مشارکت زنان و مردان در کار خانگی با تحصیلات آنها ارتباط دارد
بر اساس یافتههای یک مطالعه، مشارکت مردان در کار خانگی با تحصیلات آنان و همسرانشان ارتباط مثبت دارد. دلیل این افزایش مشارکت میتواند با عوامل فرهنگی مانند تقویت نگرشهای جنسیتی برابریطلبانه و اهمیت نقش والدینی در شوهران تحصیلکرده مرتبط باشد.
تحصیلات یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تغییرات جمعیتی است. در حال حاضر بیشتر جمعیت ایران باسواد هستند و تفاوت جنسیتی، به ویژه در مقاطع تحصیلی بالا به حداقل رسیده است. اما مشارکت زنان در بازار کار همچنان کم است.
خانواده سنتی در ایران خانوادهای مردسالار است و مردان را نانآور خانه میداند و خانهداری و فرزندپروری را بر عهده زنان گذاشته است. با وجود تغییرات گستردهای که در برخی ابعاد خانواده مانند زمانبندی ازدواج، تعداد فرزندان و فاصله موالید و ... رخ داده مطالعات کمی و کیفی انجام شده در مناطق کشور نشان میدهد که تفکیک جنسیتی نقشهای خانگی تداوم دارد.
با توجه به این که وجود نابرابریهای جنسیتی در خانواده میتواند به تاخیر ازدواج، کاهش باروری و تضعیف کیفیت زندگی زوجین منجر شود و در سیاستگذاریهای کلان تسهیل ازدواج و فرزندآوری و تقویت رابطه زوجین اهمیت دارد، «فاطمه ترابی» استادیار گروه جمعیتشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در پژوهشی نقش تحصیلات زوجین در تقسیم کار خانگی را مورد بررسی قرار داده است.
برای انجام این پژوهش از دادههای طرح «گذران وقت» مرکز آمار ایران مربوط به پاییز و زمستان ۱۳۹۳ و بهار و تابستان ۱۳۹۴ در مناطق شهری استفاده شده است.
پرسشنامه این طرح شامل اطلاعاتی درباره ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و جمعیتشناختی اعضای خانوار و مدت زمان اختصاص یافته به فعالیتهای مختلف از سوی اعضای ۱۵ ساله به بالای خانواده است. در این پژوهش ۱۱ هزار و ۷۵۶ خانواده که در آنها زن و شوهر با هم زندگی میکنند، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که زنان در طول شبانهروز ۶ ساعت و ۳۲ دقیقه به کار خانگی اختصاص میدهند و این زمان برای مردان یک ساعت و ۱۴ دقیقه است. به عبارت دیگر زنان پنج برابر شوهران وقت صرف کار خانگی میکنند.
از سوی دیگر شوهران ۵ ساعت و ۵۳ دقیقه برای فعالیتهای شغلی وقت صرف میکنند در صورتی که این زمان برای زنان ۳۵ دقیقه است. این موضوع نشان میدهد مردان ۱۰ برابر بیشتر به فعالیتهای شغلی اختصاص میدهند و الگوی جنسیتی مردان نانآور و زنان خانهدار فرزندپرور به وضوح در مناطق شهری کشور وجود دارد.
تفاوتهای جنسیتی در فعالیتهای دیگری هم وجود دارد ولی بسیار کمتر از تفاوتهای فعالیتهای شغلی و خانگی است. شوهران مدت زمان بیشتری را در مقایسه با زنان به فعالیتهای فردی اختصاص میدهند (۴ ساعت و ۲۹ دقیقه در برابر ۴ ساعت و ۲ دقیقه). اما زنان بیشتر از شوهران در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میکنند (یک ساعت و ۱۶ دقیقه در برابر یک ساعت و چهار دقیقه).
بر اساس دادههای این مطالعه، ترکیب تحصیلی زنان و شوهران تقریبا مشابه است و حدود ۹۰ درصد آنها باسواد هستند؛ هر چند بیسوادی در میان زنان بیشتر از شوهران است. حدود نیمی از زوجین تحصیلات دبیرستانی یا دانشگاهی دارند، اما تحصیلات دبیرستانی در میان زنان بیشتر از شوهران است و مردان تحصیلات دانشگاهی بیشتری دارند.
به طور متوسط ۱.۵ فرزند در هر خانوار مشاهده میشود که زیر سطح جانشینی است. تعداد فرزندان زنان و شوهران بیسواد کمتر از زوجینی است که تحصیلات ابتدایی و راهنمایی دارند؛ اما این تعداد در سایر گروههای تحصیلی کاهش مییابد. به طوری که در خانوارهای زنان و شوهران دارای تحصیلات دانشگاهی ۱.۲ و ۱. فرزند حضور دارد. در حالیکه ارقام مشابه برای زنان و شوهرانی با تحصیلات ابتدایی و راهنمایی ۱.۷ فرزند است.
