جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > (تصاویر) 10 فیلم پیچیده و سرگیجه‌آور که باید بیشتر از یک بار تماشا کنید

(تصاویر) 10 فیلم پیچیده و سرگیجه‌آور که باید بیشتر از یک بار تماشا کنید

این بار می‌خواهیم علاوه بر اشاره به فیلم‌هایی که از لحاظ روایی پیچیده هستند، آن‌هایی را نام ببریم که بیننده را به حال خود رها می‌کنند تا خودش همه چیز را بفهمد و نتیجه‌گیری کند. در این فهرست، ما به دنبال فیلم‌هایی رفتیم که تفاسیر متفاوتی را برانگیختند، بدون هیچگونه اغراقی در ذهن ما جا خوش کردند و عملا ما را مجبور به تماشای چندباره کردند. برداشت هر بیننده و درک فیلم از سوی هرکسی متفاوت از دیگران است و برخی از فیلم‌هایی که نام بردیم ممکن است مورد پسند همه نباشد، اما دلیلی وجود دارد که ده فیلم پیچیده زیر برای سال‌ها بینندگان و کارشناسان را به طور یکسان گیج کرده‌اند.

همیشه وقتی در مورد فیلم پیچیده صحبت می‌شود، به همان معماهای قدیمی می‌رسیم؛ فیلم‌هایی با طرح‌های هزارتو، قوانین پیچیده یا پیچش‌های تکان‌دهنده که حتی تیزبین‌ترین بینندگان را هم غافلگیر می‌کند. صادقانه بگویم، گاهی تماشای یک فیلم پیچیده که مثل یک بازی فکری توجه کامل مخاطب را می‌طلبد و نیازمند تماشای دوباره است، لذت‌بخش‌تر از تماشای ده فیلم بلاک‌باستری است. مثلا آثاری چون دانی دارکو (Donnie Darko)، پرستیژ (The Prestige)، پی (Pi) یا آبی تمام عیار (Perfect Blue) را در نظر بگیرید، در واقع این فیلم‌ها جزو بهترین عناوین فهرست‌های فیلم‌های پیچیده تمام دوران هستند.

اما علاوه بر این فیلم‌های مشهور و ماندگار، شبکه گسترده‌تری از فیلم‌های پیچیده وجود دارند و در این مطلب به تعدادی از آن‌ها اشاره کردیم. این بار می‌خواهیم علاوه بر اشاره به فیلم‌هایی که از لحاظ روایی پیچیده هستند، آن‌هایی را نام ببریم که بیننده را به حال خود رها می‌کنند تا خودش همه چیز را بفهمد و نتیجه‌گیری کند.

در این فهرست، ما به دنبال فیلم‌هایی رفتیم که تفاسیر متفاوتی را برانگیختند، بدون هیچگونه اغراقی در ذهن ما جا خوش کردند و عملا ما را مجبور به تماشای چندباره کردند. برداشت هر بیننده و درک فیلم از سوی هرکسی متفاوت از دیگران است و برخی از فیلم‌هایی که نام بردیم ممکن است مورد پسند همه نباشد، اما دلیلی وجود دارد که ده فیلم پیچیده زیر برای سال‌ها بینندگان و کارشناسان را به طور یکسان گیج کرده‌اند.

1. سال گذشته در مارین‌باد (last year at Marienbad)

    محصول: 2004
  • کارگردان: شین کاروث
  • بازیگران: شین کاروث، دیوید سالیوان، جان کاروث
  • امتیاز راتن تومیتوز: 72 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10

یکی از اصلی‌ترین لذت‌های فیلم‌های سفر در زمان، توانایی آن‌ها در قرار دادن مغز شما در یک چارچوب علمی-تخیلی سخت است که در آن جدول‌های زمانی به روش‌های لذت‌بخش و غیرقابل پیش‌بینی با هم تلاقی پیدا می‌کنند. متاسفانه، بیشتر عناوین معروف در این ژانر به طور هدفمند منظور خود را روشن می‌کنند یا ذره ذره پرده از راز خود برمی‌دارند تا اطمینان حاصل شود که هیچ‌کس در پیچیدگی داستان گم نمی‌شود. مثل بازگشت به آینده (Back to the Future) یا لبه‌ی فردا (Edge of Tomorrow).

