جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > (تصاویر) بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون؛ دهه‌ی ۷۰؛ آن روزگار زیبا

(تصاویر) بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون؛ دهه‌ی ۷۰؛ آن روزگار زیبا

سریال‌های دهه‌ی ۷۰ تلویزیون، بیشتر روی موضوع‌های اجتماعی متمرکز شده بودند. دغدغه‌های آن روزهای جامعه، هنوز هم برطرف نشده‌اند؛ به همین دلیل مرور بهترین آثار این دهه، حتماً جذاب خواهد بود.

دهه‌ی ۷۰، جامعه‌ی ایران رفته‌رفته روزگار سیاه جنگ را پشت سر می‌گذاشت و به سمت آرامش می‌رفت. تلویزیون هم (برخلاف امروز) هم‌پای جامعه حرکت می‌کرد. ظهور کارگردان‌ها، سناریست‌ها و بازیگرهای جوان در این دهه، منجر به خلق آثاری درخشان شد. سریال‌های دهه‌ی ۷۰ تلویزیون، بیشتر روی موضوع‌های اجتماعی متمرکز شده بودند. دغدغه‌های آن روزهای جامعه، هنوز هم برطرف نشده‌اند؛ به همین دلیل مرور بهترین آثار این دهه، حتماً جذاب خواهد بود. شما چه خاطره‌ای از سریال‌های این دهه دارید؟

آژانس دوستی

• سال‌های پخش: ۱۳۷۷
• کارگردان: حسن فتحی
• نویسندگان: حسن فتحی، اعظم بروجردی
• بازیگران: جمشید مشایخی، فخری خوروش، عبدالرضا اکبری، کتایون ریاحی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی دو سیما

در روزگاری که ورزش پهلوانی نماد شرافت و مردانگی بود، قتل‌های زنجیره‌ای در پایتخت، نظم و امنیت را به چالش کشید. پهلوانان نمی‌میرند با روایتی پر رمز و راز آغاز می‌شود: پهلوان اول تهران به قتل می‌رسد و این قتل‌ها یکی پس از دیگری ادامه می‌یابد. وقتی پهلوان جواد (حمید مظفری) نیز قربانی می‌شود، نگاه‌ها به پهلوان نصرت (عبدالرضا اکبری)، فرزند مرحوم پهلوان خلیل (جمشید مشایخی) دوخته می‌شود. او که عزم خود را برای کشف حقیقت جزم کرده، پرده از توطئه‌ای برمی‌دارد که ریشه در خیانت و جاه‌طلبی دارد. پشت این جنایات، پهلوان اسد (هادی مرزبان) و گروهش ایستاده‌اند؛ مردی که نه‌تنها رقبایش را از سر راه برمی‌دارد، بلکه با نماینده‌ی روسیه (رضا فیاضی) نیز هم‌پیمان شده است تا مأموریت بزرگ‌تری را به سرانجام برساند: قتل مهدی واعظ.

حسن فتحی در پهلوانان نمی‌میرند ترکیبی از واقعیت تاریخی و داستانی معمایی خلق کرده است. اگرچه سریال، مستقیماً به رخدادهای دوران قاجار اشاره دارد، اما درون‌مایه‌ی جنایی آن چیزی نیست که تنها در تاریخ ریشه داشته باشد؛ بلکه فضایی شبیه به داستان‌های معمایی کلاسیک را ارائه می‌دهد، درست مانند رمان‌های آگاتا کریستی، با این تفاوت که این بار معماها در کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران قاجاری گره می‌خورند. حسن فتحی از معدود کارگردانانی است که هم در میان سریال‌های قدیمی و هم در لیست بهترین سریال‌های معاصر جایگاه ویژه‌ای دارد. اگر این سبک روایت تاریخی – معمایی توجه شما را جلب کرده، آثار دیگر او نیز قطعاً برایتان جذاب خواهند بود.

