تاج فساد بر سر فوتبال؟ -مانند طبری محاكمه كنيد
پرونده مارک ویلموتس مربی بلژیکی سابق تیم ملی ایران به یکی از پرسروصداترین پروندههای چند سال اخیر فوتبال ایران تبدیل شده است. ویلموتس در مدت کوتاهی که روی نیکمت تیم ملی نشست عملکرد قابلتوجهی نداشت اما دستمزد بسیاری بالایی از فدراسیون دریافت کرد.
با کنارهگیری وی از سرمربیگری تیم ملی نیز گمانهزنیها درباره سرانجام پرونده وی زیاد بود تا زمانی که حکم فیفا درباره این پرونده صادر شد. برابر حکم فیفا فدراسیون فوتبال ایران به پرداخت رقمی بالغ بر شش و نیم میلیون یورو محکوم شده است. مبلغی که به پول ایران حدود صدوشصت میلیارد تومان میشود. سوال اینجاست که اگر قرار بود فدراسیون فوتبال چنین پولی را به ویلموتس پرداخت کند با همین پول میتوانست بهترین مربیان جهان را به برای نشستن روی نیمکت تیم ملی استخدام کند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمانملی» با مهرداد میناوند بازیکن سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس گفتوگو کرده است.
میناوند معتقد است: « باید یک بار برای همیشه جلوی چنین اتفاقاتی را در فوتبال کشور گرفت. دستگاههای نظارتی به خوبی میدانند چه اتفاقاتی در فوتبال ایران رخ میدهد. دستگاههای نظارتی میدانند بازیکنان با چه پولهایی از یک تیم به تیم دیگری منتقل میشوند و در پشت پرده چه پولهای هنگفتی جابهجا میشود. کسانی که باید این مسائل را بدانند به خوبی میدانند اما بدون جدی گرفتن از آن عبور میکنند. در فوتبال ایران گروههای مافیایی وجود دارند که از همه اقشار به سود خود استفاده میکنند. این مافیای گردن کلفت نیز در نقطهای از فوتبال ایران دارای ابزارهای خاص خودش است. این مافیای فوتبالی در مطبوعات، برنامههای تلویزیونی، بازیکنان، مدیران و حتی هواداران نفوذ دارد و برنامههای خود را اجرا میکند. به همین دلیل نیز دستگاه نظارتی نباید تنها به ویلموتس نگاه کنند؛ بلکه باید همه جوانب را در نظر بگیرند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
رونده ويلموتس و محکوميت ايران چه پيامدهايي براي فوتبال ايران به همراه خواهد داشت؟
پرونده ويلموتس در سالهاي اخير نخستين پروندهاي نبوده که در نهايت به ضرر فوتبال ايران تمام شده است. بسياري از پرونده به شکلهاي مختلف وجود داشتهاند اما افکار عمومي در جريان قرار نگرفتهاند. بسياري از اين پروندهها نيز مبتني بر دلالي افرادي بوده که بيش از اينکه به فکر فوتبال کشور باشند به فکر منافع فردي خود بودهاند. نمونه بارز اين پروندهها پرونده آقاي کيروش بوده که اگر چه از نظر فني دستاوردهاي قابلقبولي براي فوتبال ايران داشته اما از نظر مالي و حقوقي با حرف و حديثهاي زيادي همراه بوده است. آقاي برانکو عنوان ميکرد اگر فوتبال ايران در همين مسيري که قرار گرفته ادامه دهد تا چند سال ديگر ورشکسته خواهد شد. به نظر مي رسد اين حرف درست از آب درآمده است. البته از مدتها قبل نشانههايي در اين رابطه مشاهده ميشد اما امروز براي همه مسجل شده است. در پرونده آقاي ويلموتس ضعف مديريتي فدراسيون فوتبال به خوبي براي همه مشخص شده است. نکته مهم اينکه روح جوانمردي در فوتبال در همه کشورهاي جهان به عنوان سرلوحه قرار گرفته است.
