جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > جستارهایی از مسکوب و روایتی از ردیف میرزاعبدالله

جستارهایی از مسکوب و روایتی از ردیف میرزاعبدالله

شاهرخ مسکوب چهر‌ه‌ای چندوجهی داشت اما در همه آثار و فعالیت‌هایش می‌توان خصلتی مشترک یافت و آن رویکرد و نگاه انتقادی او است. مسکوب بیش از هرچیز خود را جستارنویس می‌دانست و در سال‌های پایانی عمرش نوشته بود که این چیزهایی که من می‌نویسم تحقیق به معنای کلاسیک نیست بلکه جستار است. او کار خود را فکر‌کردن به «ادبیات خودمان» دانسته بود، چه غنایی و چه حماسی.

شرق: شاهرخ مسکوب چهر‌ه‌ای چندوجهی داشت اما در همه آثار و فعالیت‌هایش می‌توان خصلتی مشترک یافت و آن رویکرد و نگاه انتقادی او است. مسکوب بیش از هرچیز خود را جستارنویس می‌دانست و در سال‌های پایانی عمرش نوشته بود که این چیزهایی که من می‌نویسم تحقیق به معنای کلاسیک نیست بلکه جستار است. او کار خود را فکر‌کردن به «ادبیات خودمان» دانسته بود، چه غنایی و چه حماسی. بخشی از جستارها، گفتارها و نوشتارهای او در کتابی با عنوان «شکاریم یک‌سر همه پیش مرگ» گردآوری شده که اخیرا چاپ تازه‌ای از آن با مقدمه حسن کامشاد در نشر نی منتشر شده است.

کامشاد در یادداشت ابتدایی کتاب نوشته که گفتار اول این مجموعه را می‌توان تحقیق نامید و بقیه را کمابیش جستار. او توضیح داده که جستار نخست این کتاب، «منشأ عقل در اندیشه ناصرخسرو»، بی‌شک از روی تعبد نوشته شده است: «شاهرخ پس از انقلاب، در تلاش معاش، هشت سال در انستیتوی مطالعات اسماعیلی در پاریس کار کرد. این مقاله بسیار فاضلانه، و چند کتاب دیگر از همین سنخ که با نام مستعار منتشر شد، حاصل پژوهش‌ها و وقت‌گذرانی‌های آن سالیان است‌». کامشاد همچنین به شخصیت چندوجهی مسکوب اشاره کرده و می‌گوید در این کتاب تلاش شده از دلبستگی‌‌های ادبی و هنری متنوع مسکوب نمونه‌هایی آورده شود. دو جستار «نگاهی ناتمام به شعر متعهد فارسی در دهه سی و چهل» و «ملاحظاتی درباره خاطرات مبارزان حزب توده ایران»، اگرچه موضوعاتی متفاوت دارند اما هر دو از‌جمله تلاش‌های مسکوب برای تمایز قائل‌شدن میان «واقعیت سیاسی زشت» و «آرمان‌های شریفی» است که در آن دوران وجود داشته است. مسکوب در جستار اول از منظری متفاوت به موضوع تعهد در ادبیات نگریسته است. او با دیدی انتقادی به ادبیات متعهد در دهه‌های سی و چهل‌‌ نگاه می‌کند و با تفاوت‌ قائل‌شدن میان تفکر سیاسی و ایدئولوژی سیاسی، منظورش را توضیح می‌دهد.

از نظر او تفکر سیاسی آن اندیشه یا نظام اندیشه‌ای است که «جوینده» و «پرسنده» است و این را درست برخلاف ایدئولوژی سیاسی می‌داند که به گفته او پاسخ همه مشکلات اجتماعی و غیراجتماعی، مشکلات پیچیده و دیرین آدمی را آماده و آسان در آستین دارد. او معتقد است در دهه‌های سی و چهل «ما اسیر ایدئولوژی سیاسی خاصی بودیم که سیر تاریخ، ساخت و مبارزه طبقاتی و راه پیروزی و رسیدن به شاهراه نجات را به ما یاد می‌داد و همه اینها به ادبیات راه می‌یافت». از دیگر جستارهای مسکوب در این کتاب، نوشته‌های او درباره مینیاتور و نقاشی قاجار است. در جستاری دیگر از کتاب می‌توان روحیه جست‌وجوگر مسکوب را بازیافت. کامشاد درباره این جستار نوشته: «در ذات مکان یا سفر به ناکجاآباد، ضمن بحث‌های فلسفی و عرفانی، حالات روحی و باریک‌اندیشی‌های ذهن کاونده مسکوب آشکار می‌شود‌». مسکوب می‌گوید «می‌نویسد تا آنچه را محو در ذهنش می‌گذرد برای خودش روشن سازد: من همیشه در جایی هستم که در آن‌جا نیستم، یعنی ذهنم در جایی است و خودم در جای دیگر‌». کامشاد همچنین توضیح داده که دو جستار پایانی کتاب یعنی «جلال‌الدین خوارزمشاه» و «شکاریم یک‌سر همه پیش مرگ»، یادداشت‌های ابتدایی است برای طرح کلی دو کتاب داستان که مسکوب سال‌ها در ذهن می‌پروراند. جستار بعدی که عنوان کتاب هم از آن برگرفته شده، یادداشت‌های جسته‌گریخته، خام و دست‌نخورده مسکوب است در دفترچه‌ای درباره شکار و طبیعت و کوه و صحرا همراه با دوستان اصفهانی‌اش، «که او هرگز فرصت بازنویسی و پروردن آنها را نیافت».

