10 فیلم و سریال برتر گای ریچی: از شرلوک تا پیمان
در چشمانداز سینمای معاصر، نام گای ریچی بیش از آن که صرفا یادآور فیلمهای جنایی خوشساخت باشد، مترادف با نوعی پویایی کمنظیر و یک جهانبینی سینمایی مشخص است. او کارگردانی است که توانست با ترکیبی حساب شده از دیالوگنویسی جسورانه و هوشمندانه، سبک بصری پرتحرک و بازی هوشمندانه با ساختارهای روایی، مرزهای ژانر اکشن و گانگستری – مشخصا سینمای بریتانیا – را جابجا کند و مُهر خود را پای آن بکوبد. ریچی دنیای زیرزمینی لندن را نه فقط با ریتم تند و شخصیتهای کاریزماتیک، که با نوعی «خودآگاهی سبکی» (stylistic self-awareness) و فاصلهگذاری طنزآمیز بازآفرینی کرد؛ جهانی که در آن خشونت میتواند به شکلی غریب طراحی شده و حتی زیبا به تصویر کشیده شود و ظاهر فریبندهی شخصیتها، اغلب نقابی بر انگیزههای پیچیدهتر آنهاست.
گای ریچی از ساخت آثار کالت کمهزینهی ابتدای دوران کاریاش مانند «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» تا رسیدن به بلاکباسترهای عظیم هالیوودی و تجربههای ژانری متفاوت، مسیری پرفراز و نشیب و گاه بحثبرانگیز را پیموده است. این سفر سینمایی نشان دهندهی تلاشی مداوم برای تطبیق آن امضای منحصربهفرد با قالبها و انتظارات گوناگون است؛ تلاشی که نتایج آن همواره محل بحث میان منتقدان و تماشاگران بوده اما ثابت میکند که گای ریچی یکی از اساتید ترکیب سرگرمی خالص با کارگردانی هوشمندانه به شمار میرود.
انتخاب ده اثر برجسته از میان این مجموعه، فقط یک رتبهبندی ساده نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازنگری در مولفههای کلیدی و تکامل سبک فیلمسازی ریچی و بررسی دقیقتر لحظاتی که در آنها، سبک بصری متمایز او با داستانگوییاش به هماهنگی و تاثیرگذاری بیشتری دست یافته است. این فهرست، دعوتی است به درک عمیقتر فراز و فرودهای یکی از متمایزترین و البته تاثیرگذارترین صداهای سینمای بریتانیا در چند دههی اخیر.
10. راکانرولا (RocknRolla)
- خالق و کارگردان : گای ریچی
- بازیگران اصلی: تئو جیمز، کایا اسکودلاریو، دنیل اینگز، جوئلی ریچاردسون، وینی جونز، جیانکارلو اسپوزیتو
- سال انتشار: 2024
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: 73 از 10
- امتیاز IMDb به سریال: 7.9 از 10
موفقیت فیلم «آقایان» و استقبال گسترده از جهان و شخصیتهای خلق شده توسط گای ریچی، بستر مناسبی را برای توسعهی این دنیا در قالب یک سریال تلویزیونی فراهم کرد. ریچی خود به عنوان خالق، نویسندهی همکار و کارگردان دو اپیزود اول، بازگشت تا اطمینان حاصل کند روح و سبک اثر سینمایی در این نسخه سریالی نیز جاری باشد. سریال «آقایان» ادامهی مستقیم داستان فیلم نیست و سرنوشت شخصیتهای اصلی آن را دنبال نمیکند، اما اتفاقات در همان جهان مشترک رخ میدهد و بر همان ایدهی مرکزی یعنی پیوند نامتعارف میان اشرافیت رو به زوال بریتانیا و امپراتوریهای پرسود و پنهان ماریجوانا استوار است.
شخصیت اصلی این بار، ادی هورنیمن (با بازی تئو جیمز)، یک افسر ارتش و پسر مبادی آداب یک دوک است که پس از مرگ پدرش، به طور غیرمنتظرهای وارث عنوان و املاک وسیع خانوادگی میشود. طولی نمیکشد که ادی کشف میکند این میراث ظاهرا مقدس، در واقع پوششی برای یکی از بزرگترین عملیاتهای کشت ماریجوانا در کشور است که توسط یک سندیکای قدرتمند به سرکردگی سوزی گلس (کایا اسکودلاریو) اداره میشود. ادی که ابتدا میخواهد خانوادهاش را از این منجلاب بیرون بکشد، به تدریج درگیر شبکهای خطرناک از رقابتهای گانگستری، معاملات پیچیده و خشونتهای بیپرده میشود و باید برای حفظ میراث و جان خانوادهاش، قواعد این بازی جدید را بیاموزد.
