اتفاق اهالی کتاب ونشر درباره توقف کپیکاریها
هر چند وقت یکبار موضوع «کپی رایت» به بحث داغ اهالی ادبیات تبدیل میشود. هنوز زمان زیادی از روزی که جعفریه، مدیر نشر ثالث از سنگ ممیزی پیش پای پیوستن به کنوانسیون برن سخن گفت، نمیگذرد و حالا بار دیگر رعایت حقوق مولفان و مصنفان به موضوع روز اهالی کتاب تبدیل شده است.
روز پنجشنبه و جمعه همایش «حقوق مالکیت ادبی؛ گفتهها و ناگفتهها» با موضوع آشنایی نویسندگان و ناشران با حقوق مادی و معنوی خود در قمصر برگزار شد. در این همایش بسیاری از نویسندگان و مترجمان مطرح کشور حضور داشتند و به سخنرانی پرداختند.
دود بیقانونی در چشم همه
محمود دولتآبادی یکی از مطرحترین نویسندگان حال حاضر کشور در پیامی با عنوان «حقوق نویسنده» که برای این همایش ارسال کرده بود از نقض حقوق نویسندگان در ایران گفت و نوشت: «چندی پیش در ینگه دنیا بودم. به مناسبت ترجمه و نشر کتاب «طریق بسمل شدن» جلسهای برگزار شد در مرکز نویسندگان نیویورک. در آن نشست از جمله طرحهایی که پرسش شد این که شما چرا عضو کپیرایت نیستید و آیا با اصل آن، یعنی حق مالکیت نویسنده بر آثار خود، مخالف هستید؟ من با توجه به پیشینه بحث در اوایل دهه ۴۰ ایران پیرامون این موضوع، بحثی که شخصیتهایی چون احمد شاملو، نجف دریابندری، جلال آلاحمد و دیگرانی به آن پرداخته بودند، گفتم کپی رایت به ترویج و تفاهم ادبی- فرهنگی در کشور ما، ایران کمکی بیشتر نمیکند، اما از آنجا که جامعه و کشور ما به قانونمداری و قانونپذیری نیاز دارد و کپیرایت ناشران و مترجمان را در دایره حقوق قانونی نویسندگان آثار قرار میدهد، من با اصل کپی رایت موافق هستم. همان جا نام بردم از ناشر- مترجمانی که با فقدان کپی رایت در ایران، باز همچنان معیار اخلاق را رعایت میکنند و با توافق صاحب اثر یا بازماندگان او، اثری- آثاری را ترجمه و منتشر میکنند، به مثل از اسدالله امرایی نام بردم که مطمئن بودم او چنین هنجاری را در ترجمه رعایت میکند.
بنابراین شخصا موافق قانونی شدن حق نویسنده و حقوق تابع آن بر آثار وی هستم، اگر چه به لحاظ ترجمه اثر- آثاری از خود به زبانهای دیگر مشکلی وجود ندارد و همچون عضوی از خانواده کپیرایت، حقوقم رعایت میشود اما متاسفانه و معترضانه میگویم که همان حقوق در کشورم ایران، نه فقط رعایت نمیشود، بلکه غاصبانه نقض میشود و هیچ امکان دادخواهی و دادرسی جدی هم برای من و امثال من وجود ندارد.
خلاصه کنم و صریح بگویم که بیقانونی و سر پیچاندن از ستمی که بر نویسندگان روا میشود و گفتن اینکه «ما که مامور جلب نداریم!» ممکن است داروی مسکنی به بغض و عناد شما باشد، اما در جای خود این چشم بستنها به حقوق پایمال شده نویسنده، از سانسور تا جعل و تعریف و کمک به آن، دودی است که به چشم خود هم خواهد رفت. زیرا ناتوانی در حاکمیت قانون، آنچه تاکنون شاهدش بوده و آزمودهایم، فقط نویسنده را فرسوده و دژخیمخو نمیکند».
معیشت برخی به خطر میافتد
ناشران شاید بیشترین کسانی باشند که با پیوستن ایران به کنوانسیون برن مخالفت داشتهاند گرچه این مخالفت شامل حال همه نمیشود. آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز با تاکید بر وجود موافقان و مخالفان برای پیوستن به کپیرایت جهانی گفته است: «در اتحادیه نیز این شرایط وجود دارد؛ دوستانی هستند که معیشتشان با پیوستن ایران به کنوانسیون برن به مخاطره میافتد و طبیعی است در برابر این موضوع موضع میگیرند. دوستانی نیز هستند که پیوستن به معاهده برن را یک اصل جاری میدانند که هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است. وجود دو نظر مخالف درباره برن ناشی از دیدگاه اقتصادی ناشران حوزههای مختلف است.