سوال بنده از ويلموتس اين است که گيرم که اين پول نيز در نهايت به شما رسيد، آيا وجدان شما راضي خواهد بود؟آيا اين پول ميتواند در زندگي شما تأثير مثبت بگذارد؟ ويلموتس با اين اقدام روح بزرگ فوتبال را نقض کرده است.ايران کشور ثروتمندي است. ممکن است با اين اقدام فوتبال ما براي مدتي افت کند اما اين افت هميشگي نيست و خيلي زود همه چيز به وضعيت قبلي باز ميگردد. اين پول حق وي نبوده است. ويلموتس چند بازي روي نيکمت ايران نشسته و تاکنون نيز يک رقم عجيب را به عنوان دستمزد خود دريافت کرده است. حتي اگر فدراسيون فوتبال هم اشتباه کرده باشد آقاي ويلموتس نبايد به گرفتن چنين پولي راضي باشد؛ چون حق وي نيست.
آيا اين اتفاق بيش از اينکه به رفتار و اخلاقيات آقاي ويلموتس بستگي داشته باشد به ضعف مديريتي فدراسيون فوتبال باز نميگردد؟
بايد يک بار براي هميشه جلوي چنين اتفاقاتي را در فوتبال کشورگرفت. دستگاههاي نظارتي به خوبي ميدانند چه اتفاقاتي در فوتبال ايران رخ ميدهد.
دستگاههاي نظارتي ميدانند بازيکنان با چه پولهايي از يک تيم به تيم ديگر منتقل ميشوند و پشت پرده چه پولهاي هنگفتي جابهجا ميشود. کساني که بايد اين مسائل را بدانند به خوبي ميدانند اما بدون جدي گرفتن از آن عبور ميکنند. در فوتبال ايران گروههاي مافيايي وجود دارند که از همه اقشار به سود خود استفاده ميکنند. اين مافياي گردنکلفت نيز در نقطهاي از فوتبال ايران نيز داراي ابزارهاي خاص خودش است. اين مافياي فوتبالي در مطبوعات، برنامههاي تلويزيوني، بازيکنان، مديران و حتي هواداران نفوذ دارد و برنامههاي خود را اجرا ميکند. به همين دليل نيز دستگاه نظارتي نبايد تنها به ويلموتس نگاه کنند و بايد همهجوانب را در نظر بگيرند. به همين دليل اگر قرار است با فساد مبارزه شود بايد سرشاخه فساد را قطع کرد.
امروز براي همه اين نکته مسجل شده که در فوتبال ايران فساد وجود دارد. امروز ما از نظر امنيتي در سطح منطقه خاورميانه کشوري هستيم که هيچ کشور همسايهاي حتي فکر حمله به ايران را نيز نميتواند در سر خود بپروراند. سوال اينجاست چگونه ما که داراي چنين اقتداري در مرزهاي خود هستيم با مفاسد فوتبالي و کساني که با دلالي فوتبال ايران را به ورطه نابودي کشاندهاند برخورد نميکنيم. به نظر ميرسد کساني که سر اين سفره نشستهاند و ميخورند از همديگر آتو دارند و به همين دليل برخورد جدي با آنها صورت نميگيرد. اين در حالي است که هيچ ارگاني نيز نظارت کافي روي اين مسأله نداشته است.
چرا در حالي که مبارزه با فساد يکي از شعارهاي هميشگي دستگاه قضائي بوده اما برخورد لازم با مفسدان فوتبالي صورت نگرفته است؟
به نظر ميرسد کساني که براي نظارت و رسيدگي آمدهاند پس از مدتي خودشان پاي سفره نشستهاند و مشغول خوردن شدهاند. بنده اميدوارم پرونده ويلموتس و پشت پردههاي آن کاري کند که فوتبال ما پاکتر از گذشته شود. شايد نتوان فساد را براي هميشه از فوتبال پاک کرد اما ميتوان درصدهايي از آن را کاهش داد. در کشورهاي اروپايي نيز اين اتفاق رخ داده است. به عنوان مثال در فوتبال ايتاليا فساد وجود داشت که پس از افشاي آن برخورد قاطعي صورت گرفت و تيم يوونتوس را به دستههاي پايينتر فرستادند. اين وضعيت براي ميشل پلاتيني نيز وجود داشت که پس از افشاي فساد وي با محروميتهاي سنگيني مواجه شد. اين برخوردها نشان داد کشورهاي ديگر براي برخورد با فساد در فوتبال جدي هستند. آقاي ويلموتس يک فوتباليست بوده است؛ يک فوتباليست نميتواند تا اين اندازه گرگ باشد. يک فوتباليست نميتواند تا اين اندازه بيشخصيت باشد.
