۱۰ فیلم کمدی شاهکار که در تاریخ سینما ماندگار شدند
فیلمهای کمدی معمولاً به اندازهی درامها مورد تحسین منتقدان قرار نمیگیرند و جدی گرفته نمیشوند، اما بدون شک سینما فیلم کمدی شاهکار که همتراز با فیلمهای درام شاخص هستند، کم ندارد. این فیلمها ثابت میکنند که کمدی نهتنها میتواند سرگرمکننده باشد، بلکه به اندازه هر ژانر دیگری پربار، هنرمندانه و تأثیرگذار است. آنها در برابر فهرستهای «بهترین فیلمهای تاریخ» که معمولاً پر از آثار تلخ و جدی هستند، بهعنوان آلترناتیوی ارزشمند قد علم میکنند. اگرچه فیلمهای کمدی به ندرت در فصل جوایز افتخار کسب میکنند، این به معنای بیارزش بودن آنها نیست. به این خاطر است که در نگاه سنتی، شوخطبعی هنوز به اندازه جدیت مهم نیست.
10 فیلم کمدی شاهکار که باید ببینید
یک فیلم کمدی برای آنکه به مقام یک شاهکار برسد، معمولاً باید از دیگران متمایز شود؛ چه با نوآوری در سبک کمدی، چه با بازی با زیرژانرها، یا رسیدن به اوج خلاقیت یک کارگردان در حوزه طنز. نامهایی مثل بیلی وایلدر، وس اندرسن و مل بروکس، نمونههای بارز کسانی هستند که فیلمهای کمدیشان در زمرهی بهترینها قرار گرفتهاند. در ادامه ده فیلم کمدی را مرور میکنیم که نهتنها خندهدارند، بلکه از نظر ساختاری و هنری هم درخشاناند.
10. شان میمیرد (Shaun of the Dead)
اثر ادگار رایت که بارها و بارها ارزش تماشا دارد
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: پیتر سلرز، جورج سی. اسکات، استرلینگ هایدن
- محصول: 1964، انگلیس و آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8.4 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 98%
- خلاصه داستان: در میانه جنگ سرد، یک ژنرال روانپریش آمریکایی، بهطور خودسرانه فرمان حمله هستهای به شوروی را صادر میکند. با توجه به ساختار امنیتی پیچیده و محدودیتهای ارتباطی، هیچکس نمیتواند حمله را متوقف کند. در اتاق جنگ پنتاگون، رئیسجمهور ایالات متحده، مشاوران نظامی، و دکتر استرنجلاو – دانشمند دیوانهای با گذشتهای مشکوک – برای یافتن راهحل گرد هم آمدهاند. در این میان، دنیا به سمت نابودی کامل پیش میرود، و در حالیکه خنده و وحشت در کنار هم حضور دارند، پایان فیلم به طرز بیرحمانهای به مرگ جهانی ختم میشود.
فیلم «دکتر استرنج لاو یا چگونه یاد گرفتم نگرانی را کنار بگذارم و بمب را دوست داشته باشم» (Dr. Strangelove or: How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb) به کارگردانی نابغه سینما، استنلی کوبریک، یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین آثار ژانر کمدی سیاه در تاریخ سینماست. این فیلم که در سال ۱۹۶۴ و در اوج جنگ سرد ساخته شد، با بهرهگیری از زبان طنز، به بازنمایی رعبانگیزترین ترس معاصر بشر میپردازد؛ جنگ هستهای. در دورانی که ترس از نابودی کامل جهان بهواسطه دکمهای اشتباه واقعیتی ملموس بود، کوبریک با نگاهی تیزبین و زبانی گزنده، سازوکارهای قدرت، بیکفایتی نهادهای نظامیسیاسی و بیمنطقی رقابت ابرقدرتها را به استهزاء میگیرد. او با استفاده از فضای محدود و طراحی صحنههای ساده اما نمادین، موفق میشود جهانی بسازد که خنده و هراس را بهطور همزمان در دل مخاطب بنشاند.