این سریال به طرز ماهرانهای موفق میشود تا لحن، سبک بصری و انرژی فیلم را بازتولید کند و دیالوگهای هوشمندانه و پر از کنایه، شخصیتهای فرعی قدرتمند (از برادر دردسرساز ادی گرفته تا باغبان مرموز با بازی وینی جونز)، ترکیب طنز سیاه با لحظات پرتنش و خشن، و تمرکز بر جزئیات پوشش و محیط، همگی یادآور امضای گای ریچی هستند.
8. وزارت جنگ ناجوانمردانه (The Ministry of Ungentlemanly Warfare)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: هنری کویل، آرمی همر، آلیسیا ویکاندر، الیزابت دبیکی، جرد هریس، هیو گرانت
- سال اکران: 2015
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 68 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
«مردی از یو.ان.سی.ال.ای.»، اقتباسی سینمایی از یک سریال تلویزیونی محبوب به همین نام است که در دههی 1960 میلادی پخش میشد و نمایشی تمامعیار از شیفتگی گای ریچی به سبک، مُد و زیباییشناسی دوران گذشته به حساب میرود. این فیلم بیش از هر اثر دیگری در کارنامهی او، به مثابهی یک کارت پستال متحرک و چشمنواز از اوایل دههی شصت میلادی عمل میکند؛ دورانی که در اوج جنگ سرد، جاسوسی نه فقط یک عملیات خطرناک، که میدانی برای نمایش جذابیت، هوش و البته خوشپوشی بود. داستان فیلم، ناپلئون سولو (هنری کویل)، مامور کارکشته و بیخیال سیا و ایلیا کوریاکین (آرمی همر)، مامور سرسخت و وظیفهشناس کا.گ.ب را در یک موقعیت غیرمعمول قرار میدهد: آنها مجبورند اختلافات ایدئولوژیک و شخصی خود را کنار گذاشته و برای متوقف کردن یک سازمان تبهکار مرموز که در آستانهی دستیابی به سلاح هستهای است با یکدیگر همکاری کنند. در این مسیر، گبی تلر (با بازی درخشان آلیسیا ویکاندر)، دختر یک دانشمند بسیار مهم، به آنها کمک میکند و خود نیز به بخشی از بازی پیچیدهی جاسوسی تبدیل میشود.
ریچی در این فیلم، انرژی و ضرباهنگ تند آثار جناییاش را به نفع یک خونسردی شیک و لحنی بازیگوشانه تعدیل میکند. تمرکز اصلی بر روی استایل بصری فیلم است، از طراحی لباسهای دقیق و خیره کننده، ماشینهای کلاسیک و لوکیشنهای اروپایی زیبا گرفته تا استفادهی هوشمندانه از موسیقی متن جازگونه و تکنیکهایی مانند «صفحهی تقسیم شده» (split screen) که حس کمیکبوکی و دوران گذشته را تقویت میکنند. حتی صحنههای اکشن نیز اغلب با طمانینه و نوعی طنز زیرپوستی کارگردانی شدهاند و بر هوشمندی و جذابیت شخصیتها بیش از خود درگیری فیزیکی تاکید دارند. همچنین بدهبستانهای کلامی و شیمی میان کویل، همر و ویکاندر، ستون اصلی فیلم و منبع اصلی جذابیت آن است.
«مردی از یو.ان.سی.ال.ای.» در زمان اکران ناموفق بود، اما به مرور زمان به یک اثر کالت محبوب تبدیل شد. این فیلم به عنوان نمونهای درخشان از توانایی ریچی در خلق یک اثر جاسوسی- کمدی بینهایت شیک، سرگرم کننده و با جذابیتی ماندگار، جایگاهی انکارناپذیر در میان بهترین آثارش دارد.
