دسیسه مرگبار مریم و دو همدستش برای قتل سودا
پنج ماه از مرگ سودا حسنزاده، دختر آرایشگر مشگینشهری، میگذرد؛ دختر جوانی که قربانی دسیسه دوستش شد. سرقت و قتل و به آتشکشیدن پیکر سودا ماجرای هولناکی را پیش روی کارآگاهان گذاشته بود تا اینکه یک زن و دو مرد همدستش دستگیر شدند. پس از بازجوییها و روند قضائی کیفرخواست متهمان صادر و پرونده برای صدور رأی نهایی به دادگاه کیفری ارجاع شد.
شهروند در ادامه نوشت: نوزدهم اسفند سال گذشته دختر جوانی به نام سودا بیستوهشت ساله از یک سالن زیبایی در مشگینشهر که در آن مشغول به کار بود خارج شد و به خانه یکی از دوستانش رفت، اما دیگر به خانه بازنگشت.
تجسسهای پلیسی آغاز شد تا اینکه روز سهشنبه، بیستم اسفند ٩٨، چوپانی جوان در نزدیکی سد احمدبیگلو با پیکر سوخته یک انسان روبهرو شد و همین کافی بود تا مأموران پلیس مشگینشهر در محل حاضر شوند.
کارآگاهان با توجه به سرنخهای به دستآمده متوجه شدند جسد سوخته متعلق به سوداست. کارآگاهان در گام نخست پی بردند که سودا شب قبل از پیداشدن جسدش در خانه یک زن آشنا به نام مریم میهمان بوده و همین کافی بود تا آنها به سراغ مریم بروند و این زن که سعی داشت با داستانسراییهایش خود را در ماجرای قتل بیگناه معرفی کند در تناقضگوییهایش گرفتار شد و تصاویر دوربین مداربسته در نزدیکی خانه کافی بود تا مریم پرده از جنایت هولناک بردارد.
تیم جنایی پلیس آگاهی مشگینشهر در تجسسهای میدانی و بازجویی از مریم پی بردند که این زن با همدستی برادرش و یک مرد آشنا دست به قتل سودا حسنزاده زده است و در ادامه آنها طلا و پولهایش را به سرقت بردهاند و برای اینکه ردی از این جنایت باقی نماند با انتقال جسد به نزدیکی سد احمدبیگلو اقدام به آتشزدن جسد کردهاند.
برادر مریم و مرد مورد علاقه این زن خیلی زود دستگیر شده و به جنایت هولناک اعتراف کردند و در تحقیقات مشخص شد که برادر مریم در انتقال جسد و آتشزدن آن به مرد مورد علاقه خواهرش کمک کرده است. در تحقیقات مشخص شد مریم از ٨ ماه قبل با مراجعه به سالن زیبایی در خیابان حافظ مشگینشهر با سودا آشنا شد و آنها خیلی زود با هم صمیمی شدند تا حدی که روزهایی که مریم کاری هم نداشت به سالن زیبایی میرفت و همیشه همراه سودا بود.
در ادامه مشخص شد سودا همیشه طلاهای زیادی همراه خود داشت تا اینکه روز نوزدهم اسفند با توجه به شیوع بیماری کرونا و تعطیلی سالنهای زیبایی، سودا پس از پایان کار در حالی که مثل همیشه طلاهای زیادی به خود آویزان کرده بود با ٥میلیون تومان پول از سالن خارج شد و برای دیدن دوستش به خانه مریم رفت.
کارآگاهان پی بردند مریم طراح این قتل بوده و سودا حسنزاده را به خانهاش کشانده و سپس مرد مورد علاقه مریم با طناب سودا را خفه کرده و سپس طلا، جواهرات و ٥میلیون تومان پول سودا را به سرقت برده بودند و در ادامه برادر مریم برای جابهجاکردن جسد در محل حاضر شده و جسد را داخل یک پتو پیچانده و داخل صندوق عقب گذاشته و پس از انتقال به منطقه سد احمدبیگلو با بنزین اقدام به آتشزدن جسد کرده بود.
سه متهم اصلی این پرونده هولناک در بیستوهشتم اسفند دستگیر شدند و مرد مورد علاقه مریم قتل را به گردن گرفت تا مریم و برادرش آزاد شوند، اما بررسیها و سرنخهای به دست آمده نشان از آن دارد که مریم در پیامکهایی که به پسر مورد علاقهاش میداده، اصرار داشته که هر چه زودتر نقشه قتل را به اجرا برساند تا دستشان به طلاهای سودا برسد.