مگر سرگردنه است و ويلموتس دزد دريايي است که به دنبال گرفتن چنين پول ناحقي است. به فرض که ايران چنين پولي را به ويلموتس بدهد وي نبايد بپذيرد و تنها بايد به اندازه حق خود بردارد. مقصر فدراسيون فوتبال است که به افرادي مانند وي که داراي کارنامه مشخصي نبودهاند و در فوتبال جهان موفقيت خاصي به دست نياوردهاند اطمينان کرده و سکان هدايت تيم ملي را به او سپردهاند. در شرايط کنوني نيز افکار عمومي جامعه نسبت به اين پرونده جريحهدار شده و به همين دليل دستگاههاي نظارتي بايد با مسببان اين قضيه برخورد جدي کند و آنها را به زندانهاي طويلالمدت بفرستد.
هر فرد و گروهي که مسبب اين ماجرا بوده بايد مانند آقاي طبري در دادگاه ظاهر شود و به مردم ايران پاسخ بدهد. بايد يک بار براي هميشه اين اتفاق رخ بدهد. در طول سالهاي گذشته بسياري از افراد پاک و سالم را از فوتبال فراري دادهاند. دليل اصلي آن نيز اين بوده که حاضر نبودند پاي سفره فساد بنشينند و با مفسدان هم سفره شوند. برخي اوقات من مسائلي را در فوتبال مشاهده ميکنم که باعث ميشود از خودم اين سوال را بپرسم آيا در اين فوتبال زندگي کردهام؟ امروز که مردم به نان شب خود محتاج هستند مطرح کردن شش ميليون يورو دستمزد براي يک مربي فوتبال چه معنايي ميتواند داشته باشد؟مردم با مشاهده اين وضعيت چه نگاهي به فوتبال خواهند داشت.
سرشاخههاي فساد در فوتبال چگونه قابل شناسايي هستند؟آيا در اين زمينه اطلاعاتي داريد که در اختيار افکار عمومي قرار بدهيد؟
بنده که نبايد اين اطلاعات را به مردم بدهم. چند سال پيش من يک صحبتي کردم و گفتم از من بخواهيد در اين زمينه صحبت کنم تا بگويم برخي مربيان چه کارهايي در فوتبال ميکنند. پس از من خواستند و من توضيحاتي به برخي افراد دادم. با اين وجود يکي از سرشاخههاي اصلي در فدراسيون فوتبال قرار دارد. مگر امکان دارد زيرمجموعه يک مدير هزار کار اشتباه انجام بدهد اما مدير بالادستي متوجه نشود؟ بدونشک اين اتفاقات سرمنشأ بزرگتري در فوتبال دارد و توسط برخي افراد مديريت ميشود. هنگامي که برنامههاي ورزشي تلويزيوني را مشاهده ميکنيد بسياري از نکات براي انسان روشن ميشود.
شايد مردم به شکل ديگري اين برنامهها را ببينند؛ اما من نگاه ديگري به ماجرا دارم. باندهاي مافيايي در جاهاي مختلف آدمهاي بزرگي را دارند که کار حتي به تلويزيون نيز کشيده شده است. برخي مجريان تلويزيوني با برخي باشگاهها همکاري دارند. اين را ميتوان از نوع مهماناني که به برنامههاي خود دعوت ميکنند و تعريف و تمجيدهاي غيرواقعي و سوالبرانگيزي که از آنها ميکنند، متوجه شد. حتي مهمانهاي تلفني اين برنامهها و کساني را که پشتخط ميآورند با برنامهريزي صورت ميگيرد. اين اتفاقاتي است که دستگاههاي نظارتي با کمي بررسي به راحتي ميتوانند به ماهيت واقعي آن پي ببرند.
