جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > تصاویر؛ ۳ فیلم‌ هریسون فورد که ثابت می‌کند او فراتر از هان سولو و ایندیانا جونز است

تصاویر؛ ۳ فیلم‌ هریسون فورد که ثابت می‌کند او فراتر از هان سولو و ایندیانا جونز است

هریسون بیشتر به واسطه نقش‌های هان سولو و ایندیانا جونز اش شناخته می‌شود، اما واقعیت این است که او صرفا در این نقش‌ها خلاصه نمی‌شود. رفتار بی‌تلاش و در عین حال گیرای او، این امکان را برایش فراهم کرده است که بتواند در نقش‌هایی جذاب قرار بگیرد و این موضوع باعث شده که تعداد نقش‌آفرینی‌های جذاب او خیلی بیشتر از انگشتان دست باشد. با این حال بالاجبار در ادامه این مقاله سه تا از شاخص‌ترین نقش آفرینی‌های هریسون فورد را لیست کرده‌ایم.

هریسون فورد کسی است که پیش از ظهور کیت هرینگتون در نقش جان اسنو در گیم آف ترونز، می‌توانست تاج عبوس‌ترین و متفکرترین بازیگر دنیا را بر سر بگذارد. این شخص با مهارت اعجاب‌آوری که در ایفای نقش‌هایی که ترجیح می‌دهند هر جای دیگری باشند جز در یک فیلم، دارد توانسته تا به الان نقش های به یاد ماندنی‌ای را به تصویر بکشد.

او به واسطه اعتماد به نفس تحسین برانگیزی که دارد می‌تواند به‌خوبی در قالب هر شخصیتی قرار بگیرد. او در فیلم‌هایی که تا به امروز بازی کرده هیچ‌گاه تظاهر به چیزی نکرده و همین موضوع باعث شده که او در عین سادگی، یک اسطوره باشد. در ادامه این مقاله از ویجیاتو به معرفی نقش‌هایی از هریسون فورد می‌پردازیم که کمتر به آنها پرداخته شده است.

هریسون بیشتر به واسطه نقش‌های هان سولو و ایندیانا جونز اش شناخته می‌شود، اما واقعیت این است که او صرفا در این نقش‌ها خلاصه نمی‌شود. رفتار بی‌تلاش و در عین حال گیرای او، این امکان را برایش فراهم کرده است که بتواند در نقش‌هایی جذاب قرار بگیرد و این موضوع باعث شده که تعداد نقش‌آفرینی‌های جذاب او خیلی بیشتر از انگشتان دست باشد. با این حال بالاجبار در ادامه این مقاله سه تا از شاخص‌ترین نقش آفرینی‌های هریسون فورد را لیست کرده‌ایم.

دکارد در Blade Runner

قرار گرفتن هریسون در نقش یک شکارچی رپلیکانت احتمالا یکی از چیزهایی است که در یاد و خاطر بسیاری از افراد باقی مانده است. کلاسیک علمی-تخیلی Blade Runner که در سال ۱۹۸۲ میلادی به روی پرده نقره‌ای سینما رفت، داستان یک شکارچی رپلیکانت‌ را روایت می‌کند که مأموریت دارد تا چهار رپلیکانت فراری را که به زمین بازگشته‌اند، پیدا کرده و از بین ببرد. اما وقتی با زنی رپلیکانت، که باور دارد انسان است ملاقات می‌کند، عاشق او می‌شود.

اما او نمی‌داند که تیمی از مارشال‌های آمریکایی به رهبری معاون ساموئل جرارد، در تعقیب او هستند و تا وقتی او را دستگیر نکنند، متوقف نخواهند شد. اما هرچه جرارد و تیمش به او نزدیک‌تر می‌شوند، کیمبل حقیقت پشت یک توطئه پیچیده و افرادی که واقعاً مسئول قتل همسرش هستند را بیشتر کشف می‌کند.

این شخصیت به خودی خود به حدی مظلوم است که نمی‌توان با او همزاد پنداری نکرد و برایش دل نسوزاند،‌ اما بازی محشر هریسون فورد در نقش کیمبل واقعاً این حس را به سطح دیگری می‌برد. بیگناه بودن کیمبل از همان ابتدا بر ما عیان است، اما چیزی که واضح نیست،‌ این است که او قرار است چگونه از مخمصه رهایی پیدا کند.

