تمدن آشور یا تمدن «پیشگویی»؛ از ستارهها تا رودۀ گوسفند
فرادید| ۲۷ مارس ۶۶۹ پیش از میلاد است و شب بر شهر نینوا (پایتخت آشور) سایه افکنده است. بالاسی، ستارهشناس ارشد شاه اسرحدون روی سقف معبد آسمان در حال کاوش است.
به گزارش فرادید، مشاوری به شاه گفته که زهره قابلرؤیت است که در کیهانشناسی آشوری، نشانهی بارش خوب، برداشتهای فراوان و صلح است، اما بالاسی میداند این پیشبینی نمیتواند درست باشد: ستارهشناسان آشوری هزار سال است که حرکات آسمان شب را ثبت و پیشبینی میکنند. با این حال، او ناچار است بررسی کند.
مشاور شاه زهره را با عطارد اشتباه گرفته است. بالاسی کوتاه نمیآید و به اسرحدون مینویسد: «مردی که این را برای شاه نوشته در نادانی کامل به سر میبرد.» یک ستارهشناس ارشد دیگر نیز وارد بحث میشود و مینویسد: «این مشاور مردی پست، نادان و فریبکار است!»
تاریخهای کهن از انواع مختلف در دل کتاب «کتابخانه حکمت باستانی» نوشته سلنا ویزنوم نهفته هستند. این کتاب کاوشی جذاب درباره فرهنگ بینالنهرین عصر مفرغ به کمک اسناد فراوانی است که از آن زمان به جا ماندهاند. آن سوابق که روی الواح گلی و با خط میخی نوشته شدهاند، نخستین سیستم نوشتاری جهان هستند که با علائم مثلثی و با استفاده از قلم نی حک شدهاند.
این کتابخانه باستانی متعلق به آشوربانیپال، پسر اسرحدون و آخرین شاه بزرگ آشور بود. زمانی که نینوا در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط بابلیها به تصرف درآمد، حدود ۲۰ سال پس از مرگ آشوربانیپال، فرهنگ خط میخی تقریباً سه هزار سال دوام آورده بود؛ به اندازۀ عمر نیمی از تاریخ ثبتشده بشری. اما الواح کتابخانه که در اثر آتشسوزیهای عظیم سخت پخته شده بودند، باوامترین رسانه موجود بودند. این الواح سال ۱۸۵۰ توسط باستانشناس بریتانیایی آستِن هِنری لایارد کشف شدند و رمزگشایی آنها هفت سال بعد دنیای علم را لرزاند.
رویکرد ویزنوم موضوعی است: فصول مختلف به بررسی جنگ، پزشکی، ادبیات و غیره میپردازند. او بر تأثیر تفکر بینالنهرینی تأکید دارد. ما صور فلکی ۱۲ گانه، طالعبینی و ساعت ۶۰ دقیقهای را مدیون آنها هستیم. آنها آبیاری را توسعه دادند و قنات ساختند، از الگوریتمها برای پیشبینی پدیدههای نجومی استفاده کردند و نوعی حساب دیفرانسیل برای حرکت سیارات داشتند. کودکان در نینوا هزار سال پیش از فیثاغورث، نظریه فیثاغورث را یاد میگرفتند.
کتابخانه حکمت باستانی که توسط آلن لین منتشر شده است
لوحهای گلی دفتر آشوریها بود و جهان دفتر خدایان آنها. ستارگان «نوشتارهای آسمانی» بودند، کبد یک گوسفند «لوح خدایان» بود. آیا یک درخت خرما با دو سر دارید؟ معنایش اینست که مردم اینجا نسبت به شما خصمانه هستند. درب خانه شما صدا میدهد؟ معنایش اینست که در خطر حمله هستید.
بکاربردن این مجموعه از اطلاعات زیاد خستهکننده بود. کشیش اعظم اسرحدون از حجم کارش شکوه میکرد. روزی که نتوانست به مهلت زمانی یک آیین برسد نوشت: «لوحها بیش از حد زیاد هستند، خدا میداند چه زمانی نوشته خواهند شد.»
ویزنوم در بازسازی سیستمهای فکری از روزمرگیها و شالودههای زندگی عادی بینالنهرینی، قویتر عمل کرده، البته اطلاعات بیشتر از دومی میتوانست مفیدتر باشد. اما فرهنگی که او آشکار میکند همیشه به شکل عمیق و هیجانانگیزی انسانی است. مردم قرن هفتم پیش از میلاد مانند ما به گذشته و دنیای اطرافشان نگاه میکردند و در جستجوی نشانههایی از آرامش، تسلی و امید بودند.
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: faradeed-229719