برنامههاي تلويزيوني چند بار امثال علي کريمي و محمد خاکپور را به عنوان مهمان دعوت کردند تا درباره فوتبال کشور صحبت کنند. مگر اين افراد از مفاخر فوتبال کشور نيستند. سوال ديگر اينکه مربيان باشگاهها با چه سازوکاري انتخاب ميشوند و چه پشت پردهاي دارند؟ آقاي برانکو سه سال در پرسپوليس مربيگري کرد و هر سه سال نيز پرسپوليس را به قهرماني رساند. نکته جالب اينکه ايشان سال آخر حقوق نگرفته و از جيب خود نيز خرج کرده است. در اينجا به آقاي برانکو اجحاف شده است. به اندازهاي بيبرنامهگي در فوتبال ايران وجود دارد که مربياي مانند برانکو که زحمت زيادي کشيده و موفقيتهاي زيادي به دست آورده به حق و حقوق خود نميرسد اما فردي که هيچ زحمتي نکشيده بايد براي چند بازي، که دو بازي مهم آن نيز با باخت همراه بوده است، رقمي بالغ بر شش ميليون يورو دريافت کند.
نقش آقاي تاج را به عنوان رئيس فدراسيون فوتبال در اين قرارداد چگونه ميبينيد؟
آقاي تاج در انعقاد اين قرارداد تنها نبوده است. قرار نيست به کسي که زمين خورده لگد بزنيم. آقاي تاج در برخي زمينهها اشتباه کرده است. با اين وجود شک نکنيد که يک گروه وي را به اين سمت برده که با ويلموتس چنين قراردادي امضا کند. اصلا کار به محکوميت ايران در پرونده ويلموتس نداشته باشيم. اگر اين مسأله را کنار بگذاريم فدراسيون فوتبال براي پنج بازي مبلغي بالغ بر دو ميليون و دويست ميليون يورو به آقاي ويلموتس پرداخت کرده است. خود پرداخت اين مبلغ به منزله تقلب است و بايد مورد بررسي قرار بگيرد.
در چنين شرايطي کسي که اشتباه کرده بايد علاوه براينکه عذرخواهي کند دست خود را نيز به علامت تسليم بالا ببرد و در مقابل قانون قرار بگيرد تا قانون براساس تخلفي که انجام داده تصميمگيري کند. در اين ماجرا بايد همه کساني که به هر شکلي نقش داشتهاند مورد بازخواست قرار بگيرند. اين پرونده ميتواند پشت پرده مديريت و تصميمگيريهاي فدراسيون فوتبال را مشخص کند. به هر حال اين براي نخستين بار نبوده گه چنين اتفاقي در فوتبال ما رخ داده و در گذشته نيز چنين اتفاقاتي افتاده است. به همين دليل نيز دستگاههاي نظارتي براي يک بار هم شده بايد به صورت جدي با عوامل اصلي چنين اتفاقي که فوتبال ملي ما را تحتالشعاع قرار داده است، برخورد کنند.
آرمان ملی/احسان انصاری
میناوند معتقد است: « باید یک بار برای همیشه جلوی چنین اتفاقاتی را در فوتبال کشور گرفت. دستگاههای نظارتی به خوبی میدانند چه اتفاقاتی در فوتبال ایران رخ میدهد. دستگاههای نظارتی میدانند بازیکنان با چه پولهایی از یک تیم به تیم دیگری منتقل میشوند و در پشت پرده چه پولهای هنگفتی جابهجا میشود. کسانی که باید این مسائل را بدانند به خوبی میدانند اما بدون جدی گرفتن از آن عبور میکنند. در فوتبال ایران گروههای مافیایی وجود دارند که از همه اقشار به سود خود استفاده میکنند. این مافیای گردن کلفت نیز در نقطهای از فوتبال ایران دارای ابزارهای خاص خودش است. این مافیای فوتبالی در مطبوعات، برنامههای تلویزیونی، بازیکنان، مدیران و حتی هواداران نفوذ دارد و برنامههای خود را اجرا میکند. به همین دلیل نیز دستگاه نظارتی نباید تنها به ویلموتس نگاه کنند؛ بلکه باید همه جوانب را در نظر بگیرند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
رونده ويلموتس و محکوميت ايران چه پيامدهايي براي فوتبال ايران به همراه خواهد داشت؟
پرونده ويلموتس در سالهاي اخير نخستين پروندهاي نبوده که در نهايت به ضرر فوتبال ايران تمام شده است. بسياري از پرونده به شکلهاي مختلف وجود داشتهاند اما افکار عمومي در جريان قرار نگرفتهاند. بسياري از اين پروندهها نيز مبتني بر دلالي افرادي بوده که بيش از اينکه به فکر فوتبال کشور باشند به فکر منافع فردي خود بودهاند. نمونه بارز اين پروندهها پرونده آقاي کيروش بوده که اگر چه از نظر فني دستاوردهاي قابلقبولي براي فوتبال ايران داشته اما از نظر مالي و حقوقي با حرف و حديثهاي زيادي همراه بوده است. آقاي برانکو عنوان ميکرد اگر فوتبال ايران در همين مسيري که قرار گرفته ادامه دهد تا چند سال ديگر ورشکسته خواهد شد. به نظر مي رسد اين حرف درست از آب درآمده است. البته از مدتها قبل نشانههايي در اين رابطه مشاهده ميشد اما امروز براي همه مسجل شده است. در پرونده آقاي ويلموتس ضعف مديريتي فدراسيون فوتبال به خوبي براي همه مشخص شده است. نکته مهم اينکه روح جوانمردي در فوتبال در همه کشورهاي جهان به عنوان سرلوحه قرار گرفته است.