در حالی که کیمبل همچنان به نظر می‌رسد که احساساتش را کاملاً تحت کنترل دارد، اما یک استیصال دیوانه‌وار از او تراوش می‌شود که او را به شخصیتی بسیار همدلی‌برانگیز تبدیل می‌کند و همین موضوع سبب می‌شود که ما شاهد بخشی از شخصیت هریسون فورد باشیم که معمولاً در فیلم‌هایش نمی‌توانیم آن را ببینیم.

کارآگاه بوک در Witness

فیلم Witness احتمالا برای خود شخص هریسون فورد نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. زیرا این فیلم اولین و تنها نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان بیاورد. داستان این فیلم از این قرار است که کارآگاه جان بوک تصمیم گرفته از راشل لاپ، مادر آمیش، و پسرش ساموئل محافظت کند. به این دلیل که آنها شاهدان قتل یک افسر پلیس مخفی در دستشویی ایستگاه قطار فیلادلفیا بوده‌اند.

در ادامه پس از اینکه بوک به حل معمای قتل نزدیک می‌شود، زمانی که در کمین مظنون بود زخمی می‌شود. و از ترس اینکه اتفاق بدتری بیافتد تصمیم می‌گیرد که هم خود و هم همراهان دیگرش مخفی شوند و از خطر دور بمانند. به‌طور کلی نقش کارآگاه بوک در فیلم Witness یکی از پر ظرافت‌ترین و تحسین شده ترین کارهای هریسون فورد است.

او در این فیلم می‌تواند بدون گفتن حتی یک کلمه به بهترین شکل حس آسیب پذیری را به شما منتقل کند. البته نباید به هیچ وجه از شیمی بی‌نظیر موجود بین هریسون فورد و کلی مک‌گیلیس غافل شد، رابطه این دو به همان اندازه که می‌تواند احساسات شما را برانگیخته کند، می‌تواند دل خراش نیز باشد. بوک را می‌توان شخصیتی دانست که برخلاف دیگر نقش‌آفرینی‌های هریسون فورد دوست‌داشتنی است.

به طور کلی در این فیلم هیچ هان سولو یا ایندیانا جونزی وجود ندارد که در روز مبادا سراغ برسند و همه را نجات دهند، بلکه صرفا شاهد تلاش‌های یک پلیس درست‌کار و صادق هستیم که تلاش می‌کند بهترین کار را انجام بدهد. به همین دلیل است که این فیلم تا این اندازه جذاب است و می‌توانیم آن را یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های هریسون فورد بدانیم.

کلام آخر

در کارنامه هریسون فورد، نقش‌هایی فراتر از ماجراهای پرهیجان هان سولو و ایندیانا جونز وجود دارد که جذابیت آنها صرفا به خاطر اکشن‌های نفس‌گیر یا جذابیت‌های بصری نیست. بلکه عمق احساسی، پیچیدگی‌های انسانی و اجراهای بی‌نظیر هریسون باعث شده که این آثار در یادها باقی بمانند.

فیلم‌هایی مانند Blade Runner، The Fugitive و Witness بهترین مثال‌ها برای اثبات این موضوع هستند که فورد قادر است از دل داستان‌هایی پرتنش و شخصیت‌هایی چندلایه، اجراهایی خلق کند که هم تأثیرگذارند و هم به‌یادماندنی.

او در این آثار، فراتر از یک ستاره اکشن ظاهر می‌شود،و می‌تواند به خوبی تضادهای درونی، آسیب‌پذیری‌ها و انتخاب‌های دشوار شخصیت‌ها را با اقتدار به تصویر بکشد. آنچه هریسون فورد را متمایز می‌کند، صرفا خونسردی ظاهری‌اش نیست، بلکه توانایی اعجاب انگیز او در برقراری ارتباط عمیق با مخاطب و جان بخشیدن به شخصیت‌هایی است که در مرزهای انسانیت، عدالت و بقا حرکت می‌کنند.

منبع: ویجیاتو

منبع: faradeed-239525

برچسب ها
نسخه اصل مطلب