جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > تصاویر؛ ۱۰ فیلم فرانسوی که هر کسی باید دستکم یکبار تماشا کند؛ از La Haine تا Breathless

تصاویر؛ ۱۰ فیلم فرانسوی که هر کسی باید دستکم یکبار تماشا کند؛ از La Haine تا Breathless

از رئالیسم شاعرانه تا بازتعریف موج نو، از عاشقانه دردناک تا وحشت وجودی، سهم فرانسه در فرهنگ جهانی سینما هم بنیادین و هم دائماً در حال تکامل بوده است. ب

سینما در سال ۱۸۹۵ در فرانسه آغاز شد و از آن زمان، این کشور از نظر کیفیت فیلمسازی از وزن خود بالاتر رفته است. در واقع، کشوری که برادران لومیر را به دنیا معرفی کرد، هرگز دست از نوآوری برنداشت. از رئالیسم شاعرانه تا بازتعریف موج نو، از عاشقانه دردناک تا وحشت وجودی، سهم فرانسه در فرهنگ جهانی سینما هم بنیادین و هم دائماً در حال تکامل بوده است. بدین بهانه، در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ فیلم سینمای فرانسه آشنا خواهیم کرد که هر کسی باید ببیند.

۱۰ فیلم فرانسوی که هر کسی باید ببیند

    ۱۰- La Haine (۱۹۹۵)
  • ۹- Amélie (۲۰۰۱)
  • ۸- Les Enfants du Paradis (۱۹۴۵)
  • ۷- Three Colors: Blue (۱۹۹۳)
  • ۶- Playtime (۱۹۶۷)
  • ۵- The Umbrellas of Cherbourg (۱۹۶۴)
  • ۴- A Man Escaped (۱۹۵۶)
  • ۳- The 400 Blows (۱۹۵۹)
  • ۲- Breathless (۱۹۶۰)
  • ۱- The Rules of the Game (۱۹۳۹)

۹- Amélie (۲۰۰۱)

در طرف دیگر این طیف، فیلم  آملی  یا  سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن  قرار دارد. در حالی که نفرت فیلمی خشن و واقعی است، این فیلم ساخته ژان پیر ژونه سبک و خیالبافانه است. این یک داستان افسانه ای در مورد آملی پولن (آدری توتو)، پیشخدمتی خجالتی است که تصمیم می گیرد مخفیانه زندگی اطرافیانش را بهتر کند. دیدگاه خوشایند و شاد او نسبت به شهر پاریس با رنگ های قرمز و سبز تند نقاشی شده است، جایی که شادی در امور کوچک روزمره پنهان می شود – پرش سنگ روی آب، یک شکاف در دیوار، یک جعبه گنج دوران کودکی که در زیر پارکت پیدا شده است.

توتو در اینجا درخشان ظاهر می شود، تجسم معصومیت بدون ساده لوحی، شخصیتی به شدت درونگرا که نقش قهرمان داستان را بازی می کند. در همین حال، کارگردانی ژونه سرشار از ابداع است – صفحه‌های نمایش دو تکه، شکست های دیوار چهارم، و یک رئالیسم جادویی که به‌جای الکی بودن احساس شایستگی دارد. همه این ها به فیلمی بسیار خوشایند منجر می شوند که از سرگرمی و احتمالات سینمایی چیزی کم ندارد. تماشای فیلم آملی مانند یک نجوا شدن یک راز در گوش شماست؛ ملایم، غافلگیر کننده و به شکل عجیبی حیاتی.

۷- Three Colors: Blue (۱۹۹۳)

آبی  اولین فیلم در سه گانه  سه رنگ  کریستوف کیشلوفسکی و شاید ویرانگرترین آن ها باشد. ژولیت بینوش در اینجا نقش زنی را بازی می کند که شوهر و فرزند خود را در یک تصادف رانندگی از دست داده و سعی می کند به طور کامل از دنیا فاصله بگیرد. در حالی که او در غم و اندوه غوطه ور شده است، قطعاتی از آهنگ ناتمام شوهر فقیدش او را به سمت معنا، خاطره و یک حس همراه با بی میلی از توجه به خود سوق می دهد.

آبی فیلمی به تمامی تحسین برانگیز، غمگین، آرام و به شکل زیبایی احساسات برانگیز است، با وجود اینکه در ۹۴ دقیقه در مدت زمان نسبتاً کم و اقتصادی روایت می شود و سرشار از خوراک برای تفکر است. بینوش همان طور که انتظار می رود در این نقش فوق العاده است و موسیقی سراسر فیلم نیز حیرت انگیز به نظر می رسد. اسلاوی ژیژک، فیلسوف خاص اسلوونیایی، این فیلم را ستوده و گفته است که آبی را نمادی برای آزادی و عشق می داند. ژیژک در این باره می گوید: «آزادی تنها زمانی رهایی واقعی است که با عشق پشتیبانی شود، پذیرش محبت آمیز دیگران».