سوال بنده از ويلموتس اين است که گيرم که اين پول نيز در نهايت به شما رسيد، آيا وجدان شما راضي خواهد بود؟آيا اين پول ميتواند در زندگي شما تأثير مثبت بگذارد؟ ويلموتس با اين اقدام روح بزرگ فوتبال را نقض کرده است.ايران کشور ثروتمندي است. ممکن است با اين اقدام فوتبال ما براي مدتي افت کند اما اين افت هميشگي نيست و خيلي زود همه چيز به وضعيت قبلي باز ميگردد. اين پول حق وي نبوده است. ويلموتس چند بازي روي نيکمت ايران نشسته و تاکنون نيز يک رقم عجيب را به عنوان دستمزد خود دريافت کرده است. حتي اگر فدراسيون فوتبال هم اشتباه کرده باشد آقاي ويلموتس نبايد به گرفتن چنين پولي راضي باشد؛ چون حق وي نيست.
آيا اين اتفاق بيش از اينکه به رفتار و اخلاقيات آقاي ويلموتس بستگي داشته باشد به ضعف مديريتي فدراسيون فوتبال باز نميگردد؟
بايد يک بار براي هميشه جلوي چنين اتفاقاتي را در فوتبال کشورگرفت. دستگاههاي نظارتي به خوبي ميدانند چه اتفاقاتي در فوتبال ايران رخ ميدهد.
دستگاههاي نظارتي ميدانند بازيکنان با چه پولهايي از يک تيم به تيم ديگر منتقل ميشوند و پشت پرده چه پولهاي هنگفتي جابهجا ميشود. کساني که بايد اين مسائل را بدانند به خوبي ميدانند اما بدون جدي گرفتن از آن عبور ميکنند. در فوتبال ايران گروههاي مافيايي وجود دارند که از همه اقشار به سود خود استفاده ميکنند. اين مافياي گردنکلفت نيز در نقطهاي از فوتبال ايران نيز داراي ابزارهاي خاص خودش است. اين مافياي فوتبالي در مطبوعات، برنامههاي تلويزيوني، بازيکنان، مديران و حتي هواداران نفوذ دارد و برنامههاي خود را اجرا ميکند. به همين دليل نيز دستگاه نظارتي نبايد تنها به ويلموتس نگاه کنند و بايد همهجوانب را در نظر بگيرند. به همين دليل اگر قرار است با فساد مبارزه شود بايد سرشاخه فساد را قطع کرد.
امروز براي همه اين نکته مسجل شده که در فوتبال ايران فساد وجود دارد. امروز ما از نظر امنيتي در سطح منطقه خاورميانه کشوري هستيم که هيچ کشور همسايهاي حتي فکر حمله به ايران را نيز نميتواند در سر خود بپروراند. سوال اينجاست چگونه ما که داراي چنين اقتداري در مرزهاي خود هستيم با مفاسد فوتبالي و کساني که با دلالي فوتبال ايران را به ورطه نابودي کشاندهاند برخورد نميکنيم. به نظر ميرسد کساني که سر اين سفره نشستهاند و ميخورند از همديگر آتو دارند و به همين دليل برخورد جدي با آنها صورت نميگيرد. اين در حالي است که هيچ ارگاني نيز نظارت کافي روي اين مسأله نداشته است.