پدرسالار

در این میان، دشمنان قدیمی اسدالله خان نیز فرصت را مغتنم می‌شمارند. مولود (جمیله شیخی) که کینه‌ای دیرینه از او در دل دارد، از دخترش زهره (اکرم محمدی) به‌عنوان ابزاری برای شعله‌ورتر کردن این تنش‌ها استفاده می‌کند. آنچه در ابتدا تنها یک تصمیم خانوادگی به نظر می‌رسید، کم‌کم به بحرانی می‌انجامد که بنیان‌های یک خاندان را تهدید می‌کند.

اما چیزی که پدرسالار را از یک درام خانوادگی ساده فراتر می‌برد، حضور خیره‌کننده‌ی محمدعلی کشاورز است. او نه‌تنها نقشی را بازی نمی‌کند، بلکه به معنای واقعی کلمه، اسدالله خان می‌شود. اقتدار، خشم، عشق، نگرانی و ترس از فروپاشی، همگی در چشمان و لحن او موج می‌زند. بازی درخشان او، باعث شد که نه‌تنها سایر بازیگران جوان در برابرش درخششی دوچندان پیدا کنند، بلکه حتی بینندگان نیز او را به‌عنوان پدر خود بپذیرند. شاید اگر کشاورز نبود، پدرسالار هیچ‌گاه به این اندازه در ذهن و خاطره‌ی مردم حک نمی‌شد. آن مردمی که در خیابان ناصر هاشمی را نصیحت می‌کردند، چرا چنین می‌کردند؟ چون محمدعلی کشاورز آن‌ها را جادو کرده بود. آن‌ها نه یک بازیگر، بلکه پدری واقعی را دیده بودند که خانواده‌اش در حال فروپاشی بود، و به همین خاطر نمی‌توانستند سکوت کنند.

کیف انگلیسی

• سال‌های پخش: ۱۳۷۰ – ۱۳۷۱
• کارگردان: امرالله احمد جو
• نویسندگان: امرالله احمد جو
• بازیگران: خسرو شکیبایی، محمود پاک‌نیت، ژاله علو، جمشید لایق
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی یک سیما

در میان سریال‌های خاطره‌انگیز تلویزیون ایران، روزی روزگاری جایگاه ویژه‌ای دارد. اثری که نه‌تنها در زمان خود یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های تلویزیون بود، بلکه همچنان در حافظه‌ی مخاطبان ایرانی به‌عنوان یکی از بهترین داستان‌های شخصیت‌محور ثبت شده است. این سریال به کارگردانی امرالله احمد جو، بیش از آنکه یک روایت تاریخی یا اکشن باشد، سفری درونی به قلب یک انسان است؛ داستانی درباره‌ی دگرگونی، تحول و کشف دوباره‌ی خویشتن.

مسیر تکامل؛ از راهزن تا مردی دیگر

محور اصلی روزی روزگاری، تحول شخصیت مراد بیگ است؛ راهزنی که در میانه‌ی نبرد با گروهی دیگر، به‌شدت زخمی می‌شود و توسط خانواده‌ای روستایی نجات می‌یابد. این نقطه‌ی عطفی در زندگی اوست؛ چرا که مواجهه‌ی او با زندگی ساده و اخلاقیات خالص این مردم، آرام‌آرام او را تغییر می‌دهد. مردی که روزگاری خشونت و بی‌رحمی بخشی از طبیعتش بود، کم‌کم درک می‌کند که می‌تواند مسیری متفاوت را در پیش بگیرد. این همان نکته‌ای است که سریال را از یک روایت صرفاً ماجراجویانه به اثری فلسفی و اخلاقی تبدیل می‌کند.