۵- The Umbrellas of Cherbourg (۱۹۶۴)

کاترین دنوو در نقش ژنه ویو نقش اصلی این فیلم موزیکال را دارد، دختری نوجوان که عاشق گای (نینو کاستلنوو)، مکانیکی با چشمان گرم و دستان پینه بسته می شود. عشق آنها در زیر سایه بان های رنگی و خیابان های با نور نئونی شکوفا می شود، اما وقتی گای برای جنگ در الجزایر به خدمت فراخوانده می شود، زمان و شرایط شروع به از بین بردن عشق آنها می کند. رابطه آنها کل فیلم را با نوعی مالیخولیای عاشقانه اشباع می کند.

چیزی که فیلم فرانسوی  چترهای شربورگ  را متمایز می کند، تعهد کامل آن به سبک به عنوان یک عنصر حیاتی است. دیالوگ های موزیکال، طراحی دقیق صحنه، و موسیقی مسحور کننده میشل لگراند حسی واقعی گرایی را ایجاد می کند. در اینجا، شادی و غم در یکدیگر محو می شوند، که ترانه عاشقانه برنده اسکار I Will Wait for You که توسط خود ژاک دمی، نویسنده و کارگردان فیلم، نوشته شده است برجسته تر می شود. دی ان ای چترهای شربورگ در فیلم هایی مثل  لالالند  و  باربی  زنده است.

۳- The 400 Blows (۱۹۵۹)

اولین فیلم فرانسوا تروفو،  چهارصد ضربه ، به راه‌اندازی موج نوی سینمای فرانسه کمک کرد و یکی از ماندگارترین داستان‌های دوران بلوغ را به سینما بخشید. ژان پیر لئو در نقش آنتوان دوآنل، پسری است که دائماً توسط والدینش بد فهمیده می‌شود، معلمان با او بدرفتاری می‌کنند و سیستم او را به بیراهه می برد. او مدرسه را کنار گذاشته، دزدی می‌کند، دروغ می‌گوید و در نهایت فرار می‌کند، نه از روی شرارت، بلکه در قالب یک درخواست ملتمسانه و نومیدانه برای دیده شدن.

بازی لئو در نقش آنتوان چشمگیر است، بسیار فراتر از سن و سالش، و به استحکام روایت کلی فیلم کمک می کند. تروفو سناریو خود را با ظرافتی ماهرانه، تصاویری باشکوه و صداقت احساسی زیادی مدیریت می کند و از جایگاه بیگانه خود به عنوان یک مرد جوان برای کمک به فیلم نهایت استفاده را می برد. او با لئو در چهار فیلم دیگر که این شخصیت را در مراحل مختلف زندگی‌اش نشان می‌دهند همکاری می‌کند، اما اولی قوی‌ترین فیلم او در این فرانچایز است. از طرفداران بسیار فیلم چهارصد ضربه می توان به آکیرا کوروساوا اشاره کرد که آن را “یکی از زیباترین فیلم هایی که تا به حال دیده ام” نامیده است.

۱- The Rules of the Game (۱۹۳۹)

فیلم  قاعده بازی  یا  قواعد بازی  یک کمدی از آداب و رسوم است که با تراژدی همراه شده و در آستانه جنگ جهانی دوم ساخته شده در حالی که داستانش در همین دوره روایت می شود. داستان این فیلم فرانسوی در یک ملک روستایی اتفاق می افتد که در آن اشراف زادگان، هوانوردان و خدمتکاران برای یک آخر هفته معاشقه، بازی و حقایق ناگفته گرد هم می آیند. اما در زیر این زرق و برق، پوسیدگی و تباهی نهفته است. ازدواج ها توخالی، وفاداری ها معامله ای و شکاف طبقاتی عمیق است.

هجو فیلم دقیق و بی‌رحمانه است و پرتره‌ای نیشدار از جامعه فرانسه در دهه ۱۹۳۰ را می‌سازد. نقد اجتماعی فیلم به خوبی سال های پیش رو را پیش بینی کرده بود و به رژیم خائن ویشی در آینده اشاره می‌کرد که با نازی ها همکاری داشت. جدای از تم ها، قانون بازی از نظر تکنیکی نیز قابل توجه است، با دکوپاژ پیچیده، حرکات خاص دوربین، فوکوس عمیق موثر، برداشت های طولانی استادانه، و دیالوگ های دارای همپوشانی. این فیلم در زمان اکران مورد استقبال قرار نگرفت، اما از دهه ۱۹۵۰ به بعد، محبوبیت آن افزایش یافت و اکنون اغلب در بین بهترین فیلم های سینمای جهان قرار می گیرد.

منبع: روزیاتو

منبع: faradeed-239386

برچسب ها
نسخه اصل مطلب