چرا در حالي که مبارزه با فساد يکي از شعارهاي هميشگي دستگاه قضائي بوده اما برخورد لازم با مفسدان فوتبالي صورت نگرفته است؟
به نظر ميرسد کساني که براي نظارت و رسيدگي آمدهاند پس از مدتي خودشان پاي سفره نشستهاند و مشغول خوردن شدهاند. بنده اميدوارم پرونده ويلموتس و پشت پردههاي آن کاري کند که فوتبال ما پاکتر از گذشته شود. شايد نتوان فساد را براي هميشه از فوتبال پاک کرد اما ميتوان درصدهايي از آن را کاهش داد. در کشورهاي اروپايي نيز اين اتفاق رخ داده است. به عنوان مثال در فوتبال ايتاليا فساد وجود داشت که پس از افشاي آن برخورد قاطعي صورت گرفت و تيم يوونتوس را به دستههاي پايينتر فرستادند. اين وضعيت براي ميشل پلاتيني نيز وجود داشت که پس از افشاي فساد وي با محروميتهاي سنگيني مواجه شد. اين برخوردها نشان داد کشورهاي ديگر براي برخورد با فساد در فوتبال جدي هستند. آقاي ويلموتس يک فوتباليست بوده است؛ يک فوتباليست نميتواند تا اين اندازه گرگ باشد. يک فوتباليست نميتواند تا اين اندازه بيشخصيت باشد.
مگر سرگردنه است و ويلموتس دزد دريايي است که به دنبال گرفتن چنين پول ناحقي است. به فرض که ايران چنين پولي را به ويلموتس بدهد وي نبايد بپذيرد و تنها بايد به اندازه حق خود بردارد. مقصر فدراسيون فوتبال است که به افرادي مانند وي که داراي کارنامه مشخصي نبودهاند و در فوتبال جهان موفقيت خاصي به دست نياوردهاند اطمينان کرده و سکان هدايت تيم ملي را به او سپردهاند. در شرايط کنوني نيز افکار عمومي جامعه نسبت به اين پرونده جريحهدار شده و به همين دليل دستگاههاي نظارتي بايد با مسببان اين قضيه برخورد جدي کند و آنها را به زندانهاي طويلالمدت بفرستد.
هر فرد و گروهي که مسبب اين ماجرا بوده بايد مانند آقاي طبري در دادگاه ظاهر شود و به مردم ايران پاسخ بدهد. بايد يک بار براي هميشه اين اتفاق رخ بدهد. در طول سالهاي گذشته بسياري از افراد پاک و سالم را از فوتبال فراري دادهاند. دليل اصلي آن نيز اين بوده که حاضر نبودند پاي سفره فساد بنشينند و با مفسدان هم سفره شوند. برخي اوقات من مسائلي را در فوتبال مشاهده ميکنم که باعث ميشود از خودم اين سوال را بپرسم آيا در اين فوتبال زندگي کردهام؟ امروز که مردم به نان شب خود محتاج هستند مطرح کردن شش ميليون يورو دستمزد براي يک مربي فوتبال چه معنايي ميتواند داشته باشد؟مردم با مشاهده اين وضعيت چه نگاهي به فوتبال خواهند داشت.
سرشاخههاي فساد در فوتبال چگونه قابل شناسايي هستند؟آيا در اين زمينه اطلاعاتي داريد که در اختيار افکار عمومي قرار بدهيد؟
بنده که نبايد اين اطلاعات را به مردم بدهم. چند سال پيش من يک صحبتي کردم و گفتم از من بخواهيد در اين زمينه صحبت کنم تا بگويم برخي مربيان چه کارهايي در فوتبال ميکنند. پس از من خواستند و من توضيحاتي به برخي افراد دادم. با اين وجود يکي از سرشاخههاي اصلي در فدراسيون فوتبال قرار دارد. مگر امکان دارد زيرمجموعه يک مدير هزار کار اشتباه انجام بدهد اما مدير بالادستي متوجه نشود؟ بدونشک اين اتفاقات سرمنشأ بزرگتري در فوتبال دارد و توسط برخي افراد مديريت ميشود. هنگامي که برنامههاي ورزشي تلويزيوني را مشاهده ميکنيد بسياري از نکات براي انسان روشن ميشود.