بازیگری که تاریخ ساخت

اگرچه شخصیت‌پردازی و داستان سریال بسیار قدرتمند است، اما آنچه باعث ماندگاری آن شده، نقش‌آفرینی خیره‌کننده‌ی خسرو شکیبایی در نقش مراد بیگ است. شکیبایی، با آن صدای منحصربه‌فرد و نگاه نافذش، از یک مزدور بی‌رحم به یک عارف سرگشته تبدیل می‌شود و این تغییر را چنان هنرمندانه به تصویر می‌کشد که برای مخاطب کاملاً باورپذیر است. او در کنار محمود پاک‌نیت (در نقش حسام بیگ، دشمن دیرینه‌اش) تقابلی بی‌نظیر می‌آفریند که از مهم‌ترین نقاط قوت سریال به شمار می‌رود. حضور بازیگرانی مانند حسین پناهی، گوهر خیراندیش، پرویز پورحسینی و شهره سلطانی نیز به غنای اثر افزوده است.

• سال‌های پخش: ۱۳۷۳ – ۱۳۷۴
• کارگردان: مهران مدیری
• نویسندگان: داوود اسدی، رضا عطاران، مهدی فیروزی، علیرضا مسعودی
• بازیگران: مهران مدیری، رضا عطاران، ارژنگ امیر فضلی، نادر سلیمانی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی دو سیما

مهران مدیری، چهره‌ای که امروزه یکی از شاخص‌ترین کارگردانان و بازیگران کمدی ایران محسوب می‌شود، با ساعت خوش به شهرت رسید. این سریال که در سال‌های ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ از شبکه‌ی دو پخش می‌شد، تنها یک مجموعه‌ی طنز نبود؛ بلکه آغازگر جنبشی جدید در کمدی تلویزیونی ایران شد. بسیاری از بازیگران و کمدین‌هایی که امروزه به‌عنوان چهره‌های شناخته‌شده‌ی این حوزه مطرح هستند، نخستین تجربه‌ی جدی خود را در این برنامه به دست آوردند.

طنزی که به مذاق مسئولان خوش نیامد

ساعت خوش با بهره‌گیری از ساختار کمدی آیتمی، مجموعه‌ای از بخش‌های متنوع و به‌یادماندنی را ارائه داد؛ از جمله آیتم‌هایی مانند خان‌دایی‌جان، کارآگاه درک و مسابقه‌ی هفته. این برنامه، بر خلاف بسیاری از کمدی‌های آن دوران، از شوخی‌های صریح‌تر و سبک اجرای مدرن‌تری بهره می‌برد که برای مخاطبان آن زمان تازگی داشت. اما باوجود محبوبیت گسترده‌ی ساعت خوش در میان مردم، مسئولان صداوسیما چندان روی خوشی به آن نشان ندادند. روزنامه‌ی کیهان مقالاتی علیه برنامه منتشر کرد و حتی مدل موی بازیگران را مصداق تهاجم فرهنگی دانست. حذف برخی از سکانس‌ها و در نهایت، ممنوع‌الکاری تمامی عوامل سریال نشان داد که حساسیت‌های زیادی نسبت به این سبک کمدی وجود داشت. این ممنوعیت نه‌تنها مدیری، بلکه بازیگرانی مانند رضا عطاران، نادر سلیمانی، جواد رضویان، ارژنگ امیر فضلی و سعید آقاخانی را هم شامل شد؛ افرادی که بعدها تبدیل به چهره‌های اصلی کمدی ایران شدند.

• سال‌های پخش: ۱۳۷۹ – ۱۳۸۱
• کارگردان: مهران غفوریان
• نویسندگان: رضا عطاران، حمید برزگر، سروش صحت
• بازیگران: کامران ملک مطیعی، حمید لولایی، یوسف تیموری، ملکه رنجبر
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

در میان سریال‌های کمدی تلویزیون ایران، زیر آسمان شهر یکی از معدود آثاری است که توانست با روایت داستان‌های ساده اما تأثیرگذار، به بخشی از حافظه‌ی جمعی مردم تبدیل شود. این مجموعه، به کارگردانی مهران غفوریان، با استفاده از فرمت کمدی موقعیت (سیتکام) و بهره‌گیری از شخصیت‌های جذاب، توانست جایگاهی ویژه در میان بینندگان تلویزیونی پیدا کند.