اما او با تاکید بر ایجاد ظرفیتهای مختلف برای صنعت نشر کشور با پیوستن ایران به معاهده برن ادامه داد: برخی به دلیل ملاحظاتی با الحاق ایران به معاهده برن مخالف هستند. به عنوان مثال یکی از مخالفان، فعالان حوزه نرمافزار هستند چراکه معتقدند با امضا معاهده برن باید هزینه خرید میلیونها نسخه ویندوز را بپردازند. اما به این نکته توجه نمیشود که گویا یاد گرفتهایم از این نسخهها مجانی استفاده کنیم.
آموزگار با اشاره به لایحه حق مولف که در مجلس شورای اسلامی همچنان در جریان است، گفت: زمان صرف شده به دلیل توجه به ضرورتهای بررسی موضوع نبوده بلکه تردیدها و ناآشنایی با روح حقوق مولف زمان بررسی را طولانی کرده است. البته این لایحه ترجمهای از لایحه حقوق مولف 1953 فرانسه است. اصل استرداد یا انصراف از قرارداد که یکی از حقوق معنوی پدید آورنده است که در قانون سال 48 و در لایحه جدید وجود ندارد. براساس این بند اگر مولفی با ناشری قرارداد امضا کند این حق را دارد که از آن صرفنظر کند. این بند در قانون فرانسه وجود دارد. فکر میکنم لایحه در دست بررسی مجلس شورای اسلامی، موضوع بسیار مهمی است. این لایحه آثار کنوانسیون برن را ندارد در نتیجه کسانی که به بهانه برن، از تصویب لایجه جلوگیری میکنند، توجه داشته باشند این لایحه داخلی است و دولت میتواند آنرا لغو کنند. با این وجود با تصویب این لایحه وضعیت بهتری خواهیم داشت.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان گفت: یکی از کمیسیونهای پنجگانه اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، کمیسیون حل اختلاف است که جزو موفقترین کمیسیونهای به حساب میآید. دعواهایی در این کمیسیون مطرح میشود که اگر در دادگستری مطرح شود حل و فصل آنها 10 سال طول میکشد؛ اما با در کمیسیون طی دو سه ماه بررسی میشود.
باید به «برن» بپیوندیم تا ما را دزد و خاطی نپندارند
جواد مجابی، شاعر اما صحبت از کپیرایت را بینتیجه دانست و گفت: صحبت از کپیرایت لازم اما بینتیجه است. این موضوع برای نویسندگان، ناشران و پارهای از اهل ادب و انجمن صنفی اهمیت دارد و مسئلهای نیست که افکار عمومی به آن توجه کنند. ما نمیتوانیم نظر افکار عمومی را تغییر بدهیم و حقیقتی را ابراز که به نتیجه برسد. اما ما وظیفه داریم آن را بگوییم. اگر کسی در طول زمان حرفش درست نباشد، باید پوزش بخواهد و اگر حرف جدیدی دارد، ارائه دهد. بیگمان مسئله مالکیت فکری در این مملکت به هیچ وجه مورد استفاده نیست و اعتباری ندارد. بسیاری از آثار خارجی و حقوق ما در زمینه موسیقی، سینما و ادبیات مورد تعرض و تجاوز قرار میگیرد. مشکل عمدهای که ما از دو سو با آن روبهرو هستیم، این است که کسانی هستند که منافع آنها اقتضا میکند که در برابر مصلحت کشور و مصلحت فرهنگی و اعتبار و آبروی مملکت جبهه بگیرند. بالاخره یک روز باید به این قرارداد بینالمللی بپیوندیم که بیش از این ما را دزد و خاطی نپندارند. هر کس باید دیدگاه خود را با دلایلش مطرح کند. مالکیت فکری نه مورد توجه افکار عمومی است و نه زمامداران به آن اهمیت میدهند.
او با بیان اینکه در کشور ما پیرسالاری وجود دارد و جوانکشی میکنند، گفت: با کوشش، جوانان اجازه نمیدهند که عدهای هر کاری که میخواهند انجام بدهند. این جریان من را به یاد داستان منوچهری در دربار میاندازد که جوان بود و در دربار به او میگفتند تو جوان هستی و او پاسخ داد اگر ملاک سن باشد، شیطان از همه ما داناتر است.
این شاعر درباره کپیرایت نیز گفت: در صنعت نشر ما ترجمه حرف اول را میزند و بعد از آن کتابهای مردگان که ناشران با آنها جان میگیرند و بعد آثار مولفان قرار دارد. در هر کشوری نویسندگان و پژوهشگران آثار خود را عرضه میکنند و بعد ترجمه اهمیت دارد. نباید نشر مملکتمان را به سمت ترجمه ببریم، چرا که ارزان و سودآور است و کمتر دچار سانسور میشود، مانند ترانههایی که از تلویزیون شاهد آن هستیم. امیدوارم اگر حدود کپی رایت مشخص و قانونمند شود. این کپیکاریها یک جایی متوقف شود که این امر با موعظه و اخلاق درست نمیشود، باید پایه قانونی داشته باشد.