استدلال محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه فیلم تجربی شین کاروث سزاوار آن است که به‌عنوان نقطه اوج این زیرژانر در نظر گرفته شود. این فیلم پیچیده کم‌هزینه مطمئنا امتیازهای زیادی را به خاطر اتخاذ رویکرد ذهنی به دست می‌آورد که مخاطب را مجبور می‌کند در مورد قوانین متافیزیکی مقدمه‌اش فکر کند و به تامل درباره تفاسیر اخلاقی و مفاهیم وجودی در مورد پیشرفت یا عقب‌گرد در زمان بپردازد. آغازگر با تخصصی‌ترین دیالوگ‌هایی که ممکن است در یک فیلم با آن مواجه شوید، در قالب طرح سفر در زمان خود به مسائل فلسفی و وجود می‌پردازد و محال ممکن است در یک بار تماشا بتوانید پرده از چیستی داستانش بردارید.

3. پرسونا (Persona)

    محصول: 2000
  • کارگردان: کریستوفر نولان
  • بازیگران: گای پیرس، کری ان ماس، جو پانتئلیانو
  • امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.4 از 10

اکثر مردم به پرستیژ، تلقین (Inception) یا تنت (Tenet) به‌عنوان فیلم‌های پیچیده کریستوفر نولان اشاره می‌کنند که آن‌ها را بسیار درگیر خود کرده است. در حالی که او مسلما پروژه‌های بزرگ‌تر و جاه‌طلبانه‌تری در هالیوود داشته، فیلم پیچیده یادگاری او با هزینه تولید 4 میلیون دلاری، مسلما تاثیرگذارترین ترفند جادویی کارگردان تا به امروز باقی مانده است. با لئونارد شلبی (گای پیرس)، یک بازرس سابق بیمه که در تلاش است عواملی را که به همسرش در حین دزدی به او تجاوز کرده و به قتل رساندند، شناسایی کند، آشنا شوید.

نکته اصلی این است که لئونارد از ضعف حاظه کوتاه‌مدت رنج می‌برد، بنابراین تمام مدارک و کشفیاتش را در یادداشت‌های کوتاهی می‌نویسد یا به صورت عکس پولاروید ثبت می‌کند و حتی سرنخ های کوچکی را که ممکن است بعدا لازم باشد به خاطر بسپارد روی تن خود خالکوبی می‌کند. تمام این عناصر توسط کارگردانی به کار گرفته می‌شود که به خوبی می‌داند چه زمانی مخاطب را در حلقه‌ای پیچیده گرفتار کند و چه زمانی راه را نشانش بدهد.

5. جاده مالهالند (Mulholland Drive)

    محصول: 2007
  • کارگردان: وای کای فای، جانی تو
  • بازیگران: سین لو، گوردون لم، اندی آن
  • امتیاز راتن تومیتوز: 80 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10

بازی فکری جانی تو، با استفاده از عناصر تریلرهای رمزآلود از دیدگاه غیرقابل اعتماد شخصیت‌هایی که از اختلال هویت رنج می‌برند، فرمول معمول فیلم پلیسی را تغییر می‌دهد. فیلم بیننده را وادار کند که واقعیت را زیر سوال ببرد و قطعات را کنار هم بگذارد و پاسخی به این پرسش بیابند که آیا چیزی که در هر لحظه روی صفحه تماشا می‌کند واقعا اتفاق می‌افتد یا خیر. این جواهر قدرنادیده سینمای هنگ‌کنگ را می‌توان به معنای واقعی یک فیلم پیچیده و گنگ دانست که به هر حال مخاطب را مجبور می‌کند یک بار دیگر پای تماشایش بنشیند.

فیلم بیننده را به ذهن پیچیده یک کارآگاه اسکیزوفرنی به نام بان می‌کشاند که ادعا می‌کند دارای یک موهبت فراطبیعی است که به او اجازه می‌دهد شخصیت درونی و واقعی افراد را ببینید. ممکن است بپرسید آیا این مرد واقعا دیوانه است، یا یک نابغه که به درستی درک نشده؟ فیلم بدون اینکه همه چیز را مشخص کند آگاهانه شما را بین این دو احتمال در نوسان نگه می‌دارد. از طرف دیگر مرز نازک بین واقعیت و توهم وقتی لغزنده‌تر می‌شود که بان پنج سال پس از پرونده قتلی به میان می‌آید که شامل یک مظنون با شخصیت‌های چندگانه بود.

فیلم کارآگاه دیوانه یک معمای پیچیده است که روی کاغذ تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسد که بتوان آن را متقاعدکننده یا جدی گرفت. اما این کار را به یک متخصص کهنه‌کار در این ژانر مثل جانی تو بسپارید تا در هر مرحله استادانه با انتظارات مخاطب بازی کند. علاوه بر این تعجب نکنید اگر فیلم در پایان شما را مجبور کرد یک بار دیگر پای تماشایش بنشینید.