طبق نتایج بهدستآمده، زنان شوهرانی که تحصیلات عالی دارند، مدت زمان کمتری را در مقایسه با زنان شوهران دارای تحصیلات کمتر از دبیرستان به کار خانگی اختصاص میدهند. زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و زنان شوهران با همین سطح تحصیلی به ترتیب ۴۷ و ۲۹ دقیقه زمان کمتری صرف کارهای خانه میکنند.
هر یک ساعت فعالیت بیشتر در فعالیتهای شغلی، اجتماعی و فردی کار خانگی را حدود نیم ساعت کاهش میدهد. کار خانگی با تعداد فرزندان رابطه مثبت دارد و هر یک فرزند بیشتر مشارکت زنان در کارهای خانه را ۲۵ دقیقه افزایش میدهد. به استثنای دو گروه سنی کمتر از ۳۰ سال و بین ۳۰ تا ۳۹ سال که تفاوت معناداری با هم ندارند، کار خانگی با افزایش سن به طور خطی کاهش مییابد. به طوری که زنان ۶۰ ساله و بیشتر، یک ساعت و نیم کمتر از زنان زیر ۳۰ سال در خانه کار میکنند.
نتایج این پژوهش تابستان سال جاری (۱۳۹۹) به صورت مقاله علمی پژوهشی در فصلنامه «مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران» وابسته به دانشگاه تهران منتشر شده است.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که افزایش تحصیلات، مشارکت زنان در کار خانگی را کاهش میدهد البته چنین رابطهای تنها به تحصیلات متوسط محدود است و تحصیلات عالی را شامل نمیشود؛ بنابراین میتوان گفت تحصیلات بیشتر با ایجاد فرصت فعالیتهای غیر خانگی، به هزینه مشارکت در کارهای خانه میافزاید و یا بهعنوان منبعی برای چانهزنی بهمنظور کاهش فعالیتهای خانگی بهکار میرود. اگرچه در ادبیات نظری و تجربی، تحصیلات به کمک افزایش فرصتهای شغلی درآمدزا بر مشارکت در کارهای خانه تأثیر میگذارد، در جامعه ایران که مشارکت زنان در بازار کار پایین است، میتوان بر فرصت مشارکت در فعالیتهای آموزشی، ورزشی، تفریحی و اجتماعی نیز تمرکز کرد.
به گفته پژوهشگر این مطالعه: «میتوان رابطه کار خانگی شوهران با تحصیلاتشان را با عوامل فرهنگی مانند تقویت نگرشهای جنسیتی برابریطلبانه و اهمیت نقش والدین در پرورش فرزندان در میان شوهران تحصیلکردهتر مرتبط دانست».
خانواده سنتی در ایران خانوادهای مردسالار است و مردان را نانآور خانه میداند و خانهداری و فرزندپروری را بر عهده زنان گذاشته است. با وجود تغییرات گستردهای که در برخی ابعاد خانواده مانند زمانبندی ازدواج، تعداد فرزندان و فاصله موالید و ... رخ داده مطالعات کمی و کیفی انجام شده در مناطق کشور نشان میدهد که تفکیک جنسیتی نقشهای خانگی تداوم دارد.
با توجه به این که وجود نابرابریهای جنسیتی در خانواده میتواند به تاخیر ازدواج، کاهش باروری و تضعیف کیفیت زندگی زوجین منجر شود و در سیاستگذاریهای کلان تسهیل ازدواج و فرزندآوری و تقویت رابطه زوجین اهمیت دارد، «فاطمه ترابی» استادیار گروه جمعیتشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در پژوهشی نقش تحصیلات زوجین در تقسیم کار خانگی را مورد بررسی قرار داده است.
برای انجام این پژوهش از دادههای طرح «گذران وقت» مرکز آمار ایران مربوط به پاییز و زمستان ۱۳۹۳ و بهار و تابستان ۱۳۹۴ در مناطق شهری استفاده شده است.
پرسشنامه این طرح شامل اطلاعاتی درباره ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و جمعیتشناختی اعضای خانوار و مدت زمان اختصاص یافته به فعالیتهای مختلف از سوی اعضای ۱۵ ساله به بالای خانواده است. در این پژوهش ۱۱ هزار و ۷۵۶ خانواده که در آنها زن و شوهر با هم زندگی میکنند، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که زنان در طول شبانهروز ۶ ساعت و ۳۲ دقیقه به کار خانگی اختصاص میدهند و این زمان برای مردان یک ساعت و ۱۴ دقیقه است. به عبارت دیگر زنان پنج برابر شوهران وقت صرف کار خانگی میکنند.