مریم پس از دستگیری به زندان اردبیل و مرد مورد علاقهاش به زندان مشگینشهر منتقل و برادر مریم با قرار وثیقه آزاد شد. پس از گذشت پنج ماه کیفرخواست متهمان صادر شد؛ مریم و مرد مورد علاقهاش به مشارکت در قتل عمدی سودا حسنزاده و برادر مریم به پنهانکردن ادله جرم با علم قبلی و جنایت بر میت متهم شناخته شدند و سه متهم این پرونده در ماجرای سرقت طلاها نیز مجرم شناخته شدند که پرونده برای صدور رأی نهایی به دادگاه کیفری ارجاع شد.
تجسسهای پلیسی آغاز شد تا اینکه روز سهشنبه، بیستم اسفند ٩٨، چوپانی جوان در نزدیکی سد احمدبیگلو با پیکر سوخته یک انسان روبهرو شد و همین کافی بود تا مأموران پلیس مشگینشهر در محل حاضر شوند.
کارآگاهان با توجه به سرنخهای به دستآمده متوجه شدند جسد سوخته متعلق به سوداست. کارآگاهان در گام نخست پی بردند که سودا شب قبل از پیداشدن جسدش در خانه یک زن آشنا به نام مریم میهمان بوده و همین کافی بود تا آنها به سراغ مریم بروند و این زن که سعی داشت با داستانسراییهایش خود را در ماجرای قتل بیگناه معرفی کند در تناقضگوییهایش گرفتار شد و تصاویر دوربین مداربسته در نزدیکی خانه کافی بود تا مریم پرده از جنایت هولناک بردارد.
تیم جنایی پلیس آگاهی مشگینشهر در تجسسهای میدانی و بازجویی از مریم پی بردند که این زن با همدستی برادرش و یک مرد آشنا دست به قتل سودا حسنزاده زده است و در ادامه آنها طلا و پولهایش را به سرقت بردهاند و برای اینکه ردی از این جنایت باقی نماند با انتقال جسد به نزدیکی سد احمدبیگلو اقدام به آتشزدن جسد کردهاند.
برادر مریم و مرد مورد علاقه این زن خیلی زود دستگیر شده و به جنایت هولناک اعتراف کردند و در تحقیقات مشخص شد که برادر مریم در انتقال جسد و آتشزدن آن به مرد مورد علاقه خواهرش کمک کرده است. در تحقیقات مشخص شد مریم از ٨ ماه قبل با مراجعه به سالن زیبایی در خیابان حافظ مشگینشهر با سودا آشنا شد و آنها خیلی زود با هم صمیمی شدند تا حدی که روزهایی که مریم کاری هم نداشت به سالن زیبایی میرفت و همیشه همراه سودا بود.
در ادامه مشخص شد سودا همیشه طلاهای زیادی همراه خود داشت تا اینکه روز نوزدهم اسفند با توجه به شیوع بیماری کرونا و تعطیلی سالنهای زیبایی، سودا پس از پایان کار در حالی که مثل همیشه طلاهای زیادی به خود آویزان کرده بود با ٥میلیون تومان پول از سالن خارج شد و برای دیدن دوستش به خانه مریم رفت.
کارآگاهان پی بردند مریم طراح این قتل بوده و سودا حسنزاده را به خانهاش کشانده و سپس مرد مورد علاقه مریم با طناب سودا را خفه کرده و سپس طلا، جواهرات و ٥میلیون تومان پول سودا را به سرقت برده بودند و در ادامه برادر مریم برای جابهجاکردن جسد در محل حاضر شده و جسد را داخل یک پتو پیچانده و داخل صندوق عقب گذاشته و پس از انتقال به منطقه سد احمدبیگلو با بنزین اقدام به آتشزدن جسد کرده بود.
سه متهم اصلی این پرونده هولناک در بیستوهشتم اسفند دستگیر شدند و مرد مورد علاقه مریم قتل را به گردن گرفت تا مریم و برادرش آزاد شوند، اما بررسیها و سرنخهای به دست آمده نشان از آن دارد که مریم در پیامکهایی که به پسر مورد علاقهاش میداده، اصرار داشته که هر چه زودتر نقشه قتل را به اجرا برساند تا دستشان به طلاهای سودا برسد.
مریم پس از دستگیری به زندان اردبیل و مرد مورد علاقهاش به زندان مشگینشهر منتقل و برادر مریم با قرار وثیقه آزاد شد. پس از گذشت پنج ماه کیفرخواست متهمان صادر شد؛ مریم و مرد مورد علاقهاش به مشارکت در قتل عمدی سودا حسنزاده و برادر مریم به پنهانکردن ادله جرم با علم قبلی و جنایت بر میت متهم شناخته شدند و سه متهم این پرونده در ماجرای سرقت طلاها نیز مجرم شناخته شدند که پرونده برای صدور رأی نهایی به دادگاه کیفری ارجاع شد.