شايد مردم به شکل ديگري اين برنامهها را ببينند؛ اما من نگاه ديگري به ماجرا دارم. باندهاي مافيايي در جاهاي مختلف آدمهاي بزرگي را دارند که کار حتي به تلويزيون نيز کشيده شده است. برخي مجريان تلويزيوني با برخي باشگاهها همکاري دارند. اين را ميتوان از نوع مهماناني که به برنامههاي خود دعوت ميکنند و تعريف و تمجيدهاي غيرواقعي و سوالبرانگيزي که از آنها ميکنند، متوجه شد. حتي مهمانهاي تلفني اين برنامهها و کساني را که پشتخط ميآورند با برنامهريزي صورت ميگيرد. اين اتفاقاتي است که دستگاههاي نظارتي با کمي بررسي به راحتي ميتوانند به ماهيت واقعي آن پي ببرند.
برنامههاي تلويزيوني چند بار امثال علي کريمي و محمد خاکپور را به عنوان مهمان دعوت کردند تا درباره فوتبال کشور صحبت کنند. مگر اين افراد از مفاخر فوتبال کشور نيستند. سوال ديگر اينکه مربيان باشگاهها با چه سازوکاري انتخاب ميشوند و چه پشت پردهاي دارند؟ آقاي برانکو سه سال در پرسپوليس مربيگري کرد و هر سه سال نيز پرسپوليس را به قهرماني رساند. نکته جالب اينکه ايشان سال آخر حقوق نگرفته و از جيب خود نيز خرج کرده است. در اينجا به آقاي برانکو اجحاف شده است. به اندازهاي بيبرنامهگي در فوتبال ايران وجود دارد که مربياي مانند برانکو که زحمت زيادي کشيده و موفقيتهاي زيادي به دست آورده به حق و حقوق خود نميرسد اما فردي که هيچ زحمتي نکشيده بايد براي چند بازي، که دو بازي مهم آن نيز با باخت همراه بوده است، رقمي بالغ بر شش ميليون يورو دريافت کند.
نقش آقاي تاج را به عنوان رئيس فدراسيون فوتبال در اين قرارداد چگونه ميبينيد؟
آقاي تاج در انعقاد اين قرارداد تنها نبوده است. قرار نيست به کسي که زمين خورده لگد بزنيم. آقاي تاج در برخي زمينهها اشتباه کرده است. با اين وجود شک نکنيد که يک گروه وي را به اين سمت برده که با ويلموتس چنين قراردادي امضا کند. اصلا کار به محکوميت ايران در پرونده ويلموتس نداشته باشيم. اگر اين مسأله را کنار بگذاريم فدراسيون فوتبال براي پنج بازي مبلغي بالغ بر دو ميليون و دويست ميليون يورو به آقاي ويلموتس پرداخت کرده است. خود پرداخت اين مبلغ به منزله تقلب است و بايد مورد بررسي قرار بگيرد.
در چنين شرايطي کسي که اشتباه کرده بايد علاوه براينکه عذرخواهي کند دست خود را نيز به علامت تسليم بالا ببرد و در مقابل قانون قرار بگيرد تا قانون براساس تخلفي که انجام داده تصميمگيري کند. در اين ماجرا بايد همه کساني که به هر شکلي نقش داشتهاند مورد بازخواست قرار بگيرند. اين پرونده ميتواند پشت پرده مديريت و تصميمگيريهاي فدراسيون فوتبال را مشخص کند. به هر حال اين براي نخستين بار نبوده گه چنين اتفاقي در فوتبال ما رخ داده و در گذشته نيز چنين اتفاقاتي افتاده است. به همين دليل نيز دستگاههاي نظارتي براي يک بار هم شده بايد به صورت جدي با عوامل اصلي چنين اتفاقي که فوتبال ملي ما را تحتالشعاع قرار داده است، برخورد کنند.
آرمان ملی/احسان انصاری