6. خشم مردانه (Wrath of Man)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، جود لا، ریچل مکآدامز، کلی رایلی، ادی مارسن، نومی راپاس، جرد هریس، استیون فرای
- سال اکران: فیلم اول 2011- فیلم دوم 2009
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: فیلم اول 69 از 100- فیلم دوم 59 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: فیلم اول 7.6 از 10- فیلم دوم 7.4 از 10
ورود گای ریچی به دنیای شرلوک هلمز با فیلم محصول سال 2009 و دنبالهی آن «بازی سایهها» که در سال 2011 منتشر شد، نقطهی عطفی هم در کارنامهی او و هم در تاریخ طولانی آثار اقتباس شده از این کارآگاه مشهور بود. ریچی با جسارتی مثال زدنی، تصویر کلاسیک هلمز به عنوان یک متفکر صرف را کنار زد و او را به عنوان یک نابغهی بوکسور، استاد تغییر قیافه، و یک قهرمان اکشن تمامعیار بازآفرینی کرد که هوش سرشارش با تواناییهای فیزیکیاش در هم آمیخته است. در این برداشت، رابرت داونی جونیور شخصیتی غیرمتعارف، کاریزماتیک و اندکی آشوبگر را از هلمز به تصویر میکشد. به موازات او، دکتر واتسون (با بازی جود لا) نیز از همراه و وقایعنگار منفعل همیشگی، به یک کهنهسرباز همراه، شریکی قابل اتکا در ماجراجوییها و البته صدای عقل سلیم در مقابل جنون هلمز تبدیل میشود. شیمی بینظیر و بدهبستانهای کلامی میان این دو بازیگر، قلب تپنده و یکی از بزرگترین نقاط قوت هر دو فیلم است که تماشای آنها را به شدت توصیه میکنیم.
ریچی در این دوگانه، سبک بصری پرانرژی و شناخته شدهی خود را به شکلی موفقیتآمیز به لندن ویکتوریایی منتقل کرد. تدوینهای سریع، استفادهی خلاقانه از حرکت آهسته برای نمایش فرآیند ذهنی و پیشبینی مبارزات توسط هلمز (که به یکی از امضاهای تصویری این فیلمها بدل شد)، بازآفرینی کمی غیرطبیعی اما پرجزئیات و باورپذیر آن دوران و موسیقی متن پرهیجان و ماندگار هانس زیمر، همگی دست به دست هم دادند تا تجربهای متفاوت و بسیار سرگرم کننده از دنیای هلمز خلق شود. فیلم اول با معرفی این دنیای جدید و قرار دادن هلمز در برابر نقشههای شیطانی لرد بلکوود، زمینهچینی موفقی انجام داد و فیلم دوم، «بازی سایهها»، با معرفی بزرگترین دشمن هلمز، پروفسور موریارتی (با بازی حساب شدهی جرد هریس) و گسترش داستان به سطحی بینالمللی، تنش ماجرا را به اوج رساند و بر رقابت مرگبار میان دو ذهن برتر تمرکز کرد. باید اذعان کرد که انرژی، نوآوری در پرداخت شخصیتها، بازیهای قوی و کارگردانی ماهرانهی ریچی باعث شدهاند تجسم او از شرلوک هلمز مثل روز اول باطراوت و تماشایی باشد.
4. پیمان (Guy Ritchie’s The Covenant)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: متیو مککانهی، کالین فارل، هیو گرانت، چارلی هونام، هنری گلدینگ، میشل داکری، جرمی استرانگ
- سال اکران: 2019
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 75 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10
پس از یک دهه تمرکز بر پروژههای بزرگ هالیوودی و اقتباسهای سینمایی، «آقایان» نشان دهندهی بازگشت پیروزمندانهی گای ریچی به همان فرمول و ژانری بود که او را به شهرت جهانی رساند: کمدی- جنایی هوشمندانه، پر از دیالوگهای تند و تیز، شخصیتهای کاریزماتیک و داستانهای پیچیدهای که در دنیای زیرزمینی لندن رخ میدهند. این فیلم برای طرفداران قدیمیاش نفسی تازه و یادآور بهترین لحظات آثار کالت اولیهاش بود. داستان فیلم حول محور میکی پیرسون (با بازی متیو مککانهی)، یک آمریکایی زیرک و خونسرد میچرخد که یک امپراتوری بسیار پرسود و مخفی کشت و توزیع ماریجوانا را در املاک اشرافی بریتانیا برپا کرده و اکنون قصد دارد از این تجارت پرخطر خارج شود. تصمیم او برای فروش کسبوکارش، جنگ قدرتی پنهان و آشکار را میان مجموعهای از شخصیتهای رنگارنگ به راه میاندازد؛ از گانگسترهای رقیب و نجیبزادههای بیپول گرفته تا سردبیران روزنامههای زرد و نسل جدیدی از خلافکاران خیابانی. نکتهی جذاب فیلم، ساختار روایی آن است؛ بخش عمدهای از ماجرا توسط فلچر (با نقشآفرینی متفاوت و درخشان هیو گرانت)، یک کارآگاه خصوصی و خبرنگار فرصتطلب، در قالب یک فیلمنامهی پیشنهادی برای دست راست میکی، یعنی ری (چارلی هونام)، روایت میشود که این خودآگاهی روایی، امضای بازیگوشانهی ریچی بر این اثر تماشایی است.