کوبریک استاد ژانرهای مختلف بود و پیش از شاهکارهایی مثل «2001: یک ادیسه فضایی» (2001: A Space Odyssey) در ژانر علمی-تخیلی یا فیلم «درخشش» (The Shining) در ژانر وحشت، این کمدی سیاه سیاسی را ساخت. کوبریک با نبوغ خود نشان داد که حتی در فضای تنشزای جنگ سرد هم میتواند با طنزی تند و گزنده، انسان را زیر ذرهبین بگذارد و به نقد بکشد. با وجود گذشت زمان، هنوز هم با طنز تند و تیزش به شکل غمانگیزی بر بازیهای سیاسی جهانی دلالت دارد. یکی از عوامل برجستگی فیلم، بازی چندنقشی پیتر سلرز است. او در سه نقش متفاوت در این فیلم ظاهر شده و با نبوغ بازیگری خود، لایههایی از طعنه و تناقضات روانی و سیاسی شخصیتها و تضادهای فرهنگی و سیاسی را در قالب یک کمدی سیاسی-آخرالزمانی به نمایش میگذارد. شخصیت دکتر استرنجلاو، دانشمند نازی سابق که اکنون برای دولت آمریکا کار میکند، نماد همزیستی خطرناک علم، ایدئولوژی و بیاخلاقی در دوران جنگ سرد است.
فیلمنامه درخشان کوبریک، که با همکاری تری ساوترن و پیتر جورج نوشته شده، با ساختار دقیق دیالوگها و طنز خشک بریتانیایی، جهانی را ترسیم میکند که در آن یک اشتباه ساده میتواند به پایان تمدن منجر شود. استفاده از موسیقی کلاسیک در پایان فیلم، که با تصاویر نابودی جهان همراه شده، نمونهای از طنز تلخ کوبریک در بالاترین سطح بیان سینمایی است. این کمدی شاهکار پر از دیالوگهای بهیادماندنی و تصاویری فراموشنشدنی است؛ ویژگیای که البته در تمام آثار کوبریک دیده میشود. نشان داد حتی در فضای تنشزای جنگ سرد، میتوان با طنزی تند و گزنده، بشر را به نقد کشید. «دکتر استرنج لاو» نهتنها یک فیلم سیاسی عمیق و چندلایه است، بلکه همچنان پس از گذشت دههها، بهدلیل نگاه خیرهکننده و بیرحمانهاش به قدرت، منطق نظامی و بیثباتی سیاست جهانی، اثری کاملاً بهروز و هشداردهنده باقی مانده است.
8. فرانکنشتاین جوان (Young Frankenstein)
ادای احترام بامزه مل بروکس به ژانر وحشت کلاسیک
- کارگردان: بیلی وایلدر
- بازیگران: جک لمون، شرلی مکلاین و فرد مکمورای
- محصول: 1960، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8.3 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 93٪
- خلاصه داستان: سی. سی. باکستر کارمند ساده یک شرکت بزرگ بیمه در نیویورک است که رؤسایش از آپارتمان مجردی او برای ملاقاتهای پنهانی عاشقانهشان استفاده میکنند. باکستر امیدوار است با این لطف بتواند در شرکت ترقی کند. اما زمانی که متوجه میشود فرن کوبلیک، زنی که به او علاقه دارد، معشوقه رئیس متأهل شرکت است، درگیر بحران اخلاقی شدیدی میشود. در کشاکش میان جاهطلبی و وجدان، باکستر تصمیمی میگیرد که سرنوشت شخصیاش را تغییر میدهد.
این فیلم کمدی شاهکار با لحن سبک و طنزآمیز آغاز میشود اما بهتدریج وارد لایههای تاریکتری میشود و بیشتر به فیلم «بلوار سانست» (Sunset Boulevard) نزدیک میشود تا «بعضیها داغشو دوست دارند» (Some Like It Hot). داستان فیلم درباره کارمندی ساده است که آپارتمانش را در اختیار مدیران شرکت میگذارد تا روابط پنهانیشان را در آن ادامه دهند. جک لمون درخشان است، اما این شیرلی مکلین است که قلب فیلم را به دوش میکشد. اجرای او بین لحظات خنده و اندوه، بسیار طبیعی و تأثیرگذار است. فیلم نهتنها طنزآمیز بلکه عمیق و انسانی است.
