جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > راننده تاکسی، دستبند 220میلیونی گمشده را به صاحبش رساند

راننده تاکسی، دستبند 220میلیونی گمشده را به صاحبش رساند

راننده تاکسی مرندی که پس از پیداکردن دستبند طلای 220میلیون تومانی چند روز در جست‌وجوی صاحبش بود، سرانجام موفق شد امانت میلیونی را به او برگرداند.

راننده تاکسی مرندی که پس از پیداکردن دستبند طلای 220میلیون تومانی چند روز در جست‌وجوی صاحبش بود، سرانجام موفق شد امانت میلیونی را به او برگرداند.

به گزارش همشهری، عصر دوشنبه 6اسفند امسال بود که حسین نصیرپور، راننده تاکسی 49ساله مرندی آخرین مسافرش را که پیاده کرد، در یکی از خیابان‌ها پارک کرد و مشغول تمیزکردن تاکسی شد. او صندلی‌های جلو را تمیز کرد، زیرپایی‌ها را تکان داد اما وقتی خم شد تا زیرپایی عقب را بیرون بیاورد، ناگهان شیئی براق نظرش را جلب کرد. خوب که دقت کرد، یک دستبند طلا زیر صندلی افتاده بود. راننده میانسال آن را برداشت و چندبار ورانداز کرد. شک نداشت که دستبند، طلاست و با توجه به وزنی که داشت مطمئن بود که ارزش زیادی دارد. همان لحظه سعی کرد به یاد آورد که در آخرین ساعات چه کسانی را سوار تاکسی خود کرده‌است؛ اما یادش نیامد که صاحب طلا چه‌کسی می‌تواند باشد.

پیداکردن یک دستبند طلا که ارزش زیادی داشت بی‌شک می‌توانست هرکسی را وسوسه کند؛ اما راننده تاکسی پاکدست به محض پیداکردن دستبند شروع کرد به گشتن برای پیداکردن صاحب طلا. البته هرچه جست‌وجو کرد، او را پیدا نکرد. این مرد چند ساعتی را گشت و به چند طلافروشی‌ سر زد تا شاید ردی از صاحب طلا پیدا کند. در این میان متوجه شد دستبندی که داخل ماشینش جامانده‌است، 220میلیون تومان قیمت دارد. از همان زمان فکر و خیال یک لحظه هم دست از سرش برنمی‌داشت؛ این که صاحب دستبند کیست و با توجه به شرایط اقتصادی، حالا در چه حالی است؟  وقتی چند روزی گذشت و خبری از صاحب دستبند نشد، حسین راهی اتحادیه طلافروشی‌ها شد. آنجا متوجه شد که صاحب طلای گمشده یک آگهی چاپ کرده و آنجا بود که این راننده پاکدست به یک‌قدمی صاحب طلا رسید و توانست او را پیدا کند.

راننده امانتدار  در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: از وقتی دستبند را پیدا کردم، همه‌اش به فکر صاحبش بودم. در این چند روز حتی منتظر بودم که او به تاکسیرانی سر بزند و سراغ طلایش را بگیرد؛ اما خبری از وی نشد و فهمیدم که اصلا متوجه نشده که آن را در تاکسی جا گذاشته‌است. بعد از کلی گشتن درنهایت به فکرم رسید که به اتحادیه طلافروشان سربزنم. در آنجا متوجه شدم که صاحب طلا خانمی اهل شهر کشک‌سرای در اطراف مرند است. از اتحادیه خواستم با او تماس بگیرند و آن زن با شنیدن خبر خیلی خوشحال شد. او برای خرید به بازار مرند آمده بود اما نمی‌دانست که دستبند کجا از دستش جدا شده‌است. بنابراین تصمیم گرفته بود یک آگهی چاپ کند و به‌دنبال دستبندش بگردد. راننده پاکدست می‌گوید: با اینکه من این کار را فقط برای رضای خدا انجام دادم اما صاحب طلا و شوهرش بعد از پس‌گرفتن دستبند با اصرار فراوان 5میلیون تومان به من مژدگانی دادند.

حسین نصیرپور پیش از اینکه راننده تاکسی شود، نانوا بود. او می‌گوید: از 20سالگی نانوا بودم و کارم پخت نان سنتی بود؛ اما از سال93 که دیگر همه به‌دنبال نان ماشینی بودند، شغلم را رها کردم و یک تاکسی قسطی خریدم و شدم راننده تاکسی. در این سال‌ها اشیای زیادی نظیر گوشی موبایل و... داخل ماشینم پیدا کرده‌ام که همگی را تحویل تاکسیرانی دادم که به صاحبان‌شان برگردانند؛ اما نخستین‌بار بود که دستبند طلایی با این ارزش داخل ماشینم جا می‌ماند که شکر خدا از این آزمون هم سربلند خارج شدم. نصیرپور 2دختر دارد که یکی ازدواج کرده و دیگری کلاس دهم است و با اینکه مخارج زندگی‌اش بالاست، اما به‌گفته خودش هرگز برای برداشتن دستبند میلیونی وسوسه نشد.

 

منبع: etemadonline-702122

برچسب ها
نسخه اصل مطلب