این رودخانه پر از اسکلتهای باستانی انسان است؛ اما هنوز کسی دلیلش را نمیداند
فرادید| دلایل اینکه چرا این همه بقایای انسانی از دوران مفرغ و آهن به سطح رود تیمز آمدهاند هنوز روشن نیست. تاریخگذاری اسکلتها توسط محققان احتمالاً نشاندهنده وقوع اتفاق مهمی در آن دوران است.
به گزارش فرادید، در حالی که ممکن است این اجساد بقایای نوعی آیین باشند، اما شک و تردیدهایی درباره نبردهای باستانی در سواحل رود تیمز نیز وجود دارد که محققان در حال بررسی آن هستند.
«تودههای بیپروایی از کشتهشدگان آنجا افتاده بودند،
خونشان آب را به رنگ قرمز درآورده بود،
و در اطراف لکهی سرخی پراکنده شده بود،
که نقطهی نبرد و درد را نشان میداد.»
• اچ. اس. کامینگ، ۱۸۵۷
این جملات خونین توسط باستانشناس قرن نوزدهم، اچ. اس. کامینگ در مقالهای به نام «درباره کشف جمجمههای سلتی در حوالی لندن» نوشته شد. این نخستین گزارش منتشرشده از یافتن بقایای انسانی از رودخانه تیمز بود که حین ساخت پل ویکتوریا از آن بیرون آورده شدند.
این میزان غیرعادی جمجمه به همراه سلاحهای برنزی و آهنی، کامینگ را به این فکر سوق داده که اینها بقایای ترسناک نبردی از دوران عصر آهن هستند. آیا حدس او درست بوده؟
این نخستین بار نیست که آرتور با استخوانهای باستانی در رودخانه مواجه میشود. در مطالعهی پیشین، او فرضیات کامینگ را در نظر گرفته و به تاریخ اجساد تیمز پرداخته؛ اجسادی که تقریباً فراموش شده بودند تا اینکه اواخر دهه ۱۹۸۰ دو باستانشناس به نامهای ریچارد برَدلی و کِن گوردون به آنها علاقهمند شدند. بردلی و گوردون با تاریخگذاری رادیوکربن استخوانها نشان دادند این افراد چه زمانی میزیستند.
آرتور و تیمش تاریخگذاریهای رادیوکربن جدید را با ۳۱ یافته پیشین مقایسه کردند و توانستند قدمت اجساد را که بیشتر در بالادست رودخانه پیدا شده بودند، به دوران برنز و آهن نسبت دهند. این اجساد حدود ۴۰۰۰ تا کمتر از ۲۰۰۰ سال قدمت داشتند. اما چرا این دوره زمانی؟
باید در آن زمان اتفاقی با اهمیت تاریخی رخ داده باشد. آرتور که بیشتر تحقیقات خود را روی اهمیت فرهنگی تدفینهای آبی متمرکز کرده، معتقد است شاید این کار بخشی از یک آیین بوده که در آن جمجمهها و دیگر بقایای اسکلتی مهم به رودخانه سپرده میشدند.
باستانشناسان دیگر فکر میکنند نظریه کامینگ درباره برخورد خشونتآمیز ارتشها ممکن است بیش از یک فرضیه باشد. هزاران سال، تیمز آب و غذای لندنیها را تأمین میکرد و علاوه بر آن، یک مسیر تجاری مهم بود؛ چیزی که کریستوفر نوسل باستانشناس آن را چیزی میداند که ارزش جنگیدن دارد.
تحقیقات خود نوسل درباره اجساد تیمز نشان داده که یافتن جمجمهها و سلاحها نزدیکی هم تصادفی نبوده است. نوسل این احتمال را تأیید میکند که شاید این کار یک رسم تدفینی بوده، اما مطالعه بعدی درباره جنگ و خشونت در اروپای باستان نشان داده که احتمال دارد نبردهایی بر سر کنترل تیمز در گرفته بوده و متعاقباً قربانیان این نبردها به رودخانه انداخته شده باشند.
شواهدی از آسیبهای اسکلتی روی بقایا نیز نوسل را متقاعد کرده که چیزی بیش از یک مراسم تدفینی در جریان بوده است. آرتور اکنون روی تحلیل آسیبها تمرکز کرده تا شاید بتواند این معما را حل کند و حتی ثابت کند حق با کامینگ بوده است.
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: faradeed-228527