«آپارتمان» یکی از بهترین فیلمهای کمدی تاریخ و یکی از کاملترین نمونههای کمدی درام در قرن بیستم است. این فیلم با بهرهگیری از ترکیب طنز اجتماعی، نقد طبقاتی و رگههایی از ملودرام عاشقانه، تصویری هوشمندانه از روابط انسانی در بطن سرمایهداری مدرن را به نمایش میگذارد. جک لمون در نقش سی. سی. باکستر با بازیای بینقص، مردی تنها، فروتن و جاهطلب را به تصویر میکشد که برای رسیدن به موفقیت در محل کار، آپارتمان شخصیاش را در اختیار رؤسای زنباره شرکت قرار میدهد. اما این کار، نهتنها مرزهای اخلاقی او را به چالش میکشد، بلکه او را درگیر رابطهای عاطفی و پیچیده با شخصیت دلنشین و شکنندهی فرن کوبلیک (با بازی بینظیر شرلی مکلین) میکند.
وایلدر با نگاهی تلخ و در عین حال طنزآلود، ساختاری را میکاود که در آن انسانها برای پیشرفت، خود و ارزشهایشان را گرو میگذارند. فیلم در عین اینکه شدیداً شخصی است، از قدرتی جهانشمول برخوردار است که دغدغههایی همچون تنهایی، عشق، سوءاستفاده از قدرت و انتخابهای اخلاقی را مطرح میکند. انتخاب فیلمبرداری سیاهوسفید در دوران گذار به سینمای رنگی، خود بیانگر نوعی مقاومت است؛ نوعی وفاداری به نگاه واقعگرایانهای که فیلم به دنیای اطراف دارد. «آپارتمان» با طنز گزنده و پایانبندی صمیمانهاش، مخاطب را همزمان به تأمل، خنده و همدلی وامیدارد. این فیلم، نهفقط اثری سرگرمکننده بلکه یکی از دقیقترین پرترههای انسانی در بستر طنز است.
6. محیط اداره (Office Space)
طنزی ماندگار از دل فرهنگ اداری خستهکننده دهه 1990
- کارگردان: تری جونز
- بازیگران: تری گیلیام، گراهام چپمن، اریک آیدل، تری جونز، مایکل پیلین، جان کلیز و…
- محصول: ۱۹۷۹، بریتانیا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 96%
- خلاصه داستان: برایان، مردی که همزمان با حضرت عیسی در بیتاللحم به دنیا آمده، درگیر جنبشهای سیاسی، دینی و اجتماعی میشود. سوءتفاهمها باعث میشود که او بهاشتباه بهعنوان ناجی جدید مردم شناخته شود، چیزی که خودش بارها رد میکند، اما جامعهای که تشنه معناست، صدای او را به فرمان الهی تعبیر میکند.
یک فیلم کمدی شاهکار از گروه افسانهای «مانتی پایتون» که در قالب روایت اشتباه گرفتن یک مرد عادی با مسیح، باورهای مذهبی و واکنشهای انسانی به آن را به چالش میکشد. فیلم پر از شوخیهای تاریخی، زبانی و حتی کاملاً سورئالیستی است (مثل حضور ناگهانی سفینه فضایی). در پایان، هنگامی که برایان را مصلوب کردهاند و گروه با سرود شاد «همیشه نیمه پر لیوان را ببین» (Always Look on the Bright Side of Life) همراهیاش میکند، به ما میگوید که شاید مشکل، آدمهای عادی مثل برایان نیستند، بلکه بقیه جهان است. این طنز تلخ مدتها در ذهن میماند.
«زندگی برایان» یکی از کمدیهای جنجالی و ماندگار تاریخ است. فیلم با روایت داستان مردی عادی که به اشتباه مسیح پنداشته میشود، نگاهی تیزبین به چگونگی شکلگیری فرقهها، سوءبرداشتهای مذهبی و تأثیر قدرت بر باورهای مردم دارد. «زندگی برایان» با جسارتی بینظیر، موضوعات مذهبی، سیاسی و اجتماعی را به هم گره میزند. این فیلم، نه تنها خندهدار، که بهشدت هوشمندانه است؛ با طنز ابسورد، زبان تند و کنایههای تاریخی، باورها و ساختارهای تثبیتشده را به چالش میکشد. شخصیت برایان، مردی معمولی که به اشتباه به عنوان منجی شناخته میشود، نمادی است از قربانیان سوءتفاهمهای بزرگ در تاریخ. «زندگی برایان»، علیرغم حاشیههای مذهبیاش، اثری ژرف در نقد پیروی کورکورانه، قدرتطلبی و میل به قهرمانسازی است. فیلم با ترکیب دیالوگهای کمدی درخشان، بازیهای چندنقشی و طراحی صحنهای که فیلمهای مذهبی شعاری را هجو میکند، به استانداردی برای طنز روشنفکرانه بدل شده است.