«آقایان» عصارهای از بهترین ویژگیهای سبک گای ریچی را در خود دارد. پیرنگهای متعدد که با ظرافت در هم بافته میشوند، دیالوگهایی که سرشار از طعنه، کنایه و ناسزاهای خلاقانه هستند، بازیگرانی درجه یک که هر کدام در نقش خود میدرخشند (بهویژه هیو گرانت و کالین فارل) و ترکیبی بینقص از خشونت ناگهانی و طنز سیاه. فیلم نسبت به آثار اولیه ریچی شاید کمی صیقل خوردهتر و ساختارمندتر به نظر برسد، اما همان انرژی، هوشمندی و جذابیت را حفظ کرده و بدون شک یکی از نقاط برجستهی کارنامهی او و نمایندهای شایسته از دوران جدید فعالیتش است.
2. ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده (Lock, Stock and Two Smoking Barrels)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: بنیسیو دل تورو، دنیس فارینا، وینی جونز، برد پیت، راده شربجیا، جیسون استاتهام، آلن فورد
- سال اکران: 2000
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 74 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.2 از 10
اگر «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» یک اعلام حضور جسورانه بود، «قاپزنی» تثبیت قدرت و نمایش اعتماد به نفس کارگردانی بود که حالا با منابع بیشتر و تجربهای غنیتر، دقیقا میدانست که چه میخواهد بسازد. «قاپزنی» تمام عناصر موفق فیلم اول را گرفت – داستان چندخطی پیچیده، شخصیتهای رنگارنگ دنیای زیرزمینی لندن، دیالوگهای سریع و پرکنایه، خشونت ناگهانی آمیخته با طنز سیاه، تدوین پرشتاب و موسیقی متن پرانرژی – و همه را در مقیاسی بزرگتر، با پرداختی جسورانهتر و با حضور بازیگران بینالمللی به سینما بازگرداند. نتیجه، یک کمدی- جنایی ذیوانهوار، سرگرم کننده و فوقالعاده ماهرانه بود که فورا به یک اثر کالت کلاسیک دیگر در کارنامهی گای ریچی تبدیل شد.
داستان «قاپزنی» حتی از فیلم قبلی هم پیچیدهتر است و چندین خط داستانی را به موازات هم پیش میبرد که در نهایت به شکلی غیرمنتظره و هوشمندانه به هم برخورد میکنند. شاید باور نکنید اما ماجرای سرقت یک الماس غولپیکر، گرفتاری دو برگزار کنندهی مسابقات بوکس زیرزمینی (ترکیش با بازی جیسون استاتهام و تامی با بازی استیون گراهام) با یک گنگستر بیرحم و ترسناک به نام «بریک تاپ» که علاقهی خاصی به خوکهایش دارد و معرفی یکی از به یاد ماندنیترین شخصیتهای سینمای ریچی، میکی اونیل (با بازی خیره کنندهی برد پیت)، یک بوکسور کوچنشین ایرلندی (Pikey) با لهجهای تقریبا غیرقابل فهم و مشتهایی ویرانگر، تنها بخشی از این شبکهی درهم تنیده است. در این میان، الماس دزدیده شده نیز مدام دست به دست میشود و آشوب بیشتری به پا میکند.
گای ریچی در «قاپزنی» با تسلطی مثال زدنی، این تعداد خط داستانی و شخصیت را مدیریت میکند و با استفاده از تمام ترفندهای سبکیاش، ریتمی نفسگیر و جذاب به فیلم میبخشد. بازیها همگی درخشان هستند و شخصیتهایی مانند میکی، بریک تاپ، بوریس تیغه، فرانکی چهار انگشتی و تونیِ دندان گلولهای، هر کدام به تنهایی میتوانند موضوع یک فیلم باشند. «قاپزنی» برای بسیاری، بهترین اثر گای ریچی و نمونهی کامل سینمای اوست.
منبع: مایکت
منبع: faradeed-238763