7. سه زن (3 Women)

    محصول: 2010
  • کارگردان: عباس کیارستمی
  • بازیگران: ژولیت بینوش، ویلیام شیمیل، ژان کلود کریر
  • امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10

عباس کیارستمی، کارگردان پیشگام ایرانی، که در شکستن دیوار چهارم و محو کردن خطوط بین داستان و واقعیت تبحر داشت و از این مهارت برای بررسی تاثیر متقابل و برابر هنر و زندگی استفاده می‌کرد، در فیلم کپی برابر اصل چرخش تازه‌ای به سبک همیشگی خود داد. کیارستمی با این فیلم پیچیده و برجسته‌ی کنِ سال 2010، که اولین اثر خارجی او محسوب می‌شود، ساختار سینما را دگرگون کرد.

یک نویسنده بریتانیایی (ویلیام شیمیل) که کتاب جدیدش را تبلیغ می‌کند و یک مغازه‌دار عتیقه‌فروشی فرانسوی (ژولیت بینوش) در خیابان‌های زیبای توسکانی ایتالیا پرسه می‌زنند و در عین حال به بحث‌های عمیق و فلسفی درباره ارزش ذاتی اصالت در هنر می‌پردازند. اگرچه در نگاه اول غریبه به نظر می‌رسند، اما بعدا توسط یک روستایی بی‌ادعا با یک زوج متاهل اشتباه گرفته می‌شوند، که باعث می‌شود در نیمه دوم فیلم بازی آزاردهنده‌ای همراه با نیرنگ در پیش بگیرند.

نقش‌آفرینی آن‌ها به دو صورت عمل می‌کند؛ اول با ایجاد زمینه‌ای برای تز اصلی فیلم که حتی یک بازتولید می‌تواند به اندازه یک اثر هنری با معنا و ذاتا ارزشمند باشد اما همچنین به‌عنوان بسط تحت‌اللفظی آن، که نشان می‌دهد که تصورات قبلی ما از دیگران، شاید کپی‌های فریبنده‌ای باشد که درون واقعی آن‌ها را پنهان می‌کند.

9. سوزاندن (Burning)

    محصول: 2020
  • کارگردان: چارلی کافمن
  • بازیگران: جسی پلمونس، جسی باکلی، تونی کولت
  • امتیاز راتن تومیتوز: 82 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 6.5 از 10

ظاهرا داستان فیلم من به پایان دادن اوضاع فکر می‌کنم درباره یک زن جوان (جسی باکلی) در حال فکر کردن به جدایی از دوست‌پسر فعلی خود (جسی پلمونس) در بحبوحه یک سفر جاده‌ای برای ملاقات با والدینش برای اولین بار است. اما آخرین داستان چارلی کافمن بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌ها است و به زودی جای خود را به چیز دیگری می‌دهد. این چهارمین اقتباس بر اساس رمانی کوتاه از ایان رید مملو از کنایه‌های فرهنگی عامه سرگردان (از ذهن زیبا (A Beautiful Mind) و رابرت زمکیس تا پالین کیل) و همچنین ایده‌های برجسته درباره بیماری روانی، تنهایی و روشی که ما به طور جمعی با هنر درگیر می‌شویم و استفاده از رسانه‌ها برای پر کردن شکاف‌های روزمره و اغلب پیش پا افتاده خود.

اگر هنوز این جواهر نت‌فلیکس را ندیده‌اید، لطفا قبل از خواندن ادامه مطلب، این کار را انجام دهید، زیرا به سختی می‌توان چیستی فیلم را بدون نشان دادن پیچ و تاب‌های بزرگ آن انجام داد. اصل ماجرا این است؛ همانطور که مشخص است، بخش عمده‎ای از صحنه‌ها و شخصیت‌هایی که ما شاهد آشکار شدن آن‌ها هستیم در واقع در سر یک سرایدار سالخورده و تنهای دبیرستانی اتفاق می‌افتد که در یک کار گیر افتاده و زمان را با تامل در گذشته می‌گذراند.

اشتباهات، احساس گناه و خواسته‌های ناخودآگاه او از جمله نسخه جوان‌تر و موفق تر از خود (پلمونس) و نسخه دوست‌دختر ایده‌آل (باکلی) از تکه‌های هر دختری که تا به حال به آن‌ها علاقه داشته است به پیچیده‌ترین شکل ممکن در طول فیلم نمایش داده می‌شود. درک و پذیرش تمام اینها در این فیلم بسیار سخت است و مخاطبان عمدتا در تمام طول فیلم به حال خود رها می‌شوند تا تکه‌های پازل را کنار هم بگذارند اما باز هم این دقیقا همان چیزی است که آن را به یک فیلم چارلی کافمن تبدیل می‌کند.

منبع: مایکت

منبع: faradeed-224825

برچسب ها
نسخه اصل مطلب