این ترکیب بیرحمانه از طنز، هجو دینی، و نقد اجتماعی، نه تنها از نظر کمدی، بلکه بهعنوان یک اثر فلسفی درباره ساختارهای قدرت، گلهمحوری و اسطورهسازی قابل تحلیل است. در شخصیت برایان طنزی تاریک درباره ناتوانی بشر در درک حقیقت، نهفته است. فیلم از تکنیکهای نمایشی تئاتری استفاده میکند و با مونتاژهای سریع و استفاده آگاهانه از زبان باستانی و آوانگارد، سبکی خاص خلق میکند. «زندگی برایان» با وجود واکنشهای منفی و ممنوعیتها در بعضی کشورها، تبدیل به یکی از فیلمهای کالت تاریخساز شد که تأثیر عمیقی بر طنز سیاسی و اجتماعی دهههای بعد گذاشت.
4. فارگو (Fargo)
شاهکاری از برادران کوئن با طنزی سیاه و نیشدار
- کارگردان: مایک نیکولز
- بازیگران: آن بنکرافت، داستین هافمن، کاترین راس، ویلیام دنیلز، موری همیلتون، الیزابت ویلسون، آلیس گوستلی
- محصول: 1967، امریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 86%
- خلاصه داستان: بنجامین برایک، فارغالتحصیل سردرگم، وارد رابطهای با خانم رابینسون، همسر یکی از دوستان پدرش میشود. بحران زمانی شدت میگیرد که عاشق دختر خانم رابینسون میشود، و ناچار است بین عشق، اخلاق و توقعات جامعه یکی را انتخاب کند.
یک کمدی سیاه درباره گمگشتگی نسل جوان بعد از فارغالتحصیلی. فیلم داستان بنجامین (با بازی داستین هافمن) را روایت میکند که در تلاقی میان خواستههای خودش، فشار خانواده و هوسهای لحظهای گیر افتاده است. «فارغ التحصیل» اثری تأثیرگذار و ماندگار درباره بحران هویت، فشارهای اجتماعی و جستوجوی معنای زندگی در دنیای مدرن است. مایک نیکولز، با بهرهگیری از زبان تصویری نوآورانه و موسیقی افسانهای سایمون و گارفانکل، دوران پس از کالج را به تصویری از بیجهتی، بیهدفی و طغیان خام جوانی بدل میکند. او با این فیلم توانست اضطراب، سردرگمی و بیهویتی نسلی را به تصویر بکشد که در اواخر دهه شصت میلادی بهدنبال معنایی فراتر از نظم اجتماعی موجود بود. شخصیت بنجامین، ، جوانی که از دانشگاه فارغالتحصیل شده، میان خواست خانواده، خواست خود و وسوسههای بزرگسالی معلق و در برزخ میل فردی و هنجاری اجتماعی گرفتار است.
رابطه غیراخلاقی او با خانم رابینسون هم نشان از بلوغ جنسی دارد و هم استعارهای از گمگشتگی نسلی است که ارزشهای والدین را زیر سؤال میبرد. در واقع نوعی طغیان خاموش علیه سبک زندگی والدین و سنتهای پیش از خود است. فیلم با استفاده از نورپردازی متضاد و موسیقی معنادار گروه «سایمون و گارفانکل» حس دلزدگی و انزوا را تشدید میکند. «فارغ التحصیل» در دل خود، روایتی جهانشمول از بحرانهای بلوغ و گذار دارد؛ اثری که همچنان، بعد از دههها، بازتابدهندهی دغدغههای انسان معاصر است و با آن پایان باز افسانهایاش به طرز غریبی هنوز هم با مخاطبان جوان ارتباط برقرار میکند. فیلم با استفاده از نورپردازی متضاد و موسیقی معنادار گروه «سایمون و گارفانکل» حس دلزدگی و انزوا را تشدید میکند. رابطه او با خانم رابینسون همزمان با نشان دادن بلوغ جنسی، نوعی طغیان خاموش علیه سبک زندگی والدینش است. «فارغ التحصیل» بهعنوان نماد سینمای «نوین آمریکایی»، ساختارشکنی و زیباییشناسی روانشناسانه را به جریان اصلی سینما وارد کرد.