کتاب «ردیف میرزا عبدالله» که توسط داریوش طلایی نوشته شده دیگر کتابی است که اخیرا توسط نشر نی بازچاپ شده است. نظام دستگاهی موسیقی ایران با عنوان ردیف، روایت‌های مختلفی دارد و هر روایت به نام استادی که راوی آن بوده نامیده می‌شود. ردیف میرزا عبدالله قدیمی‌ترین و معتبرترین روایت ردیف است که از او به شاگرد بلافصلش اسماعیل قهرمانی و از اسماعیل قهرمانی به نورعلی برومند منتقل شده است. داریوش طلایی خود روایتگر ردیف و از نسل چهارم موسیقی‌دانان پس از میرزا عبدالله است. نت‌نویسی انجام‌شده در این کتاب مبتنی بر اجرای داریوش طلایی با سه‌تار است.

اجرایی که بر اساس روایت او از ردیف میرزا عبدالله بنا شده است. در این نت‌نویسی با ابداع روشی خاص افزون بر فراگیری الگوهای ردیف، فراگیری ساختار گوشه‌ها و ارتباط جمله‌های آن با یکدیگر نیز مورد توجه قرار گرفته است. روشی که از درک این موسیقی به‌عنوان رپرتواری منجمد می‌پرهیزد و به دنبال تبدیل آن به الگوهایی زاینده در ذهن هنرجو است. به دیگر سخن وظیفه این کتاب انتقال دانش و محتوای موسیقی دستگاهی از طریق ردیف است. آن‌گونه که طلایی در ابتدای اثر نوشته، موضوع این کتاب، مکتوب‌نمودن یک فرهنگ صوتی است. او می‌گوید مصالحی که برای این کار لازم است، عبارت‌اند از یک‌سری علائم تصویری برای تداعی ارزش‌های صوتی و به‌کارگیری آنها بر اساس نظم‌ یا سیستمی خاص.

در انتخاب و به‌کارگیری این علائم باید چندین نکته مورد توجه باشد: «سادگی و روانی در هنگام فراگیری و کاربرد عملی، دربرگرفتن نکات و خصوصیات اصلی موسیقی ایرانی، لطمه‌نزدن و مغایر‌نبودن با پندارهای اصولی این فرهنگ خاص موسیقایی مانند نظم زمانی و نظم فواصل صداها و درجات، مخلوط‌نکردن علائمی که برای ترسیم استخوان‌بندی اصلی و تزئینات فرعی به کار می‌روند و انتخاب روشی که از جهت تصویری راهنما و هدایت کننده هنرجو به نحوه ساختار و جمله‌بندی این موسیقی باشد. چون ترجمه صوت به تصویر به‌طور کامل و صد درصد امکان‌پذیر نیست باید آنچه را که مهم‌ترین و عام‌ترین عوامل در فرهنگ موسیقی است انتخاب کنیم و موارد شخصی را همچنان در حیطه شفاهی آزاد بگذاریم. چنان‌که وقتی در نگارش یک زبان از خط استفاده می‌کنیم، جنس صدا، نحوه تکلم، آهنگ کلام، مکث و تکیه در جملات و بسیاری خصوصیات دیگر ثبت نمی‌شود و نمی‌توان از روی نوشته به این خصوصیات پی برد؛ زیرا در نگارش کلام، این موارد در زمره مختصات شخصی و فردی متکلم محسوب می‌شود».

 

منبع: sharghdaily-959213

برچسب ها
نسخه اصل مطلب