خاطرات دکتر ویلز در ایران عهد قاجار؛ «از درویشِ جاده قلهک تا درویش شاهپلنگ»
فرادید| در اینجا گزیدهای از خاطرات دکتر ویلز را میخوانید که در آن به دربارۀ اوضاع و احوال «درویشان» در ایران عهد قاجار سخن گفته است:
به گزارش فرادید؛ «این گروه دراویش قلندرمنش ایران گروهی هستند که اغلب با گشت زدن یا آوارگی و تن به کار ندادن و تنبلی به گدایی میپردازند و برای مدتی موقت یا در سراسر عمر، روزگار خود را به همین منوال میگذرانند. این درویشها گروههای مختلفی دارند که هر گروه برای خود یک مرشد دارند و احترام زیادی برای مرشد خود قائلند.
گروهی از دراویش دوران قاجار
یکی دیگر از اینها درویش درشتهیکلی بود که به درویش شاهپلنگ معروف شده بود. اشتباه بزرگی که من کردم نزدیک شدنم به این درویش و درخواست از او برای مدل قرار گرفتنش برای عکس بود. زیرا از این تاریخ به بعد ولکُن من نشد و مرتبا موی دماغم میشد. اغلب روزها که به منزل برمیگشتم او را نشسته در روی پلههای حیاط مشغول خواندن مدح و اشعار مختلف با آن هیکل و صدای نکرهاش میدیدم. عاقبت کار به جایی رسید که مجبور شدم به نوکران دستور بدهم به زور او را از حیاط بیرون بیاندازند.
. . . شایع است که بعضی از این درویشها شبها در خانقاههای خود برنامههای مختلفی دارند که سادهترین آن نوشیدن شراب و کشیدن چرس و بنگ است و سرانجام آن به هرزگی و کارهای ناشایست منجر میگردد. رویهمرفته اکثر آنها جز منحرف کردن مردم و به صورت انگل زندگی کردن کار دیگری ندارند».
منبع: faradeed-229511