این آقای سرمربی ادب نمی شود
رویداد امروز-امیرحسین احتشامی: کلماتی که تنها در دعواهای خیابانی میان رانندگان شنیده می شود یا لات ها چاله میدانی به وفور از آنها استفاده می کنند. اتفاقات پایان بازی دیدار فولاد و نساجی رقم خورد و کلماتی که زا دهان سرمربی نساجی خارج شد اوج حقارت چنین مربیانی بود. مربیانی که در برخی برنامههای تلویزیونی چنان پز روشنفکری می گیرند که احساس می شود آنها لحظاتی قابل از برنامه در دانشگاه مشغول خواندن اشعار حافظ بودهاند. اما در زمانی که از کوره در می روند دیگر هیچ کس جلودارشان نیست. نمونه بارز این دست از مربیان همان کسی است که در بازی با فولاد، یحیی گل محمدی را آماج دشنام هایی قرار داد که از دایره بیان خارج است. جالب این که همین آقای مربی بارها و بارها به دلیل همین رفتارها و کلماتی که استفاده می کند محروم شده اما هیچ کدام موجب تادیب او نشده و همچنان در بروی همان پاشنه می چرخد. این در حالی است از دیرباز، وظیفه مربی شبیه به یک معلم بود. کسی که با رفتار خود بتواند نه تنها مربی فوتبال، بلکه معلم اخلاق هم باشد. اما مربیانی نظیر ساکت الهامی در فوتبال ایران فعالیت میکنند که شاید به لحاظ فنی در رتبه بالایی باشند اما مدام از دایره اخلاق خارج میشوند و رفتارهایی انجام میدهند که نه به مذاق فوتبالدوستان خوش میآید و نه آنهایی که گذرا مسابقات را تماشا میکنند. البته این اولین بار نیست که الهامی چنین رفتارهایی به نمایش میگذارد و قطعا آخرین مرتبه هم نخواهد بود. او بعد از همان ماجرای معروف با حردانی، یک درگیری عجیب با مهرداد رضایی بازیکن مسرفسنجان را نیز تجربه کرد. همین اواخر نیمفصل نخست لیگ بیست و چهارم نیز با مهدی رحمتی درگیر شد و به پدر سرمربی وقتِ هوادار و دروازهبان اسبق تیم ملی ایران توهین کرد. حالا هم که نوبت به یحیی گلمحمدی و حمید مطهری، سرمربی و مربی فولاد رسیده است. یکی دیگر از ویژگیهای الهامی، مصاحبههای اوست که گاه به جای تحلیل فنی، به عرصه تخریب سایر مربیان و بازیکنان میپردازد. این صحبتها که اغلب با ادبیات تند و دور از شان حرفهای همراه است، فضای فوتبال ایران را متشنجتر میکند. حضور الهامی کنار زمین معمولا با هیجان و گاه رفتارهای تحریکآمیز همراه است. این رفتارها در برخی بازیها باعث ایجاد درگیری یا اعتراض از سوی تیمهای مقابل شده و فضایی پرتنش در میدان مسابقه ایجاد کرده است. چنین رفتارهایی، اگرچه ممکن است برای برخی جنبه سرگرمکننده داشته باشد، اما در درازمدت به فوتبال ایران آسیب میزند. الهامی بهعنوان یک مربی باسابقه، میتواند الگوی مثبتی برای بازیکنان و جوانان علاقهمند به فوتبال باشد. اما ادامه این رفتارها نه تنها به اعتبار خودش، بلکه به اعتبار فوتبال ایران نیز لطمه وارد میکند. الهامی، با تمام مهارتهای فنی و تواناییهایی که در هدایت تیمهایش دارد باید به این نکته توجه کند که موفقیت واقعی، نهتنها در کسب جامها، بلکه در ارائه الگویی مناسب از رفتار حرفهای و اخلاقی در فوتبال است. تنها در این صورت میتواند میراثی ماندگار در ورزش ایران بر جای بگذارد. شاید او نیاز به یک دور روان درمانی دارد تا بلکه بتواند در موقعیتهای بحرانی خودش را کنترل کند و واقعیت های وجودیاش را پنهان نگه دارد.