوده همراه با فقر و بدون حضور حتی یک پلیس! حال همین شهر آبستن آدم‌های روانی مثل ویلیام و دزدهایی مثل ادی است. جائی مخوف که خاصیت‌اش خلق چرخه‌ی خشونت است. گویا دولتی‌ها همه را به جان هم انداخته‌اند و هدف‌شان این است که شهر با دستان روانی‌هایی مثل ویلیام پاکسازی شود. ادی اختلاف طبقاتی را ریشه‌ی این مرگ‌ها و بدبختی‌ها می‌داند ولی ویلیام یک سر این دزدی‌ها و مرگ‌ها را به سر نسل جدید گره می‌زند.

اما آخر این قصه چه می‌شود؟ اگر ما تنها با یک تریلر صرف سروکار داشتیم، این پایان یک پایان معقول به‌حساب می‌آمد اما حالا که پای فرامتنی به نام جامعه در این فیلم باز شده است، خیلی چیزها گنگ به‌نظر می‌رسند. در نتیجه‌ی دعواهای میان‌نسلی و میان‌طبقاتی در فیلم محبوس این نسل فقیر و جوان است که پیروز می‌شود اما تنها پیروزی برای این جامعه‌ی به قهقرا رفته کافی نیست و ما نیازمند رستگاری طبقه‌ی پیروز هستیم.

در نتیجه‌ی دعواهای میان‌نسلی و میان‌طبقاتی در فیلم محبوس این نسل فقیر و جوان است که پیروز می‌شود اما تنها پیروزی برای این جامعه‌ی به قهقرا رفته کافی نیست و ما نیازمند رستگاری طبقه‌ی پیروز هستیم

ما باید رستگاری ادی را ببینیم تا خیالمان راحت شود. اما در طی این مسیر آیا چیزی را دیدیم که درنهایت به رستگاری این شخصیت بینجامد؟ جهان فکری ادی چقدر دستخوش تغییر شد و او را وادار به تغییر رویه کرد؟ رستگار شدن ادی چیزی نیست که با خرید یک دوچرخه به سرانجام برسد، به‌همین دلیل مخاطب چندان نمی‌تواند با این قضایا ارتباط درستی برقرار کند. فیلم محبوس شده درنهایت با کلی جاهای خالی و پر نشده به پایان می‌رسد. روایتی با قصه‌ای لاغر که ای کاش پرداخت بهتری به خود می‌گرفت.

منبع: زومجی

منبع: faradeed-242850

برچسب ها
نسخه اصل مطلب