روایت همسایگی، زندگی روزمره و طنز اجتماعی

ساختار زیر آسمان شهر بر پایه‌ی هم‌زیستی اقشار مختلف جامعه در یک آپارتمان شکل‌گرفته بود؛ موقعیتی که امکان پرداختن به مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را در قالب طنز فراهم می‌کرد. باوجود تغییرات گسترده‌ای که در تیم بازیگران و فضای کلی سریال طی فصل‌های مختلف رخ داد، هسته‌ی اصلی آن، یعنی ارتباط میان همسایه‌ها و تضادهای رفتاری آن‌ها، همیشه حفظ شد. این انسجام مفهومی، باعث شد که سریال همچنان ارتباط خود را با مخاطبان حفظ کند، حتی زمانی که شخصیت‌های جدیدی به داستان اضافه شدند.

خشایار؛ یک شخصیت کمدی ماندگار

بی‌تردید، مهم‌ترین عامل موفقیت زیر آسمان شهر، خلق شخصیت‌های خاطره‌انگیز بود. در این میان، خشایار مستوفی، با بازی درخشان حمید لولایی، به یکی از ماندگارترین کاراکترهای کمدی تلویزیون ایران تبدیل شد. شوخی‌های خاص، لحن گفتار منحصربه‌فرد و دیالوگ‌هایی مانند «نه غلام؟»، به نمادهای فرهنگی تبدیل شدند که هنوز هم در محاورات روزمره‌ی مردم شنیده می‌شوند. استعداد ذاتی حمید لولایی در ارائه‌ی یک بازی کمیک جذاب، بدون شک نقش مهمی در موفقیت سریال داشت، اما این موفقیت تنها به او محدود نمی‌شد.

40_11zonیکی دیگر از نقاط قوت زیر آسمان شهر، حضور گسترده‌ی بازیگران مستعد بود. شخصیت‌های مختلف سریال، نمایندگانی از اقشار گوناگون جامعه بودند و به همین دلیل، بینندگان امکان هم‌ذات‌پنداری با آن‌ها را داشتند. در کنار بازیگران ثابت، چهره‌های سرشناسی مانند بهرام رادان، علی صادقی، علیرضا نیک‌بخت واحدی، علی انصاریان، رضا عطاران و پژمان بازغی نیز در این مجموعه حضور داشتند. این تنوع، جذابیت سریال را افزایش داده و آن را برای گروه‌های مختلف مخاطبان قابل‌تماشا کرده بود. برخلاف انتظارات، زیر آسمان شهر هرگز فصل چهارمی نداشت. مهران غفوریان قصد داشت این مجموعه را ادامه دهد، اما به دلیل بیماری ملکه رنجبر و برخی موانع دیگر، پروژه متوقف شد. بااین‌حال، خاطره‌ی آن همچنان در ذهن تماشاگران باقی ماند و هنوز هم از آن به‌عنوان یکی از کمدی‌های ماندگار تلویزیون ایران یاد می‌شود.

میراثی که باقی ماند

زیر آسمان شهر نه‌تنها یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های زمان خود بود، بلکه تأثیری عمیق بر نحوه‌ی ساخت کمدی‌های تلویزیونی در ایران گذاشت. این مجموعه نشان داد که طنز موقعیت، اگر با شناخت صحیح از جامعه همراه باشد، می‌تواند به اثری موفق و خاطره‌انگیز تبدیل شود. شاید سال‌ها از پخش این سریال گذشته باشد، اما هنوز هم بسیاری از مخاطبان ایرانی، با نوستالژی از روزهایی یاد می‌کنند که شب‌ها پای تلویزیون، همراه با شخصیت‌های دوست‌داشتنی زیر آسمان شهر، می‌خندیدند.

منبع: مجله بازار

منبع: faradeed-231524

برچسب ها
نسخه اصل مطلب