از سوی دیگر شوهران ۵ ساعت و ۵۳ دقیقه برای فعالیتهای شغلی وقت صرف میکنند در صورتی که این زمان برای زنان ۳۵ دقیقه است. این موضوع نشان میدهد مردان ۱۰ برابر بیشتر به فعالیتهای شغلی اختصاص میدهند و الگوی جنسیتی مردان نانآور و زنان خانهدار فرزندپرور به وضوح در مناطق شهری کشور وجود دارد.
تفاوتهای جنسیتی در فعالیتهای دیگری هم وجود دارد ولی بسیار کمتر از تفاوتهای فعالیتهای شغلی و خانگی است. شوهران مدت زمان بیشتری را در مقایسه با زنان به فعالیتهای فردی اختصاص میدهند (۴ ساعت و ۲۹ دقیقه در برابر ۴ ساعت و ۲ دقیقه). اما زنان بیشتر از شوهران در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میکنند (یک ساعت و ۱۶ دقیقه در برابر یک ساعت و چهار دقیقه).
بر اساس دادههای این مطالعه، ترکیب تحصیلی زنان و شوهران تقریبا مشابه است و حدود ۹۰ درصد آنها باسواد هستند؛ هر چند بیسوادی در میان زنان بیشتر از شوهران است. حدود نیمی از زوجین تحصیلات دبیرستانی یا دانشگاهی دارند، اما تحصیلات دبیرستانی در میان زنان بیشتر از شوهران است و مردان تحصیلات دانشگاهی بیشتری دارند.
به طور متوسط ۱.۵ فرزند در هر خانوار مشاهده میشود که زیر سطح جانشینی است. تعداد فرزندان زنان و شوهران بیسواد کمتر از زوجینی است که تحصیلات ابتدایی و راهنمایی دارند؛ اما این تعداد در سایر گروههای تحصیلی کاهش مییابد. به طوری که در خانوارهای زنان و شوهران دارای تحصیلات دانشگاهی ۱.۲ و ۱. فرزند حضور دارد. در حالیکه ارقام مشابه برای زنان و شوهرانی با تحصیلات ابتدایی و راهنمایی ۱.۷ فرزند است.
طبق نتایج بهدستآمده، زنان شوهرانی که تحصیلات عالی دارند، مدت زمان کمتری را در مقایسه با زنان شوهران دارای تحصیلات کمتر از دبیرستان به کار خانگی اختصاص میدهند. زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و زنان شوهران با همین سطح تحصیلی به ترتیب ۴۷ و ۲۹ دقیقه زمان کمتری صرف کارهای خانه میکنند.
هر یک ساعت فعالیت بیشتر در فعالیتهای شغلی، اجتماعی و فردی کار خانگی را حدود نیم ساعت کاهش میدهد. کار خانگی با تعداد فرزندان رابطه مثبت دارد و هر یک فرزند بیشتر مشارکت زنان در کارهای خانه را ۲۵ دقیقه افزایش میدهد. به استثنای دو گروه سنی کمتر از ۳۰ سال و بین ۳۰ تا ۳۹ سال که تفاوت معناداری با هم ندارند، کار خانگی با افزایش سن به طور خطی کاهش مییابد. به طوری که زنان ۶۰ ساله و بیشتر، یک ساعت و نیم کمتر از زنان زیر ۳۰ سال در خانه کار میکنند.
نتایج این پژوهش تابستان سال جاری (۱۳۹۹) به صورت مقاله علمی پژوهشی در فصلنامه «مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران» وابسته به دانشگاه تهران منتشر شده است.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که افزایش تحصیلات، مشارکت زنان در کار خانگی را کاهش میدهد البته چنین رابطهای تنها به تحصیلات متوسط محدود است و تحصیلات عالی را شامل نمیشود؛ بنابراین میتوان گفت تحصیلات بیشتر با ایجاد فرصت فعالیتهای غیر خانگی، به هزینه مشارکت در کارهای خانه میافزاید و یا بهعنوان منبعی برای چانهزنی بهمنظور کاهش فعالیتهای خانگی بهکار میرود. اگرچه در ادبیات نظری و تجربی، تحصیلات به کمک افزایش فرصتهای شغلی درآمدزا بر مشارکت در کارهای خانه تأثیر میگذارد، در جامعه ایران که مشارکت زنان در بازار کار پایین است، میتوان بر فرصت مشارکت در فعالیتهای آموزشی، ورزشی، تفریحی و اجتماعی نیز تمرکز کرد.
به گفته پژوهشگر این مطالعه: «میتوان رابطه کار خانگی شوهران با تحصیلاتشان را با عوامل فرهنگی مانند تقویت نگرشهای جنسیتی برابریطلبانه و اهمیت نقش والدین در پرورش فرزندان در میان شوهران تحصیلکردهتر مرتبط دانست».