2. هتل بزرگ بوداپست (The Grand Budapest Hotel)
- کارگردان: ژاک تاتی
- بازیگران: ژاک تاتی، راینهارد کولدهوف، آلیس فیلد، جیمز کمبل، جان ابی، ایو بارساک
- محصول: 1967، فرانسه، ایتالیا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.8 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 98%
- خلاصه داستان: مردی فرانسوی به نام هولو وارد پاریسی مدرن و پر از شیشه و فلز میشود، اما در میان دفاتر اداری، فروشگاهها و نمایشگاههای تکنولوژی سردرگم میگردد. بدون دیالوگهای روشن، فیلم حرکت او و دیگر شخصیتها را در محیطی غیرانسانی دنبال میکند و بهتدریج بینظمی درون نظم مدرن را نمایان میسازد.
یک فیلم کمدی شاهکار فرانسوی بیکلام که فراتر از زبان و فرهنگ، با طنز بصری و طراحی صحنه ناب، زندگی مدرن و ماشینی را زیر سؤال میبرد. هیچ دیالوگ روشنی در کار نیست، اما هر پلان فیلم پر از معناست. طنزی از جنس «چاپلین» و «هارولد لوید» اما با رنگ و لعاب دهه ۶۰ سینمای هالیوود. فیلمی که فقط باید دید و در فضا و جزئیاتش غرق شد. «زنگ تفریح» شاهکاری از ژاک تاتی است که با زبان سینمایی منحصربهفردش، جهان مبتی بر فناوری، بیروح و مدرن را به نقد میکشد. تاتی با حذف دیالوگهای مستقیم و استفاده از ترکیبی از صدا، حرکت و کمدی بصری، تجربهای سینمایی خلق کرده که هم طنز است و هم فلسفی. شخصیت آقای هولو در دل شهری غریب، بیهویت و شیشهای، به نمادی از انسانی تبدیل میشود که در ساختارهای ماشینی گم شده است. فیلم، همانقدر که ساختارمند و هندسی است، شوخطبع و انسانی هم هست. «زنگ تفریح» نه صرفاً یک فیلم، بلکه تجربهای دیداری و شنیداری است؛ اثری که تماشاگر را مجبور میکند دوباره به پیرامون خود نگاه کند و زیر ظاهر پیشرفته زندگی، سردی و بیگانگی را ببیند.
ژاک تاتی در «زنگ تفریح» تجربهای بینظیر از سینمای دیداری خلق کرده است که در آن روایت، شخصیت، و حتی دیالوگ در خدمت فضاسازی مدرن قرار گرفتهاند. فیلم با سبک تصویری خاص، که از پلانهای بلند، قابهای باز و حرکات دقیق استفاده میکند، نوعی «سینمای رفتار» را به نمایش میگذارد که در آن انسان در برابر تکنولوژی و معماری مدرن کاملاً بیقدرت نشان داده میشود. تاتی، با تأکید بر حرکات مکانیکی و تکراری، انسان معاصر را شبیه به رباتهایی در یک جامعه نظمیافته اما بیروح ترسیم میکند. فیلم نه تنها از نظر تکنیکی پیشروست، بلکه از لحاظ پیام نیز بهطرزی شاعرانه، انتقادی شدید از زندگی مدرن در دهههای پس از جنگ ارائه میکند.
ژاک تاتی چهل سال بعد از سینمای صامت، به تکنیکهای این سینما برای این کمدی تند و تیز درباره حاکمیت شرکتسالاری شهری برگشت. تاتی در این فیلم نقش موسیو اولو، شخصیتی سبکمغز اما دوستداشتنی را بازی میکند که کاملاً با پیچیدگیهای یک جامعه شیکِ مبادی آداب در تضاد است. او حیرتزده میان آسمانخراشهای یکپارچه خاکستری سرگردان است، تا اینکه جامعه به یکباره در افتتاحیه فاجعهبار یک رستوران به ناهنجاری کشیده میشود. «زنگ تفریح» به دلیل بهرهگیری درخشان از جلوههای صوتی و سبک بصری ویژه که امضای تاتی را پای خود دارد، و هم به خاطر کاربرد مینیمالیستی دیالوگ و فروکاستن آن تا مرز سروصدای محیط، شایسته توجه است؛ و به همین دلیل، با سادگی و لذت یک کتاب مصور، برای درکش نیازی به زیرنویس نیست.
منبع: خبرآنلاین
منبع: faradeed-236359